دوشنبه ۰۳ دی ۱۴۰۳
۱۹:۲۹ - ۰۸ شهریور ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۶۰۱۹۳۸
فیلم و سینمای ایران

در نشست خبری مطرح شد؛

انتقاد از اکران شدن فیلم پریناز پس از هفت سال توقیف

فیلم پریناز,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,سینمای ایران
نشست خبری فیلم پریناز ساخته بهرام بهرامیان چهارشنبه هشت شهریور در سالن نمایش هنر و تجربه برگزار شد.

به گزارش ایلنا، بهرام بهرامیان از اینکه فیلم پریناز پس از هفت سال توقیف جواز نمایش گرفته، ابراز خوشحالی کرد و گفت: پریناز وقتی ساخته شد که جامعه درباره مسائلی که پریناز مطرح می‌کند، التهاب داشت. آن التهاب‌ها چیزهایی بودند درباره مسایلی که ما آنها را به وجود می‌آوریم یعنی زمانی که مشکلی برایمان به وجود می‌آید، آن را به چیزهای غیرواقعی و نیروهایی که خارج از قدرت ماست، ربط می‌دهیم. در حقیقت این فیلم، کاری آزاردهنده برای عده‌ای بود در این‌باره که این افکار منادی چیست و چرا به وجود می‌آیند.

 

وی ادامه داد: قصه پریناز هفت الی هشت بار نوشته شد تا سرانجام به اینجا رسید. در میان فیلم‌سازان کشور ما یک توانایی وجود دارد به طوری که آنها می‌توانند کارهای عجیب بکنند. من از فیلم آل تا پریناز مسافت زیادی را طی کردم. در پریناز این باور مطرح می‌شود که چگونه خرافات یک مرد را به خود مشغول می‌کند و او را از کیفیت اصلی زندگی‌اش دور می‌سازد.

 

بهرامیان گفت: همیشه سعی می‌کنم در فیلم‌هایم پله پله تفاوت کنم و در هر فیلم حرف جدیدی برای گفتن داشته باشم.

 

این کارگردان درباره شیوه نگاهش به سینما گفت: بعضی مفاهیم فقط در چارچوب خواب و حالت چهره هنرپیشه و جریان سیالی که رنگ و نور صدا ایجاد می‌کند، شکل می‌گیرد اینها که شکل گرفت شما در هر کجا که باشید، ذهنتان مشغول فیلمی است که قرار است بسازید. وقتی نتوانید این ذهنیات را تبدیل به فیلم کنید، تبدیل به زخم می‌شود. اغلب فیلمسازان به مسائل ریز صحنه دقت می‌کنند ولی سینمای ما به علت مسائل اقتصادی این فرصت را به کارگردان‌های ما نمی‌دهد که ایده‌هایشان را بپرورانند.

 

وی در خصوص توقیف هفت ساله این فیلم بیان کرد: چرا آدم‌ها را تبدیل به خودی و غیرخودی می‌کنید؟ این اتفاق خیلی آزاردهنده است. این فیلم به مساله خرافات می‌پردازد و نیروهای عجیب و غریبی که محلی برای درآمد عده‌ای شده است. من معتقدم شفادهنده‌ و شفا گیرنده وجود دارد. من فیلمسازی را خیلی سال قبل شروع کردم. اولین سریالی که ساختم باعث شد از امتیازاتی برخوردار شوم.

 

وی ادامه داد: سریال بعدی‌ام؛ ساعت شنی بود. بعد از این سریال من به عنوان یک مهاجم، منتقد و کسی که نظم جامعه را به هم می‌زند شناخته شدم اما این سریال یکی از بهترین سریال‌های بعد از انقلاب بود. پس از آن سه سال ممنوع‌الکار شدم و طوری با من برخورد کردند که انگار این فیلم است که خطاکار است نه واقعیت‌های پیرامون. موقع ساخت فیلم پریناز یکی از آقایان فیلم مرا دید و بعد گفت؛ من این فیلم و فیلمسازش را آتش می‌زنم.

 

بهرامیان افزود: فیلم سینمایی آئینه شمعدون را در حدود ۶۰ جلسه فیلمبرداری کردم. یعنی ۹۰ درصد کار را انجام داده بودم که ناگهان در میانه کار؛ آقایی ساخت فیلم را متوقف کرد. من فکر می‌کنم تنها یک فیلم به این سرنوشت دچار شد. چگونه ممکن است به یک فیلم پروانه ساخت داده شود و بعد در میانه فیلمبرداری جلوی آن را بگیرند؟ من مدام در برابر این سیستم که مثل قادر متعال رفتار می‌کند و با یک نیزه تیز ما را تهدید می‌کند، انعطاف به خرج دادم ولی باز فیلم‌هایم توقیف می‌شوند. به همین دلیل سرنوشت من ۱۱ سال بیکاری است.

 

 

وی گفت: یکی دیگر از دلایل توقیف فیلم حضور خانم معتمدآریا در آن بود چراکه ایشان در آن دوره ممنوع‌الکار شده بود. فیلم سه بار تصحیح شد. یکبار در سال ۹۱ یکبار ۹۲ و یکبار هم همین امسال. فیلم از نظر محتوایی چندان تغییر نکرده اما صحنه‌های زیادی از آن حذف شده است. مثلا خانم بیات یک سکانس ۷ دقیقه‌ای دارد که در نسخه حاضر آن سکانس وجود ندارد.

 

در ادامه نشست، فاطمه معتمدآریا درباره نقش خود در این فیلم گفت: شاید الان بعداز گذشت هفت سال خیلی از جزئیات پریناز از ذهنم فراموش شده باشد چیزی که باعث شد به آقای بهرامیان بله بگویم و در فیلمش بازی کنم، نوع فیلمسازی و سناریوی خاص آن بود که برای من که همیشه طالب چیزهای جدید هستم، سوژه خوبی بود. از طرفی به دلیل آنکه تهیه‌کننده فیلم اصلا روی عوامل فشار نمی‌آورد و فضای فیلمبرداری؛ یک فضای انسانی محترم و خانوادگی بود، آن را قبول کردم.

 

معتمدآریا ادامه داد: متاسفانه توقف هفت ساله این فیلم باعث شد خیلی سخت دیده شود به قول خانم بنی‌اعتماد هیچ فیلمی در صندوق‌خانه‌ها باقی نخواهد ماند اگر ما بتوانیم به سیاسیون بفهمانیم که ما انسان‌هایی هستیم بی‌آزار با افکار متفاوت که به موفقیت بزرگی دست یافته‌ایم.

 

این بازیگر سینما گفت: من شاید تنها توضیحی که می‌توانم راجع به کارم بدهم این باشد که من همیشه سعی کردم یک فیلم را شبیه فیلمی دیگر بازی نکنم و این را بعد از بازی در بیش از ۶۰ فیلم و بیش از ۳۰ سال تجربه می‌گویم پریناز هم مستثنی نیست. بر خلاف دیگر بازیگرانی که کارهایی را انجام می‌دهند که بلدند من همیشه سعی کردم کاری را انجام دهم که بلد نبوده‌ام. من نقش خودم را در پریناز از ابتدا بلد نبودم.

 

وی افزود:‌ بعد از فیلم گیلانه تا چند سال هر سناریویی که برای من فرستادند دقیقا همان نقشی بود که من در گیلانه بازی کرده بودم ولی من تمام آن سناریوها را رد می‌‌کردم بنابراین کسی از شما انتظار ندارد که متفاوت باشید و به شما هم کمک نمی‌کنند. پس اگر خود بازیگر نخواسته باشد که خلاق باشد کسی هم برایش مهم نیست که چه می‌کند. در فیلم پریناز در همه آدم‌ها یک وسواس وجود دارد و این وسواس به شکل بیرونی بروز کرده است. همین وسواس مرا وسوسه کرد که در آن بازی کنم و این مساله‌ای بود که هیچ وقت در سینمای ما به آن نپرداخته‌اند.

در ادامه بیات درباره بازیگری و تهیه‌کنندگی این فیلم توضیح داد و گفت: من کاراکتری را در این فیلم بازی کردم که یکی از خط قرمزهای سینمای ایران است چون ممکن است قسمت‌هایی از بازی‌ات را از فیلم دربیاورند و من هم از این قاعده مستثنی نبودم.

 

وی ادامه داد: در سینمای ما گروهی هستند که درباره اندیشه فیلمسازان تصمیم می‌گیرند. همیشه ما درگیر مسائل ممیزی و فاکتور هستیم. فیلم به دو دلیل توقیف شد: اول به دلیل مخالفت با اندیشه فیلمساز و دلیل دوم که خیلی هم عجیب است؛ مخالفتشان با مسائل شخصی و خصوصی بازیگران بود. اصلا من نمی‌دانم چرا همه چیز را باهم قاطی می‌کنند.

 

وی تصریح کرد: ما قصدمان این بود که فیلم با کیفیتی بسازیم. خیلی درد بزرگی است کاری را در شرایط سخت با تمام توان خود بسازیم و بعد اینگونه آن را هفت سال توقیف کنند. این فیلم لیاقتش خیلی بیشتر از اینها بود.

 

این بازیگر اظهار داشت: بازی من در این فیلم گریم متفاوتی داشت. بعد از اینکه آقای عبدالله اسکندری برای من آن دندان عجیب و غریب را گذاشت بغض گلوی مرا گرفت و به ایشان گفتم که اگر ممکن است دندان را نگذارند. آقای اسکندری به من گفتند که من این دندان را در فیلم گوزن‌ها برای بهروز وثوقی هم گذاشته بودم به طوری که او هم بعد از مدتی نمی‌توانست بدون این دندان بازی کند و این دقیقا اتفاقی بود که برای من هم در این فیلم افتاد.

 

بیات افزود: جا دارد از آقای علم‌الهدی که سرسختانه برای مجوز فیلم زحمت کشیدند و پای آن ایستادند و همچنین از آقای شایسته تشکر کنم.

 

مریم زارعی بازیگر فیلم نیز گفت: موقع ساخت فیلم نه ساله بودم ولی الان ۱۵ ساله شدم. من خیلی ساده وارد این فیلم شدم. آگهی آن را در روزنامه دیدم و بعد از یک تست پذیرفته شدم. در ابتدا خیلی شانس داشتم ولی بعد با توقیف این فیلم جلوی دیده شدنم را گرفتند.

 

 

 

 

  • 16
  • 4
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش