یکشنبه ۰۲ دی ۱۴۰۳
۰۸:۴۸ - ۲۵ مرداد ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۰۵۰۷۳۹۹
چهره ها در سینما و تلویزیون

کارنامه بازیگری احمد مهرانفر، ستاره‌ای که حواسش به انتخاب‌هایش هست

احمد مهرانفر,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران

به گزارش خراسان، به تازگی انتشار ویدئویی از مصاحبه احمد مهرانفر که در آن از تمایل نداشتنش برای حضور در «پایتخت» سخن گفته بود، خبرساز شد. مهرانفر خیلی زود در اینستاگرام به این مصاحبه واکنش نشان داد و بیان کرد که مصاحبه مذکور، علاوه بر قدیمی بودن، با قیچی شدن دستکاری شده است تا چهره این بازیگر را مخدوش کند. جمله کلیدی ارسطوی پایتخت در پست مورد بحث این بود که «انتخاب حق بازیگر است». او که در سال‌های اخیر، هر سال در دو فیلم سینمایی و یک سریال بازی کرده است، این روزها دو فیلم «کاتیوشا» و «راه رفتن روی سیم» را روی پرده سینماها دارد.

 

به همین بهانه نگاهی به کارنامه بازیگری احمد مهرانفر انداخته‌ایم تا انتخاب‌های او را بررسی کنیم. انتخاب‌های او به چهار دوره قابل تقسیم است و نکته جالب آن که این بررسی، بیش از هرچیز هوش او را در انتخاب‌هایش نشان می‌دهد؛ احمد مهرانفر با بازی در کمدی‌های عامه‌پسند ارتباطش را با مخاطب حفظ می‌کند و همزمان اجازه نمی‌دهد این آثار، خدشه‌ای به حضور او در سطح اول سینما وارد کند.

 

دوره اول: استارت با کمدی

احمد مهرانفر از آن دست بازیگرانی است که با تلاش و حضور در تئاتر و انواع فعالیت‌های هنری کم‌مخاطب‌تر، مسیر سنگلاخی‌اش را تا درخشش در سطح اول سینما هموار کرده است. این بازیگر برای اولین بار سال ۱۳۸۰ با نقشی فرعی در فیلم کمدی «نان، عشق و موتور ۱۰۰۰» ابوالحسن داوودی روی پرده سینما رفت. مهرانفر هم می‌توانست مثل خیلی‌های دیگر همان مسیر کمدی عامه‌پسند را ادامه دهد، اما سر پرسودای او مانع از تبدیل شدنش به یک تیپ کمدی در سینمای ایران شد.

 

احمد خیلی زود شانسش را در تلویزیون آزمود و در مجموعه «بانکی‌ها» نقش ساده و فرعی دیگری را ایفا کرد؛ سریالی که چندان مورد توجه واقع نشد. اما مهرانفر در سال ۸۴ بالاخره به فضای جذاب‌تری رسید و با حضور در نقش یک رفتگر در «شاعر زباله‌ها»، پای به عرصه فیلم‌های جدی گذاشت تا توانایی‌هایش را در همان سکانس‌های محدود نشان دهد.

 

دوره دوم: کوچ به سینما

سال‌های ۸۴ تا ۸۷ سال‌های مهمی در کارنامه احمد مهرانفر محسوب می‌شود؛ سال‌هایی که تقریباً از تلویزیون جدا شده بود و با بازی در دو فیلم «آتش بس» و «تسویه حساب» تهمینه میلانی و «استشهادی برای خدا» علیرضا امینی، مورد توجه اصغر فرهادی قرار گرفت. بازی مهرانفر در «درباره الی» نشان‌ دهنده بلوغ و جذابیتی مثال‌زدنی بود که هیچ رگه‌ای از تلاش برای دیده شدن در آن مشاهده نمی‌شد. بازی او در این فیلم و استعدادش برای ایفای نقش‌های مکمل جدی نام وی را بر سر زبان‌ها انداخت و او را به مردی تبدیل کرد که می‌تواند یک مکمل بی‌نقص و در خدمت اثر باشد.

 

دوره سوم: جدی در سینما، جذاب در «پایتخت»

سال‌های ۸۸ تا ۹۱ را باید طلایی‌ترین دوران بازیگری احمد مهرانفر بدانیم. او در این بازه سه‌ساله دست به کار بزرگی زد و توانست بازیگری جدی در سینما را با بازی‌های طنزش در تلویزیون تلفیق کند؛ بدون این‌که هیچ‌کدام از کاراکتر‌ها بر دیگری تأثیری بگذارند. حضور سینمایی مهرانفر در این دوران به همکاری نزدیکش با عبدالرضا کاهانی گره خورد و در سه فیلم «هیچ»، «اسب حیوان نجیبی است» و «بی‌خود و بی‌جهت» نقش‌های مکمل بسیار خوبی را ایفا کرد که در عین سادگی و پرهیز از اغراق و اضافه‌کاری، هرکدام با دیگری متفاوت بودند.

 

مهرانفر در همین مدت تجربه فیلم عاطفی «یک عاشقانه ساده» سامان مقدم را هم به خوبی پشت سر گذاشت و با حضور کوتاهش در «دربند» پرویز شهبازی، نوید حضور یک مرد مکمل جذاب، کم‌حاشیه و بالغ را به سینمای ایران داد.

 

عجیب این که در همین مدت و در میان فیلم‌های جدی سینمایی، مهرانفر در دو فصل اول مجموعه «پایتخت» هم حضور یافت و به گونه ای به خلق کاراکتر ماندگار «ارسطو» عامل کمک کرد که این نقش قسمت به قسمت کامل‌تر می‌شد. «ارسطو» با لهجه خوب و بازی جذاب مهرانفر به یکی از ماندگارترین مکمل‌های طنز در تاریخ تلویزیون ایران تبدیل شد؛ کاراکتری که به عنوان وردست قهرمان و شخصیت مکملی که وظیفه کمک به «نقی معمولی» را بر عهده دارد، در مواقعی حتی بیشتر از شخصیت اصلی از مخاطب خنده می‌گرفت. اگر امروز دوباره «ارسطو» را در قسمت‌های ابتدایی «پایتخت ۱» تماشا کنید، از تکامل سریع و بلوغ پرشتاب این شخصیت، حیرت‌زده خواهید شد.

 

دوره چهارم: مشغله «پایتخت» و بازگشت حیرت‌انگیز

فعالیت‌های هنری احمد مهرانفر در سال‌های ۹۱ تا ۹۵ بسیاری از مخاطبان را به این نتیجه رساند که این بازیگر در نقش «ارسطو» غرق شده است و دیگر امیدی به بازگشتش نیست. او در این سال‌ها حسابی درگیر «پایتخت» شده بود و در سینما چند فیلم متوسط مانند «آینه شمعدون»، «ایران برگر» و «هفت ماهگی» را روی پرده داشت. حضورش در شبکه نمایش خانگی با دو سریال «شاهگوش» داوود میرباقری و «ابله» کمال تبریزی هم تجربه‌های ناموفقی بودند که به تصور افول این بازیگر دامن زدند.

 

تصور بر این بود که دوران حضور مقتدر و جذاب مرد مکمل باهوش سینمای ایران به پایان رسیده است؛ اما مهرانفر در سال ۹۵ با «ماجرای نیمروز» محمدحسین مهدویان به عرصه فیلم‌های جدی برگشت و چنان بازی باورپذیر و جذابی را در نقشی سخت در قالب یک کاراکتر پر از تردید ارائه کرد که تحسین همگان را برانگیخت. اگرچه بازی مهرانفر در این فیلم به دلیل حضور درخشان هادی حجازی‌فر و جواد عزتی چندان به چشم مخاطب عام نیامد، اما اجرای عالی و بی‌نقص نقش «رحیم» تحسین همگان را برانگیخت.

 

احمد مهرانفر امروز دوباره به عرصه طنز بازگشته و درحالی که به تازگی اکران «خجالت نکش» به پایان رسیده، «کاتیوشا» ساخته علی عطشانی را روی پرده دارد و در حال بازی در «دینامیت» مسعود اطیابی هم هست. اما او بازیگر باهوشی است که حضورش در آثار طنز خدشه‌ای به بازی‌های مهمش وارد نمی‌کند و بهترین کسی که صلاحیت تصمیم‌گیری برای او را دارد، خودش است. نگاهی به گذشته نشان می‌دهد که احمد مهرانفر قدر خودش را می‌داند و اگر در «ماجرای نیمروز ۲» نیز حضور داشته باشد، می‌توانیم به بازی درخشان دیگری از این بازیگر امیدوار باشیم.

 

محمد عنبرسوز 

 

  • 14
  • 3
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش