یکشنبه ۰۴ آذر ۱۴۰۳
۲۱:۰۸ - ۲۶ مرداد ۱۴۰۲ کد خبر: ۱۴۰۲۰۵۱۹۶۵
فیلم و سینمای ایران

سینمای ایران را نابود کردند/ تفریق هم قاچاق شد

فیلم تفریق,قاچاق فیلم تفریق

روزنامه هم‌میهن نوشت: ۱. از آن اخباری بود که از فرط تراژدی، کمدی شده. درست روزی که سعید روستایی به‌خاطر ساختن فیلم «برادران لیلا» که مجوز پخش نگرفته بود، ولی در جشنواره‌ی کن به نمایش درآمد و به لطف این نمایش خارجی ما هم توانستیم فیلم کارگردان خودمان را ببینیم به احکام عجیب و غریب محکوم شد، فیلم «تفریق» مانی حقیقی به‌صورت قاچاق به بازار آمد. تا چندروز دیگر احتمالاً فیلم را می‌بینیم و درباره‌ی کیفیت‌اش می‌نویسیم، اما این یادداشت درباره‌ی کیفیت زندگی ماست. کیفیت زندگی مانی حقیقی، امیررضا کوهستانی، ترانه علیدوستی، نوید محمدزاده و همه‌ی دست‌اندرکاران فیلم به‌خصوص تهیه‌کننده‌ی بدبخت‌اش، مجید مطلبی که سرمایه‌ی کار سخت‌شان آن هم در دوران کرونا سر لج و لجبازی به‌باد رفت و حالا فیلم‌شان را در همه‌ی جهان می‌توانند دانلود کنند و ببینند. بلایی که سر «تفریق» آمد دقیقاً شبیه بلایی است که سر «برادران لیلا» و پیش‌تر از آن «قصیده گاو سفید» و قبل‌تر از همه‌ی این‌ها سر «سنتوری» آمده بود. توقیف یک اثر سینمایی هرگز قابل‌قبول نیست، اما دلایل توقیف این فیلم‌ها که دیگر واقعاً مسخره است.

«تفریق» به نمایش عمومی درنیامد، چون عوامل‌اش در شبکه‌های اجتماعی مواضع سیاسی‌ای داشتند که به مذاق مسئولان خوش نیامده. آن هم بعدازاینکه ترانه علیدوستی دستگیر شده و به قید وثیقه آزاد شده، باز هم فیلمی که در آن بازی کرده، توقیف می‌شود و اجازه‌ی نمایش‌عمومی پیدا نمی‌کند.

۲. بگذارید به نیمه‌ی دهه‌ی ۸۰ برگردیم؛ به دورانی که وزارت ارشاد دست آقای صفار هرندی بود و تنها دوره‌ای که به وضعیت امروز ارشاد و مدیریت آقای اسماعیلی است. فیلم «سنتوری» داریوش مهرجویی عملاً به‌خاطر حساسیت شخصی وزیر و تلقی‌اش از کاراکتر اصلی فیلم توقیف شد. هرگز به رغم همه‌ی تلاش‌ها و رایزنی‌ها رنگ پرده را ندید تا دی‌وی‌دی قاچاقش کنار خیابان عرضه شد. «سنتوری» را هیچ‌وقت در سالن سینما ندیدیم و زخم‌اش برای مهرجویی و ما سینمادوستان ماند. فرامرز فرازمند، تهیه‌کننده‌اش، مدتی بعد دق‌مرگ شد و مرد. اما «سنتوری» را نه یک‌میلیون و دومیلیون نفر که تقریباً هرکسی در خانه‌اش دستگاه پخش فیلم داشت، دیده بود. یک‌روزی اگر آمارش دربیاید، احتمالاً «سنتوری» یکی از پرمخاطب‌ترین فیلم‌های سینمای ایران می‌شود. در بعضی خانه‌ها (ازجمله خانه‌ی خودم) بیش‌از یک نسخه‌اش بود. یک نسخه‌ی قاچاقی و یک نسخه که بعدتر وقتی از دهان افتاده بود، به شبکه‌ی نمایش‌خانگی آمد و به احترام سازندگانش خریدیم.

۳. این قصه‌ای که گفتم مال سال ۸۶ بود. هنوز دی‌وی‌دی می‌فروختند. هنوز سایت‌های دانلود فیلم به این گستردگی نبود و هنوز نصف پول‌مان را برای فیلترشکن نمی‌دادیم تا بتوانیم حتی سایت‌های فیلترشده را هم باز کنیم. حالا فکر کنید وقتی «قصیده گاو سفید» بهتاش صناعی‌ها به کرونا خورد و مجوز هم ندادند و بعد از اکران خارج از کشور قاچاق شد، برای کارگردانی چه درد بزرگی بود. متنی نوشت و عطای تماشای‌فیلم در سینما و بازگشت سرمایه‌اش را به لقایش بخشید و گفت، از آنجا که فیلم قاچاق شده، تماشایش به هرطریق و برای هرکسی بلامانع است.

۴. آن‌هایی که فیلم‌ها را توقیف می‌کنند عملا مخاطب برای‌شان اهمیتی ندارد. سینما هم برای‌شان مهم نیست. جان و سرمایه‌ی سینماگر هم که هیچ. اگر با ابزار گوگل آشنایی داشتند، می‌توانستند ببینند که جست‌وجوی فیلم «برادران لیلا» از هر فیلم دیگری که در سینما‌های مملکت در این چندسال اخیر اکران‌شده، بالاتر بوده. مردم تشنه‌ی خواندن و دیدن فیلم سعید روستایی بودند و در قرن بیست‌ویکم اینکه بخواهی جلوی خواست مردم برای دیدن یک فیلم را بگیری، نه‌تن‌ها عبث و بیهوده که به‌طریق اولی، زشت و ناامیدکننده است.

۵. در اولین فرصت طبعاً «تفریق» را می‌بینم. اگر شماره‌حسابی بدهند، قطعاً به‌اندازه‌ی پول یک بلیت سینما برای سازندگان واریز می‌کنم. ما مخاطبان بیشتر حلال و حرام سرمان می‌شود. مانی حقیقی فیلمساز جالبی است حتی اگر خیلی از فیلم‌هایش محبوبم نباشند. در نوشتن فیلمنامه هم امیررضا کوهستانی مشارکت داشته که نام بزرگی نه‌فقط در تئاتر ایران که در سال‌های اخیر در تئاتر جهان است. نوید محمدزاده و ترانه علیدوستی به‌هرحال مهم‌ترین ستاره‌های سینمای ایران هستند و حضورشان به‌عنوان نقش اول فیلم کنجکاو‌برانگیز است.‌

می‌خواهم بگویم توقیف «تفریق»، تاسف‌برانگیز است، اما فیلم‌ها درنهایت دیده می‌شوند. فقط اگر محکمه‌ای وجود داشت، سازندگان و سرمایه‌گذاران باید از عوامل توقیف فیلم‌شان شکایت می‌کردند و آن‌ها هم باید خسارت این توقیف بی‌دلیل را می‌دادند.

  • 15
  • 4
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش