عصر خبر نوشت: در نشست اینستاگرامی«ساترا و حکمرانی فرهنگی» که در لایو اینستاگرام توسط مصطفی وثوقکیا، دبیر فرهنگی روزنامه ایران برگزار شد، محمدصادق علیزاده (روزنامهنگار فرهنگ)، محسن کشوری(پژوهشگر سیاستگذاری فضای مجازی)، محمد رستمپور(مدیر کل پژوهشهای خبرگزاری جمهوری اسلامی) و فاطمه ترکاشوند(خبرنگار) حضور پیدا کردند.
قانونی نبودن نگاه و جایگاه ساترا برای قانونگذرای در خصوص وی او دیها، بسته بودن فضای تعامل و نادیده گرفتن پلتفرمها در تصمیمگیریها از جمله مواردی بودند که در این نشست به آنها پرداخته شد.
وثوقکیا در ابتدا با اشاره به جلسه محمد هاشمی و نماینده ساترا بیان کرد: «آنجا دوستان و بازیگران اصلی حوزه وی او دیها مسئله قانونی نداشتند و بحث این بود که ساترا چه رفتاری می کند که شبهه رقیب بودن را از خودش دور کند.»
با حرف درمانی و دستور کار پیش نمیرود
او در ادامه به جلسه قائمی نسب هم اشاره کرد و گفت: «در این جلسه بحث رفتار ساترا و قانونی که در این فضا در حال اجراست مطرح بود. نکتهای که عنوان شده بود این است که ساترا بیشتر مشغول توضیح آن است که ما در این عرصه رقیب نیستیم اما این توضیح باید با اقدامات قانع کننده و لحنی همراه باشد که بازیگر صوت و تصویر فراگیر با آن همراهی کند.»
دبیر فرهنگی روزنامه ایران تأکید کرد: «با حرف درمانی که نمی شود خیلی در این فضا پیش رفت و لازم است که با پیش رفتن اتفاقات تعامل جدی تری اتفاق بیفتد. در فضایی که صدا و سیما سریال و سرگرمی کمی دارد و آن فضای اصلی سریال برای سرگرمی از سوی نمایش خانگی تأمین میشود، این بازیگران اصلی هستند که با در نظر گرفتن جوانب باید وارد تعامل شوند چرا که هیچ کاری دستوی پیش نمی رود.»
روزگار افول تلویزیون
رستم پور هم با بیان عواقب اینکه اگر شبکه نمایش خانگی را با سیاستگذاری قلدرمابانه و لجبازانه از خودت محروم کنی و جلوی دوربین و عینک خودت آلودگی ایجاد کنی؛ گفت: «در چنین شرایطی دیگر نمیتوانید آن قشر خاکستری که در جامعه حضور موثر دارند را رصد و پایش کنید. سیاستگذاری غلط قشر خاکستری را از نگاه شما دور میکند و باعث میشود آنها جایی یروند که حاکمیت رصد و پایش نداشته باشد.»
محسن کشوری هم با اشاره به تیتر مطلبی که در آن گفته شد بود هر کس از نمایش خانگی حمایت کند، جزو سپاه ابابیل است، در ابتدا با خنده گفت: «فکر کنم کعبهشان جعلی بوده چون هیچ ابابیلی در این مدت هنوز نیامده! »
کشوری در بخشی از صحبتهایش به تلاش تلویزیون از سال ۸۹ به بعد برای بستن هر قالبی که مشابه این فضاست، اشاره کرد و گفت: «آنها میگفتند تلویزیون به هر نحو و شکلی برای ماست و آنقدر این جریان را دنبال کردند که فهمیدند بستن همه این قالبها در توانشان نیست و گفتند پس حاکم و رگولاتور میشویم. از زمان آقای سرافراز دیدگاهی که میگفت ما باید متولی انحصاری باشیم به این تغییر کرد که ما به آنها مجوز داده و نظارت میکنیم.»
او یادآوری کرد که قانونی در رابطه با حکمرانی صدا و سیما برای اعطای مجوز به همه نه در قانون اساسی و نه در تفسیری که به قانون شورای نگهبان اطلاق میشود، وجود ندارد و نکته همان خشت اول است که بر مبنای آن اول انقلاب ذهنیتی ایجاد شده که انحصار باید در اختیار حاکمیت و صدا و سیما باشد
کشوری با اشاره به رویکرد ساترا و صدا و سیما در این مسیر بیان کرد: «اشکال کار این است که ساترا ۸ سال است مثل علامت میتی کمان دنبال پیدا کردن قانونی است که آن را به همه نشان دهد و بگوید من متولی همه هستم. اما چرا در این سالها هیچ قانونی به مجلس ارائه نشده؟ بخشی از آن به این خاطر است که ساترا نمیخواهد جزئیات ساز و کارش مشخص شود. چیزی که آنها انتظار دارند این است که هر آنچه در حوزه صوت و تصویر فراگیر وجود دارد، تحت نظرشان باشد و هر جریان فراگیری به جز پرده سینما را در این زمره قرار میدهند.»
از حکمرانی بدون قانون تا هزینه کردن نابجا از رهبری
علیزاده هم با بیان نقصی که به واسطه نبود قانون در صدا و سیما وجود دارد، گفت: «پیشبینی من این است که اگر صدا و سیما با همین دستفرمان ادامه دهد و به جای ارائه قوانین از طریق مجلس از طریق شورای عالی انقلاب فرهنگی این نظارت اتفاق بیفتد، شاهد روند خوبی نخواهیم بود. مثل قصه ای که در حوزه نشر رخ داد؛ کلیت قصه مصوبه شورای انقلاب فرهنگی است اما در مجلس مستمسک قانونی ندارد و اگر پس فردا آقایان تنها به مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی بسنده کنند، دیگر وجاهت اجرایی قانون تنظیمگری را هم ندارند.»
علیزاده معتقد است که دو رویکرد وجود دارد، یکی آنکه از اعطای چنین حقی به صدا و سیما تفسیر انحصارگرایانه داشته باشیم و بگوییم که من نظر کسی را جویا نمیشوم و بقیه باید به دستوراتم تن بدهند و رویکرد دوم این است که من میپذیرم یک فضای حکمرانی وجود دارد و کنشگران این عرصه را جمع میکنم تا از آنها استفاده کنم. به گفته او در مورد رفتار ساترا این روزها رویکرد اول بیشتر به چشم میآید.
رستم پور هم با یادآوری شدت درگیری که این روزها بین ساترا و نمایش خانگی شاهد آن هستیم، عنوان کرد: «در بحث ساترا تا زمانی که با هم سرشاخ نشده بوند، هیچ بحثی در مورد منافع مردم وجود نداشت. دوستان تا الان قانون نداشتند در حالی که تعریف قانون هم مشخص است. نکته ای که من را خیلی آزار می دهد، هزینه کردن آنها از رهبری است و باید گفت که کنش ساترا به بدترین شکل با این دست هزینه کردنها در حال پیشروی است . هرجا دوستان کم میاورند میگویند رهبری و این خیلی زشت و ناجوانمردانه است.»
او خطاب به صدا و سیما تأکید کرد که اگر واقعا به دنبال مرجعیت خودتان هستید، قانون بنویسید.
فاطمه ترکاشوند هم با بیان اینکه هر بار از نهاد ساترا و اعضای آن از معنای تنظیمگری میپرسیم، هیچ تعریف مشخصی برای آن ندارند، گفت: «عموماً بین خودشان(ساتراییها) هم معنای واحدی از تنظیمگری وجود نداد، در این حالت چطور میتوانند بیرون از این جمع و وزارت ارشاد را توجیه و تنظیمگری را معنا کنند؟»
- 11
- 4