پنجشنبه ۰۶ دی ۱۴۰۳
۰۸:۵۳ - ۲۱ بهمن ۱۳۹۸ کد خبر: ۹۸۱۱۰۳۳۰۶
مدیریت فرهنگی

شهاب حسینی و حرف‌های متضادش

شهاب حسینی,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,مدیریت فرهنگی
شنبه گذشته، آقای شهاب حسینی، این بازیگر نازنین در نشست خبری فیلم «شین» حاضر شد و البته کمتر از فیلم خود سخن گفت.

در عوض، حرف‌هایی زد که به نظر نگارنده عجیب آمد. وقتی مشغول تنظیم این یادداشت بودم، دوست نازنینی تذکر داد که نباید حرف‌های ایام جشنواره فیلم فجر را جدی گرفت. گفت که وقتی کسی می‌رود پشت تریبون، جوگیر می‌شود. من این استدلال را می‌فهمم اما آن را مشخصا عذر موجهی برای سخنان آقای شهاب حسینی نمی‌دانم. کسی که در مکتوب اول خود (۲۶ دی‌ماه۹۸) مردم را ازجوگیر شدن زنهار داده و به درستی نوشته «در احوالات مواج و گل‌آلود، کم نیستند موج‌سواران و ماهیگیران آب گل‌آلود». این است که در یادداشتم، ایشان را مستقیم خطاب قرار می‌دهم:

جناب حسینی. در نشست خبری فیلم شین، هنرمندان را دعوت کردید که «صدای رسای مردم باشیم». همان مردمی که در مکتوب اول خود، با ایشان حرف زدید و توضیح دادید که چرا تحریم جشنواره فجر، کاری است نادرست و اقدام سنجیده، همان است که شما انجام می‌دهید: شرکت در جشنواره. همان مردمی که در مکتوب دوم خود که (دو روز بعد نوشتید) خطاب به آن‌ها فرمودید: «در برابر شما ادب می‌کنم و با نگاهی چون لقمان به شما می‌نگرم و پرهیز می‌کنم از آن‌چه شما انجام دادید».

اما شنیدم که در نشست فیلم (یقینا خطاب به مردم)، فرمودید: «من دو نامه نوشتم که فکر می‌کردم با مردم فرهیخته کشورم که حافظ و سعدی می‌خوانند، طرف هستم. فسفر مغزم را سوزاندم که چهار خط عربی بنویسم و جواب آن‌ها فحش بود و حالا تعارف بین من و مخاطبم برداشته شد و لزومی احساس نمی‌کنم که ورای توانایی خودم احترام بگذارم و تواضع داشته باشم.» با لحنی تحقیرآمیز گفتید که برای همچو کسانی «فسفر سوزانده‌اید و چهار خط عربی نوشته‌اید»! عجب! البته لقمان چنین سلوکی نداشت اما بر شما هم نمی‌توان خرده گرفت. صبر هم حدی دارد.

منتها ادعا هم گمانم حد مشخصی دارد. چیزی که هست، من بالاخره متوجه نشدم مردم (که قرار است شما صدای رسای ایشان باشید) چه تعریفی دارند و کجا هستند و چگونه می‌شود ایشان را شناخت. معروف است که چند دسته مردم داریم: مردم روزنامه کیهان، مردم صدا و سیما و مردم توی کوچه و خیابان. من هم مثل شما هنوز سر درنیاورده‌ام که کدام‌شان مردم هستند.

جناب حسینی عزیز. از یک سو در مکتوب اول خود می‌نویسید: «در باره سیاست‌های کلان مملکتی چون از دانش کافی برخوردار نیستم، صاحب‌نظر هم نیستم». زهی صداقت! اما در نشست خبری فرمودید: «مردم اگر صدای رسایی داشته باشند و حرف خود را به گوش برسانند، نیازی نیست به خیابان بروند و حرف‌شان را با خسارت سنگین بزنند». من قبول ندارم که بی‌ادبی خلایق در صفحه اینستاگرامی شما صدای رسای مردم است اما حق دارم بپرسم که وقتی صاحب‌نظر نیستید چرا وانمود می‌کنید راه حل دارید؟ احتمال بدهید آن که فیلمش را از جشنواره بیرون کشیده، مقصودی اصلاحی داشته. شاید این کار را نوعی راه حل می‌دیده. خود شما در مکتوب دوم‌تان نوشته بودید که منتقد هستید. از هشتاد و هشت تا الان. خب. اجازه می‌دهید بپرسم که نشانه‌ این انتقاد چیست و شما چه فرقی دارید با کسی که به قول شما بودجه‌ فیلم‌هایش را از نهادهای قدرت گرفته و تا توانسته رانت خورده است؟ آیا تصور نمی‌کنید کسی که جشنواره را تحریم می‌کند (فارغ از ارزشگذاری بد یا خوب) به نوعی منتقد باشد؟

سید عزیز. از همان اولین مکتوب، به کرات گفته‌اید که طرفدار وحدت و دشمن افتراق هستید و در نشست هم از نتایج تحریم گفتید که «جز نفاق و تفرقه و نفرت‌پراکنی» نیست. من نظر شما را قبول دارم و طرفدار تحریم نیستم. منتها جناب حسینی. وحدت در سه قالب گفتار، کردار و پندار قابل طرح است. شما از سویی تحریم جشنواره را مصداق نفاق می‌دانید و از سوی دیگر، در نامه‌ای به رئیس جمهوری، تقاضا می‌کنید که ممنوعیت حضور بهروز وثوقی بر پرده سینما رفع شود. رندان می‌گویند مگر نه این‌که ممنوعیت حضور بهروز وثوقی، برآمده از قوه قضائیه و نهادهای قانونی کشور است و مگر همین نهادها به جشنواره فجر، اعتبار و مشروعیت نداده‌اند؟

چرا این مشروعیت را زیر سوال می‌برید؟ گمانم شما از کمپینی که سال گذشته با هدف تسهیل بازگشت بهروز وثوقی تشکیل شد، بی‌خبر مانده‌اید و حملات سهمگین کیهان را به هنرمندانی از قبیل پرویز پرستویی ندیده‌اید. رندان می‌گویند که شما اگر با نفرت‌پراکنی مخالفید چرا در مقابل برخوردهای کیهان موضعی نگرفتید؟ من حرف‌های بی‌پایه و اساس رندان را قبول ندارم اما برایم عجیب است که کیهان هنوز در مورد نامه شما به آقای روحانی موضعی نگرفته است. من نمی‌پذیرم که هنرمندی چون شما در چشم کیهان عزیز و نظرکرده است هر چند که سال ۹۵ و ۹۶ از شما خانم چرخنده و سال ۹۸ از شما دفاع جانانه‌ای کرده باشد.

جناب آقای حسینی عزیز. من شما را آدم بااخلاقی می‌دانم و برایم عجیب بود که در نشست شنبه، نوک پیکان حملات خود را متوجه آقای کیمیایی کنید. آقای کیمیایی فیلمش را از جشنواره بیرون کشید اما هرگز دیگران را دعوت به این کار نکرد. چنین شیوه‌ای به ایشان اجازه می‌دهد که سال بعد اگر مایل بود، دوباره فیلمش را به جشنواره بدهد. گمانم کاری است معقول. چه ایرادی دارد؟ شما هم می‌توانستید بگویید من شرکت می‌کنم. کاری که کردید و به همین اکتفا کنید. رندان می‌گویند که خبرنگاران و پرسشگران شما را چنان عصبانی کرده‌اند که هم با مردم جانب ادب را فرو بنهید و هم با آقای کیمیایی. گیرم که چنین باشد اما گمانم پسندیده نیست. آن هم شما که به قول خودتان «نان از بازو» می‌خورید و در مقابل هیچ‌کس سر تعظیم فرود نمی‌آورید.

محمد بهشتی

khabaronline.ir
  • 13
  • 5
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۶
غیر قابل انتشار: ۹
جدیدترین
قدیمی ترین
حیف شذ قبلا هنرپیشه مورد علاقه خیلی ها بودن ولی فکر نمیکنم دیگه کسی به ایشون علاقه ای داشته باشه .
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش