سه شنبه ۰۴ دی ۱۴۰۳
۱۲:۱۱ - ۲۱ آذر ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۰۹۰۵۶۲۹
چهره ها در سینما و تلویزیون

کوروش معصومی: مهران مدیری من را بازیگر کرد

کوروش معصومی,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران

کوروش معصومی بازیگر با ادب و طناز کشورمان که در سریال‌ها و مجموعه‌های بسیاری به خصوص در عرصه طنز نقش آفرینی کرده است. کوروش اصالتا تهرانی و در محله شمیرانات بزرگ شده است. وی به دلیل علاقه به مقوله هنر به خصوص دوبلوری و بازیگری به این حرفه روی آورد و در سریال نوروز ۷۷ برای اولین بار کار حرفه ای خودش را با مهران مدیری به سرانجام رسید.

 

او جزء معدود بازیگرانی است که هم کار طنز می‌کند و هم خوش معامله در تجارت و هم بسیار شیرین و بانمک است و وقتی کنار وی می‌نشینیم باید فقط منتظر خنده‌های از ته دل باشیم. کوروش در برنامه خنده بازار به کارگردانی شهاب عباسی بسیار گل کرد. گفت و‌گویی با وی ترتیب داده ایم که از نگاهتان می‌گذرد:

 

مهران مدیری در دیده شدن شما در برنامه نوروز ۷۷ برای اولین بار خیلی نقش داشت. درسته؟

آره دقیقا درسته و مهران مدیری من را بازیگر کرد. مهران فردی بسیار باهوش و دارای چشمان تیز و شخصیت نمکی و طنازی دارد که خودش سعی می‌کنه این شخصیت را بروز ندهد اما ذاتا شخصیت دوست داشتنی و طنازی دارد و خیلی خوشحالم که نوروز ۷۷ عاملی شد تا من در کار آقای مهران مدیری ایفای نقش کنم.

 

البته قبلش از افراد مدعو تست می‌گرفتند و من چون خیلی شخص خودش را دوست داشتم سعی کردم همان جا ادای خودش را دربیاورم یعنی کارکترهایی که از من می‌خواستند عین خودش بازی کردم و جالب است بدانید سایز من و مهران شبیه به هم بود و بعضی مواقع یادم است مهران از من پیراهن و شلوار قرض گرفت و چون سایزها اندازه هم بود با همان لباس‌های من بازی کرد.

 

بیرون از قاب دوربین هم شخصیت بانمکی داری؟

من همیشه سعی کرده ام رفتار منطقی داشته باشم و شوخ و جدی بودنم بسته به مکان و زمان دارد. من یادمه وقتی که می‌خواستم در یک سکانسی که بسیار حالم بده بود و چشمان پر اشکی داشتم جلوی دوربین بروم در این فاصله که باید بازی می‌کردم سریع تغییر حالت دادم و کمدی بازی کردم چرا که من پولم را می‌گیرم و باید به درستی ایفای نقش کنم اما در کل بیرون وقتی نخواهم بخندم خیلی‌ها چهرمو نگاه می‌کنند ازم می‌ترسند.(خنده).

 

نقش جدی هم بازی کرده ای؟

بله من در کت جادویی نقش جدی داشتم همچنین در سریال دختران یک نقش خیلی منفی و جدی بازی کردم و سریالی هم بازی کردم به نام نفس شیرین که کاملا در آن نقش جدی داشتم.

 

از شوخی کردن دیگران ناراحت می‌شوی؟

اگه یکی منو مسخره هم کنه ناراحت نمی‌شوم چون تو این دنیای پر از آشوب و غم توانسته ام به یک نفر حال خوب بدهم.

 

خنده بازار هم فرصت خوبی بود تا شوخی کردن و نقد کردن افراد با زبان طنزآلود رواج پیدا کنه؟

به هر حال همه می‌دانستند که مجموعه ما درخنده بازار بدون سوء نیت و جسارت با شخصیت‌ها شوخی می‌کند که خداراشکر با گذر زمان این اعتماد از سوی مجموعه ما جلب شد اما بخش عمده ای از این موارد که ما توانستیم با فراغ بال با برخی‌ها شوخی کنیم مدیریت آگاهانه مدیریت محترم شبکه سه شخص آقای پور محمدی بود که به شدت از ما حمایت می‌کرد.

 

از چی خیلی می‌ترسی؟

از این می‌ترسم که در یک موردی عدالتی را رعایت نکرده باشم. بعضی وقت‌ها یک کاری می‌کنم بعدش با خودم فکر می‌کنم آیا من در این مورد عادلانه برخورد کردم و یا اینکه از موقعیتم خدای ناکرده سوء استفاده نکرده باشم و این همیشه دغدغه من بوده است. چون نمی‌خواهم حق کسی را ضایع کنم.

 

این عدالت زیبا در شما در رانندگی هم سرایت پیدا کرده؟

از سمت خودم تو رانندگی خیلی تو سری خور هستم. من تو رانندگی خیلی آدم خوب و منضبطی هستم.

 

تا به حال شده خودت بری نان از نانوایی بگیری؟

آره یادمه چند ماه پیش رفتم نانوایی و اتفاقا با هر دو نانوا رفیق هستم.

 

صف و رعایت می‌کنی؟ با اینکه از چهرت برای صف‌های طولانی استفاده می‌کنی؟

به شدت معکوسم. یعنی انقدر به این موارد حساسم که همیشه ته صف ایستاده ام و بعضی وقت‌ها مردم خودشان می‌گویند که آقای معصومی بیا جلو و من این کار را نکرده ام و این همان عدالتی است که گفتم خیلی هراس دارم که حق کسی را ضایع نکنم.

 

تا به حال شده لحظه ای آرزو کنی که برای چند روزی شهرت نداشتی؟

خیلی زیاد. خیلی برایم آرزو شده تا یک روز مثلا از حمام بیام بیرون و با یک لباس ساده و موهای آشفته و نامرتب بیام بیرون از خانه و قدم بزنم. یا اینکه لب ساحل بنشینم و بلند برای خودم بخونم یا در داخل تونل داد و فریاد بزنم که متاسفانه این‌ها با شخصیت هنرمندان همخوانی ندارد.

 

اصالتا کجایی هستی؟

من اصالتا اهل شمیرانات تهران هستم.

 

اهل سفر هم هستی؟

به شدت اعتیاد به سفر و گشت و گذار دارم و اغلب کشورها و شهرها را رفتم.

 

تو ایران بیشتر به کجا مسافرت بهت خوش می‌گذره؟

کیش و شمال راخیلی دوست دارم.

 

شمال همراه با جوج؟

جالبه بدانید اصطلاح جوج سبک خودم بود که در خنده بازار مطرح می‌کردم. آره جوج هم می‌زنم.

 

مهمترین دغدغه کوروش معصومی؟

مهمترین دغدغه من این است که خیلی‌ها به محیط زیست روحی خود توجه ای ندارند و همیشه محیط زیست جسمی برایشان اولویت داشته است در حالی که روح و اخلاق مقوله بسیار مهمی است که این روزها متاسفانه کمتر به آن توجه می‌شود. خیلی راحت دروغ می‌گوییم و به همدیگه تهمت می‌زنیم و به راحتی دزدی و حق خوری می‌کنیم و این‌ها دغدغه‌های فکری من است.

 

من یک روز جایی ماشینم پارک بود و وقتی آمدم دیدم ماشینم خسارت دیده و هرچی گشتم که ببینم طرف شماره یا کارتی گذاشته پیدا نکردم در حالی که خودم یکبار به راهنمای بغل یک ماشین زدم و سریع شمارم را گذاشتم که با من تماس بگیره. جالب است من این موضوع را به هر کی می‌گویم خیلی برایشان عادی شده و راحت با این قضیه کنار آمده اند که اگر به ماشینی زدی بذاری بری.

 

نظرت را در مورد این کلمات بگو؟

اعتیاد: متنفرم و واقعا ناراحت می‌شود جوانانی را می‌بینم که به اعتیاد حتی سیگار روی می‌آورند.

 

شانس: در معاملات و تجارت خیلی خوش شانسم.

 

حاتمی کیا: فیلم ساز ماهر و کاربلد.

 

رضا عطاران: رفیق دوست داشتنی و نوش جونش اگه به مراحل بالا رسیده.

 

مادر: مثل دست راستی می‌مونه که اگه خدای ناکرده قطع عضو بشی دیگه مثل سابق در نمی‌آید. مادر المثنی ندارد.

 

گپی متفاوت در مورد حل جدول با کوروش معصومی:

 

اهل جدول حل کردن هم هستی؟

اتفاقا از اون دسته آدم‌هایی هستم که علاقه عجیبی به حل کردن جدول دارم و یادم است مادر خدابیامرزم بسیار به جدول حل کردن علاقه داشت و این علاقه من گویا ارثی است.

 

پس خیلی جدول باز هستی؟

خیلی ادعایی در حل جدول ندارم یا اینکه بگویم خیلی حرفه ای جدول حل می‌کنم اما خیلی هم اطلاعات عمومی ضعیفی ندارم و بیشتر دوست دارم به سبک معلومات عمومی من اضافه شود.

 

جدول حل کردن اثرات مفیدی هم داره؟

بله بسیار زیاد چرا که باعث می‌شود کمتر آلزایمر بگیریم چون مغز مدام با اصطلاحات و اطلاعات مفید زیادی روبرو می‌شود و این خود تمرین خوبی برای سلامت جسم است و به اعتقاد من جدول حل کردن نوعی تمرین ورزشی برای پرورش مغز است.

 

خاطره ای از حل جدول دارید؟

یادم است سر کلاس ریاضی در دوران دانشجویی به خاطر نامفهوم بودن درس، با بچه‌ها به طور گروهی جدول حل می‌کردیم چون بعضی وقت‌ها دیگه مغز کشش نداشت.

 

کوروش امروزه مردم به خاطر دغدغه کمتر سراغ جدول می‌روند قبول داری؟

من احساس می‌کنم جای جدول امروزه در زندگی‌های ما کمرنگ شده است و واقعا جدول حل کردن نه تنها تفریح سالمی محسوب می‌شود بلکه بسیار به سطح سواد و اطلاعات عمومی اضافه می‌کند. به اعتقاد من شبکه‌های اجتماعی بیشترین عامل برای کمرنگ شدن حل جدول در منازل است. شبکه‌های مجازی تفریح خیلی‌ها شده است و همین عاملی برای نداشتن وقت برای حل جدول است.

 

رمز جدول زندگی کوروش معصومی؟

پندار نیک، گفتار نیک، کردار نیک را دوست دارم سرلوحه زندگی ام قرار دهم و از همان ابتدا به خودم قول دادم که با نیت درست و پاک وارد زندگی شخصی و کاری ام بشوم.

 

تو در حل جدول خاطره ای هم با رامبد جوان داری درسته؟

بله خاطره ای جالب از اولین باری که سودوکو حل کردم در ذهن دارم.سر یک کار سینمایی بودم که در آن کار رامبد همبازی من بود و یادم است تازه جدول سودوکو آمده بود. من با اینکه بلد نبودم همینطوری از ذهنم کمک گرفتم و از قضا درست درآمد و این حرکت من رامبد جوان را متعجب کرده بود و برای خودم هم خیلی عجیب بود که چگونه حل کردم.

 

جدول را با مداد حل می‌کنی؟

اتفاقا خیلی در حل کردن جدول کثیف بازی در می‌آورم و چون حوصله پاک کردن با پاک کن را ندارم با خودکار کلی کثیف بازی در می‌آورم (خنده).

 

از کسی هم کمک می‌گیری؟

اتکاء به نفس بالایی در اخلاقیاتم دارم و همین باعث شده تا در حل کردن جدول هم خودم به تنهایی به آن چیزی که می‌خواهم برسم برای همین مدت‌ها شده فکر کردم اما از کسی کمک نگرفتم چون معتقدم جدول حل کردن نوعی محک زدن برای اطلاعات شخصی ام است.

 

jomlehonline.ir
  • 11
  • 5
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش