به گزارش ایلنا، مدتی است گروههای تئاتری مکلف به پرداخت ۹ درصد از کل مبلغ فروش گیشه نمایشها تحت عنوان «مالیات بر ارزش افزوده»اند؛ مالیاتی که در چند ماه اخیر بار سنگینی روی دوش عوامل اجرایی گذاشته و هزینههای تولید تئاتر را هم افزایش داده است. معاون هنری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، مدیرکل هنرهای نمایشی و مدیرعامل خانه تئاتر از رایزنی با کمیسیون اقتصادی مجلس میگویند تا این مالیات بهجای تولیدکننده اثر هنری، از مصرفکننده یا همان تماشاگر کسر شود اما کسی پاسخی برای این سوال اساسی ندارد که «چگونه وقتی کار هنری از جمله تئاتر، از مالیات معاف است، از تولید نهایی آن مالیات بر ارزش افزوده کسر میشود؟» درحالیکه اخیرا الیاس حضرتی از ارسال طرح حذف ارزش افزوده از تولید آثار هنری و اضافه شدنش به قیمت بلیت تئاتر به صحن علنی مجلس خبر میدهد و معاونت هنری وزارت ارشاد، ادارهکل هنرهای نمایشی و خانه تئاتر از تلاشهای خود برای تحقق این موضوع که نتیجهاش گران شدن بهای بلیت تئاتر است، میگویند. در گزارش پیشرو بررسی کردهایم که آیا اساسا وقتی خود فعالیت هنری طبق قانون مصرح از مالیات معاف است آیا تولید نهاییاش میتواند مشمول مالیات بر ارزش افزوده باشد؟
بنیاد رودکی خشت اول را برای کسر مالیات بر ارزش افزوده از تئاتر گذاشت
زمستان سال ۱۳۹۶ بود که جلسهای با موضوع بررسی مشکلات و ابهامات مربوط به مالیات بر ارزش افزوده در حوزه تئاتر، سینما و موسیقی، با حضور مدیران عامل خانههای تئاتر، سینما و موسیقی (همت، شاهسواری و نوربخش) با معاونت مالیات بر ارزش افزوده سازمان امور مالیاتی کشور، محمد مسیحی برگزار شد. که طی آن تفاهمنامهای امضا شد مبنی بر اینکه اشخاص حقیقی که با موضوع فعالیت تئاتر، فیلم و موسیقی فعالیت میکنند بهعنوان موردی، مشمول نظام مالیات بر ارزش افزوده نشدهاند و نیازی به ثبتنام، مطالبه مالیات، عوارض ارزش افزوده و تسلیم اظهارنامه ندارند.
اما سال ۹۷ بنیاد رودکی بهعنوان یک نهاد عمومی غیردولتی، از گروههایی که در سالنهایش اثری را روی صحنه برده بودند، این ۹ درصد را دریافت کرد. محمدرضا ایمانیان (هنرمند تئاتر و فعال رسانهای) که سال گذشته با نمایشی در تالار حافظ مجموعه رودکی حضور داشت، در گفتگو با ایلنا؛ از تجربه گروهش در پرداخت مالیات بر ارزش افزوده میگوید: «خرداد سال ۹۷ وقتی برای تسویه حساب به بنیاد رودکی مراجعه کردیم با بندی در قرارداد مواجه شدیم که بر اساساش باید ۹ درصد از کل فروش گیشه را تحت عنوان مالیات ارزش افزوده میپرداختیم. این در حالی بود که در سال ۹۷ هیچ سالن دیگری این کسر قانونی را نداشت. همان زمان پیگیریهای زیادی کردیم و نامهنگاریهایی با معاونت هنری، ادارهکل هنرهای نمایشی و خانه تئاتر داشتیم اما در نهایت تنها گفتند این کسر مالیاتی، قانونی است. هرچند انتظار داشتیم اگر بنیاد رودکی مجبور به پرداخت این مالیات است، آن را از سهم ۲۰ درصد خودش کم کند نه کل فروش گیشه!»
کسر مالیات ۹ درصدی از تولیدات تئاتری چطور به یک تکلیف تبدیل شد؟
با اینکه بنیاد رودکی آغازگر اخذ مالیات بر ارزش افزوده بود، اما طولی نکشید که این مالیات ۹ درصدی دامن سالنهای دولتی تئاتر و هنرمندان دیگری را هم گرفت. اوایل سال ۹۸ بود که شهرام کرمی (مدیرکل هنرهای نمایشی) به جریمه سنگین دیرکرد پرداخت مالیاتی که به این ادارهکل خورده است، اشاره کرد و گفت سالنها باید این مالیات بر ارزش افزوده را از فروش تئاترها کسر کنند.
پس از آن بود که انجمن هنرهای نمایشی (به عنوان واسطه مالی تولید تئاتر در بخش دولتی) در قراردادهای خود تغییری داده و بندی افزود که طبق آن ۹ درصد از کل مبلغ فروش گیشه نمایشها تحت عنوان «مالیات بر ارزش افزوده» از گروه اجرایی نمایش کسر میشد. اقدامی که البته با واکنشهای هنرمندان مواجهه شد. برای درک بهتر ماجرا خوب است نگاهی به ماهیت مالیات بر ارزش افزوده داشته باشیم.
از آنچه در تعریف مالیات بر ارزش افزوده آمده، میدانیم قرار است از مصرفکننده نهایی یا همان شهروند دریافت شود، نه تولیدکننده. در این نوع مالیات تولیدکننده قرار است واسطهای باشد که از یکسو، ۹ درصد ارزش افزوده را پرداخت و از سوی دیگر، همان را از خریدار/مصرفکننده دریافت میکند.
نعمت احمدی (حقوقدان) در گفتگو با ایلنا، درباره قاعده مالیات بر ارزش افزوده میگوید: «من یک جنس خام را به الف ریال میخرم، آن را تبدیل میکنم و به چند برابر قیمت میفروشم. یعنی از خرید اولیه تا تبدیلی که صورت گرفته باید ارزش افزودهای ایجاد شود که من مالیاتم را از آن بپردازم. مثلا وقتی نخود و لوبیا و گوشت میخرم، یک قیمتی دارند و وقتی آنها را تبدیل به دیزی میکنم، ارزش اضافهای ایجاد میشود. در تمام دنیا این سیستم کاملا روشن است؛ یعنی سیستم دارایی به آن نهاد و مجموعهای که باید ارزش افزوده را بپردازد متصل است اما متاسفانه در ایران اینطور نیست.»
احمدی با اشاره به اینکه «در جاهایی که اصل بر این است که باید مالیات بر ارزش افزوده بگیرند، مانند رستورانها، صاحب رستوران ارزش افزوده را از غذای طبخ شده میگیرد اما همان عدد را به مالیات تحویل نمیدهد» ادامه میدهد: «یکی از معضلات ما بد پیاده کردن قوانین موسسات و نهادهایی است که دنیا با آنها سر و کار دارد. مالیات بر ارزش افزوده هم ابتدا در غرب پیاده شد اما متاسفانه ما در ایران مانند کشورهای اروپایی و امریکایی نرمافزاری تعریف نکردهایم که مالیات را بهطور مستقیم به حساب وزارت دارایی واریز کند.»
چرا تفاهمنامه معافیت اهالی فرهنگ و هنر از پرداخت مالیات بر ارزش افزوده اجرایی نشد؟
در تفاهمنامهای که سال ۹۶ بین معاونت ارزش افزوده سازمان امور مالیاتی و خانههای تئاتر، موسیقی و سینما امضا شد بنا بر معافیت اهالی فرهنگ و هنر از پرداخت مالیات بر ارزش افزوده قرار گرفت اما از ابتدای سال جاری در قراردادهای انجمن هنرهای نمایشی با هنرمندان بندی درج شد که طبق آن هنرمندان موظف به پرداخت این ۹ درصد از گیشه بودند؛ در نتیجه در این شش ماه، نمایشهایی که در سالنهای دولتی روی صحنه رفتند یا از ادارهکل هنرهای نمایشی کمک مالی دریافت کردهاند، موظف به پرداخت این ۹ درصد مالیات از گیشه هستند. بنابراین در عمل یا تفاهمنامه دو سال پیش اجرا نمیشود یا تفسیر اهالی فرهنگ و هنر از آن اشتباه است. تفاهمنامهای که درباره معافیت تئاتر و موسیقی از مالیات بر ارزش افزوده نوشته شده سرمایهگذاران در عرصه تولید آثار نمایشی معاف هستند.
قانون مالیات بر ارزش افزوده سال به سال تمدید شد و اکنون در حالی در مرحله تدوین نهایی است که حوزه فرهنگ و هنرش شفاف نیست. مدیرعامل خانه تئاتر در گفتگو با ایلنا، درباره این قانون میگوید: «مالیات ارزش افزوده، قانونی کشوری است که به صورت آزمایشی قرار بوده تا یک سال مشخص عملیاتی شود و بعد مشکلاتش احصا شده و در مجلس مورد بازنگری قرار بگیرد و بر همین اساس اکنون در کمیسیون اقتصادی مجلس در دست بازنگری است.»
برخی از مراکز مالیاتی خلاف قانون معافیت مالیاتهای مستقیم در حوزه هنر رفتار میکنند
به اعتقاد شهرام گیلآبادی هرچند در تعریف مالیاتی، آثار هنری و فرهنگی از پرداخت مالیات معافاند اما مالیات بر ارزش افزوده موضوعی جداگانه است که به محصول اضافه میشود و قرار بر این است که از مصرفکننده گرفته شود. اما در حال حاضر سالنها بر اساس قراردادهایی که ادارهکل هنرهای نمایشی با هنرمندان دارد، مالیات بر ارزش افزوده را از فروش گیشه کسر میکنند. که نسبت به تعریف و ادلههایی که در دست داریم و توافقاتی که قبلا انجام گرفته، دریافت آن غیرقانونی است و نباید از هنرمند مالیات بر ارزش افزوده دریافت شود.
معاون هنری وزیر ارشاد نیز در گفتگو با ایلنا، مالیات بر ارزش افزوده را یک امر تکلیفی میداند که باید کمک کرد تا در جای درستی از روند تولید و عرضه اثر هنری قرار بگیرد؛ هرچند که به گفته سیدمجتبی حسینی، این قانونی است که میشود درباره صحت و سقم و کیفیتش صحبت و شرایط و مقتضیات فعالیتهای هنری برای قانونگذاران تشریح کرد.
حسینی در برابر این پرسش که «تا الان میگفتیم قانون بوده و مجبوریم بپردازیم. اما حالا که پای مجلس را برای تغییر قوانین وسط کشیدهایم و مشغول رایزنی هستیم چرا از راه درست به دنبال تغییر قانون مالیات بر ارزش افزوده نیستیم؟» هم میگوید: «برخی از مراکز مالیاتی خلاف قانون معافیت مالیاتهای مستقیم در حوزه هنر رفتار میکنند و با پافشاری اصحاب هنر و گرفتن نامههای مضاعف از مسئولان امر در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی این معافیت را میپذیرند. در صورتی که قانون مصرح و ابلاغ شده است. این برمیگردد به اینکه ما چقدر توانستهایم هنر را بهعنوان یک پدیده مهم و موثر اجتماعی در نهادهای غیرفرهنگی و عمومی جامعه معرفی کنیم تا آنها بدانند این امر ضروری است و منتی بر سر هنرمندی نگذارند.»
مدیرانی که بهجای حذف مالیات بر ارزش افزوده تئاتر دنبال تصویب قانون اخذ آن از تماشاگرند
چندی پیش مدیرکل هنرهای نمایشی هم خبر داد پیگیر معافیت تئاتریها از مالیات بر ارزش افزوده است؛ هرچند که شهرام کرمی هم قانون مالیات بر ارزش افزوده را از قوانین لازمالاجرای مالیاتی خواند که سازمانهای فرهنگی و هنری با بخشنامههای مالیاتی، ملزم به اجرای آن هستند و بر همین اساس در قراردادها و فعالیتهای تئاتری کسورات قانونی کسر میشوند. اما به گفته کرمی با توجه به اینکه قراردادهای تئاتر چرخه مالی بالایی ندارند و کسر مالیات بر ارزش افزوده به گروههای تئاتری فشار میآورد، اقدامات لازم برای معافیت هنرمندان تئاتر از کسر ۹ درصد مالیات بر ارزش افزوده را انجام میدهند.
متعاقب این پیگیریها، الیاس حضرتی (رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس) از ارسال طرح حذف ارزش افزوده از تولید آثار هنری به صحن علنی خبر داد تا خبری خوش برای خانواده تئاتر باشد؛ حضرتی یادآور شد: از این پس مالیات بر ارزش افزوده فقط به حلقه آخر یعنی بلیتفروشی این آثار افزوده شده و از خریدار کسر میشود. وی ابراز امیدواری کرد که این طرح در صحن علنی تصویب و برای اجرا به دولت ابلاغ شود.
گرفتن مالیات ارزش افزوده از تئاتر خلاف اصول کلی و حقوقی معافیت مالیاتی است
اما ظاهرا همه این تلاشها برای اصلاح قانون مالیاتی در مسیر اشتباهی است؛ نعمت احمدی (حقوقدان) به ایلنا میگوید: کارهای فرهنگی را که ارزش افزودهشان مادی نیست، در دو بخش باید برسی کنیم؛ نخست اینکه یادمان باشد خود کار فرهنگی از مالیات معاف است. یک اصل کلی در حقوق داریم که میگوید «اذن در شیء اذن در لوازمش است» که عکس آن هم صادق است یعنی اگر شما در شی مالیات نداری، حق ورود به لوازمش را هم دیگر نداری. وقتی خود دارایی، خود کار هنری از مالیات معاف است، چطور میخواهید از تولید یک تئاتر مالیات بگیرید؟ گرفتن مالیات از تئاتر، تحت عنوان ارزش افزوده برخلاف اصول کلی حقوقی و معافیت نهادها و سازمانهای هنری از مالیات است.
به گفته احمدی راهکار مواجهه با این مشکل آنقدرها هم دشوار نیست و کافی است تا هر نهادی که وابسته به امور هنری است، مانند خانه تئاتر یا انجمنهای مربوطه به دیوان عدالت اداری بروند و دادخواست ابطال این مصوبه را بدهند.
این حقوقدان درباره پیگیری معاونت هنری، ادارهکل هنرهای نمایشی و خانه تئاتر برای انتقال مالیات بر ارزش افزوده تئاتر به مخاطب هم تاکید میکند «راه را درست نرفتهاند.» و ادامه میدهد: اگر خانه تئاتر یا انجمنها و صنفهای هنری مرتبط مشاور حقوقی ندارند، میتوانند به من مراجعه کنند تا بهطور رایگان برایشان این مساله را پیگیری کنم.
تیشهای که بر پیکر نحیف تئاتر ایران وارد میشود
راه نادرستی که احمدی به آن اشاره میکند، میتواند اقتصاد تئاتر را در چاهی بیاندازد که خلاصی از آن به این آسانیها هم نباشد؛ کسر این مالیات از خریدار یا همان تماشاگر تئاتر، مساوی است با افزایش قابل توجه قیمت بلیت نمایشها. آن هم در شرایطی که تئاترها با بحران جذب مخاطب دست به گریباناند و این گرانی ناگهانی میتواند موجی جدید بر این بحران بیافزاید.
شهرام گیلآبادی با اشاره به همین اوضاع میگوید: «حمایتهای دولتی از آثار هنری تقریبا برداشته شده و تئاتر آنقدر نحیف شده که عملا حمایت خاصی از تولیداتش انجام نمیشود، و در چنین شرایطی دولت دو بلا را روزبهروز و لحظهبهلحظه سر تئاتر میآورد؛ یکی اینکه بدنه تئاتر را مدام نحیفتر میکند و دوم اینکه تولید تئاتر را روزبهروز گرانتر میکند. پس این محصول هنری که قرار بر این بود که طبق شعارهای دولتی وارد سبد خرید مردم شده و روزبهروز گسترش یابد، روزبهروز توسط خود کارگزارانش، لطمه بیشتری میبیند. که تبعاتش نخست شامل فشار به تماشاگر و مخاطب تئاتر و دوم هدایت تئاترها به سمت فضایی غیرفرهنگی است. چون در چنین شرایطی کسی که میخواهد کار تئاتر کند باید مدام به فکر گیشه باشد و همین مساله او را از فضای فکری و فرهنگی فاصله میدهد.»
وضعیتی که بسیاری از آن با عنوان شرایط نابههنجار اقتصاد تئاتر یاد میکنند، مدتهاست گریبانگیر خانواده هنر شده است؛ هزینههای تولید یک نمایش بالاتر رفته و گروهها اغلب مجبور به کم کردن از گریم، دکور و سایر جذابیتهای بصری اثرشان شدهاند و از سویی دیگر، جایگاه تئاتر در سبد تفریحات خانوادهها روز به روز لاغرتر میشود. در چنین شرایطی، تن ندادن مسئولان مالیاتی کشور به قوانین مصرح مرتبط با معافیتهای مالیاتی فعالیتهای هنری و متعاقب آن مالیات بر ارزش افزوده، ضربه کاری و مهلکی است که بر پیکر نحیف تئاتر این روزهای ایران وارد میشود.
- 17
- 3