به گزارش شرق، کمال تبریزی فیلمساز را همه میشناسیم. اما بد نیست با کمال تبریزیِ انتخابکننده فیلم هم آشنا شویم. درست روز بعد از پایان دومین دوره جشنواره جهانی فیلم فجر، رضا میرکریمی به تبریزی مأموریت داد تا فیلمهای سینمای شرق دور را رصد کند. تبریزی هم بهدلیل دعوت جشنوارههای آسیایی، در فرصت مناسب سینمای کره را رصد کرد.
هرچند به قول خودش هنوز متخصص سینمای کره نشده! اما آنقدر فیلم کرهای دیده که بتواند درباره سینمای امروز کرهجنوبی میزگرد برگزار کند. نکته جالب در انتخاب فیلمهای سومین دوره جشنواره جهانی فجر این بود که سایتی برای انتخابکنندگان فیلمها طراحی شد که با دریافت کد کاربری و گذرواژه به شکل آنلاین درباره فیلمها در آن سایت مینوشتند و اظهارنظر میکردند و بعد فیلمها رتبهبندی میشد و از هر کجای دنیا با دبیر جشنواره در ارتباط بودند. نکتهای که اظهارنظر درباره فیلمها را دقیقتر میکرد. علاوه بر این تبریزی، یکی از داوران بخش سینمای آسیای این دوره جشنواره هم بود. به بهانه حضورش در برگزاری جشنواره با او گفتوگو کردیم که میخوانید:
بهعنوان فیلمساز در دوران برگزاری جشنواره مشغول چه کاری هستید؟
در هیئت داوری بخش آسیایی هستم.
بهطورکلی نگاه داوران این بخش به سینمای ایران و به جشنواره چگونه بود؟ این جشنواره را محلی، منطقهای یا جهانی میدیدند؟
ما پنج داور بودیم که از کشورهای آذربایجان (شوروی سابق)، ترکیه، تونس، قزاقستان و ایران آمدیم. بهطورکلی در پاسخ به سؤال شما باید بگویم به نظرم سینمای ایران به نقطهای رسیده که بدون اغراق بعد جهانی پیدا کرده است. بهویژه با توجه به اتفاقاتی که اخیرا برای سینما افتاده نظیر حضور مؤثر آقای فرهادی در عرصه جهانی و گرفتن دو جایزه اسکار که به نظرم نتیجه فعالیت سالیان سینمای ایران بوده تا اینکه به چنین نقطهای رسیده که جای خوشحالی دارد و البته نویدبخش مؤثر و جدیبودن سینمای ایران در سطح جهان است. جوایزی که به دست آقای فرهادی رسید از جمله جشنواره کن و اسکار و دیگر جوایز واقعا برای همه سینمای ایران است.
البته آقای فرهادی هم همیشه در اظهارنظرات رسانهای خود همین نکته را بیان میکند و خود را وامدار بزرگان سینمای ایران میداند.
واقعا همینطور است. خوشبختانه توجه دنیا به سینمای ایران جلب شده. وقتی یک فیلم ایرانی میان آن همه رقیبان جدی از تمام دنیا برجسته و موفق میشود، موضوع کمی نیست. حتی دستکم در قاره آسیا همه میدانند که ایران در مقایسه با کشورهای دیگر حرف اول را میزند. بنابراین نگاهی که به سینمای ایران دارند کاملا احترامآمیز است و از بازخوردها و نوع گویش و نگاهشان به فیلمها کاملا هویداست. معتقدم میدانند و متوجه هستند که به سابقه سینمای ایران، اگر از زاویه پیشکسوتی نگاه کنیم در عرصه بینالمللی، بر همه کشورهای آسیایی مقدم است.
اما در آسیا، چین هم موفقیتهای بینالمللی کسب کرده؟
حتی اگر سینمای چین را هم در نظر بگیریم. باز هم در کشورهای آسیایی سابقه بیشتری دارد. بااینحال زمانی که سینمای ایران جوایز مهم بینالمللی دریافت میکرد، سینمای چین چنین موقعیتی را نداشت. موفقیتهای بینالمللیاش بعد از سینمای ایران بود. بنابراین وجود ریشه عمیق فرهنگی، ترسیم موقعیت انسانی و مفهومی در فیلمهای ایرانی باعث شده که همه دنیا به موفقیت سینمای ایران اذعان کنند و قبول دارند سینمای ایران از عمقی برخوردار است که کشورهای دیگر هنوز به این شکل نتوانستهاند به آن دست یابند.
بنابراین احترام ویژهای در مواجهه داوران خارجی با سینمای ایران کاملا حس و درک میشود و این امر مربوط به فعالیت همه سینمای ایران در طول سالیان بهویژه بعد از انقلاب اسلامی است. چون قبل از انقلاب هرچند سینماگران فهیم داشتیم ولی توجه دنیا به ایران محدود بود. ولی امروز هر فیلم ایرانی از ژانرهای مختلف در جشنوارهها شرکت میکند و اغلب موفق هم هستند. پس این چیزی نیست که از چشم داوران دور بماند.
سینمای کره را چطور دیدید؟ به نظر میرسد صنعت سینمای کره پیشرفت کرده است. نظرتان چیست؟
سینمای کره پیشرفت عجیبوغریبی کرده.
از نظر تکنولوژی؟
بله. از لحاظ تکنولوژی نکتهای وجود دارد که در صحبتمان با خانم بنیاعتماد در کارگاه آموزشی ایشان مطرح کردیم که سینمای اغلب کشورهای آسیایی شرق دور چنین ویژگیای دارند. سینمای کره اولا توانسته سبد سینمایش را از ژانرهای مختلف در بهترین شکل ممکن پر کند. یعنی وقتی وارد سالنهای سینمایش میشوید، میبینید هیچکدام از فیلمهایش شبیه به هم نیست و تنوع ژانر دارند.
از وحشت، اجتماعی، روشنفکری گرفته تا هنری، تجربی، بیگپروداکشن و... شاهد هستید که تبدیل به صنعت شده و نیاز جامعه را درک میکند. بههمیندلیل سعی میکند ژانرهای مختلف را تولید کند. از این بابت واقعا باید به کرهایها تبریک گفت. چون در چند سال گذشته سینمای کره اینطور نبود و فیلمها به ژانرهای مشخص و معین محدود میشد. سال گذشته همراه آقای میرکریمی به «جشنواره بوسان» رفته بودیم. در آنجا با امکاناتی مواجه شدیم که از نظر نمایش و زیرساختهای سینمایی که ایجاد کرده بودند فوقالعاده و قابل توجه بود. ما از طریق شرکتی کرهای سالنهای سینما را دیدیم که کاملا استاندارد و بهروز بودند.
یعنی زیرساختهایشان هم مثل سینمایشان کاملا پیشرفت کرده؟
بله. بنابراین فکر میکنم سینمای کره در مدتزمان کوتاهی میتواند حداقل بهلحاظ تجارت سینمایی خیلی رشد کند کمااینکه در زمینههای برپایی جشنواره و حضور فیلمهایش در جشنوارههای سینمایی رشد کرده است.
به نظر شما دلیل این رشد چیست؟
به نظرم یکی از دلایل مهم جلوه سینمای کره مدیون جشنواره معروف بوسان است که به آن عنوان «کن آسیایی» اطلاق میکنند. چون در سواحل شهر بوسان برگزار میشود و انگار شهر ساحلی کن را در مقیاس کوچکتری در آنجا مشاهده میکنید. به نظر میرسد سینمای کره با این روش حتما در آینده موفقیتهای چشمگیری خواهد داشت. اگر بخش «مرور سینمای کره» را در جشنواره شاهد بودید، با همین هدف اجرائی شد. چون هفت فیلم انتخاب شدند که هرکدام سلیقه خاصی را هدف قرار داد.
بااینحال آسیبشناسی سینمای کرهجنوبی را چگونه دیدید؟
بهطورکلی در سینمای شرق دور، یک نکته حیاتی وجود دارد که اگر به آن توجه نکنند بهتدریج ویژگی و ماهیت اصلی خودشان را از دست میدهند. اینکه به صورت آگاهانه یا ناخودآگاه مدل فیلمسازی و ساختار فیلمهایشان تا حدودی شبیه سینمای هالیوود شده. درصورتیکه باید از این قضیه دوری کنند تا بتوانند هویت سینمای خودشان را حفظ کنند.
نکتهای که سینمای ایران سعی میکند آن را حفظ کند و با فیلمهای امثال کیارستمی شناخته شد؟
بله. اگر به این نکته مهم توجه نکنند آرامآرام هویت اصلی خودشان را از دست میدهند و زیرمجموعه سینمای بزرگتری قرار میگیرند و دیگر دیده نمیشوند.
آیا جشنواره فجر در درازمدت با مدیریت آقای میرکریمی این پتانسیل را دارد که حداقل تبدیل به قطب خاورمیانه شود؟
قطعا این پتانسیل را دارد. اما به این شرط که سیاستهای روز و موقعیتهای متغیر سیاسی در جامعه به صورت سدی در مقابل جشنواره قرار نگیرد. یعنی اجازه دهند فرهنگ و هنر از طریق بچههای سینما و با شکلی که شروع شده ادامه داشته باشد! دو سال است که این تجربه شروع شده و باید اجازه دهند قدمهای بعدی هم برداشته شود و آرامآرام کامل شود. اشکالات برطرف و نقاط قوتش تقویت شود تا به نقطه پایدار برسد.
به نظرم اگر کسی که بهعنوان وزیر ارشاد در دوره جدید انتخاب میشود این سیستم را تغییر دهد تمام زحماتی که کشیده شده به باد میرود و دوباره به نقطه صفر میرسیم و درجا میزنیم. امیدوارم کسی که بهعنوان رئیس سازمان سینمایی یا حتی وزارت ارشاد حضور پیدا میکند از هر طیفی که باشد حداقل اجازه دهند این تجربه سخت و گرانبها که برایش هزینه شده بهراحتی از بین نرود.
به نظر شما برای انتخاب رئیسجمهور مردم باید به چه کسی رأی دهند؟
به نظرم نامزدهایی که تأیید صلاحیت شدهاند مشخص است و مردم میدانند به چه کسی از میان این شش نفر باید رأی دهند. بهراحتی میتوان تشخیص داد؛ در شرایط حساس کنونی، اتفاقاتی که برای کشور رخ داده را با دوره گذشته مقایسه کنند و در نهایت با انداختن چرتکه معمولی میفهمند باید به چه کسی رأی دهند.
فرانک آرتا
- 19
- 3