بعید است از عاشقان سینما و اهل فرهنگ باشید و اسم آل پاچینو به گوشتان نخورده باشد؛ مردی با قامتی کوتاه و لحن صدایی خاص که توانسته در قالب نقش های مختلف سینمایی فرو برود و شاهکارهایی در دنیای بازیگری را به نام خود ثبت کند. نقش های ماندگار آل پاچینو در سینما کم نیستند و برای معرفی و بررسی آنها نیازمند یک ویژه نامه سینمایی خواهیم بود. همین بس که بازی به یا دماندنی او را در پدرخوانده یا بعد از ظهر سگی به یاد بیاورید تا بدانید داریم در مورد چه اسطوره ای صحبت میکنیم.
افسانه های دنیای بازیگری اغلب با بالا رفتن سنشان قبل از اینکه خود هالیوود و دنیای بی رحم پرده سینما به آنها پشت کند، خودشان دست پیش گرفته و از عالم بازیگری خداحافظی میکنند. در تاریخ نمونههای بسیاری داشتیم و امروزه نيز بزرگانی چون جن هکمن یا جک نیکلسون، مدت هاست که در نقش سینمایی خاصی ایفاي نقش نکرده اند و به نوعی سینما را ترک گفتند. بازیگران زن در این بین بد شانس تر هستند و بهدليل از دست دادن چهره یا اندام شان، فراموش می شوند و کمتر کسی را پیدا میکنیم که مثل مریل استریپ همچنان بدرخشد یا سوفیا لورن باشد و با بازی در یک فیلم کوتاه همه چشم ها را به خود خیره کند.
اسطوره دنیای بازیگری بسیاری از ما نیز بعد از افرادی چون مارلون براندو و پل نیومن و... اشخاصی مثل رابرت دنیرو و آل پاچینو هستند. دو فردی که حالا پا به سن گذاشته اند و با چالش های جدیدی در زندگی سینمایی خود روبهرو هستند. هیچ وقت مصاحبه مارلون براندو بعد از بازی در فیلم های آخرش در کنار جانی دپ را از یاد نمی برم که به خبرنگار گفت: تو هم پول بده به من و من در فیلمت بازی می کنم!
به نظر می رسد که جریان فیلمی مثل «بازی اعدام» نیز چیزی شبیه به همین مصاحبه های آخر مارلون براندو باشد؛ وگرنه از هر زاویه ای به فیلم و عوامل آن نگاه کنیم، نميتوانيم بازی آلپاچینو در این اثر را هضم کنیم. البته شاید وقتی بعد از دیدن فیلم متوجه شوید که اگر آلپاچینوی دوستداشتنی در نقش اول فیلم ظاهر نمیشد، شما امکان نداشت فیلم را تا آخر ببینید، متوجه شوید که تهیهکننده حاضر شده چقدر دستمزد وی را بدهد تا فیلمش دیده شود.
فیلم بازی اعدام، داستان قاتل جنایتکاري را تعریف میکند که قتلهای سریالی را به فاصله یک روز پشت هم انجام می هد و آل پاچینو به همراه همکارش سعی در افشای راز پشت پرده این جنایت ها دارند. البته این وسط خانم خبرنگاری نيز هست که قرار شده با این دو تن در تمام مراحل پلیسی همراهی کند تا کتاب جدیدش را بنویسد.
داستانی به شدت تکراری و کلیشهای که با وجود تمام ترفندهای فیلمنامه نویس (اگر بتوان نام آنها را ترفند گذاشت) بازهم در کلیشه غلت میزند و از آن رهایی نمییابد. فیلم مغلمه بیهویتي از آثاری چون هفت و زودیاک است با این تفاوت که در سطح بسیار پایینتری از این آثار قرار میگیرد. بازی تمام بازیگران حتی اسطورهای مثل آل پاچینو، به سبب داستان احمقانه فیلم احمقانهتر به نظر میرسد و انگاری تمامی این آدمکهای جلوی دوربین فقط منتظر پایان سکانس هستند تا بروند خانه و استراحت کنند. با نگاه به تمام زوایای فیلم باز هم نمیتوان نکته مثبتی لااقل درباره موسیقی یا تدوین پیدا کرد و فیلمبرداری و زاویه دوربین در برخی سکانسها را ميتوان جالب توجه قلمداد کرد. هیجان تزریق شده به داخل فیلم به سبب کودن بودن شخصیتهای پلیس و کارآگاه و خبرنگار زبده (سه کاراکتری که باید هرکدام برای خودشان شرلوک هولمزی باشند) تصنعی بار آمده و همانگونه که در آغاز سخن گفته شد، امکان ندارد چنین فیلمی بدون ظهور آل پاچینو در قالب نقش اصلی تا آخر توسط تماشاگر دیده شود.
پایانبندی فیلم نیز نگاهی به فیلمهای دهه ۹۰ دارد و چنان کلیشهای از کار در آمده که گويي ناخودآگاه مخاطب را به خنده وا می دارد. از این قبیل خندهها در جای جای دیالوگ ها و سکانسها گاهی به لب های مخاطب می نشیند و بیشتر باعث سرگرمی او می شود تا جذب شدن آن به هنر جادویی سینما که در این اثر تبدیل به خاکستر شده است.
با دیدن تک تک لحظات ضعیف فیلمی که در آن اسطوره بازیگری جهان سینمایی من و بسیاری دیگر از طرفداران و منتقدان سینما به قهقرا میرفت، فقط میتوانستم افسوس بخورم که چرا باید اثری سینمایی درجه سه هالیوودی به اسم بزرگانی چون آل پاچینو مزین شود و هالیوود با آنها چه کرده است؟ گرچه خبرهای خوشی از دنیرو و پاچینو و همکاری آنها با اسکورسیزی به گوش میرسد ولی تا به امروز لااقل یکی از این دو نفر یعنی پاچینو، یک حرکت اشتباه انجام داده و آن هم بازی در فیلم بازی اعدام بوده است.البته وضعیت دنیرو هم چندان مشخص نیست ولی با این وجود انتخاب های درستتر و جالبتری را در اواخر کارنامه هنری خویش به همراه داشته است که باعث شده طرفداران همچنان بازی او را ستایش کنند. به قول يكي از منتقدان هالیوود «بسیاری از بازیگران تراز اول از جمله بروس ویلیس، نیکلاسکیج و آنتونیو بندراس این روزها فقط برای پول در تریلرهای ویدیویی کمپانی «سابان فیلمز» بازی میکنند. اما تماشای غرق شدن آل پاچینو در چنین فضایی ناامیدی خاصی به همراه دارد».
آرش پارساپور
- 15
- 5