محمد قوچانی، سردبیر سازندگی درباره حملات برنامه هفت علیه خانه پدری در یادداشتی اینستاگرامی نوشت:
"خانه ی پدری" را ندیده ام؛ اما احتمالا چون اکثر آثار کیانوش عیاری، این فیلم سینمای محبوب من نیست و بر اساس مسموعات فکر می کنم موضع فیلم با فهمی که من از تاریخ و فرهنگ و جامعه ایران دارم فاصله داشته باشد؛ اما سینما را باید بر اساس مشاهدات نقد کرد و نه مسموعات! که در غیر این صورت می شویم مثل برنامه ی "هفت" سیما که در هوا و در غیاب مولف و حتی منتقد موافق با حضور خبرنگاری پر هیاهو، کیانوش عیاری را به لجن می کشد.
روزنامه نگاری که مجله ای موفق را از دست اصولگرایان گرفته و به نام اصلاح طلبان ویران ساخته است و چندان اشتلم کرد که خبرنگار "وطن امروز " شمشیرش را غلاف کرد و مسعود فراستی شب گذشته فرشته اعتدال به نظر آمد!
این منتقد شامگاهی معتقد بود همان طور که سازمان استاندارد حق جمع آوری شیرهای فاسد را دارد ، وزارت ارشاد هم باید فیلم های آلوده بلکه فیلم سازان آلوده را جمع آوری کند و کیانوش عیاری هم به فرموده اش یکی از آنان است که زیر چشم صدا و سیما در سریال دکتر قریب، فرح پهلوی را ترویج می کند! شگفتا که مفتشان و ممیزان خویش را روزنامه نگار می خوانند.
من با نقد "خانه پدری" مشکلی ندارم و در صورت اجازه ی تماشا احتمالا نقدش می کردم چنان که "آشغال های دوست داشتنی" را دوست نداشتم و در "سازندگی" نوشتم و از اینکه فیلمی متمایل به اصلاح طلبی را نقد کنم، ابا نکردم اما فکر میکنم در صورت آزادی نمایش این آثار وظیفه روزنامه نویس متعهد و مسوول و ملی این است سیاهی ها و سیاه نمایی ها علیه تاریخ و فرهنگ ایران به خصوص در صیانت از ایران و نهاد خانواده را نقد کند؛ اما ممیزی و سانسور کار روزنامه نگار نیست.
به نظرم جز اروتیسم و تروریسم و البته توهین به اشخاص (به خصوص اولیا و شهدا) و مواردی که شاکی خصوصی وجود دارد، نمی توان از ممیزی دفاع کرد؛ به خصوص آنکه اثار ادبی و هنری قابل تاویل و تفسیرند و مصداق جرم مشهود نیستند.
میتوان جواب فیلم هایی مانند "خانه ی پدری" را با نقد و فیلم داد. میتوان فیلم های بد را در یک کنش مدنی، نه حاکمیتی، تحریم کرد و به صورت اجتماعی و نه حکومتی مانع از تاثیرگذاردن آنها بر جامعه شد.
می توان "خانه پدری" را دوست نداشت یا موضع "دیدن این فیلم جرم است" را رد کرد اما دیدن هیچ فیلمی، حداقل در جمهوری اسلامی، جرم نیست.
- 18
- 5