دوشنبه ۰۵ آذر ۱۴۰۳
۰۷:۳۵ - ۲۳ اسفند ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۱۲۰۵۵۷۲
فیلم و سینمای ایران

پای صحبت تهیه‌کنندگان فیلم‌هایی که شانس اکران کمتری دارند؛

جَنگ آخر جَنگ اکران

فیلم های اکران نشده,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,سینمای ایران

سال ١٣٩٦ رو به پایان است و سینمای ایران، هنوز در تب‌وتاب اکران به خودش می‌پیچد، اکرانی که حرف و حدیث‌های زیادی هم داشت و حتی موضوعات مربوط به آن تا مرحله گِل گرفتن در شورای صنفی نمایش هم پیش رفت. با این حال، موضوعات مربوط به اکران بعید است به این زودی‌ها تمام شود. دلیل خیلی ساده‌ای هم دارد، چون ظرفیت سینماها در این بوم، ظرفیتی مشخص است و تعداد فیلم‌ها هم نسبت به این ظرفیت زیاد، به همین دلیل همیشه تعدادی از فیلم‌ها، خارج از صف اکران باقی می‌مانند. البته برخی از آنها که خوش‌شانس هستند، ممکن است

 

چند وقتی در صف بمانند و حتی دیده شده برخی از فیلم‌ها چند‌سال بعد از ساخت، نوبت اکران‌شان (اگر این اصطلاح درست باشد) فرا رسیده، اما آنها که بدشانس‌ترند، هیچ وقت رنگ پرده نقره‌ای را نمی‌بینند. هر چند برخی از اهالی سینما معتقدند آنها که رنگ پرده نقره‌ای را نمی‌بینند، به این دلیل است که از اساس نباید دیده شوند، نه فیلم‌شان فیلمی است که اندازه‌های فیلم حرفه‌ای را داشته باشد و نه عوامل‌شان، عوامل حرفه‌ای هستند که شیوه‌های حضور در این بازا مکاره را بلد باشند. در این میان یکی از کارگردان‌ها که می‌خواست

 

این بخش از حرف‌هایش نقل‌قول از او نباشد، می‌گفت: من بارها دیده‌ام پدری، منزلش را فروخته و سرمایه‌گذاری کرده تا فرزندش فیلمساز شود، بعد هم فیلم اکران نمی‌شود و عملا این سرمایه می‌سوزد. این شیوه بسیار خطرناک است، به این دلیل که وقتی هزینه شده و فیلمی ساخته می‌شود، اصلا به این معنا نیست که سیستم مجبور است آن را اکران کند. اگر به آقای حیدریان بگویید که من فلان قدر خرج کردم و فیلم ساخته‌ام، پاسخش روشن و مشخص است، می‌گوید مگر زمانی که خواستی فیلم بسازی و هزینه کنی به من گفتی که حالا می‌گویی باید فیلم اکران شود.

 

با این حال، برخی از اهالی سینما که اعتقاد دارند فیلم‌های‌شان حرفه‌ای هم ساخته شده، شانس اکران پیدا نمی‌کنند. همین چندی پیش بود که در «شهروند» با یکی دو نفر از آنهایی که فیلم‌شان شانس کمتری برای اکران دارند، صحبت کردیم. در یک نمونه محمود غفاری، کارگردان فیلم «سهیلا شماره ١٧» می‌گفت:

 

عملا پول‌مان را دور انداخته‌ایم و هیچ کاری هم از ما برنمی‌آید و باید منتظر یک تغییر بزرگ باشیم تا این فیلم شانس اکران پیدا کند، چون تغییرات کوچک درد ما را دوا نمی‌کند. ‌هادی انباردار، تهیه‌کننده «ماه‌گرفتگی» هم می‌گفت: فعلا سرگردان هستیم، اما قول‌هایی داده شده است. به هر روی فیلم‌هایی که سال ٩٥ ساخته شده و اکران‌شان به‌ سال ٩٧ انتقال پیدا می‌کند، شانس کمتری برای اکران دارند.

 

در این میان لیستی وجود دارد که شامل فیلم‌های فراری، کوپال، ماه‌گرفتگی، بن‌بست وثوق، پشت دیوار سکوت، خرگیوش، ترومای سرخ، چراغ‌های ناتمام، سوفی و دیوانه، نیمکت، سهیلا شماره ١٧ و یادم تو را فراموش در لیست اکران‌نشده‌ها قرار داشتند (و چند فیلم دیگر). فراری در اکران نوروزی جای گرفته و خبرهایی هم درباره یکی دو فیلم دیگر شنیده می‌شود. درباره خرگیوش هم گفته شد در نوروز اکران خواهد شد، اما تهیه‌کننده این فیلم می‌گوید هنوز موضوع قطعی نیست. به همین دلیل با برخی از کارگردانان و تهیه‌کنندگان این فیلم‌ها به گفت‌وگو نشستیم و از آنها درباره هزینه فیلم و تصمیم‌شان اگر فیلم اکران نشود، صحبت کرده‌ایم.

 

نکته مشترک بین همه این است که از هزینه واقعی فیلم حرف نمی‌زنند و آن را محرمانه می‌دانند (!؟) و این یعنی شفافیتی در سینمای ما وجود ندارد. نکته دیگر این‌که به اعتقاد اهالی سینما از زمان ساخت فیلم تا مرحله اکران باید جنگید و مبارزه کرد تا یک فیلم ساخته شود و گویا جَنگ آخر هم جنگ اکران است.

 

درباره هزینه فیلم دروغ می‌گویند

حبیب اسماعیلی|  تهیه‌کننده‌ «خرگیوش»| فیلم خرگیوش قرار است در اکران نوروزي روی پرده سینما برود. این فیلم ‌سال گذشته ساخته شده و فیلم پربازیگری هم هست و مناسب اکران نوروزی است. قرار نیست از فیلم خودمان تعریف کنم، اما تمام شرایط اکران نوروزی را دارد و سعی ما هم این بوده تا بتوانیم فیلم را در این زمان به نمایش درآوریم. این را هم باید ذکر کرد که معمولا پشت‌سر فیلم‌هایی که اکران نوروزی را به دست می‌آورند، حرف و حدیث‌هایی وجود دارد و به‌طور معمول آنهایی که فیلم‌شان شانس اکران را به دست نمی‌آورند؛

 

این‌طور گمان می‌کنند یا حرف می‌زنند که گویا‌ هزارویک ارتباط وجود داشته و افراد موفق در به‌دست آوردن اکران نوروزی شده‌اند، لااقل من درباره فیلم خودم عرض می‌کنم که این‌طور نیست و فیلمی که تمام ویژگی‌های اکران نوروزی را داشته، به‌درستی در این زمان اکران خواهد شد، چون اگر فیلم ویژگی‌های مورد نظر را نداشته باشد، سینماداران قبول نمی‌کنند که پای قرارداد اکران فیلم را امضا کنند. سوالی درباره هزینه فیلم پرسیده شد که این سوال از اساس، سوال خوبی نیست، چون باید مثل دیگران درباره هزینه فیلم، دروغ بگوییم، برای همین درباره‌اش حرف نمی‌زنیم.

 

پای صحبت اسماعیل میهن‌دوست کارگردان ترومای سرخ درباره وضع اکرانتا وقتی سینماگران با هم توافق نکنند وضع اکران همین است

 

 بحث معضل اکران، درباره فیلم‌هایی است که در سال ٩٥ ساخته شده و قرار بوده در ‌سال ٩٦ اکران شود اما تا این لحظه، نوبت به آنها نرسیده است. سوال از تهیه‌کنندگان یا کارگردان‌ها این بوده که اگر فیلم‌تان اکران نشود، چه تصمیمی خواهید گرفت. پاسخ بیشتر آنها این است که به اکران فیلم در‌ سال ٩٧ امیدوارند و تلاش می‌کنند

 

فیلم‌شان اکران شود و اسماعیل میهن‌دوست کارگردان فیلم ترومای سرخ نیز، به سوالات «شهروند» پاسخ داده است. او در پاسخ به این‌که اگر فیلم یک‌درصد اکران نشود، چه خواهید کرد. می‌گوید که این سوال را باید از مسئولان پرسید و سوالی است که خودم هم دنبال پاسخش می‌گردم و باید از آنها پرسید او هزینه فیلمش را متوسط اعلام کرد و به سوالات دیگر درباره وضع اکران پاسخ داد؛ آنچه در ادامه می‌آید، محصول گفت‌وگوی «شهروند» با کارگردان ترومای  سرخ است:

 

  ترومای سرخ اکران نشده و به ‌نظر می‌رسد این احتمال وجود دارد که شانس اکران آن کم شده است. نظرتان چیست و چه اقدامی برای اکران فیلم انجام داده‌اید؟

از ابتدایی که من با پخش‌کننده فیلم صحبت کردم، توافقمان این بود که با توجه به سهمیه‌ای که شورای صنفی اکران برای پخش‌کننده درنظر گرفته، این‌که چند فیلم می‌توانند پخش کنند، توافق شد که فیلم را امسال پخش نکنیم و قرار بر اکران در‌ سال ٩٧ بود. یعنی این نبود که ما دایم برویم و پیگیری کنیم و اکران به ما نرسد، هرچند آن اوایل خواستیم برویم سبد و زنبیل را بگذاریم اما بعد چون قصد نداشتیم که اکران کنیم، گفتیم بهتر است سبد و زنبیل را هم در صف نگذاریم. موضوع دیگر این است که این موضوع اظهر من الشمس است

 

که تناسب سالن‌ها، گروه‌های اکران با تعداد فیلم‌ها متعادل نیست. طبیعی است ترافیکی ایجاد شود و این‌که تصور کنیم همه فیلم‌ها در همان ‌سال اکران می‌شود، تصور درستی نیست. البته این را می‌پذیرم تبعیض‌هایی وجود دارد که برخی از مواقع روشن نیست که چرا برخی از فیلم‌ها به محض این‌که ساخته می‌شوند، روی پرده می‌روند، اما اگر لانگ‌شاتی نگاه کنیم، با توجه به وجود گروه‌ها و مدت اکران و روی پرده‌بودن فیلم‌ها، نهایت به ‌حدی از تعداد فیلم می‌رسیم که اگر تولید از آن تعداد بیشتر باشد، هرکاری کنیم، برخی از فیلم‌ها از دایره اکران عقب می‌افتد و به ‌سال بعد می‌افتند.

 

  وضع اکران از ابتدا این‌طور بود؟

یک دوره بعد از انقلاب سیاست‌های اکران سهمیه‌بندی بود و از ابتدا معلوم بود و سهمیه‌بندی می‌کردند که فلان فیلم ساخته می‌شد و می‌رفت در نوبت اکران و از همان موقع می‌دانستید چه ماهی فیلمت اکران خواهد شد. یک راهش همین اکران کوپنی است که عرض کردم، یک راه هم همین بلبشویی است که وجود دارد که سازوکار دقیقی هم ندارد. برای همین گاهی اوقات صدای تهیه‌کنندگان درمی‌آید. برخی بر این باورند که باید عرضه و تقاضا تعیین‌کننده باشد. برخی هم معتقدند سینمادار به‌عنوان کسی که صاحب سینماست، تعیین‌کننده باشد.

 

آنهایی که رویکرد فرهنگی- هنری دارند هم، به ‌هرحال این وضع را برنمی‌تابند که فیلم را به‌عنوان یک محصول صرفا مصرفی درنظر بگیریم که خود مغازه‌دار در نظربگیرد کدام محصول را انتخاب کند و در مغازه‌اش بگذارد. برخی هم این سعه‌صدر را دارند و از منظر اقتصادی هم نگاه می‌کنند و معتقدند سوپرمارکتشان باید انواع و اقسام کالا را داشته باشد و چه برای مصرف‌کننده‌ها و چه برای آنهایی که گونه‌های مختلف کمدی و اکشن یا ارزشی و همه انواع دیگر لیستی دارند و می‌آورند که هر مشتری بسته به سلیقه خودش، امکان انتخاب را داشته باشد اما عموما اگر سینمای ایران را به‌عنوان یک سوپرمارکت بزرگ در نظر بگیریم،

 

متاسفانه سازوکار خیلی درست و اصولی وجود ندارد و از یک طرف نگاه‌های افراطی که فیلم را صرفا به‌عنوان یک کالای مصرفی و اینترتیمنت درنظر می‌گیرند که اندیشه‌ای در آن وجود ندارد و یک نگاه سرمایه‌ای هم وجود دارد که سینما را صرفا وسیله‌ای برای سودجویی درنظر می‌گیرد. به نظر من هم آن نگاه افراطی اشکال دارد و این‌که تصور کنند هر فیلمی مثل دوران کوپنی که احیانا مخاطب آنچنان ندارد (که از همان ابتدا که ساخته می‌شود، برای سازندگان هم مشخص است)؛ باید اکران شود و هم فیلم‌هایی که صرفا مخاطب خاص و فرهیخته دارند.

 

  این میان اکران هنر و تجربه هم وجود دارد، این اکران‌ها چه کمکی به کاهش تراکم می‌کنند؟

برخی فیلم‌ها از جهت رویکرد هنری، تجربی هستند و باید جایی اکران می‌شدند. این خیلی طبیعی است و حرکت بسسیار درستی بود. هرچند در مقاطعی، به انحراف کشیده شد اما وجودش غنیمت است و امکانی برای اکران این گروها فیلم‌ها ایجاد کرده است. این گزینه برای فیلم‌های هنری به‌عنوان حداقلی تأمین شده اما کم‌کم و به تدریج اکران خیلی، حداقلی شده است.

 

فیلم ترومای سرخ را که ساختم، جنس مخاطبش، به نوعی (نه کامل) به سمت مخاطبان فیلم‌های هنری داشته باشد، هرچند به‌طور کامل این‌طور نیست، اما از منظر اقتصادی وضع درست نیست. به همین دلیل هم استقبال چندانی از آن نمی‌شود، الا در مواقع اجبار. کل ظرفیت هنر و تجربه را اگر به‌طور کامل به فیلمی اختصاص دهیم، کفاف بودجه فیلم را نمی‌دهد و این جفای بزرگی است.

 

روز‌به‌روز سینمای صرفا تجاری عرصه را برای سینمای هنری و فرهنگی تنگ‌تر و تنگ‌تر می‌کند. باید هم فیلم هنر و تجربه صرف این‌که سرمایه خرجش شده، اکران شود و هم آن فیلم به اصطلاح صرفا گیشه‌ای. من به هیچ عنوان نظرم این نیست که یکی را به نفع دیگر قربانی کنیم. من خودم به این دلیل که پیشینه منتقدی دارم، سینمایی که به فرم توجه دارد، راحت‌الحلقوم نیست و پفک نمی‌خواهد تولید کُند را دوست دارم و به آن علاقه‌مندم. به این معنا نیست که سینمای کمدی را پس می‌زنم و می‌گویم آنها نباشند و به همین نسبت معتقدم که باید آن‌طرف هم این را بپذیرند، هرچند ترومای سرخ وسط این دوتا سینما قرار دارد.

 

  با توجه به آنچه گفتید، به ‌هرحال معضل اکران وجود خواهد داشت؟

بله، معضل اکران در این کشور به این صورت است که عرض کردم در مجموع سازوکار مدون و مشخصی ندارد، به همین دلیل گاهی صحبت از مافیا می‌شود، صحبت از اعمال نظر و سلیقه می‌شود، صحبت از قدرت اقتصادی تهیه‌کنندگان می‌شود و اینها خیلی بیراه نیستند و مادامی که موضوع بین کلیه سینماگران به نقطه اشتراک نرسد و به تفاهم نرسند، این وضع کماکان ادامه خواهد داشت. این بخش مدیریتی موضوع است اما از اساس، از منظر اقتصادی که نگاه کنیم، عدم تناسب عرضه و تولید در سینما مشخص است، حتی اگر فرض کنیم. اگر تمام صد فیلمی که در‌ سال ساخته می‌شود، یکدست باشد و همه هم کمدی بفروش باشد،

 

به‌طور طبیعی نوبت به برخی از فیلم‌ها نخواهد رسید که این را از نظر استراتژی سینما باید یک فکری کرد که یک عده سراغ تقلیل تولید می‌روند که کار غلطی است، راه درستش به نظر من بازکردن اکران سالن‌های سینما و تعادل در آن است. اگر روزی این تعادل برقرار شود، آنگاه باید در شورای صنفی نمایش را واقعا گِل گرفت، نه این‌که بد باشد بلکه دیگر کارایی ندارد، چون هر کسی که فیلم دارد، امکان نمایش‌اش را خواهد داشت.

 

حمید کاویانی| کارگردان بن‌بست وثوق

فیلم‌هایی اکران نمی‌شوند که شکست خورده هستند

فیلم بن‌بست وثوق، پروانه نمایش دارد و ما دنبال شرایط مناسب برای اکران این فیلم بودیم. به این دلیل که ٦‌ماه دوم‌ سال شرایط بدی برای اکران وجود دارد. فیلم بن‌بست وثوق به این دلیل که جزو فیلم‌های خاص سینماست، باید هدفمند و هوشمندانه مخاطب برای تماشا دعوت شود، به همین دلیل به صلاح نبود در ٦ماه دوم سالی که گذشت،

 

اکران انجام شود. ما آنطور که قرار گذاشته‌ایم تا قبل از شروع‌ سال جدید با پخش‌کننده فیلم، به توافق نهایی خواهیم رسید که پیش‌بینی کنیم چه زمانی از ‌سال جدید فیلم را اکران کنیم. پیش‌بینی می‌کنم چهار ماهه نخست‌ سال جدید بتوانیم فیلم را روی پرده ببریم. درباره تراکم فیلم‌ها و احتمال کمتر شدن شانس هم باید بگویم شأن اکران نشدن این فیلم صفر است.

 

بن‌بست وثوق (نه به این دلیل که من سازنده آن هستم) با توجه به واکنش‌هایی که از برخی کارشناسان و مشاوران و پخش‌کننده فیلم گرفتیم، با بخش عمده از فیلم‌هایی که چه در سال گذشته و چه امسال ساخته شده‌اند، قابل رقابت است و قطعا شرایط مناسب اکران را که پیدا کند، اکران خواهد شد و با این‌که شکل روایت در این فیلم متفاوت با فیلم‌های دیگر است، می‌تواند

 

به دلیل همین تفاوت در روایت، جذابیت‌های بیشتری پیدا کند و در عین حال گمان این است همه چیز مهیاست تا در اکران با اقبال مواجه شود، به این دلیل که پتانسیل اکران درست را دارد. فیلم حتما اکران خواهد شد و هیچ دلیلی برای این‌که فیلم اکران نشود، وجود ندارد. ما در میان فیلم‌ها مواردی را داشته‌ایم که سه‌سال بعد از تاریخ ساخت اکران شده‌اند و حتی اگر فیلم در نوبت اکران هم بماند، پیش‌بینی من بیش از این نیست. ضمن این‌که این فیلم، فیلمی نیست که نادیده گرفته شود.

 

وقتی درباره احتمال اکران نشدن فیلم صحبت می‌کنیم، بیشتر برای فیلم‌هایی است که در ساخت و اجرا، شرایط درستی رقم نخورده و فیلم عملا فیلم شکست خورده است. بن‌بست وثوق ماهیتا قابل رقابت با ١٥ فیلم برتر هر‌ سال است و می‌توان آن را جزو همین فیلم‌ها دانست و چیزی کمتر از این فیلم‌ها ندارد، به همین دلیل احتمال اکران نشدن آن صفر است. اما موضوع ما این است که باید در شرایط درست اکران شود. ما‌ سال گذشته فیلم‌هایی را داشتیم که ناگهانی اکران شدند و تجربه تلخی را هم برای سینما و هم برای کارگردان و تهیه‌کننده رقم زدند.

 

وضعیت تولید سینمای ما ظرف مشخصی را برای ساخت و تولید فیلم در نظر می‌گیرد و فیلم بن‌بست وثوق هم از نظر هزینه مطابق همین ظرف ساخته شده است. البته ممکن است کمی به دلیل وجود بازیگران شناخته شده، هزینه‌ها بیشتر از فیلم‌های دیگر باشد، اما این مقدار خیلی جزیی است و هزینه‌اش تقریبا مانند همه فیلم‌های دیگر است، اما مهم این است که تمام هزینه انجام شده در مسیر ارتقای کیفیت فیلم بوده است.

 

مهدی کرم‌پور-کارگردان و تهیه‌کننده سوفی و دیوانه

سوفی و دیوانه منتظر ماند تا به هر قیمت اکران نشود

 

 موضوع اکران موضوعی است که همیشه درباره آن حرف و حدیث وجود داشته است. درباره این موضوع اگر هم مشکلی وجود داشته باشد که دارد، به این زودی‌ها بعید است مشکلات حل شود، اما باید توجه داشته باشیم شرایط طوری است که همیشه تعدادی از فیلم‌ها از دایره اکران بیرون می‌مانند و برخی از فیلم‌ها هم که گمان می‌شود اکران نمی‌شوند، شرایط طوری پیش می‌رود که اکران می‌شوند، به این دلیل که عوامل‌شان می‌دانند دارند چه کار می‌کنند. فراری را ببینید یک‌سال منتظر ماند و الان اکران خیلی خوب عید را گرفته است.

 

سوفی و دیوانه هم از آن دسته فیلم‌ها نیست و اکران می‌شود. ما منتظر ماندیم تا این فیلم تحت هر شرایطی اکران نشود، به این دلیل که پروانه نمایش داریم و می‌توانستیم پیش از این هم فیلم را اکران کنیم، اما این‌که قرار باشد به هر شرایطی تن دهیم، چون فیلم قرار است روی پرده برود، این‌طور نیست.موضوع مهمی که باید به آن توجه داشت این است که تهیه‌کننده فیلم باید قبل از ساخت فیلم، فکر اکران را کرده باشد.

 

اکران‌شدن برای فیلم‌های حرفه‌ای، موضوعی نیست که نگران‌کننده بوده و قرار باشد تهیه‌کننده بیاید هزینه‌ای خرج کند و بعد با اکران‌نشدن فیلم، همه آن هزینه‌ها از بین برود. این اصلا موضوعی نیست که برای فیلم‌های حرفه‌ای اتفاق بیفتد. در دنیا هم همین است. من شخصا فیلم حرفه‌ای را نمی‌شناسم که پشت صف اکران مانده باشد. «برادرم خسرو» را ببینید سال قبل اکران نشد، اما چون تهیه‌کننده حرفه‌ای داشت و آقای ملکان کارش را بلد است، فیلم اکران شد و در زمان خوبی هم اکران شد.

 

در اکران موضوع به تهیه‌کننده ربط دارد و کارگردان دخالتی در این موضوع ندارد. وقتی فیلمی اکران نمی‌شود، بیشتر از آن فیلم‌هایی است که صرفا ساخته می‌شود برای این‌که کارگردانش رزومه‌ای داشته باشد و فیلمی را به لیست ساخته‌های خود اضافه کند. واقعیت این است که در جهان هم کسی مکلف به اکران فیلم نیست و برای دیگران این‌که گروهی فلان قدر روی فیلم هزینه ‌کرده‌اند، الزامی برای اکران فیلم ایجاد نمی‌کند، چون تهیه‌کننده باید به این موضوع از قبل فکر می‌کرد. من اعتقاد دارم حتی کارگردان‌هایی که فیلم اولی هستند

 

و در مجموع کارگردان‌های جوان، اگر تهیه‌کنندگان حرفه‌ای می‌داشتند، فیلم‌شان خیلی راحت‌تر اکران می‌شد. رایت اکران فقط در ایران است که مورد توجه است، راه‌های مختلفی وجود دارد که فیلم بفروشد. بسیاری از فیلم‌ها، همین الان روی آمازون دارند می‌فروشند یا از شیوه‌های دیگر اینترنتی استفاده می‌کنند. اما در کشور ما، همه به اکران نگاه می‌کنند و این شیوه باید تغییر کند. به‌عنوان مثال در دنیا فیلم‌هایی ساخته می‌شود و فقط در ایرلاین‌های هوایی فروش می‌رود یا با دیگر امکان‌ها و اصلا تهیه‌کنندگان سراغ اکران در سینما نمی‌روند. اکران جشنواره‌ای، دانشگاهی و... هم امکان‌های دیگری هستند. درباره هزینه فیلم هم سوال شده که باید عرض شود هزینه فیلم به قدری بوده که با اکران، هزینه‌اش درمی‌آید.

 

مجید اوجی| تهیه‌کننده نیمکت

فیلم‌ها اصلاحیه عمدی می‌خورند تا موج ایجاد کنند و بفروشند

فیلم نیمکت اکران خواهد شد، البته اگر فیلم‌های کمدی و جشنواره‌رو، اجازه بدهند. متاسفانه در سینمای ایران این‌طور شده که یا باید فیلم جشنواره‌ای باشد و سیاه‌نمایی کند یا کمدی باشد. سینمای مستقل اجتماعی درحال حاضر به سینمای خاک بر سر، تبدیل شده است. وضع اکران، وضع خیلی خوبی نیست. همین فیلم نیمکت دارای پروانه نمایش است، اما آنچه به ما گفته شده اين است كه بروید اکران کنید و اگر هم بخواهیم با این شرايط اکران کنیم، وضع به این شکل است که باید در چهار سینما یا چهار سانس نامناسب اکران شود که عملا فیلم را به نابودی می‌کشاند. این وضع هم بیشتر برای فیلم‌های مستقل است، چون فیلم در کمدی اين‌گونه است

 

كه فرد از زمانی که در منزل طرح را می‌نویسد، اکرانش معلوم است. من این را خیلي خوب به یاد دارم که یکی از همین فیلم‌های کمدی که یک‌سال بعد از فیلم نیمکت تولید شد، درحال فیلمبرداری بود که زمان اکرانش مشخص شد. ما مرداد ‌سال ٩٥ فیلم را تولید کردیم، اما فیلمی كه مهرماه فیلمبرداری می‌کند و آذرماه هم اکران می‌شود، مشخص است که به کجا می‌انجامد، چون نوعی لابی وجود دارد و ارشاد هم از موضوع کاملا خودش را کنار کشیده

 

است. این فیلم را من کاملا با هزینه‌ای شخصی ساختم و یک ریال از پول این فیلم را از ب بسم‌الله تا ه الله را خودم پرداخت کرده‌ام و از حدود یک‌میلیارد تومان که هزینه شده حتی به اندازه یک پوست تخمه هم کمک نگرفتیم و حتی اسپانسر هم نداشتیم، اما این پول بیش از یک‌سال است که خوابیده است. سوال این است که این فیلم نباید اکران شود؟

 

عرض من این است که خوب است ارشاد به‌عنوان متولی سینما از سینمای مستقل حمایت کند. به‌ویژه از فیلم‌های مستقل که همه‌اش از سرمایه شخصی هزینه شده و والا باید بنشیند و ببیند کی اکران می‌شود. موضوع این است که فیلم‌هایی که ‌سال گذشته ساخته شده و باید امسال اکران می‌شد، تمام شده و حالا فیلم‌های امسال هم اضافه خواهد شد و وضع بدتر می‌شود. بالاخره باید نظامی وجود داشته باشد.

 

البته طبق آنچه گفته شد شاید این فیلم اردیبهشت ‌سال آینده اکران شود، اما نمی‌شود که یک فیلم مستقل اجتماعی که به هیچ‌کس فحش هم نداده، در خانه بماند. ما پروانه نمایش را بدون یک فریم اصلاحی گرفته‌ايم و به نظر می‌رسد ارشاد باید نظمی به این وضع بدهد و دست‌کم برای اکران‌ سال بعد اولویت ایجاد شود تا فیلم‌هایی که از قبل مانده‌اند در اکران اولویت داشته باشند.متاسفانه این در سینمای ایران مد شده که برخی صحنه‌هایی را می‌سازند که بعد فیلم اصلاحیه بخورد و موجی ایجاد کنند که در زمان اكران با تبلیغات بتوانند فیلم را در کانون توجه قرار دهند. ما هم اینها را می‌دانستیم و مي‌توانستيم از این اقدامات انجام دهیم، اما واقعیت این است که نمی‌خواستیم این‌طور کار کنیم.

 

حمیدرضا عظیمی

 

shahrvand-newspaper.ir
  • 19
  • 6
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش