جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳
۱۴:۰۵ - ۰۸ مرداد ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۵۰۱۸۸۰
فیلم و سینمای ایران

گفتگو با بازیگر اصلی فیلم به کارگر ساده نیازمندیم;

بهرام افشاری: به‌دنبال کسب‌ تجربه‌‌های متفاوت در بازیگری ام

اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,سینمای ایران,بهرام افشاری
بهرام افشاری کارش را از اواسط دهه ۸۰ و از تئاتر آغاز کرد. اجرا و بازی‌اش در تئاتر بارها تحسین شده و چند سال اخیر در سینما و تلویزیون هم حضوری موفقی را تجربه کرده است.

خبر گزاری صبا/از بازی در فیلم‌های مخاطب‌پسندی مثل «لانتوری» و «عصبانی نیستم» گرفته تا بازی در سریال‌های موفق تلویزیونی مثل «پایتخت ۲». این‌روزها فیلم «کارگر ساده نیازمندیم» با با بازی افشاری درحال اکران است. او در نقش قدم، قرار است به‌نوعی ترسیم‌کننده فاصله میان طبقات اجتماعی از همه نظر باشد که بازی خوب او به‌عنوان یکی از نقاط قوت فیلم محسوب می‌شود. به این مناسبت با افشاری گفت‌وگو کرده‌ایم که در ادامه می‌خوانید.

 

اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,سینمای ایران,بهرام افشاری

 

در کارنامه شما فیلم‌ها و سریال‌های متنوعی دیده می‌شود. از کارهایی با رویکرد رئالیسم اجتماعی مثل «لانتوری» و «عصبانی نیستم» گرفته تا کارهای کمیکی مثل «ایران برگر» و سریال‌های «پایتخت ۲» و «علل‌البدل». چه چشم‌اندازی را برای حرفه بازیگریتان در نظر گرفته‌اید که به این تنوع رسیده‌اید؟

از همان ابتدا چشم‌اندازی در ذهنم داشتم و به‌دنبال هیجان کسب‌کردن تجربه‌‌های متفاوتی در بازیگری بودم؛ این‌که در قالب‌ها و شخصیت‌های مختلف، خودم را محک بزنم. نه این‌که ادعا کنم در هر قالبی می‌توانم موفق باشم اما هر تجربه‌ای نکته و نکاتی را به بازیگر می‌آموزد که می‌تواند برای مسیر کاری‌اش مفید باشد. زمانی در تئاتر کارهایی جدی‌ بازی کردم یا در چند کار با کوروش نریمانی که رویکرد و حال و هوایی کمیک داشتند بازی کردم. احساس می‌کنم اگر در قالب یک نقش تکرار شوم تاریخ به‌سرعت انقضایش تمام خواهد شد چون به ورطه کلیشه می‌افتد. خدا را شکر که در یک سال اخیر این تنوع را مد نظر قرار داده‌ام.

 

برای انتخاب این نقش‌ها چه معیاری دارید؟ آیا برای شما کارگردان مهم است یا فیلمنامه و ترکیب بازیگران؟

این مسئله می‌تواند ترکیبی از هر سه‌مورد باشد اما بیشتر سعی می‌کنم کاری را انتخاب کنم که از شخصیت خودم دورتر است زیرا این امکان را به من می‌دهد که خودم را به چالش بکشم و این چالش کشیدن به من هیجان خاصی می‌دهد.

 

«به کارگر ساده نیازمندیم» بپردازیم. یکی از نقاط برجسته بازی‌ها، طبیعی در آمدن لهجه بازیگران است. به‌خصوص در مورد شما که جزو امتیازات مثبت کارتان محسوب می‌شود. آیا معلم زبان داشتید؟ چه تمرین‌هایی کردید تا این لهجه و لحن، جلوه باورپذیری داشته باشد؟

مجید اصغری به‌نوعی معلم و راهنمای ما بود که در فیلم هم نقش پسر عمویم را بازی می‌کند. لهجه و زبان آذری را بلد نیستم و دیدم در میان عوامل پشت صحنه هر کدام نظر متمایزی نسبت به این زبان دارند. به‌هر حال لهجه‌ها و لحن‌ها در شهرهای مختلف فرق می‌کند. مثلا گویش زنجانی‌ها با اردبیلی‌ها و همچنین با تبریزی‌ها متفاوت است. این از هم گسستگی در زبان‌های مختلف کار را سخت می‌کرد که خوشبختانه به کمک اصغری سعی کردم به شکل ملموس آن دست پیدا کنم.

 

درواقع همه کار کردم که تظاهر به لهجه نکنم و این مسئله به‌هیچ وجه توی ذوق نزند. البته رویکرد خیلی حطرناکی هم است و مثلا در بداهه‌پردازی بازیگر را در محدودیت قرار می‌دهد. مثلا اگر قرار بود به‌صورت بداهه کار کنم و از خودم به نقش اضافه کنم به‌دلیل این‌که با دایره واژگان زبان آذری آشنا نبودم، این کار برایم بسیار سخت بود. درواقع به‌نوعی قدرت بداهه‌پردازی را از بازیگر می‌گیرد.

 

اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,سینمای ایران,بهرام افشاری

 

برای ایفای نقش قدم در «کارگر ساده نیازمندیم» چه تمرین‌هایی داشتید؟ مثلا در «عصبانی نیستم» بازی در کار را به‌عنوانی فردی از طبقه متوسط تجربه کردید.اما در این فیلم قرار است که از طبقه پایین جامعه باشید. از تجربیات زیست‌شده استفاده می‌کنید یا فیلمنامه و کارگردانی به بازی شما بیشتر سمت‌وسو می‌بخشد؟

شیوه‌ای که همیشه مد نظر قرار داده‌ام این است که سه فاکتور مشاهده،ث بت و بازآفرینی را رعایت کنم. در هر کاری و با هر ژانری سعی می‌کنم برای اجرای بهتر نقش، این سه مورد را در نظر بگیرم. حضور در جامعه و آشنایی با آدم‌هایی که در سینما امکان شخصیت‌پردازی از روی آن‌ها وجود دارد، این ابزار را به بازیگر می‌دهد که بتواند مشاهدات لازم را داشته باشد. در زمینه ثبت و ضبط هم با تمرین‌هایی این مهارت را پیدا می‌کنم.

 

اما مشکلی که اغلب بازیگران با آن مواجه می‌شوند معمولا در مرحله بازآفرینی اتفاق می‌افتد. اما به‌شخصه تلاشم این بوده که تمرکزم را روی بازآفرینی نقش بگذارم و با گذر زمان ببینم که مخاطب از کدام بازآفرینی‌ها بیشتر راضی است و برایش خوشایند جلوه می‌کند. اصلا انگیزه‌ای برای انجام‌دادن کار زیادی ندارم بلکه سعی می‌کنم گزیده کار کرده اما این سه فاکتور را رعایت کنم.

 

کار با منوچهر‌ هادی در این فیلم چطور بود؟ آیا فضا را برای خلاقیت باز می‌گذاشت یا نه با یک دکوپاژ آهنین سر صحنه می‌آمد و همه چیز قرار بود مو‌به‌مو و از روی فیلمنامه، اجرا شود؟

هر کسی که با منوچهر ‌هادی کار کرده به این نتیجه رسیده که همکاری لذت‌بخشی بوده است به این دلیل که کاملا با دیدگاهی وسیع و باز با عوامل یک فیلم رفتار می‌کند. او به‌شدت از پیشنهادها استقبال می‌کند که در پروسه تولید کم‌کم رابطه خیلی خوبی بین ما شکل گرفت. در ابتدا برایم خیلی سخت بود و جغرافیای نقش قدم را نمی‌دانستم اما رویکرد گفت‌وگومحور‌ هادی باعث شد که بعد از تحلیل‌ها و گفت‌وگوهای زیاد به این شکل کنونی دست پیدا کنیم.

 

انتقادی که برحی از افراد به این فیلم وارد دانستند این بود که در پرداخت سوژه نتوانسته بداعت لازم را داشته باشد. البته به‌نظرم در اجرا کار قابل قبولی است. از نظر خودتان آیا این ضعف وارد است؟ در کل چقدر اهل تحلیل این نقاط قوت و ضعف، هنگام خواندن فیلمنامه هستید؟

در حد لزوم درباره فیلمنامه اظهار نظر می‌کنم. پدرام کریمی به‌عنوان نویسنده کار حتما ذهنیت و دیدگاه خاص خودش را داشته و من بازیگر به اندازه‌ای نظر می‌دهم که تاثیر لازم را در اجرای بهتر نقش داشته باشد. وقتی فیلمنامه و شخصیتی را برای بازی انتخاب می‌کنیم درواقع قبول می‌کنیم که وارد دنیای ذهنی آن نویسنده شویم. خیلی تعصب ندارم درباره نقش خودم و بیشتر به ضرورت و کارکرد و جایگاه نقش در کلیت اثر فکر می‌کنم. البته این را هم باید در نظر داشت که باید از ساخت چنین فیلمنامه‌ای استقبال کرد و از این مهم‌تر حمایت از بخش خصوصی تا بتواند به راهش ادامه دهد.

 

در ایفای نقش‌هایتان معمولا رگه‌هایی از طنز هم قابل مشاهده است. مثلا در همین فیلم هم مشخص است. چطور این لحظات را چاشنی شخصیت فیلمنامه می‌کنید؟

تا جایی که شخصیت و بازی ایجاب می‌کند از این اجرای کمدی استفاده می‌کنم. مثلا در سریال «علل البدل» تعریف شخصیت طوری بود که ایجاب می‌کرد کمیک اجرا شود. اما در فیلمی مثل «لانتوری» باید به قیمت نمایش خشونت این لحظات حذف شود. در کل خودم فضای گروتسک و فضای کمدی‌های تلخ را خیلی دوست دارم.

 

همکاری‌تان با بازیگران مقابل چگونه بود؟ در این فیلم با بازیگران معتبر و باسابقه‌ای همکاری داشتید. از مهران احمدی و سیامک صفری گرفته تا سحر قریشی که با بازی در این فیلم نشان داد که استعداد بازیگری هم دارد!

 

سیامک صفری را مثل برادر بزرگ خودم می‌دانم. همیشه به من لطف داشته و همیشه از او به نیکی یاد کرده‌ام، اصلا او جزو بازیگران مورد علاقه‌ام است. سحر قریشی هم خیلی تلاش کرد و به‌نظرم این اجرا از بهترین کارهای کارنامه‌اش است. درمورد یکتا ناصر، سیروس همتی و بقیه بازیگران این همدلی و همکاری به‌خوبی اتفاق افتاد. در کل سعی کردم که با پارتنرها همدلی و همزبانی لازم را داشته باشم تا به یک کلیت منسجم تبدیل شود.

 

این‌روزها ترکیب اکران ترکیب پیچیده‌ای شده است؛ هم فیلم کمدی پرفروشی مثل «نهنگ عنبر ۲» را داریم و هم فیلم خوش‌ساخت جدی و البته تلخی مثل «رگ خواب» و یا فیلمی مثل «برادرم خسرو» که رویکرد روانکاوانه دارد. به‌نظرتان «کارگر ساده نیازمندیم» در این تنوع فیلم‌ها می‌تواند اکران موفقی داشته باشد؟

به اندازه خود فیلم و مقتضیاتش امیدوارم برایش اتفاق خوبی رقم بخورد. تا حالا که بازخوردهای خیلی خوبی داشتیم به‌خصوص در چند سال اخیر و با رونق فضاهای مجازی ارتباطمان با مخاطب بی‌واسطه‌تر شده و با انواع و اقسام کامنت‌ها رو‌به‌رو می‌شویم که خوشبختانه تا حالا بیشترشان نظر مثبت داشته‌اند. باید توجه داشت که سینما به چنین فیلم‌هایی هم نیاز دارد تا هدف تنوع ژانر را تحقق ببخشد و مخاطب نیز حق انتخاب بیشتر و بهتری هم داشته باشد.

محسن جعفری‌راد

 

 

 

 

  • 9
  • 1
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش