دوشنبه ۰۱ مرداد ۱۴۰۳
۱۱:۰۰ - ۰۱ اسفند ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۱۲۰۰۰۶۴
چهره ها در سینما و تلویزیون

بهرام افشاری:‌ با پول جایزه بازیگری موتور خریدم و پیک موتوری شدم

بهرام افشاری,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران
سیدعلی ضیا شب گذشته سه شنبه ۳۰ اسفند میزبان بهرام افشاری بازیگر سریال «پایتخت» بود.

به گزارش خبرآنلاین، بهرام افشاری در پاسخ به پرسشی درباره ماجرای خبری که مبنی بر برنده شدن سیمرغ توسط او برای فیلم «به کارگر ساده نیازمندیم» پخش شده بود اما با اعلام نامزدها او حتی جزو آنها هم نبود، توضیح داد: جا دارد اول یک بیوگرافی از خودم بگویم. من از ۱۶ سالگی البته در شهرستان روی سن تئاتر بودم و این فضا را دوست داشتم. من با افتخار بچه همدان هستم. در فضای کارهای کودک و فانتزی ۴، ۵ سال فعالیت داشتم و بعد تصمیم گرفتم به صورت حرفه ای کار را ادامه بدهم و به تهران آمدم و شاگرد استاد سمندریان شدم.

 

بازیگر «عصبانی نیستم» ادامه داد: زحمت و تلاشی پشت فیلمی که از آن نام بردی بود و جا دارد از اعتماد آقای منوچهر هادی تشکر کنم. به هر حال اعتماد کردن سخت است. آنها قرار بود یک شخصیت بومی انتخاب کنند اما با من روبرو شد و تمام محاسباتش بهم ریخت. من لهجه آذری بلد نبودم و ۴۰ روز تمرین کردم. در جشنواره هم مردم کار را دوست داشتند و مرا مورد لطف خود قرار دادند. اما آخر نشد.

 

افشاری یادآور شد: حتی به من گفتند بهرام نیم ساعت دیگر که خبرها اعلام می شود تو مهمان فلان برنامه شو و اواسط مصاحبه خبر نامزد شدنت را به تو اعلام می کنیم، اما مصاحبه من تمام شد و خبری نشد.

 

او افزود: مردم خیلی بهتاش فریبا را دوست داشتند. من دنبال چرایی این موضوع هستم. او کارهای درستی هم انجام نمی داد اما چرا دوستش داشتند؟ او در خانواده سنتی زندگی می کند اما اگر کاری هم مخالف خانواده انجام می داد صادق بود.

 

این بازیگر در پاسخ به اینکه چرا استقلالی هستی، تاکید کرد: چون باید باشم! دوست ندارم در فضای فوتبالی کل کل کنم و به بقیه احترام می گذارم. من از باخت پرسپولیس در مقابل کشورهای خارجی خوشحال نمی شوم. در مقابل نظام سرمایه داری ما داریم دست خالی جلو می رویم البته استقلال دست خالی تر.

 

افشاری درباره بازیگر شدنش گفت: من خودم قبلا فوتبالیست هم بودم اما نگذاشتند سراغ فوتبال بروم. اصلا فکر نمی کردم وارد هنر بازیگری شوم. در هر رشته ای که احساس می کنی می توانی در آن دیده بشوی، تهران نقطه اصلی است. من اگر ۴۰ درصد ۵۰ درصد از پیشرفت خودم را در شهر خودم داشتم به تهران نمی آمدم. اما چنین شرایطی فراهم نبود و من به تهران آمدم و خیلی زود تندیس بازیگری جشنواره تئاتر فجر را به دست آوردم.

 

بهرام افشاری,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران

او  یادآور شد: با پول آن جایزه به میدان گمرک رفتم و موتور خریدم و پیک موتوری شدم تا خرج خودم را دربیاورم. حالا که فکر می کنم می بینم چرا باید کسی که بهترین جایزه بازیگری را گرفته برای بقا پیک موتوری شود؟ امسال هم بهتاش فریبا در سریال پایتخت دیده شد و مردم دوستش داشتند و اینگونه بهرام افشاری شناخته شد.

 

بازیگر «ایران برگر» با بیان اینکه نقش سختی را در فیلم آقای موتمن بازی می کنم و در این فیلم نقش یک نابینا را دارم، اظهار کرد: خود من مخاطب پایتخت بودم و از تمرین های تئاترم می زدم که «پایتخت ۱» را ببینم. من رفتم تست دادم و آقای تنابنده اعتماد کردند و اول در علی البدل و بعد در پایتخت این همکاری شکل گرفت. مردم خودشان را در پایتخت سهیم می دانند و امکان ندارد از خانه بیرون بروم و مردم مرا ببینند و نگویند «پایتخت ۶» چه زمانی پخش می شود؟ این هم خوشحال کننده است هم مسئولیت ما را زیاد می کند. ما در این شرایط، به سختی می خندیم و پایتخت پر از تمرین و ریزه کاری و جزئیات برای درآوردن صحنه های خنده دار است.

 

افشاری درباره سختی های سری پنجم سریال گفت: به آقای مقدم می گفتم پایتخت تا پیش از این همیشه در طبیعت و جنگل بود تا به من رسید شد ترمیناتور و جنگ ستارگان! قسمتهای آخر ما فقط آهک نفس می کشیدیم و یک بار داشتیم دیالوگ می گفتیم، ناگهان وسط دیالوگ داد من به هوا رفت. همه ما را از عقربهای آنجا ترسانده بودند و من گفتم یک چیزی در کفشم است کسی کفشم را باز کند. بعد از بیرون آمدن آن هزارپای بزرگ همه با ترس راه می رفتیم. ولی تنها چیزی که برای من مهم بود باورپذیر بودن بهتاش فریبا و جواب دادن به اعتماد خانواده محبوب پایتخت بود.

 

بازیگر «لانتوری» اعلام کرد: پایتخت جدید در راه است و قرار است یک سینمایی بسازیم. 

 

او درباره رفاقتش با نوید محمدزاده و هوتن شکیبا در پایان گفت: نوید و هوتن درخشان هستند و قبل از هر چیز داداش های من هستند و چیزهای زیادی از آنها یاد گرفته ام. ما تلاش کردیم قدرت نه گفتن را تمرین کنیم. شرایطی می رسید که مثلا ۲۰ هزار تومان در حسابمان بود و کار میلیونی به ما پیشنهاد می شد اما قبول نمی کردیم چون دنبال ارزشی بودیم که بتواند ما را در مسیر نشان دادن استعداد و توانایی هایمان قرار دهد. نوید و هوتن دقیقا در همین مسیر قرار گرفتند. جوان های خوب دیگری هم در تئاتر داریم که به زودی از آنها خواهید شنید.

 

 

  • 10
  • 3
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

یاشار سلطانیبیوگرافی یاشار سلطانی

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

زندگینامه امامزاده صالح

باورها و اعتقادات مذهبی، نقشی پررنگ در شکل گیری فرهنگ و هویت ایرانیان داشته است. احترام به سادات و نوادگان پیامبر اکرم (ص) از جمله این باورهاست. از این رو، در طول تاریخ ایران، امامزادگان همواره به عنوان واسطه های فیض الهی و امامان معصوم (ع) مورد توجه مردم قرار داشته اند. آرامگاه این بزرگواران، به اماکن زیارتی تبدیل شده و مردم برای طلب حاجت، شفا و دفع بلا به آنها توسل می جویند.

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
آپولو سایوز ماموریت آپولو سایوز؛ دست دادن در فضا

ایده همکاری فضایی میان آمریکا و شوروی، در بحبوحه رقابت های فضایی دهه ۱۹۶۰ مطرح شد. در آن دوران، هر دو ابرقدرت در تلاش بودند تا به دستاوردهای فضایی بیشتری دست یابند. آمریکا با برنامه فضایی آپولو، به دنبال فرود انسان بر کره ماه بود و شوروی نیز برنامه فضایی سایوز را برای ارسال فضانورد به مدار زمین دنبال می کرد. با وجود رقابت های موجود، هر دو کشور به این نتیجه رسیدند که برقراری همکاری در برخی از زمینه های فضایی می تواند برایشان مفید باشد. ایمنی فضانوردان، یکی از دغدغه های اصلی به شمار می رفت. در صورت بروز مشکل برای فضاپیمای یکی از کشورها در فضا، امکان نجات فضانوردان توسط کشور دیگر وجود نداشت.

مذاکرات برای انجام ماموریت مشترک آپولو سایوز، از سال ۱۹۷۰ آغاز شد. این مذاکرات با پیچیدگی های سیاسی و فنی همراه بود. مهندسان هر دو کشور می بایست بر روی سیستم های اتصال فضاپیماها و فرآیندهای اضطراری به توافق می رسیدند. موفقیت ماموریت آپولو سایوز، نیازمند هماهنگی و همکاری نزدیک میان تیم های مهندسی و فضانوردان آمریکا و شوروی بود. فضانوردان هر دو کشور می بایست زبان یکدیگر را فرا می گرفتند و با سیستم های فضاپیمای طرف مقابل آشنا می شدند.

فضاپیماهای آپولو و سایوز

ماموریت آپولو سایوز، از دو فضاپیمای کاملا متفاوت تشکیل شده بود:

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

چکیده بیوگرافی نیلوفر اردلان

نام کامل: نیلوفر اردلان

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ

نام کامل: حمیدرضا آذرنگ

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش