دوشنبه ۰۳ دی ۱۴۰۳
۱۷:۳۱ - ۱۰ دي ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۱۰۰۲۷۶۵
هنرهای تجسمی

نازنین جمشیدی:

کار ما هزار جور مدعی دارد

نمایشگاه کاریکاتور رام الله,اخبار هنرهای تجسمی,خبرهای هنرهای تجسمی,هنرهای تجسمی
« کار ما هزار جور مدعی دارد و باید مدام حواسمان باشد چه کار انجام می‌دهیم اما با وجود اینکه حواسمان هم هست اتفاق‌های ناجوری برایمان رخ می‌دهد؛ ما واقعا به وجود صنف نیاز داریم. »

این‌ها بخشی از اظهارات نازنین جمشیدی ـ کاریکاتوریست ـ در گفت‌وگو با ایسنا است.

 

این کاریکاتوریست درباره آیین‌نامه شورای مشورتی خانه کاریکاتور که پس از مدت زمان زیادی از ارائه آن هنوز به تصویب نرسیده است، گفت: جلساتی در این زمینه برگزار و قول‌هایی داده شد؛ ما خیلی خوشحال بودیم که شهرداری با بخشی که بیرون از خانه کاریکاتور است، همکاری می‌کند.

 

او ادامه داد: من فکر می‌کنم از جانب خانه کاریکاتور علاقه‌ای وجود ندارد و ممانعت‌هایی می‌شود؛ از سویی موضوع برای شهرداری هم خیلی دارای اهمیت نیست و بیشتر به رضایت خانه کاریکاتور توجه می‌کنند. من انتظار داشتم با توجه به تغییراتی که در سطح کلان شهرداری اتفاق افتاده است دوباره باب گفت‌وگو باز شود.

 

جمشیدی اظهار کرد: ما شاید دیر به این فکر افتادیم که به جای خانه کاریکاتور به سراغ شهرداری برویم و از آن‌ها بخواهیم به مسائل ما رسیدگی کنند.

 

این کاریکاتوریست در ادامه بیان کرد: همه کسانی که در مطبوعات کاریکاتور می‌کشند، باید دنبال صنف باشند تا اگر فردا روزی برایمان مشکلی پیش آمد، پیگیر آن باشد. ما چنین جایی نداریم و تشکیل دادن آن هم بسیار سخت است؛ اگر به دلایل مختلفی نمی‌توانیم صنفی را در وزارت کار ثبت کنیم، خانه کاریکاتور وجود دارد که نام آن رویش است.

 

او اضافه کرد: اگر قرار نیست خانه کاریکاتور پیگیر شرایط صنفی ما باشد پس هدف از تاسیس آن چیست؟ اگر قرار است به مثابه یک فرهنگسرا باشد بحث جدایی است اما فکر می‌کنم از ابتدا هدف این خانه این بود که همه کاریکاتوریست‌هایی را که در همه‌جای ایران فعالیت می‌کنند، زیر پر و بال خود بگیرد یا اگر مشکلی دارند خانه کاریکاتور بشود بلندگوی آن‌ها، اما این کار را اصلا انجام نمی‌دهد و فکر می‌کنم مایل نیست انجام بدهد.

 

جمشیدی تاکید کرد: خانه کاریکاتور حتی در برابر مشکل‌هایی که برای برخی همکاران من به وجود آمده بود موضع‌گیری نمی‌کند. در عین حال احساس می‌کنم آن‌ها جبهه می‌گیرند و فکر می‌کنند ما برای خودمان گروه و دار و دسته داریم که چنین چیزی درست نیست. با وجود اینکه دیدگاه‌های سیاسی ما متفاوت است اما دلیل نمی‌شود نتوانیم در جایی گرد هم بیاییم و صنفی داشته باشیم که حقوق عادی ما را پیگیری کند.

 

وی مدعی شد:خانه کاریکاتور در حال حاضر فضایی را برای لجبازی ایجاد کرده است و افزود: من حتی امسال متوجه نشدم دوسالانه کاریکاتور چه زمانی و چگونه برگزار شد؛ زمانی این دوسالانه جزو بی‌ینال‌های خوب دنیا بود و کاریکاتوریست‌های خارجی خوب در آن شرکت می‌کردند اما الان مشخص نیست چه زمانی برگزار می‌شود و چه کسی آن‌ را داوری می‌کند و چه کسی در آن شرکت می‌کند و برنده می‌شود.

 

این کاریکاتوریست ادامه داد: آن‌ها هنوز خودشان را نماینده کاریکاتور ایران در جهان می‌دانند و فکر می‌کنم وجه کاریکاتور ما را در دنیا خراب می‌کنند. این موضوع برای افرادی که تازه شروع به کار کردند بد می‌شود؛ میدان دادن به جوان‌ها خیلی خوب است اما دلیل نمی‌شود چون کسی نیست کارهای مبتدی را برنده اعلام کنند. این به آینده آن جوان لطمه می‌زند.

 

جمشیدی درباره ایجاد صنف کاریکاتوریست‌ها اظهار کرد: مدت زیادی بود در این فکر بودیم به شکل قانونی صنف کاریکاتوریست‌ها را پیگیری کنیم؛ متاسفانه نشد. باید همه همراه شوند تا چنین موضوعی به سرانجام برسد. وزارت ارشاد اعلام کرده هنرمندان و روزنامه‌نگاران را بیمه می‌کند؛ روزنامه‌ای که من در آن به شکل آزاد کار می‌کنم به من کمک می‌کند اما محدود است. چیزی که ما می‌خواهیم فقط از طریق صنف خودمان قابل انجام است یا اینکه خانه کاریکاتور یک روزی به ارگان کاریکاتوریست‌های ایران تبدیل شود.

 

او درباره مشکلات صنفی این حوزه گفت: ممکن است هر روز از هرکدام ما شکایت شود، خط قرمزهای ما هر دقیقه تغییر می‌کند. شاید آثاری که چند سال پیش می‌کشیدیم و مشکلی نداشت الان با حساسیت‌های جدیدی رو به رو باشد. صنف باید صدای ما باشد.

 

این کاریکاتوریست افزود: تعداد زیادی از همکاران من بیمه ندارند و در واقع آینده‌ای ندارند. برخی دوستان من در مطبوعات کار می‌کنند اما استخدام نیستند و نمی‌توانند بیمه شوند. انگار کاریکاتوریست بودن شغل محسوب نمی‌شود. من فکر می‌کنم بیمه وزارت ارشاد که تا حدودی قابل استفاده است اما کافی نیست.

 

جمشیدی در پاسخ به این پرسش که آیا تا به حال مشکلات این حوزه را با زبان کاریکاتور مطرح کرده است؟ گفت: آن‌قدر درگیر بودیم که نشده این کار را انجام بدهیم. شاید لازم است خودمان از خودمان شروع کنیم و در این‌باره طرحی بکشیم.

 

 

 

 

 

  • 14
  • 4
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش