پنجشنبه ۰۱ آذر ۱۴۰۳
۱۴:۱۹ - ۲۵ اسفند ۱۴۰۰ کد خبر: ۱۴۰۰۱۲۲۴۱۵
شبکه نمایش خانگی

رئیس پیشین ساترا: استعلام عادل فردوسی پور مثبت نبود❗️

رئیس پیشین ساترا, استعلام عادل فردوسی پور
رئیس پیشین ساترا با تاکید بر این که این سازمان هیچ ورودی به صلاحیت افراد ندارد گفت: من یادم نمی آید که فلان مجری بخواهد برنامه اجرا کند و ساترا مخالف باشد. هر رسانه باید یک سری استعلام‌های اولیه را ارایه دهد که درباره آقای فردوسی پور استعلام مثبتی برای ما نیامد.

به گزارش ایرنا، در آخرین روز بهمن ماه رئیس صداوسیما در حکمی سعید مقیسه را به سمت معاون رئیس صداوسیما و رئیس سازمان تنظیم مقررات صوت و تصویر فراگیر در فضای مجازی (ساترا) منصوب کرد و بدین ترتیب دوران ریاست سیدصادق امامیان در ساترا پایان یافت. سیدصادق امامیان پیش از سعید مقیسه به مدت دو سال و چند ماه فعالیت، سکان هدایت این سازمان پرحاشیه را در دست داشت.

امامیان در گفت‌و گو با ایرنا تلخی‌ها و شیرینی‌های چند سال مدیریتش را ورق زد. او از دستاوردها و ناکامی‌هایش  گفت و آرزوهایی که در این مدت زمان کوتاه برآورده نشد. او معتقد است مجلس باید قانون ساترا را تکمیل کند. درباره اختلاف بین صداوسیما و رسانه‌های خصوصی تاکید کرد که دعوای کلان و جهانی رسانه‌ای را نباید به دعوای داخلی تقلیل بدهیم. یک طرف این دعوا دنیایی با سردمداری هالیوود و سیلیکون‌ولی آمریکا نشسته‌است و یک طرفش هم بقیه دنیاست.درباره ممنوعیت ورود برخی مجریان به شبکه نمایش خانگی گفت هیچ جا من یادم نمی‌آید که فلان مجری بخواهد برنامه اجرا کند و ساترا مخالف باشد.در یک گپ مفصل با رئیس پیشین ساترا درباره همه چیز صحبت کردیم. از ناقص ماندن سریال قبله عالم تا دعوای سیاسی سازمان صداوسیما و دولت قبل. مشروح این گفت‌وگو در سه بخش تقدیم مخاطبان می‌شود. بخش دوم آن پیش روی شماست.​

دعوا را بین صداوسیما و رسانه‌های خصوصی نمی‌بینم

هر مخاطبی در طول سال چند سریال انگشت شمار ایرانی می‌بیند. وقتی همه شان را از شبکه نمایش خانگی انتخاب کند، مخاطب تلویزیون با افت مواجه می شود. منظور از رقابت منزوی شدن تلویزیون است. الان شاهدیم که در رسانه‌های ما بیشتردرباره سریال‌های شبکه نمایش خانگی صحبت می‌شود تا تلویزیون. شما این رقابت را احساس نمی‌کنید؟

شما خیلی مصداق خاصی از رقابت را انتخاب کردید. حوزه رسانه خیلی متنوع‌تر و پیچیده‌تر از چند سریال است. اگر سریال‌های تلویزیون در زمان‌هایی دیده نشوند، من مقصرش را شبکه نمایش خانگی نمی‌دانم. حتما بخشی از تقصیر متوجه ضعف  سریال سازی در تلویزیون در آن مقطع خاص خواهد بود. از آن طرف شما رسانه ها چون غالبا در تهران هستید فکر می کنید همه ایران دارد نمایش خانگی تماشا می کند. شما در آمارهای دیده شدن نمایش خانگی رسانه زده هستید. درحالی‌که تعداد دیده شدن سریال‌های نمایش خانگی هنوز هم قابل‌مقایسه با تلویزیون نیست. حتما افولی در تلویزیون به صورت عمومی داشته‌ایم. ولی همین الان وقتی سریالی در تلویزیون به حد مخاطب خود می‌رسد، هیچ‌کس نمی‌تواند با آن رقابت کند.

تلویزیون هم فقط در سریال خلاصه نمی‌شود. دعوای دو رسانه ملی و بخش خصوصی را نباید به سریال تقلیل بدهیم.  مرجعیت رسانه‌ای رسانه ملی با ترکیبی از محتواهای خبری و نمایشی و مستند و تلویزیونی، به هیچ‌وجه با چند سریال تهدید نمی‌شود. الان دعوای جامعه ما بر سر سریال‌های تلویزیون و نمایش خانگی نیست.

الان حتی در کشورهای انگلیسی‌زبان می‌گویند لهجه‌های ما دارد از بین می‌رود و مصرف جوانان ما به سمت سریال‌های آمریکایی دارد می‌رود. چالش اصلی درواقع این است. دعوای کلان و بین‌المللی رسانه‌ای را نباید تقلیل بدهیم. یک طرف این دعوا دنیایی با سردمداری غول‌های فناوری و سریال‌سازی آمریکا نشسته‌است و یک طرفش هم بقیه دنیاست. من دعوا را بین صداوسیما و رسانه‌های خصوصی نمی‌بینم. ما و حتی خیلی دیگر از کشورها در یک جبهه هستیم. جبهه مقابل این‌قدر قوی است که ما در یک جبهه هستیم. نباید نوک بینی خود را ببینیم. مصرف رسانه ای جوانان ما و کل دنیا به طرز عجیبی دارد تعادلش به سمت مصرف رسانه های غربی  و حتی محتواهای غربی بر بستر رسانه‌های ایرانی می‌رود.

شما به عنوان یک خبرگزاری می توانید با دیگر خبرگزاری‌های داخلی رقابت داشته باشید. ولی دست آخر یک دعوای جهانی وجود دارد. اگر ما همه توان‌مان را روی هم بریزیم، در برابر سیل خبری که دارد می آید سهم کمی داریم.

ساترا جلوی مجریان را نگرفت

تعدادی از مجریان مثل رامبد جوان، احسان علیخانی و فردوسی پور می‌خواستند در شبکه نمایش خانگی اجرا داشته باشند که گفته شد ساترا و صداوسیما جلوی شان را گرفته است. مثلا یکی از موارد درباره عادل فردوسی پور است.

حتما ما جلویش را نگرفتیم.  اساسا سایر بخش‌های صداوسیما قصد و مکانیزمی نداشتند که نظرشان را به ساترا  تحمیل کنند. هر رسانه باید در یک فرایند قانونی برای فعالیتش و محتواهای مورد نظر یک سری استعلام‌های اولیه ارایه دهد. درباره آقای فردوسی پور آن مدارک لازم تهیه نشد. ساترا هم نه امکان و نه ابزار ورود و اطلاع از جزییات و سازوکار استعلامات سایر دستگاهها را ندارد. البته اگر از من به عنوان یک کارشناس که دیگر در ساترا نیستم بپرسید، می گویم بردن چهره های رسانه ای از یک رسانه به رسانه دیگر باید تابع قوانین مالکیت فکری قرار بگیرد. این نظام حقوقی وقتی این افراد از پول بیت المال و اموال عمومی استفاده می‌کنند باید قوی تر هم باشد. سازمان صداوسیما برای دفاع از مالکیت خودش آماده نبود و هنوز هم آماده نیست. صداوسیما چهره‌هایی را می سازد؛ ولی نمی تواند از این سرمایه‌های عمومی محافظت کند. این قاعده البته مختص سازمان نیست. از این به بعد شاهد این نوع مناقشات بین جرعه‌ها و سرمایه‌های رسانه‌های خصوصی هم خواهیم بود.

 ساترا اجازه ورود نداشت

اگر عادل فردوسی پور منعی نداشت در ساترا اجازه ورود داشت؟

 ساترا اجازه ورود نداشت. زمانی ساترا اجازه ورود دارد که محمل قانونی داشته باشد. اگر  امثال ایشان در یک روال حقوقی به رسانه دیگری بیایند، بدون این که حقی از رسانه ملی پایمال شود اقدام مثبتی است. تضمین امنیت سرمایه‌گذاری و مالکیت در رسانه‌ها یکی از اهداف ساتراست. این صنعت زمانی شکل می گیرد که نظام حقوقی‌اش بتواند از حقوق پدیدآورندگان آثار حمایت کند. ما الان از نعمت برق استفاده می کنیم. اگر بفهمیم که برق این اتاق دزدی است و از برق عمومی دزدیده است دیگر خوشحال نمی‌شویم. اگر این طوری باشد صنعت برق کشور ورشکست می شود.

رئیس پیشین ساترا, استعلام عادل فردوسی پور

اگر فردی بخواهد توانایی‌هایش را در رسانه بخش خصوصی نشان دهد، چطور؟

در مثل مناقشه نیست و البته مثال‌ها هم گویای پیچیدگی‌های دنیای واقعی نیستند. اما ممکن است شرکت برق بگوید من به این ناحیه که غیرقانونی ساخته شده نمی خواهم برق بدهم و شما هم ممکن است این استدلال را  برای توسعه بلندمدت کشور مسموع و مقبول بدانید. در هرحال نکات من لزوما ناظر به فرد خاصی نبود، چون تکرار می‌کنم اساسا  ساترا از علت عدم دریافت استعلام‌ها و مدارک لازم اطلاع و مداخله‌ای ندارد.​

تقاضایی نیامد که کسی رد کند

*درباره احسان علیخانی و رامبد جوان چطور؟

ساترا هیچ ورودی به صلاحیت افراد ندارد و تنها اجازه تنظیم‌گری محتوایی و رسانه‌ای دارد. استعلامات کار ما نیست. هیچ جا من یادم نمی آید که فلان مجری بخواهد برنامه اجرا کند و ساترا مخالف باشد. من حتی یادم نمی آید درباره این افراد استعلام منفی هم آمده باشد. درباره آقای فردوسی پور استعلام مثبتی برای ما نیامد. ولی درباره این دو نفر دیگر حتی تقاضایی هم نیامد که کسی رد کند. درباره آقای فردوسی پور تقاضایی آمد که به علت نقص مدارک در شورا طرح نشد.

دوست داشتم ساترا از روی صندلی اش بلند شود

*مسئولیت شما در ساترا به پایان رسیده است. این سازمان را در چه شرایطی به مدیر بعدی تحویل می‌دهید؟

ساترا را در شرایطی تحویل می دهیم که چیزی بیش از یک ساختار و در واقع یک «نهاد» بمعنای سیاستگذارانه ایجاد شده است. این نهاد شامل ساختار، مقررات، سنت‌ها و دانش و مفاهیم مرتبط خود در حوزه داخل کشور تشکیل، نهادینه و عملیاتی شده است. من دوست داشتم ساترا به سمت پاسخگویی و شفافیت پیش برود. ساترا نسبت به اتفاقات بی تفاوت نبود. سایت فعالی داشت. شخص بنده نامه های متعددی به مراجع مختلف می فرستادم و توضیح می دادم به چه علت دارم چه کار می کنم. ساترا روابط عمومی فعالی داشت و با رسانه ها حرف می زد. از ابزار رسانه‌های اجتماعی هم بخوبی استفاده می‌کرد. برخلاف سنت مالوف بخش حاکمیتی و دولتی ما که یاد گرفته اصلا نیازی به پاسخگویی ندارد. مگر فشار خیلی سنگین باشد.

شاخص جوانگرایی و تحول سازمانی هم برای ما مهم بود. من سازمانی ایجاد کردم که اکثر مدیرانش جوان بودند و فضای دیجیتال را می شناختند. جوانان عملگرایی را وارد ساترا کردیم که مجموعا پاسخ مثبتی دادند.

رئیس پیشین ساترا, استعلام عادل فردوسی پور

من دوست داشتم ساترا یک مقداری از روی صندلی اش بلند شود. حوزه رسانه های دیجیتال و مدرن با بقیه بخش های کشورارتباط دارد. ساترا به صورت دست و دلبازانه ای صندلی هایی برای نمایندگی بقیه بخش های کشور فراهم کرد. ساترا اولین کسی بود که دستش را به سمت وزارت ارشاد و ارتباطات و قوه قضاییه و مجلس دراز کرد و خواست با آنجا کار کند. در دولت قبل بنده تک تک معاونان وزرا را به دفترم دعوت کردم و با همه این ها پیش نویس  تفاهمنامه نوشتم. زمانی که می خواستند امضا کنند دولت و وزرای مربوطه این افراد را منع می کرد. نگاه های بخشی و سیاست زده مانع توسعه همکاری در حد علاقه مندی ما شد. در دولت جدید موفقیت های ما در این زمینه بیشتر بود. با وزیر ارتباطات و وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامیّ ارتباطات خوبی برقرار کردیم. به مصداق ذکر مصادیق موفق، تاکید می‌کنم که بهترین همکاری را ما البته با قوه قضاییه بویژه دادستانی کل کشور داشتیم. اجازه بدید از همین فرصت جهت تشکر از این همکاریهایی که با استانداردهای بخشی‌نگری در کشور ما بسیار مترقی و همراهانه محسوب می‌شدند، استفاده کنم.

ساترا مردم را فقط اهرم فشار نمی‌دید. ابزار اجرای وظیفه اش می دید. ما معاونت کاربران ایجاد کردیم و تنها وظیفه آن ارتباط با بدنه جامعه است. این رویکرد اجتماعی ساترا شاخص چهارمی است که من می خواهم رویش تاکید جدی داشته باشم.

فهم ماهیت بازاری و خصوصی شده حوزه رسانه شاخص دیگر بود. من همیشه تاکید می کردم که ما با یک بازار طرف حساب هستیم و حتما باید بتوانیم پایداری و ادامه این بازار را تضمین کنیم. مقررات ما اگر منافع بخش خصوصی را به ضرر بیاندازد، حتما اشتباه است. در عین حال نباید اجازه بدهیم بخش خصوصی کلاه سر کاربران بگذارد و از تبلیغات دروغین پول دربیاورد. تمام بسته مقررات اقتصادی ما یک نوآوری است. ما گفتیم ابعاد اقتصادی رسانه را نباید نادیده گرفت.

شاخص بین المللی بودن برای ما مهم بود. ما مرزی نداریم که خارجی ها نتوانند در رسانه دخالت کنند. مرزی برای  اثرگذاری بین المللی ما هم وجود نداشت. سعی کردیم خودمان را با دانش و ادبیات و چالش های بین المللی آشنا کنیم. ساترا به نسبت اندازه ای که داشت «ترین سازمان کشور در عرصه بین الملل بود. تعداد سخنرانی های نمایندگان ساترا در کنفرانس های بین المللی و میزان شناخته شدگی ساترا در یک و نیم سال عمر خودش حتما بی نظیر است.

ساترا داده محوری را در پیش گرفت ولی در این زمینه خیلی موفق نبود. ما به جای این که یک اصول ثابتی داشته باشیم باید نوع نگاه مان مبتنی بر داده ها باشد و  عملگرایانه و بدون پیش ذهنیت بر اساس داده ها تصمیم بگیریم. مثلا وقتی ما متوجه می شویم سبد مصرف جوانان ما به سمت رسانه های غیرایرانی رفته، حتما درگیر شدن در دعوای دو سریال شبکه نمایش خانگی دعوای انحرافی است. من اگر در این دعوا گیر افتادم، زمین بازی را اشتباه گرفتم. واقعیت های صحنه چیز دیگری نشان می دهد.

رئیس پیشین ساترا, استعلام عادل فردوسی پور

سختی کار تنظیم گر این است که وسط یک بازی ایستاده که خودش یا واقعا منافعی ندارد یا نباید داشته باشد. نقش تنظیم گر نقش «واسطه‌گری و همراستا سازی» است. عموم جامعه یک سری منافع دارند. مردم نگران محتواو مسائل فرهنگی و هویت اجتماعی هستند.  از طرف دیگر بخش خصوصی نگران سرمایه گذاری و امنیت شغلی اش است. تنظیم گری زمانی معنا دارد که بتواند واسطه گری خوبی بین دو طرف داشته باشد و بین نیازهای عمومی جامعه و نیازهای کسب و کار خصوصی ارتباط برقرار کند.  

  • 18
  • 2
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش