پنجشنبه ۰۱ آذر ۱۴۰۳
۱۹:۵۳ - ۰۱ مرداد ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۰۵۰۰۳۲۳
چهره ها در سینما و تلویزیون

مرجانه گلچین: سینما برای «‌از ما بهتران» ‌است

مرجانه گلچین,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران
«مرجانه گلچین» از بازیگران شناخته شده سینما و تلویزیون کشورمان است که اخیراً با مجموعه «شب عید» مهمان خانه‌های مردم شده است.

مرجانه گلچین از بازیگران پیشکسوت سینما و تلویزیون است. او پس از بازگشت دوباره‌اش به کشور و با بازی‌ای که با رضاعطاران و سعید آقاخانی انجام داد تا بیشتر آثارش معطوف به حوزه طنز باشد این حضور با استقبال مخاطبان همراه شد. گلچین اخیراً در سریال «شب عید» نقش‌آفرینی کرده است و به همین بهانه با ایشان گفت‌وگویی انجام داده‌ایم که در ادامه می‌خوانید.

از حضورتان در سریال «شب عید» بفرمایید؟

شب عید مینی‌سریالی است که چندمین همکاری من با آقای سعید آقاخانی است. این سریال برای پخش در نوروز درنظرگرفته شده بود که متأسفانه کار نرسید. من و آقای حمید لولایی در یکی از قصه‌ها حضور داریم. این سریال با محوریت مسائل اجتماعی است. در این مجموعه مهمان‌سرایی وجود دارد که خانواده‌های مختلفی به آنجا می‌آیند و هرکدام قصه خودشان را دارند.

این سریال نخستین همکاری شما با سعید آقاخانی نیست؛ همکاری با او چگونه است؟

من تاکنون سه یا چهار کار با سعید آقاخانی انجام داده‌ام. استارت حضور من در کارهای اینچنینی با «بزنگاه» زده شد. در آن سریال با آقای عطاران همکاری خوبی داشتم و همین موضوع باعث دیده شدن من توسط سعید آقاخانی شد. همکاری من با ایشان شکل گرفت و تا به امروز در چند پروژه کنارشان بوده‌ام. ازاین همکاری خیلی خوشحالم و باید بگویم که با آقای آقاخانی به یک زبان مشترک رسیده‌ایم. من به خوبی می‌دانم توقع‌شان از من چیست و خیلی راحت باهم کنار می‌آییم. امیدوارم مردم شب عید را هم مثل کارهای قبلی دوست داشته باشند. خوشحال می‌شوم تا زمانی که سعید آقاخانی سریال می‌سازد من هم برایش نقش‌آفرینی کنم.

حضور پررنگ‌تان در نقش‌های کمدی در سال‌های اخیر، خودخواسته بوده یا اتفاق افتاده است؟

من در برنامه دورهمی هم گفته بودم که میل باطنی‌ام حضور در کارهای شاد است. خودم در شرایطی بودم که علاقه‌مند بودم، بخندم و طبیعتاً باید در شرایطی قرار می‌گرفتم که این اتفاق بیفتد. البته من در اوایل بازیگری هم نقش‌های طنز بازی کرده بودم و بی‌تجربه نبودم. ازدواج پرماچرا و حتی بخش‌هایی از آیینه در همین زمینه بودند اما به شاخصی کارهایم در ۱۰ سال اخیر نبودند.

البته در سال‌های اخیر، نقش‌هایی جدی مثل مجموعه نفس گرم هم داشته‌اید.

بله، همین‌طور است. امسال هم در سریالی به کارگردانی آقای شهرام شاه‌حسینی حضور دارم. مجموعه‌ای با عنوان «آسمان هوای باران دارد» است که برای شبکه یک تولید می‌شود. ترکش‌های مسائل اقتصادی سازمان به ما هم اصابت کرد. در کار ما در مقطعی وقفه ایجاد شد و مجدداً آن را ادامه دادیم. البته این موضوع به کیفیت کارمان آسیبی نزد.

فضای این سریال مسائل ملتهب اجتماعی است؟

خیلی قصه‌اش را دوست داشتم. قصه‌ای متفاوت است که پیچیدگی‌های خاصی دارد. ویژگی و تفاوتش باعث شد به این سریال بپیوندم. بعد از بازی در نفس گرم تعداد زیادی نقش مشابه به من پیشنهاد شد ولی آنها را نپذیرفتم، اما قصه آسمان هوای باران دارد را خیلی متفاوت دیدم. آقای شاه‌حسینی را کارگردان کاربلدی دیدم و حساسیت‌های زیادی برای پلان‌های کار داشتند. امیدوارم خروجی خوبی رقم بخورد.

شما در مقاطع و شرایط مختلف تلویزیون کار کرده‌اید؛ شرایط و اوضاع امروز سیما را چطور ارزیابی می‌کنید؟

به نظرم از اتفاقات روز جامعه فاصله گرفته‌ایم. می‌خواهیم همه چیز را شسته و رفته در قالب سریال ارائه کنیم. با این رویه مخاطب جذب نخواهد شد. 

مردم مسائلی را در جامعه می‌بینند که در سریال‌ها نمی‌بینند. برخی مشکلات، روابط اجتماعی و... واقعیت‌هایی که در جامعه جریان دارند کمتر در سریال‌ها عنوان می‌شوند.

یعنی نویسنده‌ها از جامعه عقب‌ترند؟

راستش همین را از آ‌نها می‌خواهند. شاید غیر از این باشد مجوز نگیرد و به همین خاطر مجبور می‌شوند، دست به عصا حرکت‌کنند.

ولی درهمین سال‌ها پروژه‌هایی بوده‌اند که بسیار جسور و ساختارشکن بوده‌اند!

درباره استثناهایی که شما اشاره کردید، صحبت نمی‌کنم. من درباره آن چیز که به یک جریان تبدیل شده است حرف می‌زنم. متأسفانه از سر و ته زدن یک پروژه به دلیل مشکلات اقتصادی و به موقع پرداخت نشدن دستمزدها باعث دلزدگی هنرمندان شده است. همین منجر به شرایطی می‌شود که هنرمندان به‌صورت دلی، مشغول کار نشوند. 

وقتی کسی از این حرفه ارتزاق می‌کند و با دستمزد حاصل از آن می‌خواهد زندگی‌اش را بچرخاند مدام فکرش درگیر این مسائل باشد، دیگر نمی‌تواند خروجی لازم را داشته باشد. مشکلات اقتصادی کشور و مسائلی که در دیگر اقشار وجود دارد در کار ما هم مؤثر است. به نظرم همین باعث شده که مردم درگیر سریال‌های سال‌های گذشته باشند و هروقت که آی‌فیلم آنها را پخش می‌کند، نگاه‌شان کنند.

با این اوصاف اگر در تلویزیون تصمیم گیرنده بودید چه اقداماتی را در اولویت قرار می‌دادید؟

اولین اقدامم این بود که اجازه نمی‌دادم بدون پول، سریالی ساخته شود. الزامی برای این موضوع وجود ندارد.

مدیران می‌گویند به هرحال باید آنتن سیما پرشود؛ چه کار کنند؟!

به چه قیمتی باید آنتن پر شود؟ برای چه دستمزد من با گذشت یک سال هنوز پرداخت نشده باشد؟ مگر وقتی من مشغول بودم می‌توانستم ساعت پنج صبح آفیش نشوم؟ سازمان به ما می‌گوید الان شرایط پرداخت ندارم؛ آیا من هم می‌توانم به سوپرمارکت محل بگویم، امروز شرایط پرداخت به شما را ندارم چون سازمان به من پول نداده است؟ این‌ها دلزدگی ایجاد می‌کند. 

هیچ اصراری نیست یک تهیه‌کننده به طور همزمان سه پروژه دردست داشته باشد امابه هرسه آنها بدهکار باشد. من اگر بودم هروقت یک پروژه تسویه شد سپس کار بعدی را آغاز می‌کردم. 

ازوضعیت فعلی سریال‌ها دفاع می‌کنید؟

از کارمان می‌زنیم و خروجی‌اش نارضایتی مخاطب می‌شود. خودمان را که نمی‌توانیم گول بزنیم. ما مجبوریم از حرفه‌مان دفاع کنیم ولی راستش خیلی قابل دفاع نیست. وقتی من دریک مجموعه ۳۰قسمتی فقط یک دست لباس تنم می‌کنم چه شرایطی خواهم داشت؟ مخاطب من را تماشا می‌کند یا سریال ترکی را که شاید سوژه و محتوا نداشته باشد اما آنقدری رنگ و لعاب دارد که مخاطب را جذب کند.

درکنار مدیران، آیا هنرمندان هم نقشی دراین کیفیت نازل دارند؟

متأسفانه هنرمندان هم آنطور که باید کارشان را کامل انجام نمی‌دهند. شدیداً باندبازی ایجاد شده و در سینما این مسائل شدت بسیار بیشتری دارد. گویا قبیله از ما بهتران هستند که هیچ کس را راه نمی‌دهند. حال بچه‌ها خوب نیست و به لحاظ درآمد شدید مشکل دارند. ماهنرمندان خودمان هم با هم مهربان نیستیم. داعیه کارهای خیر داریم اما حتی به همکار خودمان هم رحم نمی‌کنیم. مگر چه می‌شود که از پنج پروژه، یکی را برای دیگری بگذاریم و از آن بگذریم؟ شاید آنها هم به فردایشان فکر می‌کنند. تا زمانی که هرکس به فکر خودش باشد به منفعت عمومی اهمیت ندهد هرگز به جایی نخواهیم رسید.

ظاهراً دل پری از شرایط سینما دارید

یک مدیر دلسوز اگر توان کار ویژه‌ای ندارد، لااقل آن لقمه‌ای را که در دست دارد مثل یک پدر دلسوز، به عدالت بین فرزندانش تقسیم می‌کند. شما خبر ندارید یک نفر در بیشتر فیلم‌های سینمایی حاضر است؟ خب به دیگران هم فکر کنید. پس حق عضویت برای خانه سینما به چه دردی می‌خورد؟ این بندگان خدا چقدر در ته صف بمانند تا یک نفر برود جایزه‌اش را بگیرد؟ مخاطب وقتی به سینما می‌رود آنقدر سوژه و بازیگران تکراری می‌بیند که دیگر دل به سینما نمی‌دهد. وقتی بیست سالم بود می‌گفتند کاش ۶۰ساله بودی و الان که به آن دوره رسیده‌ایم می‌گویند کاش بیست ساله بودید! من معنای استار سینما را متوجه نمی‌شوم. بازیگری که می‌تواند در تلویزیون که تازه به دلایلی شرایط جذب مخاطبش سخت‌تر است را راضی کند، چطور در سینما نتواند موفق شود؟ مگر اینکه عمداً دنبال خط‌کشی هستید. جالب است هرچه می‌گوییم هیچ تأثیری ندارد. این همه در مصاحبه‌ها از تبعیض‌ها می‌گوییم اما کسی اهمیت نمی‌دهد.

sobhe-no.ir
  • 17
  • 1
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش