سه شنبه ۱۵ آبان ۱۴۰۳
۰۷:۴۲ - ۱۰ اردیبهشت ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۰۲۰۲۲۷۸
فستیوال ها و جشنواره های هنری

ماجرای میهمان صدهزار دلاری که عاشق چشم و ابروی ما شد!

آیا داستان دستمزد نجومی الیور استون درست است؟!

الیور استون,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,جشنواره

بعد از هشت روز پرهیاهو و پرتب‌وتاب بالاخره جشنواره جهانی فیلم فجر به پایان راهش رسید. جشنواره‌ای که بیراه نیست اگر بگوییم در قیاس با سال‌ها و دوره‌های گذشته فستیوالی خوش‌آب‌ورنگ‌تر و حرفه‌ای‌تر بود؛ با میهمانانی به نسبت سرشناس‌تر؛ حداقل از این نظر که در یک سرچ اینترنتی می‌شد به اطلاعاتی در مورد زندگی و کارشان دست یافت... در این بین البته حساب فرانکو نرو و الیور استون جدای از دیگران بود. این دو سینماگر با سابقه سال‌ها حضور در سطح اول سینمای جهان قرار بود بار سنگین افزایش اعتبار و بازتاب رسانه‌ای این جشنواره را بر دوش داشته باشند و الحق هم از پس وظایفی که بر دوش‌شان بود، برآمدند، به‌خصوص الیور استون که چنان در بحر نقشش فرو رفته بود و چنان مسلسل‌وار موضع‌گیری‌های موردپسند برگزارکنندگان جشنواره را در نشست‌ها و گفت‌وگوهای مطبوعاتی ابراز می‌کرد؛ که در سایت‌های طنز ازش با عنوان الیورالدین استون نام بردند؛ که بگذریم...

 

اما فارغ از این‌که آنها چه گفتند و چه چیزهایی می‌باید می‌گفتند؛ روز گذشته صحبت‌های دبیر سی‌وششمین جشنواره جهانی فیلم فجر بود که شنوندگان و خوانندگان سخنانش را شوکه کرد. رضا میرکریمی در گفت‌وگویی مفصل با تاکید بر این‌که ریالی به میهمانان خارجی برای حضور در این جشنواره پول نداده‌اند؛ به‌طور خاص از الیور استون نام برد که برای حضور در جشنواره فجر تنها بلیت رفت و برگشت گرفته و البته یک گلیم که به همه میهمانان داده شده است و از این‌رو که هنوز کسی نمی‌تواند ادعا کند که این جشنواره در اشل جهانی برگزار می‌شود یا این‌که حداقل نزدیک به این سطح است، چنین ادعایی بسیار باورنکردنی به نظر می‌رسد!

 

گفته‌های دبیر جشنواره

رضا میرکریمی در گفت‌وگویش چنین عنوان کرده بود: مدیران و برنامه‌ریزان جشنواره‌ها، فیلمسازانی که از خارج از کشور آمده‌اند و کسانی که دایما در سفر هستند و می‌توانند جشنواره ما را با جشنواره‌های دیگر مقایسه کنند، می‌گویند که جشنواره جهانی فیلم فجر رشد چشمگیری داشته است و عیار برگزاری آن در سطح خوبی قرار دارد.میرکریمی همچنین به منتقدان وزن و اعتبار میهمانان و فیلم‌ها چنین پاسخ داده بود: در ایران بعضی‌ها همچنان فکر می‌کنند فیلم خارجی یعنی فیلم آمریکایی و ‌هالیوودی. مجموع بازیگران شاخصی که این افراد می‌شناسند بیشتر از ۲۰ بازیگر تراز اول ‌هالیوودی نیست.

 

دبیر جشنواره در مورد هزینه‌های انجام‌شده برای حضور میهمانان هم گفته بود: ما به هیچ‌کدام از میهمانان پول ندادیم و بیشترین خدماتی که به آقای الیور استون دادیم این بود که دو بلیت هواپیمای او و همسرش را تقبل کردیم، درحالی‌که من می‌دانم آدم‌های هم‌تراز او وقتی به جشنواره‌های منطقه‌ای می‌روند تنها برای حضورشان ۱۰۰‌هزار دلار دستمزد می‌گیرند. این مهارت و توانایی تیم جشنواره جهانی است که توانسته برای میهمانان خود یک گردهمایی کنجکاوی‌برانگیز ایجاد کند و شکل دعوتش آنها را وسوسه کند تا این افراد پیش خود بگویند که اگر تجربه حضور در این جشنواره را نداشته باشند، متضرر می‌شوند و چیزهایی را از دست می‌دهند که در جای دیگر نمی‌توانند به دست بیاورند.

 

من می‌دانم خیلی از افراد دوست ندارند به این موضوع اعتراف کنند که جمع کردن این حجم از میهمانان درجه یک خارجی در یک جشنواره چقدر دشوار است. برخی هم فکر می‌کنند این کار یک امر بسیار ساده است، اما به‌عنوان کسی که تجربه زیادی دارم و در جشنواره‌های مختلفی حضور داشته‌ام، باید بگویم خیلی از جشنواره‌های معتبر با یک یا دو نفر از میهمانان ما برگزار و تمام شوی آنها روی آن یک یا دو نفر متمرکز می‌شود و بقیه میهمانان‌شان از افراد درجه ۲ هستند، درحالی‌که ما امسال بیش از ۱۴ نام برجسته در جشنواره داشتیم که هر کدام از آنها برای برگزاری یک جشنواره کافی هستند.

 

شواهد تاریخی

رضا میرکریمی که کسی در زحماتی که برای این جشنواره کشیده شکی ندارد؛ کارگردانی که توانسته ارتقای ملموسی در برد و کیفیت و اعتبار بخش جهانی فیلم فجر به وجود آورد؛ درحالی می‌گوید که «خیلی از جشنواره‌های معتبر با یک یا دو نفر از میهمانان ما برگزار و تمام شوی آنها روی آن یک یا دو نفر متمرکز می‌شود و بقیه میهمانانشان از افراد درجه ۲ هستند»؛ که اتفاقا روز گذشته مجموعه‌ای از بریده روزنامه‌های مربوط به مصاحبه‌های میهمانان خارجی جشنواره جهانی تهران در‌ سال١٣٥٠ در فضای مجازی منتشر شده که حکایت از این دارد که فقط و فقط در آن دوره از فستیوال تهران -که داشت گام‌به‌گام به سمت رده الف بودن حرکت می‌کرد- بزرگان آن روزهای سینمای دنیا چون جیلو پونته کورو، روبن مامولیان، تونی کرتیس، کریستوفر لی، رنه کلر، جیمز میسون، پل وینفلید، خوان آنتونیو باردم، فرانک کاپرا، گریگوری پک، کندیس برگن، فرانچسکو روزی، مارلن ژوبر، رکس هریسون، ترور ‌هاوارد، ترنس استامپ، ایو بواسه، شارلوت رمپلینگ، رنه کلمان، میکل‌آنجلو آنتونیونی، رابرت استک، جرالدین چاپلین، کارلو پونتی، پیتر سلرز، هورست بوخهولتز، ویلیام وایلر و... در تهران حضور یافته بودند.

 

در فستیوالی که در بخش اصلی‌اش فیلم‌های بزرگی چون بری لیندون استنلی کوبریک، لنی باب فاسی، پرواز بر فراز آشیانه فاخته میلوش فورمن، تمام مردان رئیس‌جمهوری آلن جی پاکولا و... در کنار چند فیلم ایرانی با هم رقابت می‌کردند...

 

در این‌که روزگار عوض شده و جنس و وزن میهمانان این مرزوبوم نیز به واسطه این تغییرات تغییر کرده؛ حرفی نیست.درواقع کسی انتظار ندارد امروز هم لیست میهمانان جشنواره آقای میرکریمی را هفتاد- هشتاد چهره درجه یک پر کرده باشد. اما حداقل انتظاری که از کارگردانی که خود حداقل در فستیوال‌های رده بی حضور پررنگی داشته وجود دارد این است که چنین نپندارد با صرف حضور چند تدوینگر و فیلمبردار می‌توان جشنواره‌ای پروزن داشت. نه؛ متاسفانه وزن جشنواره‌ها را چهره‌ها تعیین می‌کنند و جز استون و نرو و معدودی دیگر چهره‌ای در این فستیوال حضور نداشت...

 

الیور رایگان!

بحث‌انگیزترین بخش سخنان میرکریمی جایی است که می‌گوید بیشترین خدماتی که به آقای الیور استون دادیم، این بود که ۲ بلیت هواپیمای او و همسرش را تقبل کردیم. به‌عنوان کسی که خود چندبار مرتکب ساخت فیلم شده و چندباری هم در جشنواره‌هایی حضور داشته؛ و شاهد بوده‌ام که نه‌تنها چهره‌هایی در حد الیور استون، که حتی چهره‌های رده دوم نیز برای حضور در فستیوال‌هایی غیر از کن و برلین و ونیز چه ارقامی را مطالبه می‌کنند، به جرأت می‌گویم چنین اتفاقی در فستیوالی در حد و اندازه جشنواره فجر بعید است.

 

یعنی چیزی در مایه‌های معجزه رضا میرکریمی. البته خود میرکریمی هم در ادامه صحبت‌هایش گفته که آدم‌های هم‌تراز او وقتی به جشنواره‌های منطقه‌ای می‌روند، تنها برای حضورشان ۱۰۰‌هزار دلار دستمزد می‌گیرند. در واقع منظور این دبیر پرکار جشنواره این بوده که نشان دهد توانسته جشنواره را به جایی برساند که صرف حضور در آن برای چهره‌های معترض‌ هالیوودی نیز جاذبه داشته باشد، اما این‌جاست که این پرسش پیش می‌آید که چه جاذبه‌ای؟ آیا استون نیاز به تریبونی چون جشنواره ما دارد که شعارهای ضددولتی‌اش را با جهانیان در میان گذارد؟

 

آیا این حرف‌ها را فقط در این‌جا زده؟ پس چرا هرکدام از سخنان او را که در این جشنواره می‌خوانیم و می‌شنویم، حس می‌کنیم که بارها و بارها آنها را از زبان او شنیده‌ایم؟ البته جز مورد جعفر پناهی و اصغر فرهادی را؛ چون در جشنواره‌هایی با سبقه پررنگ هنری استون جرأت چنین ابراز نظری را ندارد؛ و البته دلش هم نمی‌خواهد جزو قبیله مخالف فیلمسازان در نظر گرفته شود. از این‌روست که خیلی‌ها بر این باورند فقط و فقط برای زیرسوال‌بردن دو نام مطرح سینمای مستقل الیور استون باید سبیلش حسابی چرب شده باشد!!

 

به نفع میرکریمی

کارگردانی که عمری در جشنواره‌ها بوده و حداقل تا ١٠‌سال پیش جشنواره‌ای نبوده که بی‌حضور او برگزار شده باشد؛ با این‌که مایل به افشای نامش در این گزارش نیست، اما برای ثبت در تاریخ می‌گوید که: معمولا برای دعوت در جشنواره‌ها پولی به میهمانان داده نمی‌شود، اما برخی مواقع افراد مهمی را دعوت می‌کنند که آنها برای حضور در جشنواره مبلغی را تعیین می‌کنند. به‌عنوان مثال از آمیتا باچان برای حضور در جشنواره‌ای دعوت شد که برای حضور در آن جشنواره مبلغ پیشنهادی‌اش ١٥٠‌میلیون تومان بود، اما در مورد الیور استون نمی‌توان اظهارنظر کرد، زیرا فردی مبارز است. با توجه به حضور امیر اسفندیاری در این جشنواره به نظر نمی‌رسد الیور استون برای حضور در جشنواره مبلغی دریافت کرده باشد و تنها حضور دوستانه داشته است. همچنین باید دانست که در فستیوال‌های درجه یک چون کن و برلین برای حضور افراد هیچ مبلغی در نظر گرفته نمی‌شود.

 

یک شائبه

رسانه‌ای روز گذشته آمدن الیور استون را به ایران بی‌ارتباط با مدیران جشنواره دانست. البته در گزارشی که «شهروند» چندی پیش در این مورد تنظیم کرده بود، به نقش سازمان اوج در این دعوت اشاره شده بود؛ و حالا هم رسانه‌ای دیگر پای عماریون را وسط کشیده و با اشاره به این‌که «برگ برنده‎ جشنواره را نادر طالب‎زاده آورده و در همه جا با او بوده، در تلویزیون، مصاحبه‎ها و حتی موزه‎ عبرت(!) با او به لهجه‎ آمریکایی بگو و بخند کرده و میرکریمی هم‌ هاج‌وواج مانده و احساس کرده مرد شماره‎ ۲ است، شاید زمانی که امیر اسفندیاری هم در سمت دیگر استون ‎ایستاده و با تسلط نسبی‎اش به زبان، بگو بخند می‎کرده» رضا میرکریمی را در اصل نفر سوم جشنواره معرفی کرده بود. موضوعی که ناراحتی میرکریمی را موجب شده است.

بگذریم. این رشته سر دراز دارد...

 

امین فرج‌پور

 

 

shahrvand-newspaper.ir
  • 9
  • 2
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش