به گزارش خبرآنلاین، هادی کاظمی بازیگر که مهمان برنامه «باغ رمضان» بود، درباره واکنشهای خود در فضای مجازی در ابتدای شیوع ویروس کرونا گفت: «خیلی قضیه جدی است، برای همه دنیا اینطور است. کل دنیا یک اتفاقی افتاد که همه درگیر شدند و قضیه خیلی مهم بود. هنوز هم هست. میتوانیم جدی نگیریم. من هنوز هم جدی میگیرم. قرنطینه را رعایت کردیم. یک جاهایی گریز زدیم در طبیعت. سعی میکردیم جاهایی برویم که مردم نباشند.»
او در ادامه افزود: «یک کار سینمایی داشتیم پارسال با خانم مهاجر که خوشبختانه یا متاسفانه قسمت یا نصیب یا هر چه بود به خاطر کرونا تعطیل شد. برای همان کار موهایم را رنگ کردم.»
هادی کاظمی در ادامه درباره واکنشهایش به گرانی بنزین در فضای مجازی گفت: «همه از این اتفاق ناراحت شدند. حرفهای من حرف همه مردم است. باید یک چیزهایی به تناسب داشته باشیم. وقتی یک چیزی گران میشود باید جیب مردم هم پرپولتر شود. تصور کنید یک چیزهایی را گران کنیم و مردم همان جایی که قبلا بودند باشند. هنوز یارانه ۴۵ هزارتومانی به مردم میدهیم. با این پول یک بستنی یک پفک و چیپس میتوانی بگیری. این به کجای درد مردم میرسد. گرانی بنزین روی دستمزدهای ما به آن شکل تاثیر نداشته است. در همه چیزمان بی تعادلی وجود دارد.»
بازیگر سریالهای «شاه گوش» و «شب های برره» در ادامه بیان کرد: «برای برخی شاید اینطور باشد که برای فالوور جمع کردن خیلی کارها بکنند. نمیفهمم دلیل داشتن فالوور چیست. برخی دنبال حرکتهایی میگردند که چکار کنم فالوور جمع کنم.»
او همچنین درباره کودکان کار در فضای مجازی گفت: «شاید در وهله اول هر کسی برای دفاع از این کارخودش کلی دلیل بیارود. اما هیچ وقت از بچه نمیپرسند دوست داری اینطور دیده شوی. با غرور و خودخواهی میگویند چون بچه ما است دوست داریم. از بچه نمیپرسند دوست داری تو را بولد کنیم. بچههای این شکلی همه دچار آسیب میشوند. وقتی این بچه وارد دنیای واقعی میشود ممکن است تاثیرات بد روانی روی او گذاشته شود. در مورد آرات باید بگویم دم پدرش و خانوادهاش گرم. خیلی خفن است. من در بطن قضیه نیستم ولی فکر میکنم پدرش باید حواسش به خواستههایش باشد. چون جایی شنیدم که پدرش میگفت من نگذاشتم آرات بچگی کند. به نظرم بچهها باید بچگی کنند. فکر کنم باید بگذاریم این را تجربه کنند.»
این بازیگر در پاسخ به اینکه درباره پراید چه نظری داری، گفت: «پراید یعنی مرگ زودرس. همیشه به همسرم می گویم با هر سرعتی باشی همیشه یک پراید از تو جلو می زند. یکی از محصولاتی است که شاید شرکت سایپا به آن افتخار میکنند. اما وقتش است بریزند دور این افتخار را.»
او درباره خوانندگی برادرانش گفت: «برادرهایم محبت دارند و یک وقتهایی سمانه من را تشویق میکند که تو هم بخوان. شاید هم روزی خواندم.»
هادی کاظمی تاکید کرد: «متاسفانه به برخی شرایط عادت کردهایم و انگار بی حس شدهایم. یک وقتهایی مینشستیم با پدر و بزرگان و خواندن کتاب عشق و حال میکردیم. الان فقط گوشی شده است و به کف دستمان نگاه میکنیم.»
او توضیح داد: «هنوز ویدئوهای شبهای برره در فضای مجازی است. چند وقت پیش به سیامک انصاری میگفتم که هنوز هم مردم دوست دارند. شاید فضای تلویزیون آن موقع و مدیریتش تاثیرهای این شکلی داشته و البته ما بهترین نویسندهها را در آن کار داشتیم. رنگ آمیزی بسیار جذابی در آن کار داشت. نویسندههای کار خشایار الوند، آقای برزگر، امیرمهدی ژوله، پیمان و محراب قاسمخانی و سروش صحت بودند. اکیپ بسیار خوبی بود و هنوز هم کاربرد دارد. نقدهای خوبی داشت. کلا ما ایرانیها سخت میخندیم و الان سختتر شده است.»
هادی کاظمی درباره سریال پایتخت گفت: «همه بازیگران «پایتخت» دوستانم هستند، از جمله محسن تنابنده که از قدیمیترین دوستانم است. اما «پایتخت ۶» مثل «پایتختهای» سابق نبود. من خودم نقد داشتم. یک چیزی در این کار میلنگید که دلیلش را خودشان میدانند. ولی در کل فضای تلویزیون خیلی سخت شده است. شنیدهام خیلی بازیگران دیگر دوست ندارند در تلویزیون کار کنند. فضای تلویزیون چهارچوب های وحشتنا کی پیدا کرده است. «شبهای برره ۲» قرار بود ساخته شود تا دکور زدن هم کار پیش رفت. اما نگذاشتند. چرا؟ سانسور بیشتر شده. باعث میشود چیزی که تو دوست داری و مردم دوست دارند بشوند اتفاق نمیافتد. کمدی در دنیا سه عنصر اصلی دارد. در طنزهای نوشتاری قدیمی طنزهایمان سه عنصر اصلی داشت، یکی شوخی با مذهب بود. دیگری شوخی با مسائل سیاسی بود و یکی هم شوخی با سه نقطه بود که نمیتوانم بگویم. همه حذف شده و ما هیچ کدام را نداریم. یک سری شوخیهای هم با شخصیتها، صنفها، لهجهها و اشخاص را دورشان خط کشیدهایم. پس باید چه کنیم. در ایران کار کمدی ساختن شق القمری است. از همه چیز ممنوع هستی. کمدی بسیار کار سختی است. در دوره اخبار بد و حال بد مردم، باید حالت خوب باشد که بتوانی حال مردم را خوب کنی. جالب است من سید هستم و از یک جایی به بعد گفتند سید نمی تواند اینطور کارها را بکند. سیدهادی کاظمی را از اسمم برداشتند. از یک جایی حذف شد.»
هادی کاظمی در ادامه ضمن اشاره به اینکه پدرش روحانی است، افزود: «اولین بار به واسطه پدر عاشق سینما شدم او بسیار روشنکفر است. عاشق سینما است. همه بازیگران را میشناسند. هنر را میشناسند. آبا اجدادی از سمت پدری همه شاعر و خطاط و خوشنویس بودند. روزی که تصمیم گرفتم وارد این عرصه شوم پدرم یک حکایتی تعریف کرد و تهش گفت فرض را بر این میگیریم که سینما و تلویزیون کثیف است و یک سری جاهایش سانسوری است. تو میتوانی در چنین فضایی بروی و آنطور نباشی. یک جورهایی پدری است که خیلی به او افتخار میکنم. پدر مدت ۱۰ سالی است که از وقتی مادرم به آن دنیا رفت تهران را بیخیال شد و به ده اجدادی مان در آذربایجان رفته است و برای خودش در آنجا زندگی میکند.»
او درباره پدرش توضیح داد: «در کودکی کل اتاق را تشک پهن میکرد و با ما کشتی میگرفت. در کودکی با ما تئاتر بازی میکرد. مادرم هم یک کاراکتر داشت و باهم بازی میکردیم. نمایشنامه رادیویی اجرا میکردیم. قدیمها پخشهای ماشین بود. دکمه ضبط بود. یک میکروفون داشت. صدای خودم را تا چند سال پیش داشتیم. خیلی در کتاب خواندن ما کمک کرد. همیشه درستترین جوابها و بهترین جوابها را به من میداد. قرار بود نقش روحانی را در کاری داشته باشم. گفتم حتما روحانی جدی خواهد بود. احساس کردم کاراکتر بابا را بازی کنم کافی است.»
او همچنین درباره دعاهایش گفت: «بندهای هستم که آرزو میکنم همیشه مخلوق خوبی باشم. هر انسانی رسولی است و رسالتی دارد. من هم سعی میکنم رسالتم را داشته باشم.»
- 15
- 6