سه شنبه ۰۴ دی ۱۴۰۳
۱۰:۲۰ - ۱۴ شهریور ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۰۶۰۳۸۶۸
چهره ها در سینما و تلویزیون

علیرضا افخمی: اسپانسر به سریال‌های تلویزیون لطمه می‌زند

علیرضا افخمی,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران

مخاطبان تلویزیون افخمی را با «او یک فرشته‌بود»، «زیرزمین»، «پنجمین خورشید»، «پنج کیلومتر تا بهشت» و «پرستاران» می‌شناسند. سریال‌هایی که بیشتر مخاطب را به تلویزیون جذب می‌کرد و حالا چند سالی است که از او خبری نیست. در ادامه گفت‌وگوی تسنیم را با این نویسنده و کارگردان می‌خوانید.

 

چند سالی است که سریالی یا فیلمی برای تلویزیون ساخته و پرداخته نکرده‌اید.چرا اینقدر از تلویزیون دور شده‌اید؟

دلایل مختلفی دارد که این روزها ترجیح می‌دهم در تلویزیون کار نکنم. مهم‌ترین عامل آن مشکلات بودجه‌ای است که صداوسیما با آن دست و پنجه نرم می‌کند. دومین عامل همان رفتار بدی است که در جریان پخش سریال «پرستاران» با بنده شد. برخی از مدیران تلویزیون به یک باره تصمیم گرفتند برآورد اولیه سریال را کاهش دهند و یک نام من‌درآوردی هم ذیل آن قرار دهند: «ارزشیابی نهایی». به ما گفتند کارشناسان برآورد شما را بررسی کرده‌اند و به این رقم رسیده‌اند که بسیار حداقلی بود.

 

بعدها متوجه شدیم اصلاً اینها کارشناس نبودند و بنده عملاً مجبور شدم ملک و املاکی که داشتم آنها را بفروشم تا بتوانم حق‌‌الزحمه عوامل سریال را پرداخت کنم. علاوه بر این، مدیران میانی صداوسیما هم شخصیت‌های فکوری نیستند که دنبال آثار ارزشمند و قابل توجه و عمیق باشند بیشتر کمدی سخیف سطح پایینی را می‌پسندند که با رقم‌های محدود و ارزان ساخته و پرداخته شود. متاسفانه مدیریت در مدیران میانی سازمان صداوسیما از عمق کافی برخوردار نیست و از جامعه دورند. البته شخصیت‌هایی مثل سیدمرتضی میرباقری معاون سیما و زین‌العابدین رئیس فعلی شبکه یک سیما شخصیت‌های قابل احترامی هستند که با هر دوی این دوستان کار کرده‌ام و خوشبختانه دنبال کار عمیق هستند. البته بنده در کارهای سطحی و زودگذر و ارزان‌قیمت هیچ تخصصی ندارم و تمایلی هم ندارم با این وضع و شرایط کار کنم.

 

این روزها سریال‌های تلویزیونی آن دلچسبی سابق را ندارند و نمی‌توانند آنطور که بایسته و شایسته است مخاطب را جذب کنند اما نظرسنجی‌ها همان آمار حداکثری را نشان می‌دهند. نظرشما در این باره چیست؟

آمارهای دهه اخیر تلویزیون درباره سطح اقبال مخاطبان سریال‌هایش خیلی اصولی و منطقی نیستند. دلیل اصلی آن عدم اعلام به سازندگان آثار است که پیش از این هفته به هفته افکارسنجی سازمان صداوسیما ما را در جریان اقبال عمومی قرار می‌داد اما چند سالی است دیگر این کار را انجام نمی‌دهد. می‌گویند این رقابت‌های ناسالم، دشمنی ایجاد می‌کند و البته بهانه‌هایی واهی است، چرا که ما باید بدانیم مردم چگونه از این ساخت ما استقبال کرده‌اند.

 

برای این نظرسنجی‌ها بودجه‌ای صرف می‌شود تا سطح کیفی کارها را بالا ببرد نه که بگویند محرمانه است و به یک باره آمارهای دور از دسترس منتشر کنند. من فکر می‌کنم تهیه‌کنندگانی که یک مقدار ناتوان‌تر بودند و همیشه رتبه‌های پایین جدول رقابت سریال‌ها را به خودشان اختصاص می‌دادند فشار آوردند و توجیهاتی برای مدیران سازمان درست کردند تا این میزان بیننده را اعلام نکنند. همان‌هایی که کمدی‌ساز سطحی و نازل در تلویزیون هستند و این روزها اتفاقا روی بورس هم هستند؛ چون تهیه‌کنندگان بی‌دردسر و ارزان‌سازی هستند.

 

اینکه می‌گویم بی‌دردسر برای این است که من به جذابیت‌های محتوایی فیلمنامه توجه جدی داشتم ولی این دوستان چون جامعه و شاخص‌های هنری را نمی‌شناسند برایشان تصویب محتوا با هزاران ممیزی هم تاثیری ندارد. یکی از معضلات ما به‌خصوص در جریان ساخت سریال «پرستاران» ضوابط سختگیرانه و دور از واقعیت بود که متاسفانه ناظران پخش، مدیر پخش و حتی مدیر گروه ممیزی‌های غیرعقلایی قرار دادند. جالب است بدانید ناظر انتظامی اصلاحات لازم را وارد کرد اما دوباره به‌هنگام پخش نیروی انتظامی با اعمال نفوذ بخش مهمی از پنج اپیزود دزدی که از بیمارستان فرار می‌کند را دچار ممیزی‌های خیلی افراطی و بی‌ربط می‌کنند. اینها باعث شد تا دلسرد شوم؛ چون من اعتقاد دارم بخواهم زیر بار اطاعت از این نگاه‌های سختگیرانه قرار بگیرم، کار بی‌خاصیت می‌شود. فیلمسازان ما بایستی کارهایی بسازند که راجع به آنها بحث شود و حرف‌های روز جامعه را بزنند. من رفتم اما کسانی مانده‌اند که کمدی‌های سطحی و نازلی می‌سازند و فقط خنداندن مردم بدون ارائه هیچ‌آموزه‌ای مدنظرشان است. حرف گوش‌کن و ارزان‌ساز هستند.

 

با همه این تفاسیر برایم عجیب است چطور آقای میرباقری چنین شرایطی را تحمل می‌کند. چرا که این دوستان را می‌شناسم آدم‌های عمیقی هستند. عجیب است در این شرایط خودشان را سپرده‌اند به افرادی که بخش سریال‌سازی تلویزیون را اداره و کنترل می‌کنند اما مدیر نیستند. حتی یکی از آنها تهیه‌کننده است ولی به شدت تعیین‌کننده است. نتیجه اعتماد به این دوستان، آنتن تلویزیونی است که مشاهده می‌کنید؛ خیلی واضح است تلویزیون امروز در مقابل کانال‌های خارجی و حتی سینمای خانگی و فضای مجازی کاملا سپر انداخته و دچار هزیمت شده است. نه تنها در سریال‌سازی بلکه در عرصه خبر هم دچار ریزش مخاطب شده و بعید می‌دانم آگاهی نداشته باشند که این آمارها، واقعی نیستند. به‌نظر می‌رسد نه اراده‌اش وجود دارد و نه بودجه‌اش که کارهای گران و با کیفیتی ساخته شوند و مخاطب حداکثری به سمت تلویزیون بیایند.

 

این عوامل به استفاده زیاد از حد و به تعبیری دست و پا زدن برای استفاده از سلبریتی‌ها برنمی‌گردد؟

چرا، مربوط می‌شود اما همه‌چیز را تحت‌الشعاع قرار نمی‌دهد. حتی اعتقاد دارم در برخی اوقات این سلبریتی‌ها یا هنرمندان مشهور هستند که بار ریزش مخاطب تلویزیون را به دوش می‌کشند. اتفاقا به مدیرانی برمی‌گردد که هیچ‌ برنامه‌ریزی درازمدتی ندارند. مثلا به فیلمساز می‌گویند دو ماه به رمضان مانده یک سریال تلویزیونی بسازد و مخاطب‌پسند هم باشد. امثال من که می‌خواهم یک کار با کیفیت تحقیقاتی به مردم ارائه بدهم دو سال نیاز دارم تا یک کار ماندگار بسازم که حتما دیده شود اما این بودجه را مدیران تلویزیون در اختیار ندارند صرف چنین کارهایی کنند. الان مدیران تلویزیون بودجه‌شان را در حدی در اختیار دارند هفته و ماه بعد را تامین کنند. امکان این را که بودجه در اختیار داشته باشند و آینده نگری بیش از شش‌ماه را انجام بدهند و حداکثر یک سال، را ندارند. یعنی از محصولاتی که تولید می‌کنند در طول یک سال بعد همه آنها روی آنتن رفته است. این اولین و بزرگ‌ترین مشکل تلویزیون است و سال‌ها دست به گریبان است.

 

شاید یکی از معضلات دیگر تلویزیون استفاده زیاد از حد از اسپانسرها باشد که به یک گونه‌ای سلطه‌طلبی می‌کنند؟

من با حضور اسپانسرها مخالف هستم.اینها به شکل افراطی در تلویزیون حضور دارند و به یک صورتی غیرقابل کنترل می‌شوند. اسپانسر در تلویزیون برای برنامه‌های زنده و ضبط شده‌ای مثل رامبد جوان و مهران مدیری بد نیست اما وقتی به سریال می‌رسد به‌شدت مخالفم. حضور اسپانسر باعث نزول کیفی سریال‌ها می‌شود. چون اسپانسر نمی‌تواند از حق خودش بگذرد.

 

همین سریال «پرستاران» را وزارت بهداشت به‌عنوان اسپانسر حضور داشت، اتفاقا همه سهم خودش را به تلویزیون پرداخت کرد و سهم مربوط به ما را تلویزیون نداد. وزارت بهداشت از من توقع داشت مسائل و مشکلات وزارت بهداشت و پرستاران در این سریال مطرح نشود.یک بخشی از پرستاران که مخاطب نداشت این دستمایه‌های اسپانسری بود که با تضاد بیننده و مخاطب همراه بود. به‌نظرم الان تلویزیون بیش از اینها حساب می‌کند و تبدیل به آنتنی شده که به قیمت‌های نازل آنتن را در اختیار تبلیغات و رپرتاژ آگهی مفصل قرار می‌دهد.

 

تلویزیون باید چه کار بکند از این رکود و وضع نابسامان خارج شود؟

تلویزیون هیچ راهی ندارد.برای بهبود شرایط اما باز هم دو محور برای اصلاح پیشنهاد می‌کنم. یک محور بودجه است که در صورت افزایش آن توسط دولت،روزهای خوش و موفقیت را به تلویزیون برمی‌گرداند. البته در این زمینه تلویزیون بایستی نیروهای مزدبگیر ناکارآمدش را واگذار کند تا از این مبلغ هنگفت حقوق تلویزیون خلاص شود. کارمندانی در امور عمومی کار می‌کنند و تلویزیون باعث شده آنقدر فربه بشود که تعداد کارمندانش از برخی از وزارتخانه هم بیشتر است. این روزها نباید واحدهای مختلفی را افزایش بدهیم که کارمندان به بهانه‌های مختلف استخدام شوند.به‌نظرم تلویزیون یک اراده بزرگی می‌خواهد که کوچک‌سازی انجام دهد.

 

این ضروری است برای ذخیره بودجه و برای افزایش بودجه و از این سمت کوچک‌سازی باشد و توسط دولت بودجه‌اش زیادتر شود. از طرفی مدیران کارآمد و آشنا به امور سر کار بیایند که بر مسائل دراماتیک، هنری و همچنین نسبت به سازندگان و تولیدکنندگان کارآمد یک اشراف درست و منطقی داشته باشند. متاسفانه امروز در تلویزیون دچار یک ناآگاهی و نبود یک شم هستیم و آدم‌هایی سر کار هستند که این شناخت و شم لازم را ندارند. همراه با این افزایش قریحه و ذوق مدیریتی امیدوارم بدنه مدیریت میانی سازمان صداوسیما هم اصلاح شود.

 

armandaily.ir
  • 18
  • 4
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش