پس از عرضه شدن ۸ فیلم انفرادی مرتبط با بت من و یک فیلم مشترک با سوپرمن طی ۴۰ سال اخیر و تبدیل شدن این کاراکتر کمیک بوکی به یکی از دو غول نخست سینمای کمیک استریپی، نوبت آن رسیده بود که وی را در قالب های کارتونی هم ببینیم اما او نه در یک انیمیشن مستقل و متمرکز بر وی بلکه در دل کارتون «لگو» که در سال ۲۰۱۴ اکران و با فروش زیادی همراه گشت، متولد شد و آنقدر موفق نشان داد که سازندگان «لگو» پیش از ساختن قسمت دوم این فیلم ابتدا یک فیلم مستقل برای بت من را رو کرده اند که در ۳ ماه و اندی اخیر مانند «لگو یک» فروش زیادی در سطح جهان داشته و هر چند فانتزی صرف و از این بابت با بنیادهای مرد خفاشی در تعارض است اما هواداران سرسخت این کاراکتر هم او را رد نکرده و یک چیز بی ارزش نشمرده اند.
حتی در یک قالب کارتونی که از ابتدا هم قرار نبود یک انیمیشن کاملاً مرتبط با مرد خفاشی باشد، وی همچنان مشغول دستگیری از ضعفا و صاحب همان خط و خطوط مرموز در کارها و گفتارهای خویش است و جنس و وجودش با گونه ای شک و راز و تیره نگری همراه و عجین است. سازندگان این فیلم با استفاده از هنر انیمیشن دیجیتال فضایی را آفریده اند که در آن موجودات حاضر، مربع و مکعب وار و شبیه به پاره های آجر منظم هستند ولی میزان تجسم و رویاپروری در آن خیره کننده و به حدی است که با هر کارتون خلاقانه دیگری در سال های اخیر برابری می کند. عضلات صورت کاراکترهای این فیلم به سختی و به ندرت حرکت می کنند اما از آنها بیشتر از اکثر بازیگران زنده دنیا احساس و شخصیت به اطراف ساطع و به بینندگان منتقل می شود. «لگو بت من» یک فضای کودکانه در دل دنیای بزرگسالان است و تابیدن این همه برداشت های خردمندانه از چنین فضایی و از درون محیط هایی عروسک وارانه، امری شگفت انگیز می نماید.
قهرمان مطلق پوچ گرا
هدف نخست در این فیلم و آن کسی که مورد بیشترین تمسخر قرار می گیرد، خود بت من است و او را همچون فیلم نخست فرانچیز «لگو» که در سال ۲۰۱۴ عرضه و با سودسازی هنگفتی همراه شد با صدای ویل آرنت مقابل خود می یابیم و این صدایی زمزمه وار و بم است و خبر از وجود آدمی قدرتمند اما دچار پوچ گرایی درون لباس های فلزی خود می دهد. نگاه منفی مرد خفاشی به جهان و اطراف خویش کاملاً آشکار و خصلتی غیرقابل کنترل برای اوست. از درون آن پیکر فشرده و چهره محکم مکعب وار این شعار تهدیدآمیز طنین عمیقی می یابد که؛ «ما این آدم های منفور را به شدت ادب خواهیم کرد». در نمای بعدی، در برخوردی به شدت و سرعت رویارویی های به تصویر کشیده شده در فیلم های ایندیانا جونز مرد خفاشی روبروی یکسری کاراکترهای منفی داستان های خود به سرکردگی جوکر (با صدای زاک گالیفیا ناکیس) قرار می گیرد.
اسباب غرور
بت من که هنوز زخم روحی ناشی از دست دادن والدینش را بر جسم و روح خود دارد، همین که یک انتقامجوی انفرادی و مردی تک رو و مرموز در جهانی سرشار از تیرگی های اسف بار باشد، احساس رضایت می کند. برای او کافی است که شجاع و مصمم و بدون هیچ لرزشی باشد و اینکه عملاً هیچ قوم و خویشی ندارد، برایش اهمیتی ندارد و بی نیاز بودن از سایرین بزرگترین دستاورد و اسباب غرور از دیدگاه اوست. پشت آن نقاب سرد و تیره مرد مسوولیت شناسی آرمیده که عشق را نمی فهمد و تنها تعهدش حفظ شهر آشفته گوتام سیتی و زدودن کثری ها از چهره بزک کرده آن است. جوکر که سال ها در کنار کاراکترهایی مثل پنگوئن دشمن قسم خورده مرد خفاشی بوده یکبار دیگر می کوشد بت من را متقاعد کند که در عین حس منفی شان نسبت به یکدیگر، نوعی حس احتیاج به طرف مقابل نیز در وجودشان جای دارد ولی بت من که این را قبول ندارد، جوکر را در طی عملیاتی به منطقه فضایی موسوم به «فانتوم زون» می فرستد و این یک منطقه متافیزیکی در بالای ابرها است و فقط بدترین بدها در آن اقامت دارند و از آن قبیل اند سائورون از سری فیلم های «ارباب حلقه ها»، «کینگ کنگ» و «ساحره لعنتی».
تیم تازه مرد فردگرا
شرایط و مقدمات برای یک نبرد نهایی سرنوشت ساز بین دو سو مهیا می شود اما بت من ابتدا باید با طبع سرکش و احساسات درونی خود بجنگد و البته یک تیم تازه شکل بدهد که این در تضاد با فردگرایی افراط آمیز او و حس بی نیازی اش به سایرین است. چنین تیمی با تکیه مجدد بت من بر مباشر همیشگی اش آلفرد (با صدای رالف فاینس ایرلندی)، پسر معمولاً کم پیدایش دیک گریسون (مایکل سرا) و رییس جدید اداره پلیس که زنی به نام باربارا گوردون (روزاریو داوسون) است، شکل می گیرد.
اگر مارول رضایت بدهد
کریس مک کی که فیلم اول لگو را با مشارکت با فیل لورد و کریستوفر میلر معروف تر از خودش ساخته بود، این بار در هیئت تک مدیر پروژه و یکه کارگردان فیلم دوم فضای پرشکوهی را به این تقابل و به کل «لگو بت من» می بخشد. فیلم مک کی در عین قوت بخشیدن به بنیادهای آثار کمیک استریپی آنها را به شکل هوشمندانه و هنرمندانه ای نیشگون می گیرد و هم تحسین کننده کارهای قهرمانانه این ورسیون غریب بت منی است و هم مسخره کننده زیبایی که قهرمانان آن از درون کمیک بوک ها سر بر می آورند و جای واقعی شان اگر «کمپانی غول شده» مارول رضایت بدهد، فقط در لابه لای همان کاغذهای در بردارنده داستان های مصور است. طرفداران این فرضیه قطعاً به نگاه طعنه آمیز مورد بحث استناد کرده و خواهند گفت که جملات و شعارهای پست مدرنی مورد استفاده در «لگو بت من» بهترین نوع تعارض به باورهای قهرمانانه در جهان سست کاپیتالیستی فعلی است و به واقع نیز این فیلم آدم های بی روزگار را که برخی فقط حکم زنبورهای کارگر را برای نظام های فاسد سرمایه داری دارند، به باد تمسخر می گیرد و تاکید می ورزد که با تکیه بر رویاهای صرف شبانه روزی نمی توان جهان را محلی امن و آسوده ساخت.
مشخصات فیلم
عنوان: «لگو بت من»
محصول: کمپانی های برادران وارنر و رت پک دون
تهیه کنندگان: دن لین، روی لی، ویل الگرا، متیو اشتون و رایان هریس
سناریست ها: ست گراهام اسمیت، کریس مک کنا، اریک سامرز، جارد استرن و جان ویتینگ تون
کارگردان: کریس مک کی
تدوینگران: دیوید باروز، جان ونزون و مت ویلا
طول مدت: ۱۰۶ دقیقه
صداپیشه ها: ویل ارنت، رالف فاینس، روزاریو داوسون، زاک گالیفیا ناکیس، جنی اسلیت، مایکل سرا، بیلی دی
ویلیامز، هکتور الیزوندو و ادی ایزارد.
- 18
- 6