یکشنبه ۰۴ آذر ۱۴۰۳
۱۴:۵۷ - ۱۴ مرداد ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۵۰۳۳۱۵
فیلم و سینمای ایران

نگاهی به فیلم نهنگ عنبر ۲؛ سلکشن رویا

اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,سینمای ایران,رضا عطاران و مهناز افشار

در دورانی که مردم به سینما روی خوش نشان داده‌اند و این صنعت با رونق دوباره مواجه شده است، فیلم‌های کمدی از اوضاع بهتری برخوردار هستند. البته کمدی‌ها در تمام دوران مورد استقبال مخاطب قرار می‌گرفتند به خصوص وقتی که یکبار هم امتحان خود را پس داده‌اند. موفقیت «نهنگ عنبر۲» در گیشه را شاید بتوان این‌گونه توجیه کرد. وقتی داستان مشخصی برای تعریف کردن نداری، ناچار به تکرار مولفه‌های فیلم پیشین می‌شوی تا شاید با تکیه بر آن‌ها موفق به جذب مخاطب شوی. در مورد نهنگ عنبر بارزترین مولفه تصویر دهه ۶۰ است که پایه‌ اصلی قسمت دوم این فیلم است. «نهنگ عنبر۲» با استقبال فوق‌العاده‌ای در گیشه مواجه شده است اما فیلم ضعیف‌تری نسبت به قسمت اول خود به شمار می‌آید. با سینماگیمفا همراه باشید.

 

 اولین تجربه سینمایی سامان مقدم به سال ۱۳۷۰ برمی‌گردد. زمانی که به عنوان دستیار کارگردان در فیلم رد پای گرگ همکاری خود را با مسعود کیمیایی آغاز کرد و این همکاری در فیلم‌های ضیافت و سلطان نیز ادامه پیدا کرد. سیاوش اولین فیلم بلند سامان مقدم است که به نوعی می‌توان آن را آغازگر ورود حرفه‌ای مقدم به سینمای ایران دانست. او تجربه ساخت کمدی را هم پیش از این فیلم داشت. فیلم مکس و سریال شمس‌العماره دیگر کمدی‌های او به حساب می‌آیند که هر دو در جذب مخاطب موفق عمل کردند. به خصوص فیلم مکس که می‌توان آن را یکی از بهترین کمدی‌های سینمای ایران دانست و از معدود فیلم‌های موزیکال سینمای ما به شمار می‌رود.

 

حضور رضا عطاران، مهناز افشار و ویشکا آسایش با گریم‌ها و لباس‌های دهه ۶۰ و نمایش اغراق‌شده عادات و رفتارهای آن زمان، مهم‌ترین جنبه تمایز «نهنگ عنبر» با دیگر کمدی‌های رایج سینما بود. علاوه بر این موارد، فضاسازی خاص آن زمان به باورپذیری هرچه بیشتر داستان در ذهن مخاطب کمک می‌کرد. تمام این عوامل موجب شد که فیلم با استقبال فوق‌العاده‌ای از سوی تماشاگر روبرو شود و سازندگان را به فکر ساخت قسمت دوم انداخت. «نهنگ عنبر۲» با همان بازیگران اصلی و اضافه شدن تعدادی دیگر، این روزها پرفروش‌ترین فیلم روی پرده است.

 

اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,سینمای ایران,رضا عطاران و مهناز افشار

 

«نهنگ عنبر۲» اساسا فاقد خط داستانی مشخصی است. ذوق‌زدگی‌ ناشی از به تصویر کشیدن دهه ۶۰ و مورد استقبال واقع شدن آن از طرف مخاطب، سازندگان را وادار به تکرار کرده است. با این تفاوت که این‌بار سوژه ابتدایی نیز دیگر بکر به نظر نمی‌رسد. داستان از ادامه فیلم اول آغاز می‌شود. آنجایی که ارژنگ بعد از ۴۰ سال انتظار بالاخره به عشق قدیمی خود رویا رسیده و برای برگزاری عروسی با هم راهی شمال می‌شوند. در جریان سفر به شمال یادآوری‌های آن دو، فیلم را دوباره به دهه ۶۰ می‌برد.

 

تمام داستان در فلش بک‌هایی دنبال می‌شود که اتفاقا در آن‌ها نیز نه داستان مشخصی به چشم می‌خورد و نه هیچ گونه اوج و فرودی. مانند قسمت اول رویا می‌خواهد به آمریکا برود و ارژنگ در تلاش است که او را از این کار بازدارد که البته موفق هم نمی‌شود. یعنی داستانی مشابه قسمت اول که نه چیزی به آن اضافه می‌شود و نه حتی از زاویه‌ای دیگر به آن نگریسته می‌شود. به گونه‌ای که فیلم ملغمه‌ای از آواز و رقص بازیگران اصلی است که به هر بهانه‌ای به نمایش در می‌آید و کارکرد خاصی در پیشبرد داستان ندارند.

 

فیلم حتی از بعضی جهات شباهتی با قسمت اول خود هم ندارد. به عنوان مثال شخصیت جدیدی که در قسمت دوم حضور دارد، دوست صمیمی ارژنگ و رویا با بازی حسام نواب صفوی است که با وجود حضور پُررنگ در این قسمت، در قسمت اول وجود خارجی ندارد. حتی ما در قصه می‌بینیم که در تمام این سال‌ها ارژنگ به رابطه میان آن دو مشکوک بود آن هم در حالی که در قسمت اول از این شخصیت خبری نبود.

 

در همین قسمت هم حضور ویژه‌ای ندارد که البته به شخصیت‌پردازی او برمی‌گردد. معلوم نیست از کجا آمده و حتی معلوم نیست حضورش قرار بوده چه کاربردی در داستان داشته باشد! به تمام این‌ها محو شدن یکباره‌اش از قصه را هم اضافه کنید تا گنگ بودن این شخصیت برای مخاطب کامل شود. در حقیقت روند اصلی داستان تکراری است و در واقع تنها تغییری که نسبت به قسمت اول حاصل شده، وجود همین خرده داستان‌های جزئی است.

 

گره‌ها و چالش‌های موجود در یک فیلم می‌تواند در لحظاتی داستان را هیجان‌انگیز کند و به عبارتی حل شدن آن برای مخاطب مهم باشد. «نهنگ عنبر۲» خالی از این موقعیت‌ها و گره‌گشایی‌هاست زیرا که اساسا گره‌ای هم ایجاد نمی‌کند. به جز سکانسی که ارژنگ از فاش شدن اعترافات داخل نوار نگران می‌شود و تلاش می‌کند که رویا به آن دسترسی پیدا نکند. اما بلافاصله در سکانس بعد می‌بینیم که آن‌ها در حال گوش دادن به نوار هستند بدون این که اتفاق خاصی افتاده باشد. وقتی برای فیلمساز از اهمیت چندانی برخوردار نباشد، ناخودآگاه مخاطب هم آن را جدی نمی‌گیرد.

 

اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,سینمای ایران,رضا عطاران و مهناز افشار

 

اما جدا از تمام این قضایا فیلم رضا عطارانی دارد که وزنه سنگین این روزهای گیشه سینما است. موفقیت اکثر فیلم‌های دنباله‌دار وابسته به بازیگر اصلی آن‌هاست و در مورد نهنگ عنبر به شدت این نظریه صدق می‌کند. چند سالی می‌شود که فیلم‌های او بدون استثنا فروش بالایی دارد و حضور او در هر پروژه‌ای تضمین موفقیت آن در گیشه است. طنازی ذاتی او به خوبی برای ایفای این نقش و به خصوص سکانس‌های تقلید رقص کمک کرده است.

 

اما حتی بازی او نیز به درخشانی قسمت اول نیست و نمی‌تواند یک‌تنه فیلم را نجات دهد. مهناز افشار و ویشکا آسایش نیز در مقایسه با قسمت اول جزئیات جدیدی به بازی خود اضافه نکرده‌اند (به این دلیل که اساسا برای شخصیت‌ها طراحی جدیدی صورت نگرفته است) و بازی آن‌ها ویژگی جدیدی ندارد. حضور رضا ناجی و علی قربان‌زاده در قسمت دوم کاملا بی‌اساس و بدون استفاده است.

 

اما بزرگترین نقطه ضعف فیلم، تغییر ریتم و ضرباهنگ و تبدیل آن به ملودرام در دقایق پایانی است. این که فیلم در لحظاتی بی‌دلیل دچار لکنت می‌شود و لحن سرخوش فیلم جای خود را به لحن غمگین‌کننده‌ای می‌دهد، بزرگترین ابهام داستان برای مخاطب است. تصادف عجیب و بی ربطی که با یک جشن عروسی خیالی پیوند می‌خورد و می‌خواهد که برای دقایقی مخاطب را احساساتی کند. در صورتی که دلیل این اتفاق به هیچ وجه مشخص نیست.

«نهنگ عنبر۲» سرشار از این موقعیت‌های پراکنده و بی‌ارتباطی است که در کنار هم چیده شده تا بتواند موفقیت فیلم پیشین را دوباره تکرار کند. معجونی از رقص و آواز و مایکل جکسون.

 

اما بی‌مایه بودن داستان و تکراری بودن موقعیت‌ها موجب شده است تا از نظر کیفی فیلم بسیار ضعیف‌تر از قسمت اول خود باشد. هرچند فروش بسیار بالای فیلم نشان‌دهنده این موضوع است که فیلم کمدی از چه جایگاهی در نزد تماشاگر برخوردار است و او تا چه حد در اوقات فراغت خود به تماشای این دسته از فیلم‌ها می‌نشیند. شاید بهتر باشد که فیلمنامه‌نویس و کارگردان نیز به همان اندازه برای مخاطب این نوع سینما ارزش و اهمیت قائل باشند و نخواهند که به هر قیمتی مخاطب را به سینماها بکشانند.

 

 

 

cinema.gamefa.com
  • 10
  • 5
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش