پنجشنبه ۰۱ آذر ۱۴۰۳
۱۳:۴۷ - ۰۲ دي ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۱۰۰۰۴۶۰
چهره ها در سینما و تلویزیون

سیاوش طهمورث:

خیلی‌ها می خواهند یک شبه وارد سینما شوند و پول و شهرت به دست بیاورند/ مسئولین مقصرند که اصلا هنر را نمی شناسند!

سیاوش طهمورث,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران

به گزارش بانی فیلم، سیاوش طهمورث که این شبها سریال «مینو» را روی آنتن شبکه یک دارد، از آن دست هنرمندانی است که چندان دل خوشی از شرایط حاکم بر سینما، تئاتر و تلویزیون ندارد و از این رو ترجیح می دهد که کمتر در این عرصه حضور داشته باشد. وی در گفت و گو با بانی فیلم درباره حضور عده ای سودجو در سینما و تلویزیون گفت که پایشان به تئاتر هم رسیده است. باقی را از زبان او بخوانید:

 

چه خبر؟ حضورتان در فیلم و یا سریالی قطعی شده که در این باره توضیح بدهید؟

– نه الان سر فیلمبرداری هیچ کاری نیستم اما مدتی است که بازی در یک سریال را به پایان رسانده ام.

 

منظورتان کدام سریال است؟

– سریال «دردانه خلیج فارس» به کارگردانی حسن لفافیان که فکر می کنم قرار است تا پایان سال از شبکه اول پخش شود.

 

درباره نقشی که در این سریال بازی کرده اید هم می گویید؟

– من خیلی درباره نقش هایی که بازی می کنم توضیح نمی دهم. فقط می توانم بگویم که نقش یک مرد جنوبی را در این سریال بازی کردم.

 

با گویش و لهجه جنوبی بازی کردید؟

– نه اصلا من با این موضوع موافق نیستم و اینکه بازیگر با لهجه صحبت کند را اصلا نمی پذیرم.

 

چرا؟ به هر حال ممکن است نقشی به بازیگر سپرده شود که نیاز به گویش خاصی در بازی داشته باشد؟

– چون فکر می کنم نمی توانند خوب بازی کنند و تبدیل به ادا می شود که اصلا صحیح نیست. در ضمن فارسی زبان اصلی است و همه هم می فهمند که شما جنوبی نیستی و در بازی ادای جنوبی صحبت کردن را در می آوری. بنابراین من در این سریال هم فارسی صحبت می کنم و هیچ اهجه و گویش خاصی در بازی ندارم.

 

درست مثل بازی در سریال «مینو» که شما بدون لهجه بازی کردید؟

– بله دقیقا. شما به عنوان مخاطب که این سریال را تماشا می کنید، به نظرتان اشکالی وجود دارد که من با لهجه صحبت نمی کنم؟

 

نه البته در گفت و گویی که با کارگردان داشتیم، در این باره گفت که پدر مینو اصلاتاً در داستان جنوبی نیست و به همین دلیل با گویش خاصی بازی نمی کند.

– بله در فیلمنامه هم بود که پدر مینو جنوبی نیست. اما به نظر شما آنهایی هم که با لهجه صحبت می کنند، درست صحبت می کنند و مطابق با گویش این منطقه است؟

 

ما که شناخت دقیقی از این گویش ها نداریم. اما چیزی که در اغلب سریال ها وجود دارد و گاهی با مشکل روبرو می شود، همین مسئله لهجه بازیگران است.

– من فکر می کنم بازیگری مدل کاسبی کردن شده که یک زمان لهجه اصفهانی می گیریم و یا جنوبی و یا ترک! چون شناخت دقیقی از این گویش ها نداریم، به نظرم کار درستی نیست.

 

برگردیم به سریال «مینو» و اینکه چرا این قدر در سریال بداخلاق هستید؟

– آن هم دلیل دارد. خب به خاطر مشکلات و سختی هایی است که در زندگی تحمل می کند.

 

بله موافقم اما در برخورد با رضا و مینو به نظر می رسد که علاقه مند است این دو نفر را از هم جدا کند و بین آنها فاصله بی اندازد!

– البته با رضا برخورد می کند به این دلیل که دخترش را دوست دارد و می داند که چه چیز پشت ماجراست و به همین دلیل با ازدواج آنها مخالف است. در قسمت های بعد حتما خودتان متوجه خواهید شد که دلیل این رفتار من در بازی چیست.

 

بازی در این سریال چطور بود؟ فضای کار و کلیت داستان را می پسندید؟

– واقعیت این است که به هر حال ما به عنوان بازیگر بین پیشنهادهایی که می شود می توانیم و مجبوریم انتخاب کنیم. من هم سعی می کنم از بین پیشنهادهایی که می شود، بهترین انتخاب را بکنم. وگرنه شرایط آنقدر باب میل نیست که بگویم فلان کار را انتخاب کنم که خیلی اثر فاخری است. اما فکر می کنم سریال «مینو» کار ضعیفی نیست. به هر حال هر کاری نقاط ضعف و قوتی دارد، اما این کار به نظر من سریال ضعیفی نیست. به خصوص اینکه من هم سعی می کنم در کارهای مبتذل و ضعیف بازی نکنم.

 

بله موافقم اما فکر می کنم زمانی که فیلمنامه ای به شما پیشنهاد می شود و مطالعه می کنید تا وقتی که آن کار تدوین شده روی آنتن می رود، خیلی درگیر اتفاقات می شود و با آنچه که شما مطالعه کردید، فاصله دارد!

– بله دقیقا. اصلاحاتی روی کارها صورت می گیرد. از طرفی به هر حال زمان اجرا هم نظرات بازیگران روی کار اعمال می شود که به نظر من چه بسا ممکن است کار بهتر هم شود و نتیجه بهتری هم حاصل شود. البته از آن طرف هم سراغ داریم بازیگرانی را که با اعمال نفوذ خود کار را خراب تر می کنند.

 

از تئاتر و سینما چه خبر؟ پیشنهادی دارید که هنوز تصمیم نگرفته باشید در آن کار حضور پیدا کنید؟

– اگر بخواهم درباره سینما و تئاتر کلی تر صحبت کنم که باید بگویم در کلیت ما بازنده ایم! نه این تئاتر مورد علاقه من است و نه این سینما و این تلویزیون.

 

چطور؟ از چه نظر؟

– به این خاطر که همه چیز در هنر ما به پول ختم می شود و بس! متاسفانه عده ای هم به دنبال پول افتاده اند و از این شرایط به نفع خود استفاده می کنند. کارگردانی که فیلم می سازد باید سینما را بشناسد. نه فقط کارگردان، بلکه همه عواملی که کنار هم جمع می شوند تا یک اثر سینمایی و یا تلویزیونی بسازند، باید شناخت دقیقی از آن مدیوم داشته باشند که متاسفانه اغلب آنها این شناخت را ندارند.

 

صراحتاً می گویم که مشکل ما از جایی آغاز شد که عده ای دزد در سینما و تلویزیون و حتی تئاتر پول شویی می کنند که سینما را به ابتذال کشیده اند. متاسفم بگویم که حتی این افراد وارد تئاتر هم شده اند! بدتر اینکه در ساختن سالن های نمایش هم ورود کرده اند. به همین دلیل متاسفم که بگویم هنر ما تبدیل به یک تجارت مبتذل شده است.

 

مهمتر اینکه همه در این زمینه فقط شعار می دهند و هیچ کسی هم به فکر نیست! البته شما به عنوان بازیگر که فکر نمی کنم کاری از دستتان بربیاید.

– تنها کاری که از دست من به عنوان بازیگر در چنین شرایطی برمی آید این است که در چنین کارهایی بازی نکنم.چون بازیگری که وارد تئاتری می شود که در آن تئاتر عده ای پول شویی می کنند، به این مسئله دامن می زند.

 

وگرنه تئاتر ارث پدر هیچ کسی نیست. بیایند و بازی کنند و با تجربیات تئاتری شان بازی شان را قوی تر کنند. اما به عنوان کالا وارد نشوند! چون متاسفانه به عنوان کالا به تئاتر می آیند تا مردم بیایند و آنها را تماشا کنند. وگرنه اگر با این هدف که به تجربیاتشان در سینما اضافه شود، وارد تئاتر می شوند که اتفاق خوبی است. به نظر من چنین افرادی به خودشان توهین می کنند که دیگران نگاه ابزار و کالا به انها دارند.

 

بله متاسفانه از این دست مسائل در سینما بسیار دیده می شود و هیچ نظارت دقیقی هم روی این مسائل وجود ندارد!

– مشکل همینجاست. وقتی یک نفر روی ۸ فیلم سینمایی سرمایه گذاری می کند، مشخص است که از کجا آمده است. همه هم می دانند و قطعا مسئولین هم این موضوع را می دانند اما من نمی دانم چرا هیچ کسی یقه این فرد را نمی گیرد و بگوید از کجه آورده ای که می توانی روی ۸ فیلم سینمایی سرمایه گذاری کنی! باید این نظارت وجود داشته باشد که چنین پول هایی از کجا وارد سینما می شود! البته اطمینان دارم که مسئولین می دانند این پول ها از کجا آمده اما به هر حال دست هایی در کار وجود دارد که نمی دانم چرا با آنها مقابله نمی شود.

 

پس می توان گفت مسبب فاصله ای که بین سینما و تلویزیون ما با دهه های گذشته وجود دارد، همین مسئله است؟

– یکی از دلایل عمده اش همین مسئله است. دلیل دیگرش این است که بازیگران ما یا بهتر بگویم هنرپیشه های ما فقط به دنبال پول درآوردن هستند. چون ما متاسفانه بازیگر کم داریم. متاسفم بگویم که بازیگری بی درو پیکر ترین حرفه در کشور ماست. چون هر کسی از راه می رسد، به واسطه آشنایی و نسبت خانوادگی و یا پول دزدی پدرش وارد این حرفه می شود و قداست آن را از بین می برد. مضاف بر اینکه این همه کلاس بازیگری و دانشکده وجود دارد، اما با کدام خروجی؟! سالیانه هزاران فارغ التحصیل از این کلاس ها و دانشگاه ها خارج می شوند، اما کجا می روند؟!

 

اما بازیگران هم سن شما جزو فارغ التحصیلان این رشته هستند!

– نه هیچ کدام از ما از این دانشگاه های من درآوردی فارغ التحصیل نشده ایم! خیلی ها فکر می کنند فارغ التحصیل این دانشگاه ها هستند، کارگردان و بازیگر می شوند. در صورتی که هنرمند شدن به این راحتی نیست.

 

و بدتر اینکه همه می خواهند یک شبه به نتیجه هم برسند!

– بله می خواهند یک شبه وارد سینما شوند و پول و شهرت به دست بیاورند. من بارها به چشم دیده ام بازیگری را که حتی نمی داند چگونه مقابل دوربین بایستد و با دست و پایش بازی کند و هیچ کسی هم از بازی او راضی نیست، اما دستمزدهای کلان می گیرد و از سینما پول در می آورد!

 

بله و در عوض هنرمندانی هستند که خانه نشین شده اند و کاری به آنها پیشنهاد نمی شود!

– بله و به نظر من مسئولین مقصرند که برنامه ریزی بلد نیستند. اصلا هنر را نمی شناسند! من همیشه بدون هیچ ترس و واهمه ای و صراحتاً این مسائل را گفتم و باز هم تکرار می کنم که مسئولین هنری ما هنر را نمی شناسند! در غیر این صورت می توانستند مقابل خیلی از ابتذال ها را بگیرند. مثل مقابله با تئاتر آزاد!

 

مشخص است که خیلی این شرایط برای شما آزاردهنده است؟

– بله چون عده ای زندگی شان را در این کار و به طور کلی برای هنر گذاشته اند. عده ای توانسته بودند که سینما، تلویزیون و تئاتر را به جایی برسانند اما برخی دیگر این اجازه را ندادند.

 

منظورتان برخی بازیگران هستند یا کارگردان ها و تهیه کننده ها؟

هم برخی از بازیگران که اصلا بازیگر نیستند و هم سرمایه گذارهایی که عنوان تهیه کننده را برای خود انتخاب کرده اند و در سینما و تلویزیون کار می کنند. اما مشکل عمده ما این است که مدیران ما شناخت دقیق از هنر ندارند. به همین دلیل نمی توانند عملکرد درستی داشته باشند. هیچ برنامه ای برای تئاتر، سینما و تلویزیون ندارند، چون شناختی از هنر ندارند. وگرنه مقابل خیلی چیرها را می توان گرفت. به عنوان مثال خودم تعهد می دهم سینمای ایران را در عرض ۶ ماه نجات بدهم. به من مسئولیت بدهند تا ببینند در عرض ۶ ماه چه تغییراتی ایجاد می کنم. اما این اجازه را به من نمی دهند چون مقرون به صرفه نیست!

 

زینب علیپور

 

  • 15
  • 5
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش