دوشنبه ۰۱ مرداد ۱۴۰۳
۰۸:۳۷ - ۰۱ مهر ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۰۷۰۰۰۳۵
فیلم و سینمای ایران

۵ دلیل برای تماشای فیلم «آخرین بار کی سحر را دیدی؟»

فیلم آخرین بار کی سحر را دیدی,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,سینمای ایران

نام فرزاد موتمن برای بسیاری از علاقه‌مندان به سینما، با فیلم «شب‌های روشن» گره خورده است و بسیاری از مخاطبان و منتقدان بعد از گذشت ۱۶ سال از نمایش آن، هنوز از آن فیلم به عنوان بهترین اثر فرزاد موتمن یاد می‌کنند. این کارگردان بعد از سه سال، این روزها فیلم «آخرین بار کی سحر را دیدی؟» را روی پرده نقره‌ای در حال اکران دارد.

 

اثری که هرچند انتظار مخاطب را از کارگردان «شب‌های روشن» برآورده نمی‌کند، اما با بسیاری از فیلم‌هایی که روی پرده سینما می‌بینیم و به ویژه با آثار مشابه خودش در ژانر جنایی و پلیسی، کمی متفاوت است. در ادامه نگاهی انداخته‌ایم به پنج دلیلی که توصیه می‌کنیم «آخرین بار...» را در سینما تماشا کنید.

 

۱- غنیمتی در برهوت فیلم‌های معمایی و پلیسی

تا دلتان بخواهد فیلم‌هایی در ژانر کمدی و اجتماعی روی پرده سینماها در حال نمایش است و در این میان گونه‌های سینمایی دیگر مورد غفلت قرار گرفته‌اند. یکی از این ژانرها که با وجود جذابیت مورد توجه سینماگران قرار نگرفته، ژانر پلیسی و معمایی است. بعد از مدت‌ها، به تازگی یک فیلم پلیسی در حال اکران است که اگرچه نمی‌توان آن را یک فیلم کاملا جنایی و پلیسی نامید و رگه‌هایی از فیلم اجتماعی هم در آن دیده می‌شود، اما در قحطی چنین فیلم‌هایی در سینمای ایران، «آخرین بار...» تجربه نسبتا جدیدی برای تماشاگر رقم می‌زند.

 

۲- قصه‌ای که مخاطب را دنبال خود می‌کشد

اگرچه ریتم فیلم از یک جایی به بعد افت می‌کند و بعد به کندی پیش می‌رود، اما به طور کلی می‌توان گفت قصه و شخصیت «سحر» آن‌قدر ظرفیت دارد که دنبال کردن ماجرا و پاسخ دادن به سؤالاتی که فیلم در ذهن مخاطب ایجاد کرده، برایش جذاب باشد. بنابراین فیلم «آخرین بار...» به عنوان یک فیلم معمایی، به اندازه کافی برای مخاطب کشش دارد و اگر فیلم خوش‌ریتمی بود می‌شد آن را از این جهت کاملا بی‌نقص دانست.

 

۳- تصویری نسبتا متفاوت از پلیس

معمولا پلیس در فیلم و سریال‌های ایرانی یک تیپ است و تبدیل به شخصیت نمی‌شود. پلیس معمولا در این آثار یک آدم جدی و باهوش است که با خانواده‌اش ارتباط صمیمانه و عمیقی دارد و تنها مشکلش این است که زیادی خودش را درگیر پرونده‌هایش کرده! او معمولا تجربه تلخی از مرگ یکی از عزیزانش هم دارد که در موقعیت‌های مختلف برای او یادآوری می‌شود. سرگرد «سمیعی» با بازی فریبرز عرب‌نیا، با بسیاری از پلیس‌هایی که تا به حال دیده‌ایم متفاوت است. نه آن قدر باهوش و همه‌ چیز تمام است که با زیرکی خاصی همه گره‌ها را به تنهایی باز کند و نه آن‌قدر ضعیف و منفعل که کاری از پیش نبرد. خانواده او را هم نمی‌بینیم که شاهد رابطه عاطفی قوی‌شان باشیم.

 

البته احتمالا یک تجربه تلخ در زندگی‌اش داشته که در چند صحنه از فیلم اشاره کوتاهی به آن می‌شود اما این اشاره آن‌قدر کوتاه و مبهم است که تا پایان فیلم هم برای مخاطب مبهم می‌ماند و به عنوان یک ضعف برای این پلیس به حساب می‌آید.

 

۴- انتخاب خوب بازیگران

فریبرز عرب‌نیا در نقش سرگرد «سمیعی»، ژاله صامتی در نقش مادر «سحر عامری» و سیامک صفری در نقش «پدر سحر»، انتخاب‌های بسیار مناسبی برای شخصیت‌های این فیلم بوده‌اند و در میان این سه بازیگر، ژاله صامتی یکی از درخشان‌ترین بازی‌هایش را به نمایش می‌گذارد. علاوه بر این‌ها، شبنم فرشادجو که حضور بسیار کوتاهی در فیلم دارد و در یکی از سکانس‌ها برای دقایقی نقش یکی از همسایه‌های خانواده «عامری» را بازی می‌کند، در همان حضور کوتاه بازی فوق‌العاده‌ای دارد و این موضوع نشان از دقت و اهمیت فرزاد موتمن در انتخاب‌ نقش‌های تاثیرگذار و مهم فیلمش دارد.

 

۵- پایانی غیرقابل پیش‌بینی

غافلگیری، لازمه فیلم‌های معمایی و پلیسی است و اگر دست قاتل یا مجرم زودتر از موقع برای تماشاگر رو شود، مخاطب دیگر انگیزه‌ای برای دنبال کردن قصه ندارد. در فیلم «آخرین بار...»، تماشاگر مانند بسیاری از فیلم‌های پلیسی درباره قاتل حدس‌های مختلفی می‌زند و هر لحظه به یک نتیجه می‌رسد اما وقتی معما حل و گره‌ها باز می‌شود، تماشاگر واقعا غافلگیر می‌شود و خطی روی همه حدس‌هایش می‌کشد. غافلگیری یکی از اتفاقاتی‌ است که‌ مخاطب در پایان فیلم از آن احساس رضایت می‌کند.

 

 ضعفی که می‌توانست نقطه قوت باشد...

این که فیلم می‌خواهد در بستر حل معمای ناپدید شدن سحر، کنایه‌ای به عرف‌های غلط و کلیشه‌های ذهنی افراد جامعه بزند، مسئله مهمی است که ای کاش با پرداخت درست به آن، حالا می‌توانستیم این ویژگی را هم جزو نقاط قوت فیلم بدانیم. مسئله‌ای که می‌‌شد در بطن قصه بیان شود و به تماشاگر تلنگر بزند، بدون این که موقعیت درستی برای بیان این کنایه‌ها خلق کند، با شخصیت‌پردازی ناقص و چند دیالوگ شعاری، از فیلم بیرون می‌زند و برای مخاطب باورپذیر نمی‌شود.

 

مائده کاشیان

 

khorasannews.com
  • 15
  • 2
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

یاشار سلطانیبیوگرافی یاشار سلطانی

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

زندگینامه امامزاده صالح

باورها و اعتقادات مذهبی، نقشی پررنگ در شکل گیری فرهنگ و هویت ایرانیان داشته است. احترام به سادات و نوادگان پیامبر اکرم (ص) از جمله این باورهاست. از این رو، در طول تاریخ ایران، امامزادگان همواره به عنوان واسطه های فیض الهی و امامان معصوم (ع) مورد توجه مردم قرار داشته اند. آرامگاه این بزرگواران، به اماکن زیارتی تبدیل شده و مردم برای طلب حاجت، شفا و دفع بلا به آنها توسل می جویند.

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
آپولو سایوز ماموریت آپولو سایوز؛ دست دادن در فضا

ایده همکاری فضایی میان آمریکا و شوروی، در بحبوحه رقابت های فضایی دهه ۱۹۶۰ مطرح شد. در آن دوران، هر دو ابرقدرت در تلاش بودند تا به دستاوردهای فضایی بیشتری دست یابند. آمریکا با برنامه فضایی آپولو، به دنبال فرود انسان بر کره ماه بود و شوروی نیز برنامه فضایی سایوز را برای ارسال فضانورد به مدار زمین دنبال می کرد. با وجود رقابت های موجود، هر دو کشور به این نتیجه رسیدند که برقراری همکاری در برخی از زمینه های فضایی می تواند برایشان مفید باشد. ایمنی فضانوردان، یکی از دغدغه های اصلی به شمار می رفت. در صورت بروز مشکل برای فضاپیمای یکی از کشورها در فضا، امکان نجات فضانوردان توسط کشور دیگر وجود نداشت.

مذاکرات برای انجام ماموریت مشترک آپولو سایوز، از سال ۱۹۷۰ آغاز شد. این مذاکرات با پیچیدگی های سیاسی و فنی همراه بود. مهندسان هر دو کشور می بایست بر روی سیستم های اتصال فضاپیماها و فرآیندهای اضطراری به توافق می رسیدند. موفقیت ماموریت آپولو سایوز، نیازمند هماهنگی و همکاری نزدیک میان تیم های مهندسی و فضانوردان آمریکا و شوروی بود. فضانوردان هر دو کشور می بایست زبان یکدیگر را فرا می گرفتند و با سیستم های فضاپیمای طرف مقابل آشنا می شدند.

فضاپیماهای آپولو و سایوز

ماموریت آپولو سایوز، از دو فضاپیمای کاملا متفاوت تشکیل شده بود:

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

چکیده بیوگرافی نیلوفر اردلان

نام کامل: نیلوفر اردلان

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ

نام کامل: حمیدرضا آذرنگ

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش