دوشنبه ۰۳ دی ۱۴۰۳
۰۸:۰۱ - ۲۴ اسفند ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۱۲۰۵۸۰۸
فیلم و سینمای ایران

سریال جدید بهروز شعیبی؛ ادامه موفقیت شهرزاد یا حاشیه سازی‌های ناموفق؟

سرنوشت «گلشیفته» چه خواهد شد؟!

سریال گلشیفته,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,سینمای ایران

سال‌ها بود همه منتظر اتفاقی در تلویزیون بودند؛ اتفاقی که باعث شود تماشاگر ایرانی که ذائقه‌اش عادت کرده به سریال‌های ترکی و کلمبیایی؛ دوباره بیاید بنشیند پای سریال ایرانی. اما نمی‌شد. سریال‌ها یکی یکی ساخته می‌شدند؛ اما هیچ اتفاقی نمی‌افتاد. می‌گفتند تماشاگر ایرانی که خود را در سریال‌ها نمی‌یابد، دیگر نمی‌تواند ارتباطی درخور با این سریال‌ها برقرار کند. این گفته‌ها معنای ساده و سرراستش این بود که یعنی سریال ایرانی ربطی به جامعه و انسان ایرانی ندارد. اتفاقی تلخ چون زهر؛ که متاسفانه واقعیت داشت...

 

آن سال‌ها می‌گفتیم و می‌گفتند که روزگار سریال‌هایی که همه را درگیر کند، سر آمده است. می‌گفتیم و می‌گفتند که متاسفانه دیگر نمی‌شود سریالی ساخت که خیابان‌ها را خلوت کند. سریالی که بحث و حرف هر محفلی شود.سریالی که جا در دل مردم باز کند. اما شد. آن چه چند سالی می‌شد منتظرش بودیم، بالاخره اتفاق افتاد. البته خیابان‌ها خلوت نشد؛ که قرار هم نبود خیابانی به خاطر توزیع ویدیویی سریالی خلوت شود. اما خبر خوش این بود که: سریالی آمد که شد حرف مردم؛ بحث مردم؛ مسأله مردم. سریالی که مردم غریبه از تلویزیون را دوباره با سریال ایرانی آشتی داد...

 

بله؛ بالاخره شهرزاد آمد...

موفقیت شهرزاد عجیب و غریب بود؛ و این موفقیت عجیب و غریب باعث ترافیک نفسگیر مسیری شد که این سریال در آن تردد داشت. بله؛ موفقیت شهرزاد باعث شد تا سریال‌های دیگر نیز با سرمشق قرار دادن آن ساخته و توزیع شوند. عاشقانه منوچهر‌ هادی، عالیجناب سام قریبیان، و البته این روزها گلشیفته بهروز شعیبی...

 

از وعده تا عمل

گلشیفته که قرار بود بیرون آید، بسیار حرف‌ها و وعده‌ها داد. قرار بود شاهد یک سریال تند و تیز اجتماعی با روایتی جذاب باشیم. قرار بود موفقیت‌های شهرزاد را این سریال ادامه دهد. قرار بود خیلی چیزها رخ دهد؛ و البته سابقه کارگردان هم این وعده و وعیدها را باور کردنی جلوه می‌داد. به‌هرحال بهروز شعیبی با سابقه ساخت سه فیلم سینمایی آن قدری اعتبار و احترام داشت که همگان گمان کنند سریالش سر و شکل مناسب و جذابی داشته باشد.با این امیدها گلشیفته در بازار خانگی منتشر شد. اما...

 

بازتاب نخستین قسمت توزیع شده گلشیفته افتضاح بود. اتفاقی که صبح روز چهارشنبه ۹ اسفند که قرار بود نخستین قسمت سریال وارد شبکه نمایش خانگی شود؛ کسی تصورش را هم نمی‌کرد؛ در آن روزها و ساعاتی که پوسترهای گلشیفته با این وعده که: به‌زودی شگفتی جدیدی در شبکه نمایش خانگی به وجود خواهد آمد!؛ به در و دیوار شهر چسبیدند...

 

اما بعد از توزیع نخستین قسمت گلشیفته حالا گفتن این موضوع چندان دشوار نیست که بگوییم: تقریبا به جرأت می‌توان گفت که این سریال در نخستین قسمتش نتوانست توقعات هیچ منتقد درست و حسابی یا هیچ نشریه یا رسانه مجازی استخوان درشتی را پاسخی بایسته و شایسته دهد. البته این را می‌دانیم که قضاوت درباره بخش نخست یک سریال، فقط و فقط براساس تماشای همین یک قسمت- که در اروپا و آمریکا به‌عنوان پیلوت ارایه می‌شود، بی‌شک رنگی از شتابزدگی دارد. اما نکته در این است که این یک قسمت حتی امید کم رنگی نیز برای بارور شدن در قسمت‌های بعدی زنده نگذاشته بود. اتفاقی که در یک سریال شبکه خانگی می‌تواند کمرشکن باشد...

 

تلویزیون و ویدیو

در تلویزیون اگر قسمت‌های نخست سریالی در حد توقعات نبودند، سریال‌ساز این فرصت را داشت که در مرور زمان به شمار تماشاگرانش افزوده و ایرادات کار را نیز برطرف کند. اما وقتی پای شبکه ویدیویی در میان است و تماشاگر ناچار است برای تماشای تک‌تک قسمت‌های سریال هزینه کند، ضعف و آسیب بخش نخست، صورت مسأله را تغییر؛ و تقریبا می‌شود گفت سرنوشت کار را روشن می‌کند. ضمن این‌که تماشاگر شبکه ویدیویی، تماشاگر تلویزیون نیست که به دلیل تماشای رایگان هر محصولی را با هر کیفیتی تحمل کند. سازندگان گلشیفته ظاهراً حواس‌شان چندان معطوف به این قضیه نبوده؛ وگرنه قسمت نخست سریال‌شان تا این حد مأیوس‌کننده نبود. مأیوس‌کننده و البته بی‌نشان از وعده: شگفتی جدیدی در راه است...

 

داستان

روز گذشته سومین قسمت سریال گلشیفته توزیع شد. نکته اما در این است که بازتاب‌های قسمت سوم این سریال نیز چندان تفاوتی با نخستین بخش آن ندارد؛ و در کل می‌توان گفت بهروز شعیبی در این تجربه‌اش تاکنون شکست خورده است. این اتفاق اما درحالی می‌افتد که داستان گلشیفته به شدت امکان جلب و جذب و سرگرم کردن مخاطب را دارد. قبولی یک دختر یزدی در تهران در یک رشته هنری و درگیری‌هایی که در این شهر بزرگ برایش پیش می‌آید، قطعا آن‌قدر مایه در اختیار سازندگان قرار می‌دهد که در هر قسمت چند اتفاق جذاب و جاندار به مخاطب ارایه شود. اما مشکل این است که حداقل در این سه قسمت این اتفاق رخ نداده است. سریال در این سه قسمت نه روایت یک داستان کمدی مرسوم را دستمایه کار قرار داده و نه این‌که توانسته اتفاقات پرملاتی را برای جبران دوز کمدی سریال به تصویر کشد...

 

بازیگران

تاکنون تقریبا تمام کارهای بهروز شعیبی کارهای پربازیگری بوده‌اند و این کارگردان این قاعده را در گلشیفته نیز رعایت کرده است. مهناز افشار، سیامک انصاری، نازنین بیاتی، شیلا خداداد، مهدی ‌هاشمی و... ترکیب پرستاره‌ای را در این سریال شکل داده‌اند؛ که انتظار موفقیت گلشیفته را بالا می‌برد؛ اتفاقی که در این سه قسمت به وقوع نپیوسته و تاکنون این سریال از این امکان محروم مانده است...

 

گلشیفته

نظراتی که درباره گلشیفته داده شده؛ تقریبا بیشتر منفی هستند. خیلی‌ها به این نکته اشاره کرده‌اند که «۵۰ دقیقه قسمت اول را می‌‌توان در ۲۰ دقیقه جمع کرد.» عده‌ای دیگر نیز به بازی‌ها و به‌خصوص بازی هومن سیدی و شباهتش با عاشقانه اشاره کرده‌اند. شایعه دستمزد یک میلیاردی مهناز افشار نکته دیگری است که خیلی‌ها در کامنت‌هاشان بهش اشاره کرده و آن را بهانه‌ای کرده‌اند برای کوبیدن سریال.

 

حواشی

این که می‌گویند مهناز افشار برای بازی در گلشیفته یک‌میلیارد تومان دستمزد گرفته؛ از حواشی این چند وقت اخیر بود. خیلی‌ها معتقدند این حاشیه و شایعه را نزدیکان سریال و بازیگر ساخته‌اند تا در خدمت تبلیغات سریال باشد یا قیمت بازیگرش را افزایش دهد. شایعه‌ای که چندان هم دور از ذهن نیست و در این سینما بارها و بارها شاهد چنین شایعه‌سازی‌هایی از جانب بازیگران بوده‌ایم.

 

شباهت نام سریال به یک بازیگر سفر کرده هم دیگر حاشیه سریال است که این نیز به احتمال نزدیک به یقین اهداف تبلیغاتی داشته؛ و دیدیم که پیش از توزیع سریال بسیاری از سایت‌ها به این مسأله اشاره کرده بودند که این سریال درباره فلان بازیگر سفر کرده است...

 

باید منتظر ماند و دید در آینده چه بر سر سریال خواهد آمد. گلشیفته و کارگردانش این پتانسیل را دارند که از این روزها گذر کرده و شاهد موفقیت را در آغوش کشند. البته سریال این پتانسیل را نیز دارد که این ستون حواشی را سنگین و رنگین‌تر کند. باید منتظر ماند و دید سرنوشت گلشیفته چه خواهد شد؟!

 

امین فرج پور

 

 

shahrvand-newspaper.ir
  • 20
  • 1
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش