پنجشنبه ۰۱ آذر ۱۴۰۳
۱۹:۴۸ - ۲۹ دي ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۱۰۰۷۸۶۰
فیلم و سینمای ایران

كارگردان فيلم:«حریم شخصی» یتیم ماند!

حریم شخصی,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,سینمای ایران

 احمد معظمی اولین فیلم بلند سینمایی خود را با ساخت «حریم شخصی» تجربه کرده است. او قبلا دستیار کارگردان قاسم جعفری در دو فیلم «مجنون لیلی» و «بازنده» بود و پیش از ورود به سینما در تلویزیون حضور فعالی داشته و سریال ها و مجموعه های تلویزیونی نظیر «جاده چالوس»، اپیزودهایی از «شاید برای شما هم اتفاق بیفتد» و «سایبر» را کارگردانی کرده است و همچنین تجربه ساخت دو تله فیلم «دو روی یک سکه» و «ساعت به وقت صفر» را دارد. فیلم «حریم شخصی» به آسیب این روزهای جامعه از قبیل استفاده بی رویه از فضای مجازی و تلگرام می پردازد. معظمی شش تا هفت ماه روی فیلمنامه «حریم شخصی» کار کرده است تا به مرحله کستینگ و تولید برسد. او همچنین از حضور نیافتن فیلمش در جشنواره فجر ۹۵ گله مند و معتقد است که اگر شانسی برای حضور داشت، جوایز بسیاری به دست می آورد. دقایقی با این کارگردان در خصوص «حریم شخصی» صحبت کردیم که در ادامه می خوانید:

 

 برای ساخت اولین فیلم همیشه حساسیت هایی وجود دارد. نگران این نبودید که مخاطب یا سینماگران این فیلمنامه را دوست نداشته باشند؟

– نه، من با آگاهی کامل این فیلمنامه را انتخاب کردم، چون برای تلویزیون حدود ۵۰۰ فیلمنامه نوشتم و فرق خوب و بد را می شناسم. احساسم این بود نسبت به کل فیلمنامه هایی که در سینما نوشته می شود، قوی تر است. در جشنواره سال گذشته نسبت به فیلم ما بی مهری صورت گرفت و نخواستند به جشنواره بیاید ولی مطمئنم روزی می رسد تا آن قدر قدرت داشته باشیم که فیلم ما با یک ربع راش داخل جشنواره برود.

 شباهت هایی بین موضوع فیلم «حریم شخصی» و سریال«سایبر» که از قبل به آن پرداخته بودید، دیده می شود. آیا انتخاب این فیلمنامه و موضوع به دلیل سابقه یا پیشینه ذهنی شما از فضای مجازی است یا هدف دیگری داشتید؟

– نه، ربطی به سریال«سایبری» ندارد و بستر قصه به شیوه ای بود که چندان به فضای مجازی پرداخته نشده بود. زمانی که آقای ساعتچی فر فیلمنامه را به من پیشنهاد کرد، شورایی به همراه بهار کاتوزی تشکیل دادیم و فضای کار را به این سمت و سو بردیم و سعی کردیم فیلمنامه ای متفاوت باشد با آنچه امروز نوشته می شود. به هرحال، قصه ها تا حدودی شبیه به هم هستند و سعی کردیم این تفاوت در قصه احساس شود و خودم هم به قصه های اجتماعی این مدلی علاقه دارم. دوست دارم به سمت قصه های اجتماعی این مدلی بروم که پیامی برای مخاطب دارد. برای من مخاطب اهمیت دارد و درست است. فیلم ما یتیم بود و هیچ اسپانسری نداشتیم، اما مردم با حال خوب از سینما بیرون می آیند و حداقل ۹۰ درصد تماشاگران فیلم را دوست داشته اند.

 

 به نظر می رسد وجه منفی نگاه شما در فیلم نسبت به تلگرام و فضای مجازی غالب است و کمتر به کارکرد مثبت آن پرداختید.

– بحث سر مثبت و منفی نیست، بلکه بر سر این است که از چیزی باید به اندازه استفاده کنیم. الآن حدود ۸۵ درصد همه اسیر فضای مجازی هستند و اگر انکار کنیم، دروغ گفتیم. در عید نوروز که پدر و مادر و کل فامیل کنار هم جمع می شوند، اما سر همه داخل گوشی های همراهشان است و وجه منفی بیشتر از وجه مثبت آن شده و در جامعه ما به صورت بی رویه استفاده می شود. پیام اصلی این است که هر چیزی در جهت استفاده صحیح و به اندازه باشد. در این فیلم تکنیک و هوشمندی به خرج داده شده و آن این است که شخصیت ها در خصوص فضای مجازی صحبت می کنند، اما تنها در شروع فیلم فضای تلگرام دیده می شود و در طول فیلم چندان فضای تلگرام وجود ندارد و دوربین از آن فیلم نگرفته است؛ یعنی به نحوی در لایه های زیرین فیلم حل شده و قصه جلو می رود. کلیت فیلم این است که صدایی اشتباهی در گروه گذاشته می شود و فاجعه ای رخ می دهد. در حقیقت اگر فیلم به پای نقد و بررسی برسد، می بینیم که برای اولین بار در سینمای ایران لنز می بینیم و مثل خیلی از دوستان دوربین را لانگ شات نمی کارم تا همه بازی کنند، بلکه در فیلم میزانسن وجود دارد. متفاوت بودن فیلم به ساختار، فضا و فیلمنامه آن است. «من»، احمد معظمی سعی کردم فیلمی بسازم که مثل هیچکس نباشد. انجام چنین کاری در این شلوغی بازار دشوار است. زمانی بود می گفتیم خوانندگان زیاد شده اند، اما الآن تا دلتان بخواهد کارگردان می آید!

 

 شما از بازیگران چهره استفاده کردید و به نظر می رسد به گیشه هم فکر می کردید؟

– انتخاب بازیگر در سینما قواعدی دارد و فکر می کنم همه به نقش می خوردند و نزدیک بودند. به هرحال ویترین و گروه بازیگران اهمیت دارد و قصه هم می طلبید که این بازیگران چهره حضور داشته باشند. به عنوان مثال، خانم بختیاری در سکانس های کمی حضور داشتند، ولی تصمیم گرفتیم بازیگران چهره باشند و اتفاقا در همان حضور کم فوق العاده بودند.

 

 علت انتخاب میلاد کی مرام چه بود؟… چون در قالب شخصیتی متعصب قرار گرفته بود که قبلا در فیلم هایی مثل «غیرمجاز» و «ملی و راه های نرفته اش» مشابهش را دیده بودیم.

– میلاد برای این نقش خیلی خوب بود و از ابتدا سعی کردیم به سمت بازیگرانی برویم که حرف هم را بهتر متوجه می شویم. میلاد جزو دوستان قدیمی من و بازیگر فوق العاده توانایی است و معتقدم در این فیلم هم عالی بازی کرده است. فیلم «ملی و راه های نرفته اش» بعد از ما کار شده بود، اما زودتر از ما اکران شد، ولی به عنوان کارگردان از میلاد خیلی راضی ام.

 

 به نظر می رسد با تدوین نامنظم سعی کردید وجه معمایی یا احیانا پلیسی به قصه بدهید.

– نمی توانم اذعان به پلیسی یا معمایی بودن کنم، ولی تدوین عنصری است که در این فیلم تعلیق ایجاد می کند. این موضوع در بخشی از فیلمنامه هم بوده است. تلاش کردم در ۸۰ دقیقه قصه بگویم و وقتی فیلم را با مردم دیدم، متوجه شدم همه به صندلی چسبیده بودند و قصه را دوست داشتند.

 

 از اکران فیلم راضی هستید؟

– فیلم ما یتیم بود؛ یعنی قدرتی پشت آن نبود که در سطح شهر تبلیغات اساسی و بیلبورد داشته باشد. در حال حاضر فیلم با کارکرد خودش ساخته و فروخته می شود. نمی شود انکار کرد که مافیا وجود ندارد؛ یعنی مافیا بخواهد فیلم فروش می کند یا نمی کند. سانس هایی که به فیلم ما می دهند، خوب نیست و به صورت آزاد اکران می شویم و سرگروه نداریم. اگر حتی فیلم ما یک میلیارد بفروشد، رکورد کل فیلم های گروه آزاد را زده است. اگر از فیلم ما حمایت می شد، اتفاق بهتری می افتاد و تا الآن فکر می کنم بد نفروخته است و اصلا بیلبورد نداشتیم. خوبی فیلم آن است که پیام دارد و مخاطب چیزی که مد نظر ماست را می گیرد و از سینما بیرون می آید و این برای ما بهترین دستمزد است. امیدوارم بیشتر روی مضامینی از این دست کار شود، چون امروز نگاه ها به سمت کمدی های نامناسب است. لازم است ذائقه مخاطب را تغییر دهیم و این قدر به سمت فیلم های کمدی نامناسب نرویم. کمدی ساختن سخت است، اما کمدی داریم تا کمدی!

 

 درباره فیلم بعدیتان بگویید.

– قرار است فیلمی به همراه آقای امکانیان کار کنیم و سال دیگر با فیلمنامه عجیب و غریب در جشنواره فجر در خدمت تمام رقبا هستیم!… در آن سال حق ما را خوردند و اگر در جشنواره بود، به راحتی کاندیدا می شد. مرحوم علی معلم این فیلم را دیده بود و می گفت چرا این فیلم در جشنواره نیست؟… منتقدان خوب سینمای ما مثل امیر قادری پشت فیلم بودند.

 

 

 

banifilm.ir
  • 11
  • 6
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش