به گزارش خبرآنلاین، اصغر فرهادی با «فروشنده» موفق به کسب دومین مجسمه طلایی از هشتاد و نهمین دوره مراسم اسکار شد. این اتفاقی ویژه نه فقط برای سینمای ایران بلکه در تاریخ اسکار محسوب می شود و به این ترتیب فرهادی به جمع بزرگان تاریخ سینما همچون فدریکو فلینی، اینگمار برگمان و ویتوریو دسیکا پیوست که هر کدام بیش از یک بار برنده جایزه اسکار بهترین فیلم غیرانگلیسیزبان شده اند.
یک جایزه حیرت انگیز
مدیر شرکت توزیع بین المللی فیلم مستقل های ایرانی در گفت و گو با خبرآنلاین درباره این اتفاق تاریخی گفت: «این جایزه بیش از هر چیزی شایستگی اصغر فرهادی را نشان می دهد. ما در دوره ای زندگی می کنیم که رسیدن به این موفقیت ها برای بزرگترین کارگردانان دنیا دشوار شده است. تکرار موفقیت کارگردانانی که دهه های ۵۰ تا ۹۰ میلادی در عرصه های جهانی و رویدادهای معتبری مانند اسکار درخشش داشته اند، اکنون به واقع غیر محتمل شده است، علت آن هم تولید بالای فیلم در سرتاسر دنیا و افزایش رقابت است.»
او ادامه داد: «حتی می توان گفت که تکرار موفقیت های پیشین یک سینماگر برای وی بسیار دشوار است و این خود باید ارزش دو چندانی به اسکار دوم اصغر فرهادی بدهد. بعضی دوستان در جایگاه قیاس و گاه تقلیل موفقیت های فیلم "فروشنده"، آن را با فیلم "جدایی نادر از سیمین" مقایسه می کنند در صورتیکه واقعیت بازار و عرصه جهانی سینما در حال حاضر به گونه ای است که فرهادی هم نمی تواند موفقیت های "جدایی..." را تکرار کند. این در مورد هر سینماگری موضوعیت دارد. این وضعیت و دشواری حضور در این فضا را سال به سال می توان حس کرد. بنده به عنوان یک فعال حوزه عرضه و پخش بین الملل به کرار به فیلمسازان ایرانی می گویم که شرایط مانند ۱۰ سال پیش نیست و حتی نسبت به پنج و دو سال گذشته هم تغییر کرده است. پس باید در این شرایط دریافت دومین جایزه اسکار را یک اتفاق استثنایی قلمداد کرد و فکر می کنم باید مدتی بگذرد تا بتوانیم این موفقیت را بهتر درک کرده و از آن خوشحال تر باشیم.»
آیا فضای سیاسی تاثیر داشت؟
یکی از مهمترین حواشی که حتی قبل از اعطای جایزه به فیلم فرهادی مطرح شده بود، تاثیر مسائل سیاسی در جایزه اسکار بود. اطبایی با اشاره به پیشینه ای که چنین نگاه هایی در مورد موفقیت بین المللی سینمای ایران دارد، گفت: «برای توضیح این موضوع اول به نکته کلی تر اشاره می کنم، حدود سه دهه کار بین المللی در حوزه سینما و هنر تجربیات و دستاورد های مختلفی برای من داشته که یکی از مهم ترین شان اعتماد به نفس و اعتقاد راسخ به جایگاه واقعی هنر ایرانی در عرصه های بین المللی است. هر چند دیدگاهی وجود دارد که هر نوع موفقیت و تشویقی در خارج از مرزهای کشورمان را به مسائل فرا هنری و در اینجا ، به مسائل سیاسی ارتباط می دهند و من با اطمینان می گویم که در ۹۵ درصد موارد این طور نیست و این کم لطفی به هنرمندان و تولیدات هنری ماست. ما به واسطه ویژگی ها و ظرفیت های هنری آثارمان به این موفقیت رسیده ایم. بخشی از این نگاه هم تاثیر خودکم بینی تاریخی است که ریشه در چند صد سال اخیر دارد و نتیجه آن کمبود اعتماد به نفس از نوع جهان سومی اش.»
او ادامه داد: «در مورد این جایزه خاص نیز در همین چند ساعت گذشته کم اظهار نظر نبوده که اعتبار آن را تمام و کمال به شرایط سیاسی پیش آمده مرتبط دانسته که من چندان با ان هم عقیده نیستم و یا لااقل دلم نمی خواهد چنین فکر کنم. می توان مسائل سیاسی را نیز در آن دخیل دانست اما باید این را بپذیریم که پیش از آن خود فیلم «فروشنده» ۵۰ حضور بین المللی داشته و جایزه اسکار دوازدهمین جایزه بین المللی آن در سال جاری بوده، فروش «فروشنده» در کشور های مختلف بسیار قابل توجه داشته و نقد ها و بازتاب رسانه ای غالبا مثبت نیز داشته است. همین حضور در جمع پنج نامزد جایزه اسکار پیش از تصمیم رییس جمهور آمریکا و جنجال های بعدی بوده است. اوج این بی سلیقه گی دخیل دانستن دلارهای نفتی و گازی کشور قطر در این جایزه و دیگر موفقیت های فیلم "فروشنده" است که ناشی از بی اطلاعی این افراد است. در وهله اول باز هم ردپای همان کمبود اعتماد به نفس تاریخی و سیاسی کاری جناحی به شدت در این تحلیل دیده شده و اطمینان دارم که در صورت عدم دریافت جایزه هم باز تیتر دیگری با این مضمون شکل می گرفت که دلار های نفتی شیوخ قطری هم به «فروشنده» کمک نکرد! »
او ادامه داد: «من اصلا نگاه نژاد پرستانه نداشته و می گویم شاید قطری ها بتوانند میزبانی جام جهانی را برای خود با دلار فراهم کنند، اما در حوزه هنر نمی توانند با دلار خلق اثر کنند. آنان و دیگر کشورهای منطقه شاید بتوانند جشنواره های و رویداد های هنری پر زرق و برق راه بیندازند و یا موزه های بزرگ برپا کنند، اما این به واقع بیشتر به نیروی های خلاقه کل منطقه کمک کرده تا آنکه استعدادی را در آن کشورها شکوفا کند.»
اطبایی گفت: «کاری که آنان می کنند این است که تلاش دارند نام کشور خود را مطرح کنند، حال چه در روی پیراهن باشگاه بارسلونا باشد و یا در تیتراژ یک فیلم و این هم قابل درک است. منطقه ای که نه تاریخ دارد و نه تمدن، چاره ای جز ایجاد این اعتبار ندارد. در مورد بودجه ای که گفته می شود فیلم «فروشنده» از سرمایه گذار قطری گرفته کل ماجرا از این قرار است که یک صندوق مالی به پروژه های مختلف در منطقه خاورمیانه کمک می کنند و از فردی مانند الیا سلیمان، کارگردان معروف فلسطینی هم به عنوان مسئول هنری این بنیاد بهره می گیرند. آنان نه سرمایه گذار هستند نه شریک فیلم. شاید دو تا پنج درصد بودجه یک پروژه برگزیده به صورت بلا عوض داده می شود تا در جریان تولید و یا پس از تولید استفاده شود. »
خدا به دادش برسد
فرهادی بعد از جایزه اسکار «جدایی...» فیلم «گذشته» را در فرانسه ساخت. اطبایی در پاسخ به این سئوال که پیش بینی او از آینده پیش روی سینمای فرهادی چیست، گفت: «خدا به دادش برسد! خیلی شرایط برای او سخت شده است و انتظارات از او بالا می رود و هر فیلمی بسازد با آثار قبلی و موفقیت های آن فیلم ها مقایسه می شود. اما فرهادی آنقدر باهوش هست که بتواند این موقعیت را حفظ کند و بهبود ببخشد. یک نوعی اطمینان خاطر به او به وجود آمده است.»
یک پیشنهاد برای رئیس جمهور
اطبایی در پایان سخنان پیشنهادی را مطرح کرد و گفت: «حدود ۳۰ سال است در مورد موفقیت بین المللی سینمای ایران بیشترین بی انصافی و کمترین توجه ها به سینماگران شده است. همین امسال بزرگ ترین هنرمند دوران معاصر، یعنی آقای عباس کیارستمی را از دست دادیم و حسرت تکریم مناسب ایشان در زمان حیاتشان بیش ار پیش باید به دل مسئولان مانده باشد. حال جایزه «فروشنده» از مراسم اسکار فرصت بسیار مناسبی است برای مسئولان درجه اول کشور تا جبران مافات کنند و اصغر فرهادی می تواند نماد و نمونه مناسبی برای این اقدام باشد و امیدوارم آقای روحانی به عنوان رئیس جمهور روحانی از این فرصت طلایی خود استفاده کرده و بالاترین نشان لیاقت کشور را به اصغر فرهادی اعطا کند و با این رفتار و اقدام شایسته فرهنگی تمام کم لطفی ها و بی توجهی ها را در ۳۰ سال گذشته نسبت به موفقیت های بین المللی سینمای ایران جبران کند.»
- 10
- 3