علی عطشانی کارگردانی جنجالی در سینمای ایران است و او را میتوان به نوعی یکی از رکورد داران فیلمهای توقیف شده و به اکران در نیامده بین کارگردانهای بعد از انقلاب کشور دانست. او و صحبتهای جنجالیاش همیشه سوژه رسانهها شده و بن مایه آثاری که میسازد هم همین قدر جنجالی و پر سر و صداست. اما فیلم کاتیوشا فارغ از این هیاهوهای همیشگی عطشانی ساخته شده، در صورتی که هیاهوی جالبی در اندرون بطن داستان خود فراهم کرده است. فیلم تضاد نسلهایی را نشان میدهد که امروزه در یک جامعه به نام ایران در کنار هم زندگی میکنند و یک نسل تفاوت بین آنها وجود دارد.
هادی حجازیفر، نقش اصلی فیلم کاتیوشا را بر عهده دارد؛ بازیگری که در دوران میانسالی خود به شهرت رسیده و تاکنون هم با انتخاب دقیق فیلمهایی که در کارنامهاش ثبت شدند، توانسته چهره مناسبی از خودش بر سینما بهجا بگذارد. حجازی فر که با «ایستاده در غبار» چهره شد، حالا برای اولین بار در ژانر کمدی پا میگذارد و قرار گرفتن نامش در کنار افرادی چون احمد مهرانفر و ارژنگ امیرفضلی کمی نامانوس به نظر میرسد اما با دیدن کاتیوشا تمام این مسائل به هم ربط پیدا میکنند. فیلم جدید علی عطشانی با آنکه نام کمدی را هم در پس زمینه خود یدک میکشد ولی این کمدی به معنای واقعی طنز است و با فیلمهای خندهدار دیگر ایرانی تفاوتهایی دارد. تفاوتهایی که نمیتوان گفت به خوب بودن فیلم کمک کرده ولی در هر حال آن را از سخیف شدن و لمپنیسم نجات داده است.
در خلاصه قصه کمدی «کاتیوشا» سر بنرهای تبلیغاتیاش آمدهاست: «من اگه بخوام توی زندگیم موفق باشم حتما نباید اونجوری به زندگی نگاه کنم که تو نگاه میکنی». اما واقعا موضوع فیلم درباره چیست؟
علی کاتیوشا مردی میانسال است که در جنگ هشت ساله دفاع مقدس هم شرکت داشته و حالا بعد از سالیان سال تمام شدن جنگ، با خانوادهاش زندگی میکند. او صفحهای در اینستاگرام دارد که در آن حرفهای سیاسی و جنجالی با دهها هزار مخاطبش میزند و با دیگر شاخهای اینستاگرام تفاوت دارد. دختر علی کاتیوشا معتقد است که میتواند از پدرش یک چهره مشهور بسازد و هر روز ویديوها و سخنرانیهایی از او به همراه کلاهخود جنگی و چفیهاش میگیرد و کاتیوشا هم در این ویديوها اعتراضات خود را نسبت به وضع جامعه اعلام میکند.
با این حال این موارد هیچ کدام برای کاتیوشا نان و آب نمیشود و در نهایت او به کمک یکی از همرزمان قدیمیاش که حالا رییس یک موسسه بادیگاری است، تصمیم میگیرد بادیگارد شود. در نهایت او بادیگارد پسر یکی از اشخاص مشهور ممکلت میشود که به تازگی اعتیادش به مواد را ترک کرده و در ایام تعطیلات نوروز که قرار است در خانه تنها باشد، باید تحت نظر کاتیوشا قرار بگیرد تا مبادا دوباره سر وقت مواد برود. این جوان بچه پولدار عرشیا نام دارد (با بازی احمد مهرانفر) و مجبور است کاتیوشا را به مدت دو هفته در کنار خود تحمل کند و لب به مواد نزند...
عرشیا و کاتیوشا بیش از ۹۰ درصد فیلم را تشکیل میدهند و در نتیجه درآمدن شیمی مناسب بین این دو بازیگر خیلی مهم بوده که خوشبختانه این شیمی به خوبی از آب در آمده است. در بین این دو حجازی فر بهتر ظاهر شده و مهرانفر در مواردی تکراری بازی میکند؛ به طوری که تفاوت زیادی با سایر نقشهای کمدیاش (به استثنای فیلم خجالت نکش که در آن درخشید) نمیتوان برای او قايل شد.
بازیگران فرعی فیلم اما با وجود اینکه نقشهایی به نوعی افتخاری دارند (تبلیغات فیلم روی پرستاره بودن فیلم مانور میدهد، در حالی که این تکنیک مارکتینگ گولزننده چندان جالب نیست؛ چرا که عموم بازیگران نام برده در تیزرها در نهایت سرجمع سه دقیقه در فیلم حضور دارند) همگی بد ظاهر شدهاند و این موضوع در نوع خود تعجب آور است. براي مثال سکانسی که نیما شاهرخ شاهی در آن حضور دارد و قرار است که در دقایق پایان فیلم تبدیل به یک سکانس تاثیرگذار باشد، به خاطر بازی بد او تباه شده و فیلم را نمیتواند از غرق شدن در یک سوم پایانی فیلم نجات دهد.
از آن جهت اصطلاح غرق شدن در یک سوم پایانی را گفتم؛ چرا که فیلم کاتیوشا با پیشروی کردن در داستان ذره ذره تمام میشود. ایدههای فیلمنامه ته میکشد و صدای کفگیر به ته دیگ خوردن کارگردان به وضوح در نیم ساعت پایانی شنیده میشود.(گرچه همان دوسوم اولیه فیلم نیز سکانسهای زايدی همچون خرید از فروشگاه لباس را در برمیگیرد ) یک سوم پایانی کاتیوشا تمامی یک ساعت اولیهاش که بهتر (نه بینقص) به داستان پرداخت شده را خراب میکند و تبدیل به سریالی ایرانی میشود که گويا دقیقهای با صدا و سیما حساب کتاب دارد و فیلم را باید کش دهد تا بتواند پول خوبی به جیب بزند.
این یک سوم پر از سکانسها و دیالوگهای زايد است و استارت آن که با دخیل کردن موضوع شهدا به رگههای داستان هست هم نمیتواند دراماتیک باشد. وارد شدن ماجرای دفاع مقدس به فیلم از جایی که جدی میشود با وجود سعی و تلاش تیم سازنده فیلم اعم از فیلمبردار و بازیگران و موسیقی فیلم، چندان اندوهناک نمیشود و این به زور مخاطب را تحت تاثیر قرار دادن مانند بمبی عمل میکند که بعد از تمام شدن ثانیهشمارهایش به جای آنکه بترکد و تاثیرش را بر پرده بگذارد، خنثی از آب در آمده و خاموش میشود.
فیلم کاتیوشا حرفهای خوبی برای گفتن دارد که به نظر میرسد همین معدود حرفها توسط ایدهپرداز کار یعنی محراب قاسمخانی سر برآورده (در تیتراژ فیلم ذکر شده که فیلمنامه کار بر اساس ایدهای از وی بوده است) و باقی دیالوگها و روایات داستان به زور به داستان اصلی چسبانده شدهاند. قرار بوده که یک جانباز یا یک سرباز بازگشته از جنگ با نسل قرتی و پولدار جدید دمخور شده و این تبدیل به یک اثر کمدی شود، حال اینکه عطشانی و تیمش تصمیم گرفتهاند که کار را مثل هزارپا در نیاورند و رنگ و بوی جدیتری به آن دهند، نتوانستند از پس ماموریتشان سربلند بیرون بیایند و تنها با بازی خوب دو بازیگر اصلی توانستهاند که سرپا بایستند.
دیالوگهای معدودی در فیلم وجود دارند که شنیدنش خالی از لطف نیست و برخی دیگر هم با آنکه حال و هوایی شعاری دارند ولی پیام فیلم را میرسانند و موقعیتی که بیان میشود بار شعاری آن را کم میکند. دیالوگی مثل: «حاجی نسل شما دشمن رو روبهروتون میدید و میدونست دشمنش کیه، ولی نسل ما نمیدونه دشمنش کجاست و دشمنش همه جا هست. این فرق نسل من و تو هست!» شعاری است اما در خفقان این روزهای جامعه، همین شعارها هم بدجوری میچسبد و عطشانی با علم بر این موضوع، آنها را وارد داستان کرده است.
فیلم کاتیوشا با مطرح کردن موضوعات امروزی چون اینستاگرام و فضای مجازی و... خودش را به روز نشان میدهد ولی مطالبی را که در آن مطرح میکند، نخ نما شده و حرفهاییاست که از فضای توییتر فارسی اقتباس شده است. شاید پرداختن با اصالتتر به این موضوع میتوانست تاثیر مثبتی در خروجی کار داشته باشد اما این را هم باید در نظر گرفت که شاید عطشانی از قصد آنچنان وارد این مساله نمیشود تا فیلمش همچون مردمان و مخاطبان ایرانیاش، اسیر سوژه فضای مجازی و اعتیاد به آن نشود.
شوخیهای فیلم کاتیوشا برخلاف برخی آثار کمدی اخیر سینما پاستوریزه هستند و از این حیث نيز میتوان آن را نکته مثبتی شمرد؛ چرا که با فیلمی خانوادگیتر روبهرو هستیم که شاید بیشتر از آنکه به درد نسل از جنگ بازگشته و جوانان امروزی بخورد، بتواند نوجوانان این روزها را تحت تاثیر قرار دهد و تفاوتها را بهآنها نشان دهد و از دوستیهای بین این تفاوتها بگوید. فیلم کاتیوشا باوجود ایراداتی که در ناتوانی فیلمنامهنويس به پرداخت موضوع خاص و هدفش پشت فیلم دیده میشود، همچنان میتواند دست و پا شکسته حرف خود را بزند ولی میتوان گفت که عطشانی میتوانست خیلی بهتر به فیلمش بپردازد و آن را از یک اثر معمولی و حتی گاهی ضعیف، تبدیل به اثری ماندگار کند.
- 16
- 3