دوشنبه ۰۱ مرداد ۱۴۰۳
۱۲:۲۳ - ۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۰۲۰۷۸۱۰
فستیوال ها و جشنواره های هنری

تندیس‌های بی‌رنگ جشنواره‌های داخلی

طاهر شیخ‌الحکمایی,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,جشنواره

این روزها تب جایزه کن در بین اهالی سینما بالا رفته است و همه برای دانستن نام برنده نخل طلا روزشماری می‌کردند. حالا برندگان این فستیوال با جوایزشان به دوربین‌های عکاسان لبخند زده‌اند و آن را به خانه برده‌اند. اگر کسی هم از اخباراین روزهای سینما دور باشد، با دیدن این عکس‌ها و دیدن نشان «نخل‌»، متوجه خواهد شد که عکس‌ها مربوط به جشنواره کن هستند، به عبارت دیگر تندیس این جشنواره به نوعی شناسنامه و معرف این جشنواره است. بسیاری از بی‌ینال‌ها و جشنواره‌ها با طراحی تندیس‌های منحصربه‌فرد در تلاش برای رسیدن به همین هدف هستند. در کشور ما چقدر تندیس‌ها، تداعی‌کننده جشنواره‌ها هستند؟

 

چقدر اصول زیبایی‌شناسی در این خصوص رعایت می‌شود؟ با طاهر شیخ‌الحکمایی، طراح و مجسمه‌ساز که طراح و سازنده بسیاری از تندیس‌های شناخته شده مثل پروانه زرین یادبود هفتمین جشنواره بین‌المللی فیلم‌های کودکان و نوجوانان، ساخت تندیس مطلای تئاتر جشنواره فجر از یازدهمین دوره تا هفدهمین دوره، طراحی و ساخت تندیس قلم‌موی زرین ویژه دو سالانه نقاشی، طراحی و ساخت تندیس دو سالانه عکاسی و ... را در کارنامه خود دارد، درباره وضعیت تندیس‌های جشنواره‌های ایرانی گفت‌وگو کردیم که مشروح آن را در ادامه می‌خوانید.

 

بعد از انقلاب جشنواره‌های متعددی در کشور برگزار شد، اما تا چندین سال تنها تندیس موجود، تندیس سیمرغ برای جشنواره فیلم بود. کم‌کم جشنواره‌ها و بی‌ینال‌ها به فکر ساخت تندیس افتادند و امروز می‌بینیم که برای هر فستیوال و رویدادی یک تندیس طراحی می‌شود. این تندیس‌ها باید چه ویژگی‌هایی داشته باشند تا معرف خوبی برای جشنواره یا رویداد مورد نظر باشند؟

 

برای طراحی تندیس‌های مختلف باید به موارد متفاوتی توجه شود، مواردی مثل موقعیت مکانی و محل برگزاری جشنواره، موضوع برگزاری جشنواره و حوزه فعالیت آن. همچنین گاهی می‌توان برای موضوعی شناسنامه تهیه کرد و همان طور که افراد با نام‌شان شناخته می‌شوند، جشنواره‌ها هم با تندیس‌هایشان شناخته شوند. بنابراین می‌توانیم این نشانه سازی را در خصوص تندیس‌ها انجام دهیم. گاهی هم طراحی تندیس موضوعی است به این معنا که در طراحی تلاش می‌شود تا موضوع و حوزه فعالیت جشنواره در تندیس مشخص باشد.

 

زمانی که به مرحله ساخت تندیس می‌رسیم مجسمه‌ساز و تندیس‌ساز باید توجه کند که طرح از حالت گرافیک خارج شده و تبدیل به حجم می‌شود. در بسیاری از موارد دیده می‌شود که برای ساخت تندیس، آرم یا لوگوی جشنواره را روی چوب یا پلکسی می‌گذارند و به قطر یک سانتی‌متر دور آن را می‌برند و روی پایه می‌گذارند. در حالی که تندیس می‌تواند کاملا متفاوت با این امر باشد. تندیس چون در فضای سه بعدی به نمایش در می‌آید باید به سطوح جانبی آن هم توجه شود.

 

هر تندیس بیانگر موضوعی خاص است و طراحی متفاوتی دارد، این موضوع را در تندیس‌های طراحی‌شده توسط شما هم می‌بینیم. ایده و جرقه اصلی طراحی این تندیس‌ها از کجا آغاز می‌شود؟

گاهی ایده از موضوعی که برایش طراحی‌ می‌کنیم آغاز می‌شود. به طور مثال اگر به تندیس یازدهمین دوره جشنواره تئاتر فجر یا تندیس جشنواره فیلم جوان و نوجوان یا تندیس جشنواره موسیقی مثل چنگ زرین و ... نگاه کنیم و آنها را کنار هم بگذاریم، خواهیم دید که تفاوت‌های بسیاری دارند، ضمن آن که وجه اشتراکی هم دارند، چون همگی توسط یک نفر طراحی و ساخته شده‌اند.

 

اما بخشی از اینکه ذهن طراح چگونه با این تندیس‌ها ارتباط برقرار کرده است به موقعیت زمانی، مکانی و موضوعی جشنواره مدنظر برمی‌گردد. گاهی هم یک نفر وارد آتلیه می‌شود و به مجموعه کارهای طراحی شده یا به طور حجمی ساخته شده نگاه می‌کند و می‌گوید فلان طرح را برای موضوع مدنظرم می‌خواهم. ما هم با کمی اصلاح می‌توانیم با نشانه‌سازی به جامعه به عنوان تندیس یک جشنواره معرفی کنیم.

 

یکی از مهم‌ترین نکات در ساخت تندیس‌ها، انتخاب متریال است. آیا این گزاره درست است که انتخاب جنس تندیس تکمیل‌کننده ایده سازنده و طراح در بیان مفهوم مورد نظرش است؟

مواد و مصالح طبیعتا می‌توانند مقداری ارزش افزوده به اثر بدهد. به طور مثال اگر یک موضوع واحد را با چند نوع مصالح مختلف بسازید، به عنوان مثال یک انگشتر را یکبار با چوب، یکبار طلا، یک بار نقره بخرید و این انگشترها کاملا شبیه هم باشند و تنها از مواد مختلفی ساخته شده باشند، به نظر می‌رسد در انگشتری که با طلا ساخته شده است، هم ارزش جوهری ماده بیشتری دارد و هم اینکه جذابیت بیشتری به نسبت چوب یا آهن یا هر ماده دیگری دارد. بنابراین این ارزش جوهری مواد می‌تواند به موضوع کمک کند. البته ممکن است سلیقه فردی نقره را بیشتر بپسندد ولی در مجموع آنکه با طلا ساخته شده با ارزش‌تر است. البته اگر تندیسی تنها با یک متریال ساخته شود به نوبه خودش کاملا با ارزش است. 

 

در خصوص سیمرغ، بلورین بودن آن مورد تاکید بوده است، از این جهت آیا مواد و مصالح می‌توانند تکمیل‌کننده یک ایده باشند؟

در برخی مفاهیم فرهنگی‌مان در حوزه هنر و ادبیات، شفاف بودن و عبور نور و ... می‌تواند به مفهوم فرهنگی و بخش عرفانی ماجرا کمک کند. در خصوص سیمرغ به دلیل فرهنگی و عرفانی بودن آن در فرهنگ ما، مواد و مصالحی مثل آینه و شیشه که رهایی و نور را تداعی می‌کند، می‌تواند تکمیل‌کننده مفهوم مورد نظر باشد و بنابراین در ساخت تندیس مورد توجه قرار می‌گیرد.

 

در طراحی و ساخت تندیس‌ها از موارد مختلفی کمک گرفته می‌شود، گاهی لوگو مورد توجه قرار می‌گیرد و گاهی تلاش می‌شود تا مفهومی بیان شود. اما زیبایی‌شناسی در این میان چه جایگاهی دارد؟

از نظر من طراحی لوگو و تندیس کاملا باید با هم متفاوت باشند. چون طراح آرم دوبعدی فکر می‌کند ولی تندیس‌ساز باید به تمام جوانب نگاه کند چون تندیس از چند جهت دیده می‌شود، بنابراین باید ارزش‌های زیبایی را داشته باشد و باید به آن توجه کرد تا مورد اقبال بیشتری قرار بگیرد.

 

در حال حاضر تندیس‌های بسیاری در جشنواره‌ها و بی‌ینال‌های داخلی اهدا می‌شود. ارزیابی شما در مورد این تندیس‌ها چیست؟

من معتقدم همان‌طور که مهم است لوگو و نشانه یک جشنواره، مکان فرهنگی، وزارتخانه و ... باید با کیفیت طراحی شود، طراحی و ساخت تندیس هم حائز اهمیت است. همان‌طور که ما دوست داریم لوگو و آرم‌مان توسط اساتید برجسته مثل استاد ممیز، استاد شیوا و اساتید دیگر طراحی شود، طبیعتا در رشته‌های دیگر هم صاحب امضا بودن اهمیت بسیار زیادی دارد. می‌شود به سادگی به یک مهرساز سفارش ساخت یک تندیس را داد، حتی می‌توان به سادگی کپی کرد اما این کپی‌کاری‌ها هیچ ارزشی ندارد.

 

مثل این است که کسی را پیدا کنیم که صدایی شبیه استاد شجریان داشته باشد و بخواهیم او را جایگزین شجریان کنیم. این هیچ ارزشی ندارد. امضا خیلی مهم است، اثر هنرمند بسیار مهم است. حتی اگر قرار است تندیس تکرار شود و به چندین هنرمند در چندین دوره اعطا شود، بهتر است امضای هنرمند پای آن تندیس باشد، نه اینکه کپی شده باشد. در پامنار این کپی‌کاری‌ها پر است. با پلکسی کاری را برش می‌زنند بدون اینکه هیچ ارزشی داشته باشد. چون نه امضایی دارد نه هنرمندی آن را طراحی کرده و نه به جهات مختلف آن توجه شده است. فقط چون باید تندیس داده شود، تندیسی را می‌سازند و به برندگان می‌دهند.

 

در خیلی از موارد دیده‌ام که مسائلی که باید، رعایت نمی‌شوند. من معتقدم اگر قرار است تندیسی را به یک برگزیده صنوف هنری بدهیم، حتما باید دارای ارزش هنری باشد و صاحب امضا باشد و توسط کسی که در این زمینه فعالیت داشته، ساخته شده باشد. در مورد تکرار این تندیس‌ها هم معتقدم این کار نباید توسط افراد معمولی انجام شود، چون کیفیت آثار پایین می‌آید و ارزش خود را از دست می‌دهد.

 

مورد بعدی این است که با عوض شدن دبیر جشنواره‌ها، تندیس‌ها عوض می‌شود، یعنی سلیقه فردی جایگزین می‌شود در حالی که نباید چنین شود. وقتی یک شناسنامه برای یک جشنواره انتخاب می‌شود قاعده این است که تندیس هم در صورت انتخاب اصولی و درست، تکرار شود. اگر شما پروانه زرین امروز را با پروانه زرین اولیه مقایسه کنید شاهد تفاوت فاحش آنها خواهید بود چون ساخت دوباره آن به دست افراد غیرحرفه‌ای افتاده و از حال و هوای اولیه خارج شده است.

 

در جشنواره‌های معتبر خارجی، تندیس آن جشنواره یادآور آن رویداد است. به طور مثال هرجا تندیس اسکار دیده شود، بلافاصله بدون فکر جایزه آکادمی فیلم آمریکا در ذهن نقش می‌بندد. چرا در کشور ما تندیس‌ها چنین نیستند؟

در صورت ریشه‌یابی خواهیم دید که خارجی‌ها در طول سال‌های زیاد روی تندیس مانور دادند و تبلیغ کردند و آن را در جاهای مختلف چاپ کرده‌اند در حالی که ما اصلا چنین کارهایی نمی‌کنیم. حتی گاهی دیده شده وقتی هنرمند در یکی از عرصه‌های هنری جایزه‌ای می‌گیرد، فیلم‌بردار توجه نمی‌کند تندیس را از نزدیک نشان دهد و از دور تنها هاله‌ای از این تندیس دیده می‌شود. در صورتی که باید روی این تندیس‌ها کار شود، تبلیغ شود و عکس آن روی پوسترها و کارت‌پستال‌ها چاپ شود.

 

بنابراین باید تلاش کرد تا چیزی مانا و ماندگار شود. من کمتر چنین چیزی دیده‌‌ام. گاهی حتی بی‌ینالی برگزار شده، کتابش چاپ شده اما عکس تندیس در کتاب نیست. این جای سوال است. این اتفاق گاهی از روی ناآگاهی است و گاهی هم مغرضانه به نظر می‌رسد. می‌شود برای شناخته شدن هر کدام از تندیس‌ها درباره آنها در رسانه‌ها گزارش تهیه شود. من در حدود ۳۷ سالی که در این حوزه فعالیت می‌کنم این اولین باری است که با من در این مورد صحبت شده است.

 

من بیشتر از ۵۰ تندیس ساخته‌ام، خواهش من از مدیران و دبیران جشنواره‌های هنری این است که به مواردی مثل انتخاب صحیح لوگو توجه کنند و لوگوهای آنها را هنرمندانی طراحی کنند که صاحب امضا هستند و دیگر آن را تغییر ندهند و اگر می‌خواهند تغییر دهند با نگاه دوباره هنرمند این اقدام را انجام دهند و اگر دسترسی به هنرمند مقدور نبود از هنرمندان صاحب سبک دیگر در این امر استفاده کنند تا ارزش اثر حفظ شود.

 

فاطمه امین‌الرعایا

 

 

ebtekarnews.com
  • 19
  • 5
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

یاشار سلطانیبیوگرافی یاشار سلطانی

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

زندگینامه امامزاده صالح

باورها و اعتقادات مذهبی، نقشی پررنگ در شکل گیری فرهنگ و هویت ایرانیان داشته است. احترام به سادات و نوادگان پیامبر اکرم (ص) از جمله این باورهاست. از این رو، در طول تاریخ ایران، امامزادگان همواره به عنوان واسطه های فیض الهی و امامان معصوم (ع) مورد توجه مردم قرار داشته اند. آرامگاه این بزرگواران، به اماکن زیارتی تبدیل شده و مردم برای طلب حاجت، شفا و دفع بلا به آنها توسل می جویند.

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
آپولو سایوز ماموریت آپولو سایوز؛ دست دادن در فضا

ایده همکاری فضایی میان آمریکا و شوروی، در بحبوحه رقابت های فضایی دهه ۱۹۶۰ مطرح شد. در آن دوران، هر دو ابرقدرت در تلاش بودند تا به دستاوردهای فضایی بیشتری دست یابند. آمریکا با برنامه فضایی آپولو، به دنبال فرود انسان بر کره ماه بود و شوروی نیز برنامه فضایی سایوز را برای ارسال فضانورد به مدار زمین دنبال می کرد. با وجود رقابت های موجود، هر دو کشور به این نتیجه رسیدند که برقراری همکاری در برخی از زمینه های فضایی می تواند برایشان مفید باشد. ایمنی فضانوردان، یکی از دغدغه های اصلی به شمار می رفت. در صورت بروز مشکل برای فضاپیمای یکی از کشورها در فضا، امکان نجات فضانوردان توسط کشور دیگر وجود نداشت.

مذاکرات برای انجام ماموریت مشترک آپولو سایوز، از سال ۱۹۷۰ آغاز شد. این مذاکرات با پیچیدگی های سیاسی و فنی همراه بود. مهندسان هر دو کشور می بایست بر روی سیستم های اتصال فضاپیماها و فرآیندهای اضطراری به توافق می رسیدند. موفقیت ماموریت آپولو سایوز، نیازمند هماهنگی و همکاری نزدیک میان تیم های مهندسی و فضانوردان آمریکا و شوروی بود. فضانوردان هر دو کشور می بایست زبان یکدیگر را فرا می گرفتند و با سیستم های فضاپیمای طرف مقابل آشنا می شدند.

فضاپیماهای آپولو و سایوز

ماموریت آپولو سایوز، از دو فضاپیمای کاملا متفاوت تشکیل شده بود:

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

چکیده بیوگرافی نیلوفر اردلان

نام کامل: نیلوفر اردلان

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ

نام کامل: حمیدرضا آذرنگ

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش