یکشنبه ۰۲ دی ۱۴۰۳
۱۰:۰۴ - ۰۶ خرداد ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۳۰۱۲۴۰
فیلم و سینمای جهان

فیلم «بی عشق»؛ روایت خاکسترهای سوخته یک زندگی

اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,اخبار سینمای جهان,فیلم بی‌عشق

به گزارش مجله دنیای تصویر، ظاهرا به نظر می‌آید بی‌عشق -عنوان فیلم جدید جذاب و رعب‌انگیز فیلمساز روسی آندره زویاگینتسف (لویاتان و النا)‌- اشاره به وضعیت رابطه میان دو شخصیت اصلی فیلم دارد: یک زوج ساکن مسکو که در آستانه جدایی اند.

 

بوریس(آلکسی روژین) مهربان و ریشو، از آن تیپ مردهای دوست داشتنی تقریبا غمگین و ژانیا(ماریانا اسپواک) زیبا و آتشین مزاج با یک نومیدی نهادینه شده درونی که هنوز در یک آپارتمان زندگی می‌کنند اما می‌کوشند هر چه زودتر آپارتمان را بفروشند. چون به سختی می‌توانند سه کلمه حرف متمدنانه میان خود رد وبدل کنند.

 

زندگی مشترک آنها، یا هرچه از ویرانه آن باقی مانده، به یک نقطه زهرآلود بی‌بازگشت رسیده است. هیچکس این موضوع را بهتر از آلیوشا (متوی نویکوف) پسر دوازده ساله رنگ پریده و منفعل آنها درک نمی‌کند که کار چندانی جز خیره شدن به کامپیوترش میان استرس‌ها ندارد. وقتی آلیوشا بی هیچ ردی ناپدید می‌شود، والدین به لحاظ عاطفی غریبه از هم باید باهم به جست‌وجوی او بپردازند.

 

اما نه، «بی‌عشق» داستان روش جست‌وجوی آلیوشا نیست که باعث آشتی ژانیا و بوریس بشود یا دست از جنگ و تنفرهم بردارند. بلکه فیلم به طریقی اثرگذار و غیرمستقیم  راوی ماجرایی بزرگتر از خاکسترهای سوخته یک زندگی مشترک از دست رفته است.

 

 همیشه جوامع سرکوبگری هستند که فیلمسازی را محدود می‌کنند و اما  فقط فضای بسنده‌‌ای برای ابراز نظر به یک هنرمند شاعرانه  و زیرک می‌دهند تا حرفش را بزند. این در جامعه کمونیستی چاوشسکوی سال های ۱۹۷۰ وجود داشت.

 

همینطور در روسیه دوران ولادیمیر پوتین. به عنوان فیلمساز آندری زویاگینتسف نمی‌تواند صریح و با رنگ‌های روشن انتقاد کند و از فساد جامعه‌اش بگوید اما می‌تواند فیلمی مانند لویاتان بسازد که حال و هوای روانی طبقه متوسط روسی که در فساد و خیانت غرق شده نشان بدهد و می‌تواند فیلمی مانند «بی‌عشق» بسازد که نگاه تلخ بازتاب دهنده‌ی نه بر سیاست‌های روسی بلکه بر بحران همدلی در هسته فرهنگ (جامعه) داشته باشد.

 

بوریس و ژانیا هر دو وارد روابط دیگری می شوند که علاقه بیشتری از رابطه پیشین هم در آن هست. بنابراین در ظاهر این نشانه امید است. پس از طلاق یک شروع جدید پیش می آید. بوریس با ماشای  جوان و پابه ماه(با نقش آفرینی مارینا واسیلوا که به میشل ویلیامز اروپای شرقی می ماند) و ژانیا میان رفت ‌و آمد به سالن و رابطه ی مصرف گرایانه که با تلفن هوشمند خود دارد مردی را پیدا می کند که پاسخی به رویاهای او یا دستکم نیازهای اوست: مرد میانسال ثروتمند و جذاب و مهربان آنتون(آندریس کیشاس). به نظر می‌رسد  عشق نزدیک است. اما چه جور عشقی؟

 

اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,اخبار سینمای جهان,فیلم بی‌عشق

زویاگینتسف بر روان‌نژندی رومانتیک کل جامعه تمرکز می‌کند و این تمرکز را با جزییات و کامل است. بوریس طلاق خود را از محل کارش که شرکت فروش است پنهان می‌کند چون رییس‌اش یک مسیحی اصولگراست. (اگر بوریس متاهل و دارای فرزند نبود. از کارش برکنار می‌شد) از سوی دیگر عاشق ژانیا  او را وارد جامعه یک درصدی ثروتمندان روسیه می‌کند…

 

اما همه این‌ها چه باید برای یک بچه گمشده انجام بدهند؟ مشخص می‌شود هر چیزی. فیلم به سبک عامدانه هیچکاکی جامعه‌گرایانه‌/واقع گرایانه و قدرتمند ساخته شده که تداعی‌کننده ستایش‌شده‌ترین فیلم‌های موج نوی رومانی (۴ ماه، ۳ هفته و ۲ روز  و  مرگ آقای لازارسیکو) می‌شود.

 

گم شدن آلیوشا بر فیلم سنگینی می‌کند و تا حدی فیلم آیین دادرسی کودک گمشده است. اما آنچه پر‌معنی است شیوه‌ی ناپدید شدن اوست: آلیوشا بدون مراقب بود. مادرش دیروقت به خانه بر می‌گردد و تصور می‌کند پسرش در اتاق است و زحمت نمی‌دهد به پسر سر بزند. یک اشتباه کوچک و یک پشیمانی بزرگ به بار می‌آید.

 

پلیس مسکو بر این عقیده است که آلیوشا گریخته و نمی‌تواند کار زیادی انجام بدهد (اگر فرضیه پلیس درست باشد  بنا بر آمارها او باز می ‌گردد و پلیس نمی خواهد به حجم کار خود اضافه کند) و گروهی محلی حمایت بیشتری می‌کنند. آنها با جلیقه نارنجی و خستگی منطقه را جست وجو می‌کنند و وجب به وجب می‌گردند. زمانی که این جریان ها ادامه پیدا می‌کند، واژه "بی‌عشق” نیز معنی گسترده‌تری به خود می‌گیرد.

 

یک جامعه غرق در فساد به یک ظرف آزمایش برای یک زندگی مشترک بی‌عشق تبدیل می‌شود که خانواده‌ی را به وجود می آورد و کودکی که دوستش نمی‌دارند. کودکی که به روش درست باید از او نگه داری می‌کردند. در نتیجه این تراژیک است.

 

زیبایی‌شناختی دراماتیک فیلمی مانند «بی‌عشق»-که استعاره‌ای است- آن را به یک فیلم آرام ِ آمرانه تبدیل می‌کند، اما این موضوع روشن نیست. دست کم در آمریکا که برای فیلم‌های هنری از این جنس مخاطبان زیادی دارد.

 

در نمای نهایی، تاثیر‌گذاری  فیلم به اوج می‌رسد اما فیلم همیشه چندان قدرتمند نیست. «بی‌عشق» به همان اندازه یک مدیتیشن است که یک درام رابطه‌ی است. اطمینان دارم تمام کسانی که فیلم را می‌بینند حتما ویروسی را که جامعه به آن مبتلاست تشخیص می‌دهند. این ویروس محدود به روسیه نیست. عواملی که در نخ‌نما شدن عشق تاثیر دارند حالا همه جا پخش اند.

 

ارغوان اشتری

 

 

  • 11
  • 2
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش