سه شنبه ۱۵ آبان ۱۴۰۳
۱۶:۵۰ - ۱۹ فروردین ۱۳۹۸ کد خبر: ۹۸۰۱۰۲۹۷۰
چهره ها در سینما و تلویزیون

اعلام آمادگی كامران تفتی در آغاز ۴۰ سالگی، برای تغییرچهره خود در فیلم و سریال‌ها

کامران تفتی,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران

كامران تفتی امروز ۴۰ ساله می‌شود؛ بازیگری كه معمولا او را در نقش‌هایی خشن و مردانه و پر شر و شور و البته با شكل و شمایلی تقریبا ثابت می‌بینیم. دایره فعالیت‌های تفتی، گسترده‌تر از بازیگری است و او را به‌عنوان خواننده و مجری برنامه‌هایی چون «وقتشه» و «دلصدا» هم می‌شناسیم. پاییز سال گذشته بود كه تفتی هنگام كار، دچار حمله قلبی شد و كامبیز دیرباز، دوست و همكارش او را تا بیمارستان همراهی كرد. اما خوشبختانه تفتی این روزها حال خوبی دارد و مشغول بازی در سریال «برادر جان» است و با امید و انرژی از اكنون و آینده حرف می‌زند.

 

 ۴۰ سالگی، سن رُندی است و درباره آن زیاد گفته‌اند و نوشته‌اند. تا اینجا از زندگی و كارتان رضایت دارید؟ بعد از این قرار است چه كنید؟

سعی خود را كرده‌ام تا جایی كه توانایی و استعدادی هست، آن كاری را انجام دهم كه در قلبم وجود دارد و مردم و طرفدارانم آن را دوست دارند. ۴۰ سالگی یك لبه تیغ است؛ از این بابت كه یا شما را عاشق‌تر و عمیق‌تر یا از آنچه قبل از۴۰ سالگی انجام دادید، دور می‌كند.

 

واقعیتش این است كه برای من عشق اول ۴۰ سالگی اتفاق افتاده است و عاشق‌تر و عمیق‌تر و پرانگیزه‌تر هستم برای این‌كه بتوانم بیشتر كار كنم.

 

اگر قرار است فردایی نباشد، یادگاری و تصویر و صدای خوبی از من به جا بماند و مردم بگویند او تمام تلاش خود را كرد. اما در روز و روزگاری كه مردم من حال و روز خوبی ندارند، چندان دلم با تولد و شادی نیست. دلم خیلی نزدیك و همدرد با آدم‌هایی است كه زندگی‌شان را از دست دادند، خیلی سخت است كه شما یك زندگی را بسازید، اما با یك اتفاق چه طبیعی چه غیرطبیعی، آن را از دست بدهید. دلم می‌خواهد همه آنچه به عنوان شادی قرار است سهم روز تولد من شود، با كسانی تقسیم شود كه الان روزگار خوبی ندارند.

 

 بازیگر بودن پدرتان، آقای اردشیر تفتی هم نقشی در علاقه شما به بازیگری داشت یا نه؟

در ابتدا بله، اما بعد نه. شیرینی و حلاوت آن تئاتری كه در دوران كودكی كار كردم، در جان من نشست كه تا همین الان هم ادامه پیدا كرده است.

 

 در بیشتر نقش‌ها شما را با همین هیبت و شمایل محكم مردانه و با سبیل دیده‌ایم؛ احیانا در برابر گریم‌های دیگر، مقاومت می‌كنید یا حاضرید به اقتضای نقش و قصه، با شكل و شمایل دیگری در فیلم و سریال‌ها ظاهر شوید؟

بدشانسی من این است كارهایی كه برای بازی قبول كردم، با همین چهره و شخصیت و با سبیل بوده، اما فكر می‌كنم بعد از سریال «برادرجان» و حتی «از یادها رفته»، سریال دیگری كار می‌كنم كه آنجا شخصیت من شكل دیگری دارد. یعنی امیدوارم. من كه خودم خسته شدم، امیدوارم گریمورها هم خسته شوند و یك كار دیگری با چهره من انجام دهند. (می‌خندد)

 

 آخرین نقشی كه در سینما بازی كردید، نقش جلال در فیلم «ماهورا» (حمید زرگرنژاد) بود. چرا در سینما كم كار هستید؟ باوجود این‌كه چند نقش و بازی خوب در این مدیوم دارید. ممكن است در گروه‌های فیلمسازی و هنگام انتخاب نقش‌ها، شما را به عنوان بازیگری كه بیشتر در تلویزیون حضور دارد، لحاظ نكنند و در نظر نگیرند؟ چون گاهی چنین نگاهی هم در انتخاب نقش‌های فیلم‌های سینمایی وجود دارد.

من نمی‌دانم این نگاه در سینما وجود دارد یا نه، اما مدیوم برای من اندازه خودش ارزش دارد و مدیوم تلویزیون همان اندازه برایم با ارزش است كه مدیوم سینما، مدیوم تئاتر همانقدر برایم ارزش دارد كه مدیوم رادیو و كار صدا كه انجام می‌دهم. اصول ابتدایی نقش، كارگردان و گروهی كه با آنها كار می‌كنم، بیشترین اهمیت را برایم دارد. مدیوم جزو اولویت‌های بعدی قرار می‌گیرد. اصولا این كرت‌بندی و تفكیك میان مدیوم‌های مختلف نمایشی را دوست ندارم، من بازیگرم و سعی می‌كنم نقش‌هایی را كه می‌پذیرم و كارهایی كه به من برای بازی پیشنهاد می‌شود را با تمام جانم انجام دهم.

 

 اما در تلویزیون كارنامه پروپیمانی دارید. جالب این كه با سه كارگردان هم بیش از دیگر فیلمسازان كار كرده‌اید؛ مهدی فخیم زاده، سیروس مقدم و فلورا سام. چرا؟ همكاری با این كارگردان‌ها خوشایند و رضایت‌بخش بوده كه تكرار شده است؟

بله، خیلی زیاد. هر سه عزیز كارگردان‌های بی‌نظیر و فوق‌العاده‌ای هستند و نقش‌هایی هم كه به من پیشنهاد دادند،  خیلی متفاوت بوده است. به همین دلیل من هم دلم می‌خواست چالش‌هایی از این دست را بیشتر داشته باشم. مضاف براین‌كه وقتی شما با كارگردانی كار می‌كنید كه كارش را بلد است، خیلی راحت كارتان را انجام می‌دهید. همین روزها من سر سریال برادرجان، با آقایان محمدرضا آهنج (كارگردان)، سعید نعمت‌ا... (نویسنده) و محمدرضا شفیعی (تهیه‌كننده) كار می‌كنم كه باورم این است  جزو بی‌نظیرترین كارهای سال ۹۸ خواهد شد، چرا كه زیرسایه علی نصیریان، كنار حسن پورشیرازی، كلی بازیگر خوب دیگر و باوجود یك متن بسیار خوب و نویسنده‌ای مثل سعید نعمت‌ا... كه متنش ردخور ندارد، نمی‌توان كار بدی ارائه داد. كارگردانی این سریال را شخصی به عهده دارد كه با قلبش سریال می‌سازد و این را می‌شود از كارهای پراحساسی كه ساخته، دریافت كرد.

 

همین‌طور باید به حضور آقای شفیعی اشاره كرد كه تهیه‌كننده بی‌نظیر و بزرگی است. به همین دلیل احساسم این است كار كردن با آدمی كه تكلیفش با كارش معلوم است، خیلی حس خوشایندتری است تا كار كردن با كارگردان‌هایی كه نمی‌دانند چه می‌خواهند. خدا را شكر با هر كسی كار كردم و دارای این صفت بود، نتیجه‌اش را گرفته‌ام، مثل آقای فخیم‌زاده، آقای سیروس مقدم، خانم فلورا سام، آقای آهنج و كارگردان‌های پیشكسوتی مثل آقای محمدحسین لطیفی كه استخوانی در این عرصه خرد كرده‌اند. تجربه‌های گرانقدر این كارگردان‌ها، اجازه علی‌السویه كار كردن به این عزیزان نمی‌دهد. امیدوارم كه من هم در ظرف خوش‌صدای این فیلمسازان، صدای مخالفی نداشته باشم.

 

 حالا كه صحبت برادرجان شد، بد نیست به حضور حسام منظور هم اشاره كنم كه او هم در این سریال حضور دارد. بازیگری كه در قامت، چهره و صدا، شباهت‌هایی هم با شما دارد.

 

حسام، دوست بسیار عزیز و همكار قدیمی من است. ما همدیگر را از تئاتر می‌شناسیم و بعد هم با یكدیگر در یك سریال همكاری كردیم. برادرجان، دومین سریالی است كه من و حسام با هم كار می‌كنیم.

 

 با وجود فعالیت مداوم در تلویزیون، تئاتر را هم فراموش نمی‌كنید. هنوز بازی خوبتان در نمایش «یادداشتی برای سهراب» (اصغر خلیلی) را به یاد دارم. برنامه‌ای برای حضور دوباره در تئاتر ندارید؟

سال گذشته، در نمایش «باغ خونی» (امیر بشیری) حضور داشتم كه در مشهد روی صحنه رفت. امسال هم اگر جانی باشد، حتما در تئاتر حضور خواهم داشت. نمی‌توانم از تئاتر دور باشم، تئاتر برایم نفس همیشگی است، تئاتر برایم معلم همیشگی است، تئاتر برایم دهخداست، تئاتر برایم مرجع است، تئاتر كلینیك من است، می‌روم آنجا خوب می‌شوم و برمی‌گردم. به شدت از صحنه تئاتر، انرژی می‌گیرم.

 

 چند سال پیش كه بحث لغو بخشودگی مالیاتی بازیگران مطرح شده بود، اظهارنظری داشتید و حرف از عدالت زدید و گفتید سنگ بر پایه عدالت می‌چرخد. اما ظاهرا این بار این بحث جدی‌تر شده و قرار است بازیگران پركار كه دستمزدها و درآمدهای بالایی دارند، مالیات بپردازند. الان نظرتان در این زمینه چیست؟

من الان هم نظرم همان است كه آن‌موقع گفتم. اگر در كشوری زندگی می‌كنیم كه داعیه ما این است كه عادل هستیم و عدل علی (ع) را رعایت می‌كنیم، پس باید تاسی و عدالت را آنچنان كه باید رعایت كنیم. كیست كه حكم عادلانه‌ای به او داده شود و بخواهد سر باز بزند؟

 

jamejamdaily.ir
  • 20
  • 5
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش