پنجشنبه ۰۶ دی ۱۴۰۳
۱۱:۲۸ - ۱۴ بهمن ۱۳۹۵ کد خبر: ۹۵۱۱۰۱۱۹۸
فیلم و سینمای ایران

حاشيه نگاري روز سوم جشنواره در برج ميلاد

«نگار»، تراوشات ذهن آقاي كمدين

اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,سینمای ایران,رامبد جوان

يكم

«نگار» رامبد جوان، تراوشات ذهني كمديني است كه تلاش مي‌كند به خود و ديگران اثبات كند كه او فقط طناز نيست. فيلمي مشوش و بي‌بنيان‌روايي مستدل؛ هيچ شخصيت‌پردازي‌اي وجود ندارد، همه تيپ هستند. ماني حقيقي همان مرد هميشه در تلاش براي جذابيت است با اداي سين‌هايي كه به سوت مي‌انجامند و لوندي‌هاي ننر، نگار جواهريان با همان فضاي گريم و چهره در «اعترافات يك ذهن خطرناك» است با كمي جيغ و داد و ملنگي بيشتر، محمدرضا فروتن همان عاشق شكست خورده هميشگي‌ست با كمي ديالوگ‌هاي باسمه‌اي‌تر.

 

پسياني و بايگان هم همانند كه هميشه بوده‌اند. «نگار» هرچه در روايتش پيش‌تر مي‌رود به ژانر «كمدي ناخواسته» نزديك‌تر مي‌شود و در پايان‌بندي نيز با گنگستربازي  شما بخوانيد كيميايي بازي‌اش به اوج خنده مي‌رسد. رامبد جوان در آخرين فيلمش، تلاش مي‌كند چهره‌اي ديگر از خود در فيلمسازي نمايش بدهد و در اين نمايش شكست خورده به حساب مي‌آيد. فيلم با پيچيده كردن و كلاف سردرگم شدن روايت تلاش مي‌كند به خود جذابيت بدهد اما نخ نماتر از آن است كه مخاطب را حتي به وجد بياورد. گويي فيلمساز و بازيگران ذوق زده وهم آلودگي روايت شده‌اند و حواس‌شان از تهي بودن محتوا و روايت و فرمال اثر پرت است. «نگار» سطح محض است.

 

اطوار سينماست و حتي به سينمايي بودن به معناي فرم و ساختار، لايه‌سازي در روايت و درگير كردن تماشاگر با اثر نمي‌رسد. نمي‌توان براي فيلمسازي نسخه پيچيد اما مي‌توان توصيه كرد؛ بهتر است رامبد جوان، سراغ روايتي برود كه آن را بهتر مي‌شناسد، مثل همان خندانده‌سازي و خنداندن و خندوانه بازي‌اش.

 

دوم

بالاخره حال و هواي جشنواره در برج ميلاد تكاني خورد. پس از دو روز مايوس‌كننده و فيلم‌هايي سطح پايين، روز سوم نمايش فيلم‌ها در سالن اهالي رسانه به استثناي فيلم «نگار» رامبد جوان، نااميد‌كننده نبود. سينماي دفاع مقدس در سال‌هاي اخير با روايت‌هاي سينمايي تازه‌اي همراه بوده است.

 

آن فرم حاتمي‌كياوار، دورانش را طي كرده و ساختن فيلم در ميانه جنگ نيز ديگر موضوعيتي ندارد. فيلمسازان جوان كه اغلب‌ زاده دهه‌هاي پنجاه و شصت هستند و در كارزار جنگ كودكان مشاهده‌گر بوده‌اند، دست به روايت خويش زده و جاني به اينگونه سينمايي در ايران داده‌اند. «شيار ١٤٣» و بعدتر هم «ايستاده در غبار» نمونه‌هايي از اين روايات هستند و حالا و امسال، در روز سوم نمايش فيلم در برج ميلاد، دو فيلم «درياچه ماهي» و «ويلايي‌ها» نيز نمونه‌هاي اخير روايت از دفاع مقدس محسوب مي‌شوند. نكته مهم و جالب درباره اين دو فيلم روايت زنانه‌اي است كه دو فيلمساز زن جوان سينماي ايران خلق كرده‌اند. «درياچه ماهي» به كارگرداني مريم دوستي، روايتي نامتعارف از جنگ است. روايت يك مكاشفه‌گر. رزمنده‌اي كه غسال شهداست و چيزهايي مي‌بيند كه ديگران نمي‌بينند. فيلم روي مرز به كليشه افتادن حركت مي‌كند. دوستي در اين روايت هر آن ممكن است كه به ورطه غلوگويي بيفتد و گهگاه نيز چنين مي‌شود اما با تمهيداتي كه در فيلمنامه و ساخت سينمايي در پيش گرفته، خود را نجات مي‌دهد. فيلم فضايي شاعرانه دارد.

 

جهان از منظرگاه رزمنده مكاشفه‌گر روايت مي‌شود. گاه اين منظرگاه در داستان‌پردازي گم مي‌شود ولي باز خود را پيدا مي‌كند. وهم آلوده بودن روايت فيلم، توانسته غلوآميزي ماجرا را در بزنگاه‌هاي لازم پوشش بدهد و اثر را تا آنجا كه صداي تماشاگر در نيايد نجات بدهد. نمي‌توان گفت «درياچه ماهي» اثري چشمگير و شاهكار است اما به همين ميزان نيز نمي‌توان اين اثر را رد كرد. مي‌توان به او ايراد گرفت و انقلت آورد اما شاعرانگي اثر را نمي‌توان ناديده گرفت. دوستي در فيلم سينمايي اولش تجربه‌اي متناسب رقم زده است. مي‌توان به تماشاي فيلمش نشست و از اينكه مخاطب اثرش بوده‌اي، ناراحت نبود.  «ويلايي‌ها» ساخته منير قيدي، نقطه تماشاي دل‌انگيزي براي روايت تلخي و توامان مقاومت در جنگ انتخاب كرده است. روايت زنان رزمندگاني كه در جنوب و در شهركي نزديك به خط مقدم زندگي مي‌كنند تا در ركاب شوهران خويش باشند.

 

زناني كه يكديگر را حمايت مي‌كنند و در سختي و كوران جنگ نمي‌گذارند آب در دل رزمندگان‌شان تكان بخورد. فيلم ميزانسن‌هاي شلوغي دارد و پر ديالوگ است. نماهاي متناسبي با رعب آفريني جنگ خلق كرده و گاها اين نماها مثل لحظه بمباران و فرار زنان به پناهگاه، باشكوه است. خط ربط زنان با خط مقدم به واسطه پيكي كه وسايل و احتياجات زنان را مي‌آورد شكل مي‌گيرد، پيك مرگي كه هرگاه از دور سر و كله‌اش پيدا مي‌شود، دلهره و اضطراب از خبر شهادت شوي يكي از زنان فضا را در خود مي‌گيرد. فيلم توانسته با بازي ثريا قاسمي، لحظات سنگين و دراماتيكي خلق كند. بزرگ‌ترين مشكل فيلم اما دو بازيگر  جوان و نقش اصلي «ويلايي‌ها»ست؛ پريناز ايزديار و طناز طباطبايي، دو بازيگر  ژيگولي كه نه توان ايستادن در قامت چنين پرسوناژي را دارند و نه توانسته‌اند در بازي خود اين كاراكترها را بازي كنند. فهم بازيگران جوان فيلم، برعكس كارگردان، از موقعيتي كه در آن بازي كرده‌اند الكن است و ناقص. ابتر است فرم تيپيكالي كه ايفا مي‌كنند و امكان باورپذيري را از بين مي‌برند.

 

مصداق اين عدم توانايي نيز در لحظه‌اي است كه خبر شهادت شوهر خانم خيري با بازي پريناز ايزديار به او داده مي‌شود؛ برعكس تمام فضاسازي  فيلم كه بارش بر دوش ثريا قاسمي است، ايزديار حتي نتوانسته نقش يك همسر شهيد مقاوم را چنان ايفا كند كه تماشاگر با او همراه شود. طناز طباطبايي نيز همچنين، همان فرم عصبي و فريادزن خود را بازي كرده و تناسبي با نقش برقرار نكرده است. به همين سبب نيز دگرديسي و تحول پرسوناژي كه طباطبايي آن را بازي مي‌كند، به دل نمي‌نشيند، غلو به نظر مي‌رسد و گويي اين ردا براي اين چهره و بازيگر منطبق نيست. سواي اين دو ايراد مهم، مي‌توان به ساخت سينمايي «ويلايي‌ها» نيز ايراداتي گرفت اما روايت دلچسب او از موضوعيت زنان در جنگ و مقاومت را به هيچ عنوان نمي‌توان ناديده گرفت. «ويلايي‌ها» فيلم مهمي است و تماشايش تو را با زنانگي مقاومت همراه مي‌كند.

 

سوم

بخش مستند جشنواره فجر امسال يكي از جذاب‌ترين بخش‌هاست. مستندهايي كه براي مسابقه و نمايش انتخاب شده‌اند از سينماي داستاني پيشروترند. تماشاي‌شان را نبايد از دست داد. همين تماشايي بودن بخش مستند به نسبت بخش داستاني نيز، امكان روانكاوي ذهن سينماي ايران را ايجاد مي‌كند كه مي‌توان درباره‌اش بحث‌ها كرد و گپ زد.

 

 

  • 19
  • 1
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش