چهارشنبه ۲۷ فروردین ۱۴۰۴
۱۴:۱۳ - ۰۷ اسفند ۱۳۹۸ کد خبر: ۹۸۱۲۰۰۹۵۴
هنرهای تجسمی

پیکاسوهای زاهدانی

نقاشی های روی دیوارهای زاهدان,اخبار هنرهای تجسمی,خبرهای هنرهای تجسمی,هنرهای تجسمی
گفت‌و‌گو با ۴ دختر نوجوان زاهدانی که با چند سطل رنگ و البته استعداد بی‌نظیرشان به دیوارهای شهرشان جان تازه‌ای بخشیده‌اند

اگر از خیابان‌هایی که نقاشی‌های روی دیوارهایش به آن‌ها جان تازه‌ای داده‌اند گذر کنید، ناخودآگاه صداهایی از سنگ‌ها و آجرهای‌شان می‌شنوید! صدای دیوارهایی که انگار زنده‌اند و با شما حرف می‌زنند اما این زیبایی را دست‌های هنرمند نقاشانی رقم زده که کمتر فردی، به آن‌ها توجه می‌کند.

هنرمندان خیابانی (استریت آرتیست‌) که شاید هنرشان چندان به چشم نیاید و هیچ گاه آن‌چنان که باید طعم شهرت و ثروت را نچشند اما هنرشان مردمی است و رنگ و بوی شهر را تازه می‌کند. در این پرونده زندگی‌سلام به سراغ چهار دختر دهه‌هشتادی رفتیم که به خاطر نقاشی‌های خیابانی‌شان محبوب شده‌اند و دیوارهای زاهدان با هنر آن‌ها جان گرفته است.

این چهار استریت آرتیست به خیابان به‌ عنوان مدرسه نگاه می‌کنند و چیزهای زیادی در آن یاد گرفته‌اند که مهم‌ترین آن‌ها، همراهی با مردم است. این نوجوانان دبیرستانی تصمیم گرفته‌اند غبار بی‌حس و حالی را از شهر بزدایند، تنها با چند سطل رنگ، ابزار نقاشی و البته هنر ارزشمند و استعداد بی‌نظیرشان.

یک روز در مدرسه دور هم جمع شدند، علایق و مشترکات همدیگر را درک کردند و تصمیم بر این شد تا گروهی به نام «استریت‌مورالیست» تشکیل دهند و به خیابان‌های زاهدان بیایند تا بر دیوارهای شهر، نقش رنگ و زیبایی بکشند. شعارشان «نگارخانه‌ای به وسعت شهر» است و با اشتیاق پیش می‌روند تا خودشان را ثابت کنند. در ادامه، گفت‌و‌گوی ما با آن‌ها را  که خودشان تمایل به چاپ تصویر چهره  شان نداشتندخواهید خواند.

نقاشی های روی دیوارهای زاهدان,اخبار هنرهای تجسمی,خبرهای هنرهای تجسمی,هنرهای تجسمی

هدف‌ مان شادی‌بخشی به مردم است

«پانیذ میر» و «لیلی میرادی» ۱۶ ساله اند و «فائزه مسگری» و «زهرا نوری» ۱۷ سال دارند. تحصیلات همه این نوجوانان خوش ذوق در رشته گرافیک است. «پانیذ» به نمایندگی از گروه قبول می‌کند سوالات ابتدایی ما را پاسخ بدهد. او گروه‌شان را این‌طور معرفی می‌کند: «ما چهار دختر نوجوان نقاش با نام گروه «استریت‌مورالیست» هستیم. استریت‌مورالیست به معنای نقاشی دیواری است یا نقاشی دیوارنما و گروه‌های دیگری در ایران و خارج از ایران هستند و بوده‌اند که این فعالیت را انجام می‌دهند اما شاید ما یکی از کم  سن و سال‌ترین این گروه‌ها باشیم. درباره شروع همکاری هم، ما همکلاسی و دوست بودیم و این ایده به ذهن یکی از بچه‌ها رسید که برای زیباتر شدن زاهدان، نقاشی دیواری انجام بدهیم و هدف‌مان شادی‌بخشی به مردم است.»

مردم، دیوار خانه‌هایشانرا به ما می‌سپارند

«پانیذ میر» درباره این‌که چطور این ایده خام را عملی کردند، بیان می‌کند: «شهر زاهدان زیبایی‌های چشمگیری ندارد. ما در یک گفت‌وگوی دوستانه به این نتیجه رسیدیم که برای زیبا سازی شهر، نقاشی دیواری کنیم و بعد با راهنمایی یکی از استادان مان و مشاوره‌ها و کمک‌هایش، کم کم نقاشی‌های مان هدف‌دار شد.

در ضمن مردم زاهدان هم استقبال خوبی از کارهای ما داشتند و گاهی با نگاهی محبت‌آمیز، لبخند زدن یا گفتن کلامی، خوشحالی خودشان را به ما نشان می‌دادند.  خیلی از مردم در روزهای ابتدایی شروع این کار که ما تجربه‌ و رزومه‌ای در آن نداشتیم به ما اعتماد نمی‌کردند اما با گذشت زمان و کسب تجربه ما، مردم خودشان مکان‌هایی را پیشنهاد می‌دادند و می‌گفتند مثلا این جا یا دیوار خانه ما را هم نقاشی کنید. یعنی دلشان می‌خواست اطراف خانه‌شان رنگی‌رنگی و نقاشی شده باشد.»

مردم معروف‌ترین نقاشی‌های جهان را هم نمی شناسند

نماینده گروه دختران هنرمند «استریت‌مولاریست»، درباره استقبال مدرسه و خانواده‌ها از این تصمیم می‌گوید: «اوایل کار، مدرسه‌مان از این تصمیم راضی نبود و حتی به بهانه امتحانات ترم، می‌خواست جلوی کار کردن ما را بگیرد اما وقتی از کارهای ما استقبال شد، مسئولان مدرسه هم گفتند به ما کمک می‌کنند اما ما خودمان به تنهایی این کار را شروع کرده بودیم و دوست داشتیم بدون کمک گرفتن و ایجاد دردسر برای دیگران ادامه‌اش بدهیم. البته خانواده‌هایمان هم از این کار استقبال و کمک زیادی کردند. ما همیشه سایه حمایت و تشویق پدر و مادرمان را بر سرمان حس کردیم. آن‌ها به ما امید می‌دادند تا به موانعی که در پیش داریم، توجه نکنیم. 

برای نقاشی‌ها هم برنامه ما این است که معروف‌ترین آثار جهان را بکشیم اما متاسفانه مردم درباره آثار معروف نقاشی چیز زیادی نمی‌دانند و اصلا آن‌ها را نمی‌شناسند اما ما با نقاشی کردن آن‌ها روی دیوارهای شهر، سعی می‌کنیم آثار مهم نقاشان بزرگ دنیا را به آن‌ها معرفی کنیم تا از دیدن‌شان، لذت ببرند.»

نقاشی های روی دیوارهای زاهدان,اخبار هنرهای تجسمی,خبرهای هنرهای تجسمی,هنرهای تجسمی

در قبال این کار، هیچ پولی دریافت نمی‌کنیم

کار دختران هنرمند زاهدانی از طرف نهاد یا سازمانی حمایت نمی‌شود و آن‌ها می‌گویند تنها اداره ارشاد استان‌شان، کمی به آن‌ها برای مخارج مواد اولیه نقاشی کمک کرده است. «پانیذ» درباره درآمدشان از این کار می‌گوید: «ما در برابر نقاشی که برای زیباسازی و معرفی آثار معروف دنیا به مردم است، پولی دریافت نمی‌کنیم.  ما از همان ابتدا، این کار را با هزینه خودمان شروع کردیم و از کسی توقع کمک نداشتیم.  

هزینه هر نقاشی بستگی به متراژ دیوار دارد. کارهای‌مان تقریبا روی دیوارهای ۳×۴ اجرا می‌شود، حالا گاهی بیشتر و گاهی کمتر؛ هزینه هر نقاشی و فراهم کردن همه ابراز، مثل رنگ، قلم مو و ظروف برای ساختن رنگ و ... حدود ۲۵۰ تا ۳۰۰ هزار تومان آب می‌خورد! یعنی هزینه‌های ما از ۱۵۰ هزار تومان شروع می شود و تا ۳۰۰ تومان می‌رسد که این بستگی به متراژ دیوار دارد.»

شهر را گالری نقاشی کردیم

از تک‌تک اعضای این گروه هنرمند خواستیم از احساس‌شان به نقاشی، اهداف‌شان برای آینده و نظرات مردم درباره کارشان بگویند

نقاشی های روی دیوارهای زاهدان,اخبار هنرهای تجسمی,خبرهای هنرهای تجسمی,هنرهای تجسمی

  بچه‌ها از احساس‌شان به نقاشی می‌گویند

لیلی میرادی|   نقاشی یعنی لمس کردن قلب و روح آدم‌ها. من می‌توانم با نقاشی، احساسات آدم‌ها را برانگیزم و به هیجان بیاورم. به وضوح این را حس می‌کنم که موقع کشیدن نقاشی، همه ما مشکلات‌مان را فراموش می‌کنیم یا موقتا آن‌ها را کنار می‌گذاریم و این‌ها همه از قدرت رنگ‌ها و روح زیبای نقاشی نشئت می گیرد. وقتی ما این‌کار را روی دیوارهای شهر انجام می‌دهیم، افرادی که فقط از آن‌جا عبور می‌کنند هم می‌توانند لحظاتی احساس ما را داشته باشند و با دیدن رنگ‌ها برای چند لحظه حس خوبی پیدا کنند. البته این موضوع را موقع کار، زیاد در چهره عابران گذری دیده‌ام که باعث خوشحالی‌ام شده است.

فائزه مسگری|   نقاشی ابعاد گسترده و گوناگونی دارد که لزوما به معنای کشیدن نقاشی روی کاغذ نیست بلکه می‌توانید به کمک رنگ‌ها و عناصرشبیه آن، روح و قلب خودتان را زیباتر کنید و دید بهتری به زندگی داشته باشید. همچنین تمام این احساسات زیبا را به دیگران و اطرافیان‌تان منتقل کنید. ما با اجرای نقاشی دیواری، سعی کرده‌ایم تمام احساسات قشنگ و رنگی زندگی‌مان را به بقیه آدم‌ها نشان دهیم و منتقل کنیم تا آن‌ها هم دید بهتری به زندگی پیدا کنند و با دنیای ما آشنا شوند.

پانیذ میر|   نقاشی روی دیوار سختی‌های خودش را دارد اما در کنار سختی‌ها حس قشنگی دارد و من از این موضوع لذت می‌برم.

زهرا نوری|   قطعا یکی از بهترین و قشنگ‌ترین حس‌ها برای هر آدمی انجام دادن کارهای مورد علاقه‌اش است و من هم مثل هر انسانی از انجام کار مورد علاقه‌ام که نقاشی است، لذت می‌برم.

نقاشی های روی دیوارهای زاهدان,اخبار هنرهای تجسمی,خبرهای هنرهای تجسمی,هنرهای تجسمی

بچه‌ها از نظر مردم درباره ارزش کارشان می‌گویند

فائزه مسگری|   این موضوع به طرز فکر و سطح فرهنگ مردم هر منطقه بستگی دارد و سلیقه‌ها متفاوت است. با این حال، امیدواریم در آینده بیشتر متوجه ارزش واقعی کارمان شوند.

لیلی میرادی|   خیلی از افراد علاقه‌مند به هنر به خصوص نقاشی، ارزش کار ما را درک می‌کنند و این برای مان باورکردنی نبود.

پانیذ میر|   ارزش‌های مردم در زندگی متفاوت است ولی بسیاری از آن‌ها ما را درک و تشویق می‌کنند. خب تعداد اندکی از مردم برای هنر ارزشی قائل نیستند که آن‌ها هم نظرات‌شان را به ما می‌گویند.

زهرا نوری|   مردم هنر را  درک می‌کنند، مخصوصا آن‌هایی که به آن علاقه‌مندند. البته عموم مردم هم که با هنر آشنایی نداشتند، استقبال خوبی از طرح‌های ما کردند.

   بچه‌ها درباره نمایش آثارشان در گالری به جای خیابان می‌گویند

فائزه مسگری|  گالری را دوست ندارم چون در گالری تعداد محدودی از آدم‌ها رفت و آمد دارند که معمولا آن ها هم افرادی هستند که خودشان با هنر آشنایی دارند اما نقاشی در خیابان که مکان گسترده‌تری است و در آن جا همه نوع آدمی رفت‌وآمد دارد، باعث می‌شود همه آدم‌ها از هر نژاد و فرهنگ و سلیقه‌ای با هنر و کار ما بیشتر آشنا شوند و این هدف ماست.

نقاشی های روی دیوارهای زاهدان,اخبار هنرهای تجسمی,خبرهای هنرهای تجسمی,هنرهای تجسمی

لیلی میرادی|   خیابان یک گالری بزرگ‌تر و همگانی‌تر است و در واقع ما گالری خودمان را در شهر راه انداخته‌ایم.

پانیذ میر|   وقتی در خیابان نقاشی می‌کشیم، بسیاری از مردم کار ما را می‌بینند و این همه گیرتر است اما اگر در گالری هنری باشد، توجه کمتری به آن می‌شود و بازدید آن پایین است.

زهرا نوری|   ما از اول این کار را شروع کردیم که شهر را به گالری بزرگ‌تری تبدیل کنیم و هرکدام جداگانه می‌تواند معنای گسترده و قشنگی داشته باشد.

    بچه‌ها از حس‌شان به کلمات رنگ، دیوار، زاهدان و هنرمند می‌گویند

فائزه مسگری|  رنگ: یعنی لمس دنیایی متفاوت و زیباتر. دیوار: مکانی برای نمایش زیبایی‌ها. هنرمند: فردی رویایی با زندگی متفاوت و جدید.

لیلی میرادی|  رنگ: ارتباط مستقیم دارد با روان و روح آدم‌ها. دیوار: قبلا معنای خاصی نداشت اما الان مثل بوم نقاشی برایمان ارزشمند است. زاهدان: شهری که نصفی از عمرمان را در آن  زندگی کرده‌ایم و خوشحال ‌می‌شویم اگر بتوانیم برای مردمش کاری انجام بدهیم. هنرمند: واژه‌ای نیست که بتوانم راجع به آن صحبت کنم چون هنوز هنرمند نیستم!

پانیذ میر|  رنگ: یعنی زندگی و امید بخشیدن. دیوار: برای من معنی بوم نقاشی را دارد. زاهدان: شهر نیازمند به زیبایی. هنرمند: کسی که برای زیبا کردن و زیباسازی خلق شده است.

زهرا نوری|  رنگ: ابزاری برای پیدا کردن آرامش و حال خوب. دیوار: بوم نقاشی که حسم را رویش پیاده می‌کنم. زاهدان: شهری که مردمش همه جوره از هنر و هنرمندانش حمایت می‌کنند.

  بچه‌ها از اهداف‌شان برای آینده می‌گویند

لیلی میرادی|   این کار الان‌مان یک برنامه دو ساله است که تا پایان سال بعد ادامه دارد و بعد از آن، ما وارد دانشگاه می‌شویم و احتمالا هرکدام از هم جدا شویم اما امیدواریم که این گروه، به کارش ادامه دهد.

پانیذ میر|   در آینده هر کدام از ما مسیر زندگی خودمان را می‌رویم اما امیدوارم کار ما روی شهر تأثیر داشته باشد.

فائزه مسگری|   رسیدن به موفقیت در همه مراحل زندگی به خصوص نقاشی دیواری.

زهرا نوری|   ما مدت کمی را با هم خواهیم بود و امیدوارم در همین مدت کوتاه وظیفه‌مان را به نحو احسن انجام داده باشیم.

نقاشی های روی دیوارهای زاهدان,اخبار هنرهای تجسمی,خبرهای هنرهای تجسمی,هنرهای تجسمی

khorasannews.com
  • 11
  • 6
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش