سه شنبه ۰۴ دی ۱۴۰۳
۱۰:۴۱ - ۰۸ دي ۱۳۹۸ کد خبر: ۹۸۱۰۰۱۸۴۲
شبکه نمایش خانگی

نقدی بر سریال «کرگدن»؛ آن‌ها صدایی تازه هستند

سریال کرگدن,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,شبکه نمایش خانگی

اگر با روال معمول سریال‌های شبکه خانگی به سراغ «کرگدن» بروید، قسمت اول یا پایلوت سریال، شما را وحشت‌زده می‌کند. بی‌هشداری برای سن تماشاگران، ناگهان شما را پرتاب می‌کند وسط مصیبتی که از دل چند دقیقه خوشی گرفتارش شده‌اید. ریتم تند و میزان بی‌رحمی غیرقابل تصور، به آن‌همه ظرافت و تجملی که عادت داشتیم در این دست سریال‌ها ببینیم نمی‌خورد. تصاویر هم شلخته‌تر از آن است که برای خودش شمایلی از یک سریال اکشن استخوان‌دار بسازد. بیشتر به یک شیطنت می‌ماند. در آغاز، «کرگدن» تقلایی به نظر می‌آید برای گفتن حرفی ساده؛ اما نه در ژانر می‌نشیند، نه پی‌رنگ و پلات داستانی منسجمی دارد. با این حال، بازی روان بازیگرها، جنسی از صمیمیت و یکدستی در حضورشان جلو دوربین و درست بودن هر کدام سرجای خود است که شما را پای سریال نگه می‌دارد.

شاید بتوان گفت یکی از بهترین «انتخاب بازیگر»ها در سریال‌های اخیر، از آن «کرگدن» است. جمعی که بیشترشان از صحنه تئاتر آمده‌اند و حالا کنار هم ترکیبی یکدست را شکل داده‌اند؛ قدرتمندترین بخش این سریال را. پوریا رحیمی‌سام با طنز ریز و شخصیت ساده‌گیر و همیشه بذله‌گو، در کنار زمختی کاراکتر بانی‌پال شومون با جنس بازی قاطعانه‌اش، تسلط هدی زین العابدین در کنار زنانه‌گی‌ای که به نقش خودش میان جمع تزریق کرده و نگرانی مدام سارا بهرامی در شخصیتی که می‌سازد، ترکیب رنگارنگی را به تصویر می‌کشد که خوشایند و حساب‌شده است. مصطفی زمانی، پانته‌آ پناهی‌ها، ستاره پسیانی، کاظم سیاحی، الهام کردا و نادر فلاح هم به این ترکیب، اتمسفر باورپذیری داده‌اند؛ پس سریال از لحاظ بازی چیزی کم ندارد.

این شخصیت‌های واقعی یک داستان جاه‌طلبانه‌اند که شکل نگرفته‌اند؛ داستانی که حفره‌های خودش را دارد. قرار بوده یک اکشن اجتماعی باشد اما در همان چند قسمت اول سؤال‌های بی‌جواب بسیاری در سرت می‌نشاند. چرا کسی همان وقت متوجه نشده این نوید نبوده است؟ یا چرا آنها این‌طور بی‌محابا وارد چالش شده‌اند؟ و سؤالات بسیار دیگری که برای پرهیز از اسپویل از آنها می‌گذرم تا اگر این سریال در حال پخش را هنوز آغاز نکرده‌اید لطمه‌ای به روند تماشای آن نخورد. در داستان، از سوی دیگر، ما باز با یک روال معمول شده این روزها در روایت سریال‌های خانگی مواجه هستیم. داستان زنی نشسته پشت یک حادثه که مسبب سلسله اتفاقاتی است. زنی فروخورده که به سهم‌خواهی خودش از زندگی یا جوانی، گَنگی به پا کرده است و چیدمان آدم‌هاش قرار است مکافاتی درست کنند. اتفاقی که در سریال‌های «نهنگ آبی» و «مانکن» هم به شکلی دیگر با آن روبه‌رو بوده‌ایم.

ماجرای این روزهای سریال‌های شبکه خانگی انتقام است و قدرتی که کسی جلودارش نیست. اغلب در طبقه بچه‌مایه‌دارهای شمال شهر اتفاق می‌افتد و برای فرار از این نقد، یک نفر را هم از طبقه متوسط وسط آنها می‌گذارند. اما داستان و دغدغه او هم از همان طبقه مرفه می‌آید. این‌جا، چند جوان به بهانه چالشی به اسم چالش آدرنالین با هم آشنا می‌شوند که هر کدام‌شان تبحری در کاری دارند و یک تیم همه‌فن‌حریف را شکل می‌دهند. بخش قابل توجه دیگر داستان سریال، آشنایی با کاراکترها در مسیر بازکردن داستان است. همان‌طور که اتفاق لحظه حال را می‌بینیم، به فراخور ماجرا با گذشته و شخصیت هرکدام از کاراکترهای اصلی سریال آشنا می‌شویم.

به همین دلیل سریال پر از فلش‌بک‌هایی است که بار اصلی روایت و دلایل انتخاب‌های امروز هر کدام از کاراکترها را به دوش می‌کشند. ورود به تصاویر فلش‌بک، رنگ و نور دیگری دارد و این‌طور بین زمان حال و گذشته تفکیک قائل شده‌اند. بدون این مدل شیرفهم‌کننده البته، مدل روایت قطعاً برای سریال‌بین‌های حرفه‌ای مدل آشنایی‌ست. «گم‌شده/ LOST» نخستین سریالی بود که تب سریال‌بینی خارجی را به ایران آورد و نکته مرعوب‌کننده در فرم روایتش همین فلش‌بک‌های مدام حول یک کاراکتر و گرفتن اطلاعات گذشته در توجیه رفتار حال آنها بود.

با همه‌ این‌ها، «کرگدن» بزرگ‌ترین آسیب را از وفادار نماندن به قواعد ژانر خورده است. نویسندگان و کارگردان می‌توانستند با رعایت نکات کلیدی در پرداخت داستانی فیلم‌نامه و پس از آن کارگردانی و ماندن در ژانر مورد نظر، اکشن-درام اجتماعی، حاصل کار بسیار منسجم‌تری داشته باشند. درحال‌حاضر سریال «کرگدن» یک سریال سرگرم‌کننده است که بار اصلی جذابیت آن بر دوش بازیگرانش افتاده و میانه سریال‌های معمول شبکه خانگی، یک «صدای تازه» است.

پی‌نوشت: اگر اهل دیدن سریال‌های شبکه خانگی هستید، اگر همچنان از سوپرمارکت‌ها دی‌وی‌دی می‌خرید یا با عضویت در سرویس‌های خدمات تصویری سریال می‌بینید، «کرگدن» نوید حضوری متفاوت است. تقلایی برای مثل همه نبودن. با همه اشکالات فنی و نقدها به این سریال، بزرگ‌ترین نقطه قوت آن، حرکت خلاف جهت آب سریال‌های دیگر است؛ مسیری که در آن سریال‌ها هر روز پررنگ‌تر می‌شود و دورتر از سبک زندگی اغلب مردم این مملکت‌. سریال‌هایی برآمده از رؤیای ثروت که کاری جز بازتولید خشم و تبعیض ندارد. در بین همه این‌ها، «کرگدن» اتمسفر خودش را ساخته است. جهانی را خلق کرده که اگرچه جهان کاملی نیست اما شخصیت‌ها و روابط بین آنها از منطق روابط معمول پیروی نمی‌کند و اگرچه نقطه‌عطف‌های داستان را بی‌جا باز می‌کند و رودست‌هایش قابل حدس است اما می‌تواند امیدوار‌کننده باشد. آغاز مسیری برای ساخت سریال‌هایی در ژانرهای مختلف در امتداد آغازگر این مسیر یعنی «نهنگ آبی» که از مسیر سریال‌سازی روتین تلویزیونی ما در چند دهه اخیر، فاصله‌ای چشمگیر دارد و به آنچه استاندارد تولید سریال در فرنگ است بسیار نزدیک‌تر به‌نظر می‌رسد.

کارگردان: کیارش اسدی‌زاده

نویسنده: علی اصغری، مهرداد کوروش‌نیا

بازیگران: مصطفی زمانی، سارا بهرامی، هدی زین‌العابدین، بانیپال شومون، پانته‌آ پناهی‌ها، مهدی کوشکی، ستاره پسیانی، الهام کردا، کاظم سیاحی و...‌

محصول ۱۳۹۸- ایران

گل‌بو فیوضی

iran-newspaper.com
  • 9
  • 5
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش