اگر بخواهیم چند فیلم با موضوع اعتیاد را به خاطر بیاوریم، احتمالا «سنتوری»، «خون بازی»، «مرهم» و «ابد و یک روز» چند نمونه از معروف ترین مثال هایی ا ست که در این باره به خاطرمان می آید. نه تنها این ها، بلکه تا به حال فیلم ها و حتی سریال های زیادی، معضل اعتیاد را زیر ذره بین گذاشته اند و از زوایای مختلف به این معضل پرداخته اند اما کمتر پیش آمده که درباره این موضوع حرف تازه ای زده شود.
در این میان، فیلم سینمایی «دارکوب» به کارگردانی بهروز شعیبی که یک ماه از اکران آن در سینماها می گذرد، نگاه تازه ای به اعتیاد دارد و حرف های ناگفته ای را درباره این مشکل اجتماعی، بیان می کند. در ادامه نگاهی انداخته ایم به ویژگی های قصه «دارکوب» که باعث می شود آن را اثر متفاوتی در زمینه معضل اعتیاد و مخصوصاً اعتیاد زنان بدانیم.
«مهسا» مادر معتاد
«دارکوب» این بار برخلاف بسیاری از فیلم ها، به جای یک دختر یا پسر جوانی که معتاد است و درگیری هایی با خانواده اش دارد، قصه زندگی «مهسا»، یک مادر معتاد را روایت می کند. او چون معتاد است، نمی تواند مادر باشد و چون مادر است نمی تواند معتاد باشد.
بنابراین به نوعی بین مواد مخدر و دخترش قرار می گیرد. اگر به سمت دخترش برود، اعتیاد او را به سمت خود می کشد و اگر به سمت مواد مخدر برود، نمی داند با علاقه به دخترش چه کند؟ ! بهروز شعیبی، قصه این چالش عجیب «مهسا» را روایت می کند، قصه زنانی که به دلیل اعتیاد مجبورند حس مادری را فراموش کنند و هرطور شده بپذیرند که نمی توانند مادر باشند.
حقیقتی هولناک در پس پرده زندگی معتادان
فیلم با روایت صریح و بی پرده اش، مخاطب را به دل زندگی افراد مبتلا به اعتیاد می برد و از همان سکانس ابتدایی، او را با حقیقت هولناکی در زندگی آن ها روبه رو می کند. اعتیاد، با زن های قصه «دارکوب» کاری کرده است که نقش مادری را فراموش و فرزند خود را پیش فروش می کنند.
در یکی از سکانس های تکان دهنده فیلم، یکی از دوستان «مهسا» به نام «تینا» که باردار است، از پسر بودن فرزندش ابراز رضایت و خوشحالی می کند و بعد از دقایقی تماشاگر متوجه می شود او خوشحال است چون فرزند پسر را به قیمت بیشتری می خرند. «دارکوب» حول محور روایت قصه «مهسا»، به یکی از آسیب های وحشتناک اعتیاد یعنی فروش نوزاد می پردازد.
برچسب اعتیاد روی پیشانی آدم ها
تقریباً در میانه های فیلم متوجه می شویم، هادی حجازی فر که در چند سکانس کوتاه در نقش «مازیار» برادر «مهسا» بازی می کند، برای این که خواهرش سهم ارث پدری شان را حیف ومیل نکند، آن را برداشته تا در زمان مناسبی که صلاح بداند به او بدهد.
انگار همین که برچسب اعتیاد روی پیشانی یک نفر می خورد، از نزدیک ترین افراد خانواده گرفته تا بقیه افراد، همه می توانند با این توجیه که او معتاد است، کاملاً نادیده اش بگیرند، حقوق طبیعی و قانونی اش را زیر پا بگذارند و از این آب گل آلود برای خود ماهی بگیرند. این یکی دیگر از بلاهایی است که اعتیاد بر سر آدم ها می آورد و «دارکوب» از پرداختن به این موضوع مهم ولی کمتردیده شده غافل نمانده است و دست «مازیار» را برای تماشاگر رو می کند.
مائده کاشیان
- 15
- 2