
در فیلم جاسوسی و تریلر (دلهرهآور) جدید رابرت زمهکیس امریکایی که «متحد» نام دارد و طی دو ماه و نیم اکرانش در سطح جهان ۱۰۸ میلیون دلار سود به بار آورده، کاراکتر ماریون کوتیار فرانسوی که یک جاسوس با لباس مبدل در زمان جنگ جهانی دوم است.
در فیلم جاسوسی و تریلر (دلهرهآور) جدید رابرت زمهکیس امریکایی که «متحد» نام دارد و طی دو ماه و نیم اکرانش در سطح جهان ۱۰۸ میلیون دلار سود به بار آورده، کاراکتر ماریون کوتیار فرانسوی که یک جاسوس با لباس مبدل در زمان جنگ جهانی دوم است، در قسمتی از فیلم میگوید: من هنگام کار همیشه احساس و عقاید شخصیام را مهار و جنبه واقعبینیام را بیشتر میکنم و به همین سبب استکه کارهایم جواب میدهد.
از قضا فقدان همین شیوه است که سبب شده «متحد» فیلمی از آب در نیاید که زمه کیس میخواسته یا هواداران از وی انتظار آن را داشتهاند. چنین امری موجب شده ارتباط دو کاراکتر اصلی با یکدیگر که از بنیادهای اصلی این فیلم دراماتیک و جنگی است، خوب شکل نگیرد. و از این دو شخصیت یکی همان کوتیار است و دیگری براد پیت. شاید هم ایراد را باید در ضعف سناریو دانست زیرا زمهکیس حتی در جنبهای فنی نیز که از تخصصهای اوست، نمیدرخشد و بهنظر میرسد او دور از اله مانهایی افتاده باشد که برای موفقیت در کارش به آن نیازمند است.
در این میان معلوم نیست برادر پیت هم چطور به این طرح کشیده شده زیرا اصولاً فیلمهای درام مبتنی بر روابط خاص فردی از جمله مهارتهای وی نیست.

بازگشت ملال آور
بازگشت برادپیت به عرصه یک فیلم دیگر مرتبط با سوژههای جنگ جهانی دوم به سبب تکراری بودن این تم برای او ملال آور است و وی پیشتر در فیلمهایی مانند «لعنتیهای بیآبرو» و «فیوری» نیز این تیم را تجربه کرده بود و در اولی یک چهره منفی بود و در دومی یک قهرمان جنگی. در «متحد» برادپیت یک مأمور مخفی از کانادا است که با نیروهای ویژه امنیتی بریتانیا در زمان جنگ جهانی دوم به قصد عقب راندن نازیها همکاری میکند و بهواقع عضو فعال از لشکر عظیم موسوم به متفقین است. با این حال پیت در این نقش درخششی ندارد و طوری بازی میکند که انگار به این فیلم دل نداده است.
دور از منظوررسانی لازم
اما همان طور که قبلاً آمد، ایراد و کاستی بزرگ این فیلم سناریویی است که استیون نایت برای آن نوشته و این در حالی روی داده که او در تجربیات قبلیاش یک فیلمنامهنویس توانا نشان داده بود. نحوه کاراکترسازی او و تشریح قصه مورد نظرش در فیلم «چیزهای قشنگ زشت» و همچنین «قولهای شرقی» از نقاط قوت آن فیلمها بود و در فیلم «لاک» نیز که کارگردانیاش را هم برعهده داشت، در افزایش تدریجی تنش و ترسیم یک فضای مینیمالیستی ماهر جلوه کرده بود. با این حال هم دیالوگها و هم صحنههای اکشن در این فیلم تازه به سبب ناکامی استیون نایت در کارش موفق نشان نمیدهد و کارگردان در منظوررسانی از طریق حرکت و ریتم اتفاقات هم مشکل دارد.
درام پیش روی ما از یک رویداد حقیقی نشأت گرفته اما زمهکیس به جای تکیه بر همین عنصر مفید و تقویت سناریویی که با شدت و حدت موضوع همسو نیست، در پی افسانه سازیهای هالیوودی است و کاملاً بدیهی جلوه میکند که در این ارتباط یک فیلم الگو شده و ماندگار همچون «کازابلانکا» شاهکار سال ۱۹۴۱ مایکل کورتیز را در ذهن داشته باشد که آن نیز برگرفته از جنگ جهانی دوم بود.

بهیاد رستوران همفری بوگارت
در شروع «متحد»، کاراکتر مکس واتان (برادپیت) را در حالی مشاهده میکنیم که با چتر نجات در صحرای مراکش که زیر سیطره فرانسویها بود و داستان فیلم «کازابلانکا» هم در همین کشور شکل میگیرد، فرود میآید. او با کمک یک «واسطه» به باشگاهی تفریحی در شهر کازابلانکا (طبعاً به یاد و احترام رستوران کاراکتر ریک، با بازی همفری بوگارت در فیلم «کازابلانکا») هدایت میشود و این مکانی است که باید در آن با یک مأمور پنهانی دیگر که مثل خود او علیه نازیها فعالیت میکند و نامش ماریان بوشرور (ماریون کوتیلار) است، ملاقات و گفتوگو میکند.
قرار است بوشرور خودش را بهعنوان همسر واتان معرفی کند و هدف مشترکشان راهیابی به مجلسی است که در آن سفیر آلمان در مراکش نیز حضور دارد و مصمماند که وی را در آنجا ترور و از این طریق ضربهای سنگین به آلمان نازی و ماشین جنگی و ساختار سیاسی آن وارد کنند. برای رسیدن به چنین مقصدی این دو نفر تدارکات خود را شروع میکنند و سختی کارشان به این خاطر است که در منطقه و محیطی فعالیت میکنند که از در و دیوار آن مأموران آشکار و نهان آلمانی میبارند. موفقیت آنها در این مأموریت مشترک واتان را وا میدارد که از بوشرور بخواهد در انگلیس و در مأموریت بعدی نیز او را همراهی و کارش را کامل کند.
نگران تند بادها
اینجا حتی نحوه بازی و نوع حضور پیت و کوتیلاو هم به کمک فیلم نمیآید و موجب رفع مشکلات موجود نمیشود. در نمایی از فیلم که واتان و بوشرور را در گوشهای از صحرای احاطهکننده کازابلانکا نشان میدهد و طوفان شن در حال درنوردیدن منطقه است، زمه کیس در شرایطی بر چهره و دیالوگ این دو کاراکتر تمرکز و آن را تصویرسازی میکند که تماشاگر بیشتر درگیر و نگران تندبادی است که از دور میرسد و موجودیت کل منطقه را به خطر میاندازد.
سؤال و جوابهای این دو کاراکتر از یکدیگر نیز ایرادات قصه را رفع نمیکند و از آن قبیل است پرسشهای مکس واتان از ماریان بوشرور درباره دلایل عقبنشینی نهضت مقاومت در فرانسه و سببهای لو رفتن شاخهای از آنکه وی در ارتباط با آن فعالیت میکرد و سبب ساز گریز او به پاریس و مقدمهای بر سفرش به مراکش شد. شاید در این لحظات خاص کوتیلار حرفهای جالبتر و مهمتری برای گفتن در قیاس با سکانسهای قبلی داشته باشد اما تفاوتهای کار یا لحظات قبلی و بعدی اندک است و به همین سبب است که سفر نوستالژیک رابرت زمهکیس به سرزمین افسانهای و خاطره انگیز کازابلانکا برای تکرار افسانه ارائه شده توسط کورتیز و متکی بر بازیهای احساسی همفری بوگارت و اینگرید برگمن، بیشتر یک سفر ناقص نشان میدهد.

مشخصات فیلم
عنوان: «متحد»
محصول: کمپانیهای پارامونت و جیکی فیلمز
تهیهکنندگان: گراهام کینگ، استیو استارکی، پاتریک مک کورمیک و دنیس اوسالیوان
سناریست: استیون نایت
کارگردان: رابرت زمهکیس
مدیر فیلمبرداری: دان برکس
تدوینگران: جره میا اودیسکول و میک ادزلی
موسیقی متن: الن سیلوستری
طول مدت: ۱۲۴ دقیقه
بازیگران: برادپیت، ماریون کوئیار، جارد هریس، سایمون مک برنی، لیزی کاپلان، دانیل بتز، متیو گود، کامیل کوتن، اگوست دیل و تیه ری فره مونت.
- 12
- 1