جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳
۰۱:۴۱ - ۲۰ بهمن ۱۳۹۸ کد خبر: ۹۸۱۱۰۳۱۱۹
چهره ها در سینما و تلویزیون

علی نصیریان در تولد ۸۵ سالگی اش چه گفت؟

علی نصیریان,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران
علی نصیریان چند روز بعد از تولد ۸۵ سالگی‌اش با حضور در خانه تئاتر و در میان جمعی از هنرمندان تئاتر و سینما کیک تولد خود را برید و گفت: هیچ دستورالعملی برای تئاتر ندارم و آنچه هنرمند برای انجام کارش نیاز دارد، آزادی بیان و اندیشه است.

به گزارش ایسنا، سومین برنامه «زندگی تئاتری من» به مناسبت هشتاد و پنجمین سالگرد تولد علی نصیریان عصر شنبه ۱۹ بهمن در سالن عباس جوانمرد خانه تئاتر برگزار شد که در آن ایرج راد، داریوش مودبیان و فرهاد آییش سخنانی را درباره این هنرمند پیشکسوت بیان کردند و نصیریان نیز خاطراتی از ورود خودش به دنیای هنر روایت و تاکید کرد که تئاتر نیازمند جریان و گروه است.

او در این زمینه توضیح داد: نمی‌دانم این روزها چقدر گروه تئاتری وجود دارد و چقدر امکان بودن گروه وجود دارد چون در دوره ما زندگی شکل و ریتم دیگری داشت اما حالا به دلیل ورود اینترنت و دیگر مناسبات زندگی روز، خیلی چیزها تغییر کرده است.

نویسنده نمایشنامه «افعی طلایی» با بیان توضیحاتی درباره دوره فعالیت خود در اداره هنرهای دراماتیک خاطرنشان کرد: در دوره‌ای که ما در اداره هنرهای دراماتیک کار می‌کردیم، هیچ محدودیتی نداشتیم و هیچ مانعی برای کارمان نمی‌تراشیدند. تمام نمایشنامه‌های بیضایی، ساعدی و نویدی را در تماشاخانه سنگلج کار می‌کردیم و با اینکه همه کارهایشان منتقد و معترض بودند، کسی کاری به کار ما نداشت.

او در پاسخ به پرسشی درباره وضعیت تئاتر ملی در این دوره گفت: هرگز نومید نیستم و تئاتر ملی هم به معنای این نیست که همه کارها با گویش‌های محلی اجرا شود بلکه تئاتر ملی می‌تواند بسیار متنوع باشد. شخصا هیچ دستورالعملی برای تئاتر ندارم و آنچه هنرمند برای انجام کارش نیاز دارد، آزادی بیان و اندیشه است. بایدی ندارد که فقط تئاتر ایرانی یا سنتی داشته باشیم. ما به تئاتر روز هم نیاز داریم.

نصیریان سپس خاطراتی از دوره کار با شاهین سرکیسان بیان کرد و افزود: در دوره‌ای به توصیه امیرحسین جهانبگلو که  همچون جلال آل احمد و سیمین دانشور به خانه سرکیسیان رفت و آمد داشت، تصمیم گرفتیم نمایشنامه‌های ایرانی کار کنیم که من سراغ نمایشنامه «افعی طلایی» رفتم که شباهتی به «داش آکل» هدایت داشت و عباس جوانمرد هم متن دیگری دست گرفت. بعد از آن در یکی از شماره‌های مجله «سخن»، هدایت داستان «بلبل سرگشته» را معرفی کرده بود که توجه مرا جلب کرد چون هم حالت اسطوره‌ای داشت و هم زمینی شده بود و این چنین بود که «بلبل سرگشته» را نوشتم.

بازیگر نمایش «اعتراف» در ادامه توضیحاتی درباره آغاز فعالیتش در تماشاخانه «سنگلج» بیان کرد و گفت: مشغول اجرای نمایش «آی با کلاه، آی بی کلاه» ساعدی بودیم که داریوش مهرجویی جوان آمد و ما را برای بازی در فیلم «گاو» انتخاب کرد.

نصیریان سپس مطلبی از زنده یاد جعفر والی بیان کرد و گفت: ایشان به اشتباه گفته بود که مهرجویی فیلم خود را هم بر اساس نسخه تلویزیونی «گاو» که آقای والی خودش ساخته بود، ساخته و فقط دوربین آورده است در حالیکه این دو با هم بسیار متفاوت هستند و بازی انتظامی هم در هر دو اثر کاملا فرق دارد و مهرجویی توانست او را برای آن بازی درخشان هدایت کند.

وی در ادامه با ارایه توضیحاتی درباره آغاز همکاری‌اش با شاهین سرکیسیان افزود: سرکیسیان نه کارگردان بود و نه استاد تئاتر بلکه او فقط عاشق بود و با همین دیوانه بازی‌هایش بنیانگذار تئاتر جدید ایران است. او عاشقی بود که ما را جمع کرد و به هر یک از ما سرنخی داد تا چیزی یاد بگیریم و بزرگترین خدمت را کرد . در خانه او بسیار آموختیم و با شخصیت‌هایی مانند شاملو، خجسته کیا، سیمین دانشور، جلال آل احمد و امیرحسین جهانبگلو آشنا شدیم. همه کسانی که با سرکیسیان کار کردند، برای خودشان کسی شدند.

او با بیان خاطراتی از دوره نوجوانی و کودکی‌اش یادآور شد: در دوره کودکی، رادیو نداشتیم و با رادیوی همسایه پیش پرده‌ها را می شنیدم و متن‌شان را به قیمت یک ریال می‌خریدم و اجرا می‌کردم. ته صدایی داشتم و مادرم هم دایره می‌زد و در مجالس عروسی با هم کار می‌کردیم و این آغاز راه مطربی‌ام بود؛ مطربی به معنای کسی که طرب و شادی ایجاد می‌کند.

این هنرمند مطرح تئاتر  همچنین خاطراتی از روند ورود خود به کلاس‌های آموزشی تئاتر، حضور در تئاتر سعدی، هنرستان هنرپیشگی پرداخت.

نصیریان توضیح داد که شیفته نقالی بوده و چگونه با دیدن سخنرانی‌های آقای فلسفی در مسجد و در ماه رمضان، سال‌ها بعد از او برای بازی در سریال «سربداران» الهام گرفته است.

او در سخنان خود تاکید کرد : هرگز در هیچ دسته و حزبی نبودم هرچند برای برخی از احزاب تئاتر اجرا کرده بودم چون آنها امکاناتش را داشتند.

نویسنده نمایشنامه «بلبل سرگشته» در این برنامه از ایرج راد مدیر عامل پیشین خانه تئاتر و رییس هیات مدیره فعلی این تشکل بارها قدردانی کرد که با همت و تلاشش خانه تئاتر را سرپا نگه داشته است و گفت: ایرج راد کاری کرد کارستان. او خانه تئاتر را ساخت و امیدوارم این خانه آباد باشد.

نصیریان همچنین از داریوش مودبیان و فرهاد آییش، دیگر سخنرانان این برنامه به نیکی یاد کرد و گفت این دو هنرمند هر زمان که به خانه او می‌روند، برایش شادی و زندگی به ارمغان می‌برند و او هرگز سفرهایی را که با آییش داشته فراموش نمی‌کند چراکه در این سفرها با یکدیگر زندگی‌ها کرده‌اند.

ایرج راد رئیس هیأت مدیره خانه تئاتر و یکی از اعضای گروه تئاتر «مردم» به سرپرستی علی نصیریان و عزت‌الله انتظامی، حضور در این گروه را مایه افتخار خود دانست و نصیریان را یکی از ارکان نهادینه کردن تئاتر نو در ایران توصیف کرد.

او با یادآوری تعطیلی تئاترهای لاله‌زار بعد از کودتای ۲۸ مرداد و شکل‌گیری اداره هنرهای دراماتیک، ادامه داد: در اداره هنرهای دراماتیک که دولتی بود، هنرمندان با تفکرات مختلف و برای هنر تئاتر در این اداره کار می‌کردند و نمایشنامه‌های بیضایی، ساعدی، نویدی و ... به صحنه می‌رفت و برایم مایه شگفتی است که این تشکیلات دولتی چقدر آزادی بیان می‌داد.

راد با اشاره به شکل‌گیری تئاترهای زنده در تلویزیون اضافه کرد: استاد نصیریان با تئاترهایی که اداره برای اجرا در تلویزیون تولید می‌کرد، مردم را بیشتر با تئاتر آشنا کردند و این مرحله‌ای برای توسعه تئاتر بود. بعدها استاد نصیریان یکی از پایه‌گذاران تماشاخانه سنگلج شد.

این بازیگر تئاتر از نصیریان به عنوان هنرمندی نام برد که نزدیک به ۷۰ سال کار مستمر، ارزنده و قابل ستایش انجام داده است.

راد تاکید کرد: هرگز جز شرف و افتخار چیزی از بزرگان تئاتری ندیدم که در اداره هنرهای دراماتیک فعال بودند و در آن دوره آقای نصیریان سنت‌های نمایش ایرانی را به صورت مدرن روی صحنه می‌بردند. ایشان و بزرگان دیگر چون کوه پشت هنرمندان تئاتر بودند و اجازه سانسور آثار تئاتری را نمی‌دادند. استاد نصیریان به همراه گروه آثار را به سراسر کشور می‌برد و اجرا می‌کرد.

راد اضافه کرد: نظم و گروه از ارکان اساسی تئاتر بود و اگر حالا تئاتر ما شکل نمی‌گیرد، به خاطر این است که گروه نداریم. همه در گروه در خدمت تئاتر و فرهنگ بودند.

بازیگر نمایش «آقای اشمیت کیه» با ستایش شخصیت نصیریان افزود: ایشان یکی از شریفترین انسان هایی است که دیده‌ام و هرگز حاشیه‌ای از ایشان ندیدم. ایشان شخصیتی زلال دارند و به همین خاطر بر مردم تأثیرگذار هستند. برای من خصایص انسانی آقای نصیریان ارزشمندتر از هنر و توانایی‌شان در کارگردانی، بازیگری و نمایشنامه‌نویسی است.

داریوش مؤدبیان هنرمند تئاتر و دیگر عضو گروه تئاتر «مردم» دیگر هنرمندی بود که در این برنامه از نصیریان سخن گفت. البته او به جای صحبت کردن، یادداشتی درباره این هنرمند خواند و در آن نصیریان بازیگر، نمایشنامه نویس و کارگردان را ستود.

او در متن خود نوشته بود که نصیریان فراتر از یک هنرمند است. انسانی است تمام و کمال و شایسته عنوان انسانیت. هنرمندی که ستودنی است اما ستایش را بر نمی‌تابد و مردمی است اما خود را پشت نقاب‌های مردم فریب پنهان نمی‌کند.

مودبیان با این جمله که «علی نصیریان منشور تئاتری ماست»، یادداشت خود را پایان داد.

دیگر سخنران این برنامه فرهاد آییش بود که رابطه عاطفی با نصیریان دارد و او را همچون پدر خود دوست می‌دارد . آییش خاطراتی درباره آشنایی خود با نصیریان بیان کرد که چگونه در دوره نوجوانی با دیدن فیلم «آقای هالو» شیفته نصیریان شده است و از آنجاکه در کودکی پدر خود را از دست داده، آرزو داشته پدری همچون نصیریان داشته باشد.

آییش توضیحاتی درباره همکاری خود با نصیریان در نمایش «هفت شب با مهمان ناخونده» که در آمریکا اجرا شد، بیان کرد و گفت: آنچه مرا در مورد اقای نصیریان حیرت‌زده می‌کند، سادگی در عین پیچیدگی است . البته پیچیدگی نه به معنای روشنفکری اش بلکه به معنای دانش و خرد. به طوری که بعد از آشنایی با ایشان فاز تازه ای در زندگی متن آغاز شد و من نیز به مقام والای سادگی رسیدم . پیش از ان همچون سهرابی بودم که رستم او را نیرنگ و دروغ کشته و بعد از این آشنایی سهرابی هستم که رستم دستش را گرفته.

او با تشکر از نصیریان، تولد این بازیگر را تبریک گفت.

در این برنامه شهرام گیل‌آبادی مدیرعامل خانه تئاتر گفت: ما به راحتی از کنار بزرگان‌مان عبور می‌کنیم و درباره آنان پژوهش نمی‌کنیم. با دیدهای مختلف می‌توان درباره استاد نصیریان پژوهش کرد و این پژوهش‌ها می‌تواند آموزه‌های فراوانی برای ما داشته باشد.

وی ادامه داد: با استاد نصیریان هم می‌توان ستایش‌گونه باید برخورد کرد و هم سنجش‌گونه که نوع دوم مؤثر است.

گیل آبادی از نصیریان به عنوان کسی یاد کرد که است که از مردم شروع می‌کند و به مردم برمی‌گردد و این در تمام آثارش دیده می‌شود.

وی ادامه داد: ما باید به سمت تولید اندیشه‌ای بر ویم که از تبارشناسی این بزرگان به دست می‌آوریم.

در این برنامه که به همت کانون کارگردانان خانه تئاتر برگزار شد، چهره‌هایی همچون احترام برومند، مائده طهماسبی، کاظم هژیر آزاد، آرش دادگر، در کنار تنی چند از اعضای کانون کارگردانان خانه سینما همچون پوران درخشنده، وحید موساییان، رضا درمیشیان، محمدرضا عرب حضور داشتند و کارت افتخاری کانون کارگردانان خانه تئاتر به نصیریان، آییش و مودبیان اهدا شد.

اجرای این برنامه بر عهده مجید گیاهچی بود.

  • 12
  • 4
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش