«اورسون ولز صحبت میکند» مستند زندگینامهای است درباره زندگی اورسون ولز، کارگردان بزرگ سینمای کلاسیک که به کارگردانی نیما قلیزادگان روی پرده سینماهای گروه هنر و تجربه آمده است. این مستند که با استناد به فیلمهای آرشیوی ساخته شده؛ چنان تصویر کاملی از ادوار گوناگون زندگی اورسون ولز ترسیم میکند که میتوان آن را یک مرجع مناسب برای دوستداران سینمای کلاسیک در ایران نامید. در گفتوگوی پیشرو کارگردان اورسون ولز از این فیلم میگوید.
به نظر میرسد بخش زیادی از فیلم «اورسون ولز صحبت میکند» را با پلانهای آرشیوی ساختهاید؛ میشود بگویید این پلانها چگونه و تحت چه مراحلی انتخاب شدند؟
بخشهای آرشیوی این فیلم دو بخش گوناگون را شامل است که یک بخش فیلمهای اورسون ولز و بخش دیگر مصاحبههای او را دربرمیگیرد. در این بین دسترسی به بخش مربوط به فیلمها راحت بود، اما قسمتی که مربوط به مصاحبههای این کارگردان است و بهخصوص مصاحبههای او در مجامع دانشگاهی بهراحتی به دست نیامد، چراکه هرکدام از این مصاحبهها در مکانها و زمانهای مختلفی به انجام رسیده بودند؛ یکی در دانشگاه پاریس، دیگری در دانشگاه هیوستون و... و البته بخشی از این مصاحبهها هم روی نوارهای قدیمی ویاچاس بودند که هم از نظر کیفی و هم دسترسی کار را دشوارتر میکرد.
به همین دلیل هم هست که در فیلم از فرمتهای مختلفی با کیفیتهای پایین و بالا استفاده شده است. بعضی از پلانها هم مربوط به برنامههای تلویزیونی میشدند و روی نوارهای ریل قدیمی ضبط شده بودند. مثلا خبر فوت این کارگردان که در فیلم از آن استفاده شده است، ازجمله این پلانها بود که فقط یک نسخه تلویزیونی از آن وجود داشت...
از چه راههایی برای یافتن این تصاویر استفاده کردید؟
از هر راهی که به ذهنتان میآید. اما در کل بیشتر از اقوامی که در کشورهای خارجی چون آمریکا و فرانسه داشتم، کمک گرفتم تا این فیلمها را جمعآوری کنم. ممکن است پیدا کردن خیلی از منابع در ایران کار بسیار سختی باشد، حتی در کتابخانه ملی خودمان هم به سختی امکان دارد منابع کافی برای موضوعی پیدا کنیم، ولی در آن کشورها بهراحتی این منابع قابل دسترس بود. من در یک ایمیل خواستهام را برای آنها ارسال میکردم و آنها به راحتی و سریع یک نسخه را برایم ارسال میکردند. به همین سادگی. در اکثر مواقع هم این منابع را به شکل رایگان در اختیارم میگذاشتند.
آیا خودتان فیلم را تا بدان حد دارای قابلیت استنادی میدانید که در داخل و خارج از ایران منبعی برای شناخت اورسون ولز باشد؟
نمیتوان منکر این شد که غربیها بههرحال شناخت بیشتری روی این شخصیت دارند. مثل استاد شجریان که با اینکه چهرهای شناختهشده و بینالمللی است، اما قطعا در داخل ایران بیشتر از خارج با او آشنا هستند و منابع بیشتری از او در دسترس است. البته با توجه به تحقیقاتی که برای ساخت این فیلم انجام دادم، متوجه شدم مستندی که به شکل کامل و جامع به زندگینامه ولز بپردازد، وجود ندارد، چون این شخصیت آنقدر فعالیتهای گستردهای در زمینههای مختلف داشته که نمیشود در یک مستند به همه آنها پرداخت.
برای همین اکثر مستندهایی که در کشورهای خارجی درباره ولز ساخته شدهاند، فقط روی یک موضوع از زندگی ولز تمرکز داشتهاند.مثلا فقط روی سه فیلم آخر او فوکوس کردهاند یا درباره پشتصحنه همشهری کین فیلم ساختهاند.
جواب ندادید...
بههرحال شاید این فیلم برای خارجیها منبع کافی به شمار نیاید، اما در کشور خودمان قضیه فرق میکند. پس از ساختهشدن این مستند، بسیاری از منتقدان خوب کشورمان که خیلی از آنها صاحب قلم و صاحب کرسی در دانشگاههای کشور هستند، فیلم را دیدند و از آن استقبال کردند. آنها از من خواستند پس از پایان اکران فیلم نسخه دیویدی از آن را برای نمایش در کلاسها در اختیارشان قرار دهم.
لازم است به این نکته اشاره کنم نسخهای که درحال حاضر اکران میشود، نسخهای سینمایی از مجموعه مستندهایی است که درباره زندگینامه اورسون ولز ساختهام و نسخه اصلی که بهعنوان مرجع میتواند مورد استفاده قرار بگیرد، پس از پایان اکران فیلم به شکل پنج فیلم یک ساعته که هرکدام حوزه متفاوتی از فعالیتهای ولز را نشان میدهد، در شبکه نمایش خانگی توزیع خواهد شد.
با توجه به اینکه در تیتراژ این مستند به منابع مکتوب که به زبان فارسی ترجمه شده و در کشور خودمان موجود است، اشاره کردهاید، آیا در طول تحقیقات خودتان با مواردی روبهرو شدید که این منابع فارسی با آنها متناقض باشد؟
متاسفانه در سینمای ایران فیلمسازانی را از سینمای کلاسیک مورد توجه قرار میدهند که سبک فیلمسازی آنها با سینمای ایران تفاوت دارد. مثلا ما در مورد موضوعات اجتماعی فیلم میسازیم و در مقابل فیلمهای هیچکاک را مورد بررسی قرار میدهیم. به نظرم باید در مورد مطالعه سینمای کلاسیک نگاهمان را گستردهتر کنیم. هر هنری را که بخواهی در آن وارد شوی ابتدا باید نسبت به بزرگان کلاسیک آن عرصه آشنایی پیدا کنی و سبکشان را یاد بگیری.
مثلا اگر موسیقی، نقاشی یا معماری بخوانید، نخستین کارتان این است که تاریخ آن هنر را ببینید یا بشنوید تا با آن آشنا شوید و بهتدریج به هنر مدرن در آن رشته بهخصوص برسید، ولی نمیدانم چرا سینماگران به این پروسه اهمیتی نمیدهند. انگار برای فیلمسازان یا دانشجویان سینمایی در کشور ما سینما تازه از سال ۲۰۰۰ به بعد معنا پیدا میکند.
برای اثبات این حرف بگذارید برایتان درباره مصاحبه آزمایشی که از یکسری از آموزشگاههای سینمایی گرفتم، توضیح دهم که در پاسخ پرسش «اورسون ولز کیست؟» فقط یک نفر گفته بود اورسون ولز همان فیلمسازی است که همشهری کین را ساخته و مطمئنم آن یک نفر هم فیلم را ندیده و فقط اسم آن را شنیده است. این جای تأسف دارد که دانشجویان سینما در کشور ما یکی از بزرگترین کارگردانان تاریخ سینما در دنیا را نمیشناسند. بنابراین در چنین شرایطی مستند «اورسون ولز صحبت میکند» میتواند به بالا رفتن سطح آگاهی این دانشجویان کمک کند.
اورسون ولز در ابتدای فیلم میگوید که من هیچوقت از مسائل شخصی و خصوصی در زندگیام صحبت نمیکنم و مواردی که دانستنش ضروری نیست را باز نمیکنم، در فیلم شما هم خیلی کم از زندگی خصوصی ولز اطلاعاتی دریافت میکنیم و بیشتر به زندگینامه کاری او پرداخته شده است. چرا؟
ولز دراینباره گفته بود چیزهایی که دیگران در بیوگرافیها میگویند من به کسی نمیگویم و چیزی که دوست دارم از من گفته شود، شکستها و پیروزیهایم است و آدمهایی که با آنها در زندگی آشنا شدم یا کارهایی که انجام دادم.
منظور او از این حرف این بود که دلش نمیخواهد مواردی که درباره زندگی شخصی و خصوصیاش بوده، زیر ذرهبین قرار بگیرد. البته چنین چیزی عملی نیست، چراکه ولز شهرت فراوانی دارد و به همین واسطه چه بخواهد، چه نخواهد زیر ذرهبین قرار میگیرد؛ بهخصوص وقتی ازدواج دوم او با یک هنرپیشه معروف هالیوودی بوده است.
برای ساخت این مستند به بازسازی یا استفاده از نظرات منتقدان سینمایی و مصاحبه با آنها هم فکر کردید یا از ابتدا قصد داشتید صرفا از منابع آرشیوی استفاده کنید؟
در ابتدا اصلا فکرش را هم نمیکردم که این مستند بتواند بیشتر از ۷۰ دقیقه بشود، ولی هرچقدر که جلوتر رفتم و منابع آرشیویام تکمیلتر شد، دیدم حتی با دو ساعت مستند هم نمیتوانم حق مطلب را درباره ولز ادا کنم، برای همین بود که به فکر دو نسخه متفاوت افتادم که یکی بهعنوان مرجع و دیگری بهعنوان نسخه سینمایی مورد استفاده قرار بگیرد.
در ابتدا که فکر میکردم این مستند بیشتر از ۷۰ دقیقه نخواهد شد به یک سری اساتید کارگردانی در ایران مثل بهمن فرمانآرا که به ولز نزدیک بود و با او مراوده داشت، مراجعه کردم و از ایشان خواستم برای ساخت این فیلم به من کمک کند. آقای فرمانآرا دوستی نزدیکی با ولز داشت و رابطه ولز با سینمای ایران به واسطه ایشان اتفاق افتاده بود؛ آنها قرار بود با هم فیلم کوروش کبیر را در ایران بسازند و برای ساخت این فیلم دنبال بودجه میگشتند و در فیلم هم به این موضوع اشاره شده است.
بعدا که حجم آرشیو زیاد شد و دیدم که خود ولز به شکل کاملی درباره فعالیت و زندگیاش توضیح داده است، احساس کردم دیگر نیازی نیست از مصاحبه با دیگران در فیلم استفاده شود؛ چون کمبودی برای روایت زندگینامه ولز وجود نداشت که بخواهیم با کمک شخص دیگری به جز خود فیلمساز درباره زندگیاش صحبت کنیم.
عاطفه محرابی
- 11
- 6