به گزارش ایلنا، بهرام بهرامیان از اینکه فیلم پریناز پس از هفت سال توقیف جواز نمایش گرفته، ابراز خوشحالی کرد و گفت: پریناز وقتی ساخته شد که جامعه درباره مسائلی که پریناز مطرح میکند، التهاب داشت. آن التهابها چیزهایی بودند درباره مسایلی که ما آنها را به وجود میآوریم یعنی زمانی که مشکلی برایمان به وجود میآید، آن را به چیزهای غیرواقعی و نیروهایی که خارج از قدرت ماست، ربط میدهیم. در حقیقت این فیلم، کاری آزاردهنده برای عدهای بود در اینباره که این افکار منادی چیست و چرا به وجود میآیند.
وی ادامه داد: قصه پریناز هفت الی هشت بار نوشته شد تا سرانجام به اینجا رسید. در میان فیلمسازان کشور ما یک توانایی وجود دارد به طوری که آنها میتوانند کارهای عجیب بکنند. من از فیلم آل تا پریناز مسافت زیادی را طی کردم. در پریناز این باور مطرح میشود که چگونه خرافات یک مرد را به خود مشغول میکند و او را از کیفیت اصلی زندگیاش دور میسازد.
بهرامیان گفت: همیشه سعی میکنم در فیلمهایم پله پله تفاوت کنم و در هر فیلم حرف جدیدی برای گفتن داشته باشم.
این کارگردان درباره شیوه نگاهش به سینما گفت: بعضی مفاهیم فقط در چارچوب خواب و حالت چهره هنرپیشه و جریان سیالی که رنگ و نور صدا ایجاد میکند، شکل میگیرد اینها که شکل گرفت شما در هر کجا که باشید، ذهنتان مشغول فیلمی است که قرار است بسازید. وقتی نتوانید این ذهنیات را تبدیل به فیلم کنید، تبدیل به زخم میشود. اغلب فیلمسازان به مسائل ریز صحنه دقت میکنند ولی سینمای ما به علت مسائل اقتصادی این فرصت را به کارگردانهای ما نمیدهد که ایدههایشان را بپرورانند.
وی در خصوص توقیف هفت ساله این فیلم بیان کرد: چرا آدمها را تبدیل به خودی و غیرخودی میکنید؟ این اتفاق خیلی آزاردهنده است. این فیلم به مساله خرافات میپردازد و نیروهای عجیب و غریبی که محلی برای درآمد عدهای شده است. من معتقدم شفادهنده و شفا گیرنده وجود دارد. من فیلمسازی را خیلی سال قبل شروع کردم. اولین سریالی که ساختم باعث شد از امتیازاتی برخوردار شوم.
وی ادامه داد: سریال بعدیام؛ ساعت شنی بود. بعد از این سریال من به عنوان یک مهاجم، منتقد و کسی که نظم جامعه را به هم میزند شناخته شدم اما این سریال یکی از بهترین سریالهای بعد از انقلاب بود. پس از آن سه سال ممنوعالکار شدم و طوری با من برخورد کردند که انگار این فیلم است که خطاکار است نه واقعیتهای پیرامون. موقع ساخت فیلم پریناز یکی از آقایان فیلم مرا دید و بعد گفت؛ من این فیلم و فیلمسازش را آتش میزنم.
بهرامیان افزود: فیلم سینمایی آئینه شمعدون را در حدود ۶۰ جلسه فیلمبرداری کردم. یعنی ۹۰ درصد کار را انجام داده بودم که ناگهان در میانه کار؛ آقایی ساخت فیلم را متوقف کرد. من فکر میکنم تنها یک فیلم به این سرنوشت دچار شد. چگونه ممکن است به یک فیلم پروانه ساخت داده شود و بعد در میانه فیلمبرداری جلوی آن را بگیرند؟ من مدام در برابر این سیستم که مثل قادر متعال رفتار میکند و با یک نیزه تیز ما را تهدید میکند، انعطاف به خرج دادم ولی باز فیلمهایم توقیف میشوند. به همین دلیل سرنوشت من ۱۱ سال بیکاری است.
وی گفت: یکی دیگر از دلایل توقیف فیلم حضور خانم معتمدآریا در آن بود چراکه ایشان در آن دوره ممنوعالکار شده بود. فیلم سه بار تصحیح شد. یکبار در سال ۹۱ یکبار ۹۲ و یکبار هم همین امسال. فیلم از نظر محتوایی چندان تغییر نکرده اما صحنههای زیادی از آن حذف شده است. مثلا خانم بیات یک سکانس ۷ دقیقهای دارد که در نسخه حاضر آن سکانس وجود ندارد.
در ادامه نشست، فاطمه معتمدآریا درباره نقش خود در این فیلم گفت: شاید الان بعداز گذشت هفت سال خیلی از جزئیات پریناز از ذهنم فراموش شده باشد چیزی که باعث شد به آقای بهرامیان بله بگویم و در فیلمش بازی کنم، نوع فیلمسازی و سناریوی خاص آن بود که برای من که همیشه طالب چیزهای جدید هستم، سوژه خوبی بود. از طرفی به دلیل آنکه تهیهکننده فیلم اصلا روی عوامل فشار نمیآورد و فضای فیلمبرداری؛ یک فضای انسانی محترم و خانوادگی بود، آن را قبول کردم.
معتمدآریا ادامه داد: متاسفانه توقف هفت ساله این فیلم باعث شد خیلی سخت دیده شود به قول خانم بنیاعتماد هیچ فیلمی در صندوقخانهها باقی نخواهد ماند اگر ما بتوانیم به سیاسیون بفهمانیم که ما انسانهایی هستیم بیآزار با افکار متفاوت که به موفقیت بزرگی دست یافتهایم.
این بازیگر سینما گفت: من شاید تنها توضیحی که میتوانم راجع به کارم بدهم این باشد که من همیشه سعی کردم یک فیلم را شبیه فیلمی دیگر بازی نکنم و این را بعد از بازی در بیش از ۶۰ فیلم و بیش از ۳۰ سال تجربه میگویم پریناز هم مستثنی نیست. بر خلاف دیگر بازیگرانی که کارهایی را انجام میدهند که بلدند من همیشه سعی کردم کاری را انجام دهم که بلد نبودهام. من نقش خودم را در پریناز از ابتدا بلد نبودم.
وی افزود: بعد از فیلم گیلانه تا چند سال هر سناریویی که برای من فرستادند دقیقا همان نقشی بود که من در گیلانه بازی کرده بودم ولی من تمام آن سناریوها را رد میکردم بنابراین کسی از شما انتظار ندارد که متفاوت باشید و به شما هم کمک نمیکنند. پس اگر خود بازیگر نخواسته باشد که خلاق باشد کسی هم برایش مهم نیست که چه میکند. در فیلم پریناز در همه آدمها یک وسواس وجود دارد و این وسواس به شکل بیرونی بروز کرده است. همین وسواس مرا وسوسه کرد که در آن بازی کنم و این مسالهای بود که هیچ وقت در سینمای ما به آن نپرداختهاند.
در ادامه بیات درباره بازیگری و تهیهکنندگی این فیلم توضیح داد و گفت: من کاراکتری را در این فیلم بازی کردم که یکی از خط قرمزهای سینمای ایران است چون ممکن است قسمتهایی از بازیات را از فیلم دربیاورند و من هم از این قاعده مستثنی نبودم.
وی ادامه داد: در سینمای ما گروهی هستند که درباره اندیشه فیلمسازان تصمیم میگیرند. همیشه ما درگیر مسائل ممیزی و فاکتور هستیم. فیلم به دو دلیل توقیف شد: اول به دلیل مخالفت با اندیشه فیلمساز و دلیل دوم که خیلی هم عجیب است؛ مخالفتشان با مسائل شخصی و خصوصی بازیگران بود. اصلا من نمیدانم چرا همه چیز را باهم قاطی میکنند.
وی تصریح کرد: ما قصدمان این بود که فیلم با کیفیتی بسازیم. خیلی درد بزرگی است کاری را در شرایط سخت با تمام توان خود بسازیم و بعد اینگونه آن را هفت سال توقیف کنند. این فیلم لیاقتش خیلی بیشتر از اینها بود.
این بازیگر اظهار داشت: بازی من در این فیلم گریم متفاوتی داشت. بعد از اینکه آقای عبدالله اسکندری برای من آن دندان عجیب و غریب را گذاشت بغض گلوی مرا گرفت و به ایشان گفتم که اگر ممکن است دندان را نگذارند. آقای اسکندری به من گفتند که من این دندان را در فیلم گوزنها برای بهروز وثوقی هم گذاشته بودم به طوری که او هم بعد از مدتی نمیتوانست بدون این دندان بازی کند و این دقیقا اتفاقی بود که برای من هم در این فیلم افتاد.
بیات افزود: جا دارد از آقای علمالهدی که سرسختانه برای مجوز فیلم زحمت کشیدند و پای آن ایستادند و همچنین از آقای شایسته تشکر کنم.
مریم زارعی بازیگر فیلم نیز گفت: موقع ساخت فیلم نه ساله بودم ولی الان ۱۵ ساله شدم. من خیلی ساده وارد این فیلم شدم. آگهی آن را در روزنامه دیدم و بعد از یک تست پذیرفته شدم. در ابتدا خیلی شانس داشتم ولی بعد با توقیف این فیلم جلوی دیده شدنم را گرفتند.
- 16
- 4