رامبد جوان در پنجمین اثر سینمایی خود، این روزها با فیلم «قانون مورفی» بر پرده سینماها حضور دارد؛ اثری در ژانر كمدی كه در سینمای ایران سهم اندكی دارد. محور فیلم را زوجی كمدی بر عهده دارند. فرخ (با بازی امیر جدیدی) افسر پلیسی است كه فكر میكند بر اساس قانون مورفی مدام بدشانسی میآورد و دیگری بهمن (با بازی امیر جعفری) كه زود از كوره در میرود و قصه از آنجا شروع میشود كه در همان ابتدای فیلم سارا دختر بهمن ربوده میشود و باقی ماجراها.
امیر جدیدی، امیر جعفری، هادی كاظمی، سروش صحت و رامبد جوان از جمله بازیگران این فیلم سینمایی هستند. بدیهی است تجربه ساخت كمدی فانتزی در سینمای ایران اندك است با این پیش فرض كه احتمال مضحك در آمدنش در اجرا بسیار قوی است. «قانون مورفی» هم به اعتقاد منتقدان با تمام ضعفهایی كه به خصوص در فیلمنامه دارد، اما از این جهت كه تجربهای متفاوت از فیلمسازی است كه خودش هم خودش را جدی نمیگیرد، قابل بررسی است.جامجم در گزارش پیش رو نظر منتقدان سینما را درباره این فیلم جویا شده كه در ادامه میخوانید.
فرم خوب، محتوا ضعیف
افشین علیار، منتقد سینما یا تاكید بر اینكه «قانون مورفی» ژانر مشخصی را دنبال نمیكند، به جامجم میگوید: فیلم قانون مورفی قرار بوده یك اثر كمدی یا فانتزی باشد، اما نه كمدی است و نه فانتزی! رامبد جوان در ساخت این فیلم بیش از حد وارد دنیای ذهنی اش شده تا جایی كه قانون مورفی خارج از ژانر جلو رفته است یا بهتر بگوییم این اثر تعلیق ژانری دارد، انگار قرار بوده قانون مورفی با ژانر كمدی اكشن، پلیسی یا فانتزی شكل بگیرد اما واضح است كه تلاش فیلمساز با ناكامی روبهرو شده است و فیلم ژانر مشخصی را دنبال نمیكند.
او ادامه میدهد: جوان تلاش كرده قانون مورفی را برخلاف فیلمهای كمدی این برهه بسازد، اما باز هم در بعضی سكانسها ابتذال به وضوح دیده میشود. این فیلم قرار بوده در اجرا شكل بگیرد و برای همین ضعف كلی قانون مورفی به فیلمنامه برمیگردد. فیلمنامه اسكلت لازم را برای پرداخت ندارد و قصه به شدت متكی به دو شخصیت اصلیاش است. در قانون مورفی شخصیتها و سوژهها تلف شدهاند، تعقیب و گریز اول فیلم فقط برای معرفی فرخ تدارك دیده شده اگرچه از نظر فرمیك خوب درآمده اما فرخ به درستی معرفی نمیشود و آن سكانس الكن مانده.
اگر مشكلات زندگی فرخ مثل مشكلات مالی برادرش یا جهیزیه خواهرش یا طلاق و مهریه دادن به همسر سابقش از فیلم حذف شود هم هیچ اتفاقی برای كلیت فیلم رخ نمیدهد، اما آنقدر فیلمنامه و مضمون كم جان است كه جوان مجبور شده برای معرفی فرخ سراغ خرده پیرنگها برود. قرار گرفتن فرخ و بهمن در موقعیتهای متعدد هم كمكی به كمدی یا فانتزی بودن فیلم نمیكند، چرا كه شخصیت بهمن بهشدت كاریكاتوری شده است. یك مرد عصبی پرخاشگر كه فقط فرخ را تحقیر میكند، اما رفتار و واكنشهای بهمن هم نمیتواند مخاطب را بخنداند، در قانون مورفی كمدی وجود ندارد و یك طنز تیپیكال و دیالوگ محور است كه آن هم صرفا به همت خود بازیگر درآمده.
رامبد جوان فقط سعی داشته صحنههای شیك و البته فانتزی خلق كند، اما به منطق داستان فكری نكرده، بهعنوان مثال در یك سكانس فرخ كیك مخدر را میخورد چرا؟ این اتفاق مرسوم و منسوخ شدهای است كه یكی از همبازیها مثلا مواد مخدر استعمال كند و وارد دنیای توهم شود كه اساسا در این فیلم جواب نداده و به موقعیتهای مبتذل و لوس تبدیل شده، چون فیلمساز هر زمانی كه خواسته فرخ را در حالت توهمی قرار داده و آن هم به شكل فانتزی خیلی بد !!! در سكانس پایانی (تیراندازی) هم چیزی نداریم جز
جیغ كشیدن دختر كه به شدت لوس است، رامبد جوان باز هم در این سكانس سوژه كم میآورد و تصمیم میگیرد از توهم فرخ استفاده كند و آواز و رقص به فیلم اضافه كند كه بهشدت مبتذل به نظر میرسد.
علیار خاطرنشان میسازد: قانون مورفی از نظر فرم از تمام فیلمهای جوان عقب تر است، نگار(فیلم قبلی جوان) از لحاظ فرم توانسته بود فیلم مهمی باشد، اما در اینجا فرم در سطح مانده است كه به نظر میرسد به دلیل محتوای نارس آن باشد، این فیلم صرفا میتواند یك اثر سرگرمكننده برای مخاطب باشد، اما قطعا برای رامبد جوان گام رو به جلویی محسوب نمیشود. معتقدم جوان در ساخت فیلمهایی مثل نگار بسیار مستعدتر است.
كمی بهتر از جفنگهای موجود
مصطفی جلالی فخر، منتقد سینما قانون مورفی را ادامهای بر ژانر جفنگیسم میداند. او به جامجم میگوید: قانون مورفی رامبد جوان در ادامه ژانر جفنگیسم و طاعون بیآبرویی است كه سینمای ایران را فرا گرفته. یكی از همان فیلمهای بیسر و ته كه به سرعت سرهم بندی میشود تا از قافله سودجویی از این آب گل آلود عقب نماند. نه داستان مهم است و نه شخصیت و نه مضمون. گیرم كه در كارگردانی از منظر تكنیكی، كمی بهتر از سایر جفنگهای موجود باشد. در اینجا قرار است به بهانه بدبیاری بر مبنای قانون جعلی مورفی، شاهد كنتراستهایی باشیم كه قرار بوده بامزه باشد و اصلا نیست و دست به دامان شوخیهای ركیك هم میشود.
او یادآوری میكند: همچنین وقتی فیلمنامه هیچ چفت و بستی ندارد، مصرف كیك
توهم زا هم به ماجرا اضافه میشود تا بشود به بهانه اش صحنههای رقص بی ربط با ریش و موی نارنجی اجرا كرد؛ درست شبیه اكشن اول فیلم با ماشین فانتزی یك دلقك كچل. «قانون مورفی» یكی از بارزترین فیلمهایی است كه به نحوی آینه همین دوران آشفته و هجو و هزل است.
- 19
- 5