دوشنبه ۰۳ دی ۱۴۰۳
۱۱:۲۵ - ۱۰ بهمن ۱۳۹۵ کد خبر: ۹۵۱۱۰۰۶۹۶
فیلم و سینمای ایران

سلام بمبئی ۲، بدون گلزار؟!

اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,سینمای ایران,سلام بمبئی 2
«سلام بمبئی» از همان روز اول خبرساز بود. فیلمی که کارگردانش روز اول وعده فروشی چهار برابر «فروشنده» را داده بود، حالا پس از شش هفته رقم ۱۲ میلیارد تومان را رد کرده و فروشش روند آرام و ثابتی را طی می کند.

روزنامه تماشاگران امروز ، «سلام بمبئی» از همان روز اول خبرساز بود. فیلمی که کارگردانش روز اول وعده فروشی چهار برابر «فروشنده» را داده بود، حالا پس از شش هفته رقم ۱۲ میلیارد تومان را رد کرده و فروشش روند آرام و ثابتی را طی می کند.

 

قربان محمدپور اما هنوز اعتقاد دارد اگر فیلم همان تابستان و قبل از ماه محرم اکران می شد یا می توانست فیلم را برای اکران عید نگه دارد، قطعا «سلام بمبئی» این پتانسیل را داشت که ۵ میلیون نفر را به سینماها بکشاند. محمدپور حالا همان طور که به امکان فروش بهتر «سلام بمبئی ۱» فکر می کند، برای ساخت «سلام بمبئی ۲» هم برنامه دارد. فیلمی که می گوید شاید گلزار و بنیامین را نداشته باشد. اما قطعا یکی از سوپراستارهای زن بالیوود را خواهد داشت.

 

خودتان از فروش راضی هستید؟ در ابتدا به نظر می رسید توقع رقم بالاتری داشتید. 

ما دوست داشتیم عید اکران شویم ولی چون در بیش از ۷۰ کشور اکران خارجی خواهیم داشت مجبور شدیم که فیلم را در این فصل نمایش دهیم. در ابتدا هم قرار بود ۲۰ مرداد اکران کنیم که گفتند بگذارید ۲۳ مهر بعد از عاشورا. بعد عاشورا گفتند محرم است بگذارید برای دوم صفر، بعد هم گفتند ماه صفر هم نباشد، یازده آذر اکران کنید.

 

می توانستیم اکران مان را برای عید بیندازیم ولی اکران هندمان به تابستان می خورد و برنامه ریزی مان به هم می خورد. یک جورهایی مجبور شدیم به این بدترین فصل اکران تن بدهیم که هوا ساعت چهار بعدازظهر تاریک می شود، تهران هم سرد و آلوده است و فیلم های زیادی هم اکران هستند. در نوروز، پنج فیلم اکران می شوند و تا دو ماه هم هیچ فیلم تازه ای اکران نمی شود. اکران عید تقریبا از ۱۵ اسفند تا ۱۵ فروردین است، که این ایام تعطیلی زیاد است و مسلما مردم از فیلم ها استقبال خیلی خوبی می کنند.

 

در مورد فیلم ما، در جمعه هفته دوم اکران، پخش کننده اعلام کردم در یک روز ۷۴۰ میلیون تومان فروش داشتیم، در حالی که اگر ایام نوروز اکران می شد، در ۳۰ روز، هر روز به این رقم می رسیدیم؛ در نتیجه در یک ماه می توانستیم به فروش بالای ۲۰ میلیارد تومان برسیم، اما خدا را شکر راضی به رضای خدا هستیم و قطعا خیر در این بوده. کارمان همچنان ادامه دارد؛ از هفته آینده نسخه دوبله را روانه اکران خواهیم کرد و تا پایان اسفند هم هستیم.

 

 

میزان فروش کم شده.

بله. الان نزدیک دو هفته است که امتحانات مدارس شروع شده، تبلیغات آن چنانی هم که نداریم. تا یک حدی می توانیم تبلیغ کنیم. تلیویزیون که ما را تحریم کرده و حتی گفتیم زیرنویس به ما بدهند ولی ندادند. حتی گفتیم تیزر محدود استانی بدهید، آن را هم ندادند. بقیه فیلم ها می توانند از جم تبلیغ کنند. همین امشب شما ببینید چند فیلم تبلیغ می کنند. ولی ما را تهدید می کنند که اگر تبلیغ کنید فیلم را پایین می کشیم. بیلبورد هم نداریم. در حقیقت هیچ نداریم و با تبلیغات صفر و تبلیغات دهان به دهان مردم تا اینجا هم پیش رفتیم.

  

یعنی اگر فصل خوب بود رکورد ۶۰ میلیارد را می زنید؟ 

صحبتی از رقم ۶۰ میلیارد نکردیم. ما انتظار داشتیم این فیلم چیزی در حدود ۵ میلیون نفر را به سینما بکشاند و بین ۴۰ تا ۴۵ میلیارد فروش داشته باشد. این فیلم پتانسیلش را داشت و هنوز هم فکر می کنم دیر نشده. همین الان اگر به من اجازه بدهند یکسری تبلیغات از شبکه های ماهواره ای داشته باشیم، فروش بالا می رود. من نمی دانم چرا همه کالاها می توانند تبلیغات ماهواره ای داشته باشند، ولی سینما نمی تواند.

 

یکسری نقدها به فیلمنامه وارد است. اینکه سکانس پایانی به روند اصلی فیلم نمی خورد. وجود آن بچه با رابطه ای که از این دو نفر نشان می دهید یک مقدار گنگ است. این به دلیل اصلاحیه هایی است که فیلم شما خورده؟ 

نه. ما در یک مراسمی می بینیم که اینها عقد می کنند. بعد از عقد یک کلیپ داریم که این یعنی یک زمانی گذشته. هر کس می تواند در ذهن خودش تصور کند که مثلا سه ماه زمان گذشته یا یک هفته زمان گذشته.

 

به نظر می رسد در بعضی بخش ها می خواهید تعمدا به مخاطب بگویید اینها حتی دست شان هم به همدیگر نخورده. 

نه، این طور نیست. وقتی اینها عقد کردند، بعد از عقد یکباره می بینید که اینها لباس عوض کرده اند و در یک جای دیگر هستند. در فیلم وقتی جامپ کات می زنی یعنی یک زمانی طولانی گذشته است.

 

شما می خواهید «سلام بمبئی ۲» را بسازید؟ 

بله. کارهای مقدماتی را کرده ایم و تقاضای پروانه ساخت را هم داده ایم. بعد از دریافت پروانه ساخت من راهی هند می شوم و با یکی دو تا از سوپراستارهای زن بزرگ هند قرار دارم که برای نقش های اصلی بتوانم با آنها به توافق برسم.

 

نقش اصلی مرد ممکن است این بار آمیتا باچان باشد؟ 

دو بازیگر اصلی مرد ما ایرانی هستند.

 

همین دو نفر هستند؟ 

نه. اصلا به این دو نفر فکر نکرده ام. چون قصه فرق می کند باید ببینیم چه کسی به فیلمنامه می خورد.

  

یعنی گلزار و بنیامین نیستند؟ 

تا پروانه نگیرم مشخص نمی شود. بعد از اینکه پروانه را گرفتم درباره بازیگرها یک فکر اساسی می کنم. دو بازیگر اصلی مرد، ایرانی هستند و بازیگر زن اصلی، هندی است. بقیه بازیگرها که نقش های اصلی ندارند هندی هستند. چیزی که برایم مسلم است بازیگر زن اصلی را از بازیگرهای مطرح بالیوودی انتخاب می کنم.

 

برای همین سکاسن رقص مردان هم انتقادهای زیادی به فیلم شما وارد کردند و قطعا بخشی از تحریم تبلیغات شما هم به دلیل همان سکانس است. 

شما ببینید از اول سال چند فیلم اکران است. ببینید کدام رقص نداشت. این حرکات موزون بود که نمی شد به آن گفت رقص. ولی از اول سال شما فیلم های ایرانی را ببینید، کدام رقص نداشته است. یک نگاه اجمالی بیندازید، حداقل ۲۰ فیلم اکران شده که رقص داشتند. ما می خواهیم این فیلم را در هند هم اکران کنیم. شاید اگر این سکانس حذف می شد ولی در اکران هند استفاده می شد، بالاخره نسخه دی وی دی هند وارد ایران می شد و خیلی ها اعتراض می کردند که مگر این چی داشت که ما را محروم کردید. این تاثیر بدتری داشت.

 

فکر می کنید برای فصل دو سختیگری بیشتری برای چنین سکانس هایی داشته باشید؟ 

در فیلمنامه دوم اصلا چنین چیزی ندارم. قصه طوری است که اصلا سکانس رقصی به آن نمی چسبد و اصلا در فکرش هم نیستم که چنین سکانسی بگیرم، چون کلا قصه فرق می کند. نوع قصه طوری است که نیازی به این سکانس ندارم و قطعا سکانس رقصی نخواهم گرفت.

 

با آقای نوروزبیگی ادامه می دهید یا تهیه کننده فرق خواهد کرد؟ 

آقای نوروزبیگی مسافرت هستند و منتظرم که ده بهمن برگردند، یک جلسه بگذاریم و اگر به توافق برسیم با ایشان ادامه می دهیم و اگر به توافق نرسیدیم، باید ببینیم چه می شود.

 

 

 

  • 18
  • 1
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش