به گزارش بانی فیلم به نقل از گاردین، دولان که تنها ۲۷ سال دارد، شش فیلم به شدت موفق ساخته که با «مادرم را کشتم» آغاز میشود که وقتی که او تنها ۱۹ سال داشت تولید شد. قیافه خوب و بازیگوش او باعث شده بتواند با لویی ویتون قرارداد مدلینگ امضا کند و یک ارتباط به شدت سودمند مخفی هم با هالیوود دارد… که در ادامه بیشتر درباره آن خواهید خواند.
فیلمهای او شامل پروژه انفجاری «مامی» سال ۲۰۱۴ هم میشود؛ نمایشی خارقالعاده از یک فروریزش احساسی بین مادر و پسر که باعث شد منتقدان از شدت تحسین به گریه بیفتند و برای آن توانست جایزه انتخاب منتقدان فستیوال فیلم کن را به صورت مشترک با ژان-لوک گدار دریافت کند. حالا هم جدیدترین فیلم او یعنی «این فقط پایان دنیاست» به طور زیبایی نمایشی و کمیک سیاه از راه رسیده که با اقتباس از نمایشنامهای نوشته ژان-لوک لاگار نوشته شده و داستانش درباره یک نمایشنامهنویس است که به خانه بازمیگردد تا به خانوادهاش بگوید که دارد میمیرد. مجموعه بازیگران تمامستاره فیلم شامل گاسپار اولیل، ماریون کوتیار، لیا سدو و ونسان کسل میشود. فیلم گرانپری فستیوال کن را از آن خود کرد، اما منتقدان برخورد سردی با آن داشتند.
دولان درباره اینکه بازخوردهای بد نسبت به فیلمش چقدر او را اذیت کرد با صداقت صحبت میکند و اینکه بعد از بیرون آمدن نقدها مجبور بود در پیشنمایش فیلم شرکت کند میگوید: «وقتی به ویدیوی من در فرش قرمز کن نگاه میکنم، میبینم که از درون مرده بودم. آنجا نبودم.» میگوید خانواده خودش کاملا آرام و معمولی است و به هیچ وجه شباهتی به کابوسهای «مامی» و«این فقط پایان دنیاست» ندارد. با این حال وقتی شروع میکند درباره آنها صحبت کردن، مشخص است که مسئله پیچیدهای است.
پدرش مانوئل، یک خواننده، آهنگساز و بازیگر متولد قاهره است که دوران اوجش دهه هشتاد بود؛ مادرش ژنویو، یک خادم عمومی مذهبی است که نوادگان ایرلندیاش بعد از طاعون دهه ۱۸۴۰ به کبک نقل مکان کردند. او در مونترال حومهشهری بزرگ شده، «در یکی از آن ساختمانهای جدید آجر صورتی.» میگوید اگر با یک شخصیت در فیلم حس نزدیکی کند، شخصیت آنتوان خشمگین خواهد بود که نقشش را کسل بازی میکند: «اگر راهی پیدا نکرده بودم که بتوانم خشم و نفرتم را از طریق فیلم منتقل کنم، خودم هم مثل آنتوان مردی بسیار بسیار عصبانی از آب درمیآمدم.»
او در چهار سالگی از طریق عمهاش جولی وارد بازیگری شد که یک مدیر تهیه فیلم بود که به مادر او گفت یک آزمون بازیگری برای حضور در یک سریال درام تلویزیونی پیش آمده است. زاویه که هوشی بالاتر از سن خود داشت از همان موقع شروع کرده بود نقش بازی کردن با پسرخالهها و دخترخالههایش. خواهر و برادر هم دارد؟ به آرامی میگوید «یک برادر ناتنی دارم» و بعد سکوتی طولانی حکمفرما میشود. «پدرم ترجیح میدهد بگویم برادر. از رابطه اولش با یک زن دیگر است. فکر میکنم الان ۴۰ سال داشته باشد. کمی حس شرمساری میکنم که او را بهتر نمیشناسم. وقتی جوانتر بودم او را خیلی بیشتر میدیدم. اما ارتباطمان قطع شد. اوم…» یک سکوت دیگر. «او از نظر روانی مشکل دارد. پدرم دوست دارد ارتباط بیشتری با او داشته باشم. اما سخت است. کار من زمانبر است.»
کار بازیگری زاویه در دوران کودکی تا وقتی که او هشت سال داشت ادامه پیدا کرد، یعنی وقتی که او به مدرسه شبانهروزی رفت. بیشتر مجموعهای از ۲۱ آگهی تلویزیونی برای یک زنجیره داروخانه در کبک بود که باعث شد او در مونترال یک ستاره کودک شود: «مردم من را میشناختند و لپم را میکشیدند. نمیتوانم بگویم بدم میآمد.»
در مدرسه او به جمع تئاتریها نپیوست چون از بازیگری روی صحنه در منظر عمومی میترسید. اما وقتی یک نوجوان بداخلاق و سرکش بود دوباره سعی کرد کار بازیگری تلویزیونی به دست بیاورد. مادر زجرکشیدهاش بود که باید برایش آزمون بازیگری جور میکرد: «هیچ چیز عملی نمیشد. یک آزمون خیلی خیلی خیلی افتضاح بود که من برایش آماده نشده بودم و آنجا هم نرفته بودم. مادرم به من زنگ زد و گفت کجایی؟ همهمان منتظرت هستیم! کاملا در حال خودم بودم. او آمد دنبالم و من را به آزمون برد و همهشان میتوانستند بفهمند که در حال خودم بودم. شاید میتوانستم جای این کارها مطالعه هم بکنم، اما سبکم خیلی اینطور نبود.»
در نهایت او کاری برای دوبله کردن فیلمهای هالیوودی به فرانسوی پیدا کرد. او آن موقع و همین الان هم در این کار خیلی خوب بود. برای مخاطبان فرانسویزبان، دولان صدای ران ویزلی در فیلمهای «هری پاتر» بود. «تجربه خیلی خوبی بود. در فرنچایز «گرگ و میش» هم تیلور لاتنر بودم و در تمام فیلمهای دیگرش. صدای ارون تیلور-جانسون، ادی ردمین، دیلن او براین و نیکولاس هولت را هم انجام میدهم.» حتی همین حالا هم دولان دو روز در هفته را از فیلمبرداری فاصله میگیرد تا کار دوبله انجام بدهد – کاری که تهیهکنندگان را حیرتزده میکند – و از تکنیک و استعدادی که این کار لازم دارد دفاع میکند. «دوست ندارم که مردم اهمیت این کار را پایین میآورند. آدم در دوبله احساسات را به یک زبان دیگر منتقل میکند.»
دولان بعد از یک هفته از کالج در مونترال خارج شد و شروع کرد به وقت گذراندن با منتقدان فیلم، سینما رفت، یک وبلاگ نوشت و به منتقدان دیگر گفت که یک روز در کن حضور پیدا خواهد کرد. در ماه آگوست سال ۲۰۰۸، او تمام پولی که ذخیره کرده بود یعنی ۱۵۰ هزار دلار کانادا (۷۵ هزار پوند) را از حسابش بیرون کشید. («درست پیش از بحران اقتصادی بود. پدرم حدود ۳۵ تا ۴۰ هزار دلار کانادا از دست داد.») او ۲۵ هزار دلار کانادای دیگر که از طریق دوستانش جمع کرده بود را هم به این اضافه کرد: یک جور جمع آوری سرمایه آنلاین قبل از ظهور وب به طور گسترده. به این ترتیب او «مادرم را کشتم» را ساخت که باعث شد جایزه دو هفته کارگردانان کن را به دست بیاورد و مسیر حرفهای کاری خارقالعادهاش را کلید بزند.
وقتی بحث نگاه به آینده میشود، محتاطانه برخورد میکند: «من کارم را به عنوان یک بازیگر شروع کردم وهمینطور هم آن را تمام میکنم. تمام زندگیام فیلم کارگردانی نمیکنم. زیاد از حد است.» اما مشتاق زنده کردن آن یکی کارش هم هست: «میخواهم برای خودم نقشهایی را بنویسم که چیزی مثل آن کودک در «مامی» یا آنتوان در «این فقط پایان دنیاست» باشند! خیلی وقت است خود را نیمکتنشین کردهام. اما مثل اینکه نمیتوانم این نقشها را به خودم بدهم. مردم دوباره بهم میگویند نارسیسیت. این کلمه محبوبشان برای توصیف کردن من است. اما میخواهم این کار را در آینده بکنم. بازیگری یکی از کارهای محبوب من است، در تمام فرمهای ممکنش. یک اشتیاق و علاقه خیلی بزرگ است!»
«این فقط پایان دنیاست» در حال حاضر در سینماها اکران میشود
- 21
- 1