دوشنبه ۰۱ مرداد ۱۴۰۳
۱۵:۴۷ - ۲۷ مرداد ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۰۵۰۷۹۸۲
فیلم و سینمای جهان

نگاهی به فیلم سینمایی «شُک و ترس» راب رینر

فیلم شک و ترس,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,اخبار سینمای جهان
فیلم سینمایی 'شُک و ترس' (Shock and Awe) در قاعده بازی کارت های به هم ریخته با یک چند فکت صحیح، یک مساله دروغ را در فیلم به مخاطب، آن هم به صورت غیر مستقیم برای تاثیر بیشتر ارائه می کند. دروغی که مبنای حمله زیرپوستی به ایران قرار می گیرد.

متن پیش رو در گام نخست نگاهی تحلیلی دارد به متن سینمایی "شُک و ترس" (Shock and Awe) و بعد از آن هم سعی شده تا لایه های تشکیل دهنده فرامتن این اثر سینمایی هم مورد بررسی قرار گیرد.

 

متن

فیلم سینمایی "شُک و ترس" (Shock and Awe)  محصول سال ۲۰۱۷ سینمایی ایالات متحده آمریکا به کارگردانی راب رینر بر اساس فیلم نامه جوی هارتستون است. فیلمی که ۳۰ ام سپتامبر سال گذشته میلادی در جشنواره فیلم زوریخ نماش خود را آغاز کرد. اثری نه چندان جدی در متن سینمایی، اما قابل تامل در خصوص تحقیقات روزنامه واشنگتن نایت ریدر(Knight Ridder Washington) در رابطه با دلایل حمله به عراق است.  

 

قاعدتا هر فیلمی با فیلم نامه پا به عرصه وجود می گذارد. در این باره هم جوی هارتستون که کارنامه چندان قوی هم در این خصوص ندارد، قلمش نتوانسته از پس نوشتن یک درام ماجراجویانه از جنس کاوش ها و کنجکاوی های روزنامه نگارانه با تمی سیاسی برآید. اگرچه پلات فیلم نامه در نگاه اول بسیار ساده به نظر می آید، اما در ابعاد عمیق تر یقینا نوشتن این دست از فیلم نامه ها کار هر کسی نیست.

 

هر چند که به نظر می رسد اثر نوعی ادای دین است به یکی از شاهکار تاریخ سینما یعنی فیلم "همه مردان رئیس جمهور" که اتفاقا در خود اثر هم یادی از باب وود وارد و کارل برنشتاین (دو روزنامه نگار واشنگتن پست که در رابطه با رسوایی واتر گیت تحقیق می کردند و نتایج این تحقیقات هم نهایتا به استعفای نیکسون انجامید) هم می شود. اما برآیند کاری هارتستون با فیلم نامه ویلیام گولدمن (نویسنده همه مردان رئیس جمهور که به خاطر نوشتن این فیلم نامه برنده اسکار بهترین فیلم نامه اقتباسی سال ۱۹۷۷ شد) فاصله بسیاری دارد.

 

فیلم شک و ترس,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,اخبار سینمای جهان

"شُک و ترس" اساسا هم در داستان پردازی با اشکالات جدی مواجه است، هم در شخصیت پردازی. مهمترین نقص کاری هارتستون عدم تبدیل یک سوژه سیاسی به یک فیلم نامه سینمایی است. گویا داستان اثر تنها روایت گر صرف واقعیات میدانی مابین سال های ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۳ است. شاید متریال تشکیل دهنده اثر در حوزه سناریو نویسی واقعیات باشد، اما سینما اساس خود را از داستان گویی دارد. مادامی که اثر نتواند داستانی از دل این واقعیات سیاسی – ژورنالیستی خلق کند، نمی تواند ادعایی هم در خلق یک اثر سینمایی داشته باشد.

 

دراماتولوژی که در بطن کشمکش کاراکترها با سیاسیون دولت بوش و نیز دیگر روزنامه نگاران باید خلق شود، حلقه مفقوده فیلم نامه "شُک و ترس" است. همین حلقه گم شده هم سر سلسله تمامی نقص های بعدی است.بررسی اداعای بوش پسر در مورد سلاح های کشتار جمعی صدام و نیز ارتباطات او (صدام حسین) با بن لادن به منظور حمله به عراق، آن هم در سایه لابیرنت های بی پایان روزنامه نگاری برای کشف حقیقت یقینا هوشمندی جدی تری را می طلبد تا بتوان از دل آن سناریوی جدی از جنش سینما درآورد. با این سنگ بنای کجی که هارتستون نهاد کل سناریو هم تا پایان الکن جلو می رود.

 

نه بار ماجراجویی سیاسی – ژورنالیستی به مخاطب منتقل می شود، نه ترس ناشی از مخالفت روزنامه واشنگتن نایت ریدر(Knight Ridder Washington) با دولت بوش به پرداخت می رسد و نه  حتی روابط عاطفی که به صورت ضمنی در اثر گنجانده شده است، طرفی به داستان نمی بخشد. چرا که عدم همکاری و پاسخگویی سیاسیون به واشنگتن ناید ریدر، دریافت یک ایمیل تهدید، ویرایش همان ایمیل تهدید آمیز به عنوان هجو سیاسی، روابط باسمه ای زن وشوهری، گنجاندن اسامی اعضای دولت بوش و برخی از سناتور ها و برخی افراد انند احمد چلبی و غیره چیزی به بار فیلم نامه اضافه نمی کند.  

 

در ادامه نقص فیلم نامه هارتستون، شخصیت پردزای های سطحی جاناتان لندی و وارن استرابل به عنوان کاراکترهای محوری سناریو نیز می تواند باز ضعف داستان را چند برابر کند. به خصوص که کسی چون جوزف لی گالوی یا همان جوی گالوی (Joe Galloway) هم در جایگاه مشاور امور نظامی در میان تیم تحریریه واشنگتن نایت ریدر(Knight Ridder Washington) به چشم می خورد. روزنامه نگاری مشهور که به عنوان مشاور ویژه دفتر دفاعی وزارت دفاع ایالات متحده آمریکا در پرونده ۵۰ سالگی جنگ ویتنام مشغول به کار بوده است و به دلیل نجات جان زخمی ها در همان جنگ ستاره برنز شجاعت دریافت کرد.

 

گالوی از دل زندگی خبرنگاری خود در جنگ ویتنام کتاب "ما سرباز بودیم" را نوشت که در سال ۲۰۰۲ فیلمی با همین نام به کارگردانی رندل والاس از روی آن ساخته شد. نکته جالب اینجا است که اگر چه در تاریخ معاصر آمریکا، گالوی به عنوان مخالف حمله بوش به عراق معرفی می شود، اما فیلمی که بر اساس کتاب او ساخته شد یک ملودرامی بود که اتفاقا در همان سال های جنگ افغانستان و عراق باعث تهییج جوانان برای حضور در ارتش آمریکا شد. این نکته پارادوکسیکال می توانست خود به عنوان پک پلات برای فیلم نامه ای جذاب مورد استفاده قرار گیرد.

 

اگر چه که در داستان هم زمانی که یک روزنامه نگار از گالوی می پرسد اگر جنگ عراق شروع شود چه اتفاقی رخ خواهد. او در جواب گفت: "جنگ بیشتر یعنی کشته بیشتر". این دست از نکات جذاب در صورت پرداخت می توانست مبین یک سناریوی به مراتب پخته تری باشد. اما در ادامه دیگر کاراکتر هم مانند والتکا، لیسا و جان والکات هم هیچ پرداختی جدی ندارند. هر چند که باورهای میلیشای ناشی از نگاه چپ یوگسلاوی شخصیت والتکا هم در صورت بسط بیشتر می توانست کمی قابل توجه باشد. اما در نهایت آن چه که هارتستون به مخاطب خود عرضه می کند تقریبا یک هیچ بزرگ است.

 

کارگردانی راب رینر هم به موازات کار هارتستون چندان جدی نیست. اگر چه که رینر از جمله کارگردانان کهنه کار سینمای آمریکا است. اما کارنامه چندان موفقی ندارد. در کل آثار او می توان به "چند مرد خوب" اشاره کرد که نامزدی اسکار بهترین فیلم و نامزدی گلدن گلاب بهترین کارگردانی را در ۱۹۹۲ برایش رقم زد. جالب اینجا است که رینر در فیلم خودش هم در نقش جان والکات، سردبیر واشنگتن نایت ریدر(Knight Ridder Washington) بازی کند. اما در کل رینر نتوانسته در زمینه اجرا چیزی به با فیلم اضافه کند. نه میزانس جدی و نه دکوپاژ دقیقی. البته در این میان استفاده هوشمندانه او (رینر) از تصاویر آرشیوی می تواند قدری قابل تحمل باشد. در ادامه نیز هر چند که اثر به نسبت زمان یک اثر سینمایی چندان بلند نیست، اما باز هم ۹۰ دقیقه حداقل برای این فیلم زمان زیادی است. پس باب جویس می توانست روی میز تدوینش اثر را کوتاه تر از این هم بکند.

 

نکته دیگر که می تواند حربه رینر برای جذب مخاطب باشد، گرد آرودن تعدادی از بازیگران نا‌م آشنای سینما از جمله وودی هارلسون، جیمز مردسن، تامی لی جونز، میلا جوویچ و جسیکا بیل است که در نهایت هم بازی هیچ کدام چندان جذاب نیست تا اثر بتواند حداقل در بخش بازی برای بیننده جذاب باشد. از این رو مجموعا نمی توان فیلم "شُک و ترس" را در متن سینمایی چندان جدی دانست.

 

فیلم شک و ترس,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,اخبار سینمای جهان

فرامتن

 فیلم سینمایی "شُک و ترس" (Shock and Awe) شاید در متن سینمایی نتواند حرفی برای گفتن داشته باشد. اما در لایه های فرامتن سینمایی خود چند نکته حائز اهمیت دارد. اگر چه که این فیلم در نگاه اول به مسائل سال های ابتدایی هزار سوم و جنگ افغانستان وبه خصوص عراق در فاصله سال های ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۳ می پردازد ولی به نظر می آید که اثر بیش از آن که متعلق به آن سال ها باشد، خود را به تحولات کنونی خاورمیانه و جهان ارتباط می دهد.

 

مساله ای که در پایان فیلم خود را نشان می دهد چرا که اثر تمامی اقدامات بوش پسر را در حمله به افغانستان و به خصوص عراق زیر سوال می برد و آن را زیربنای تمامی حوادث و ناآرامی های خاورمیانه و جهان تا به امروز به ویژه ایجاد داعش می داند. این نکته ای که به صراحت در پایان فیلم به آن اشاره می شود. مساله ای که با آمار صریحا به صورت مانیفست فیلم خود را نشان می دهد. زمانی که از ۳۶ هزار کشته و زخمی سرباز آمریکایی، ۲ تریلیون دلار هزینه جنگ عراق، یک میلیون کشته و زخمی غیرنظامی مردم در جنگ عراق، اما زمانی این مانیفست غیر سینمایی اثر کوبنده می شود که تعداد سلاح های کشتار جمعی کشف شده ادعایی صدام در عراق را عدد صفر عنوان می کند.

 

البته در این میان علاوه بر نام بردن از بوش، دیک چنی، دونالد رامسفلد، کالین پاول به کسی چون احمد چلبی هم اشاره می شود. اگر چه چلبی به عنوان دبیر کنگره ملی عراق و چهره کانونی مخالف رژیم بعث  و شخص صدام همواره چهره مقاومی از او مطرح بوده است، اما به واقع نمی توان دیگر ابعاد او را نیز که کمتر به آن بها داده شده است را نادیده گرفت. همراهی و همکاری او با MI6  و سی آی ای و نیز قدت طلبی او در رهبری عراق که البته در این فیلم هم به آن ذکر شده هم نشان از آن دارد که می توان چهره دیگری هم از چلبی دید. چلبی که به باور برخی از جمله کسانی بود در تحریک کاخ سفید و جامعه جهانی در حمله به عراق نقش جدی بر عهده داشت.

 

اما مهمترین نکته ای که می تواند در لایه های فرامتن سینمایی"شُک و ترس" قابل تامل باشد، حمله زیرپوستی فیلم به ایران است. در این رابطه اثر به صورتی کابلنا غیر مستقیم و ضمنی و در عین حال به عنوان یک پیش فرض اثبات شده نه افغانستان، نه القاعده، نه صدام وسلاح های کشتار جمعی را چالش و تهدید برای امنیت جهانی می داند. بلکه ایران جدی ترین تهدید برای عرصه بین الملل به شمار می رود. آن هم از سوی کسانی که اعتقاد دارند تمامی ادعاها و اقدامات کابینه اول بوش در حمله به عراق دروغ بوده است.

 

لذا فیلم که به حمایت از صداقت تیم تحریریه واشنگتن نایت ریدر(Knight Ridder Washington) می پردازد و یا فکت های مستند سال های بعد از جنگ عراق درستی ادعاهای این روزنامه را به نمایش می گذارد، در قاعده بازی کارت های به هم ریخته با یک چند فکت صحیح، یک مساله دروغ را در فیلم به مخاطب، آن هم به صورت غیر مستقیم برای تاثیر بیشتر ارائه می کند. دروغی که مبنای حمله به ایران قرار می گیرد.  

 

عبدالرحمن فتح الهی

 

  • 11
  • 1
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

یاشار سلطانیبیوگرافی یاشار سلطانی

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

زندگینامه امامزاده صالح

باورها و اعتقادات مذهبی، نقشی پررنگ در شکل گیری فرهنگ و هویت ایرانیان داشته است. احترام به سادات و نوادگان پیامبر اکرم (ص) از جمله این باورهاست. از این رو، در طول تاریخ ایران، امامزادگان همواره به عنوان واسطه های فیض الهی و امامان معصوم (ع) مورد توجه مردم قرار داشته اند. آرامگاه این بزرگواران، به اماکن زیارتی تبدیل شده و مردم برای طلب حاجت، شفا و دفع بلا به آنها توسل می جویند.

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
آپولو سایوز ماموریت آپولو سایوز؛ دست دادن در فضا

ایده همکاری فضایی میان آمریکا و شوروی، در بحبوحه رقابت های فضایی دهه ۱۹۶۰ مطرح شد. در آن دوران، هر دو ابرقدرت در تلاش بودند تا به دستاوردهای فضایی بیشتری دست یابند. آمریکا با برنامه فضایی آپولو، به دنبال فرود انسان بر کره ماه بود و شوروی نیز برنامه فضایی سایوز را برای ارسال فضانورد به مدار زمین دنبال می کرد. با وجود رقابت های موجود، هر دو کشور به این نتیجه رسیدند که برقراری همکاری در برخی از زمینه های فضایی می تواند برایشان مفید باشد. ایمنی فضانوردان، یکی از دغدغه های اصلی به شمار می رفت. در صورت بروز مشکل برای فضاپیمای یکی از کشورها در فضا، امکان نجات فضانوردان توسط کشور دیگر وجود نداشت.

مذاکرات برای انجام ماموریت مشترک آپولو سایوز، از سال ۱۹۷۰ آغاز شد. این مذاکرات با پیچیدگی های سیاسی و فنی همراه بود. مهندسان هر دو کشور می بایست بر روی سیستم های اتصال فضاپیماها و فرآیندهای اضطراری به توافق می رسیدند. موفقیت ماموریت آپولو سایوز، نیازمند هماهنگی و همکاری نزدیک میان تیم های مهندسی و فضانوردان آمریکا و شوروی بود. فضانوردان هر دو کشور می بایست زبان یکدیگر را فرا می گرفتند و با سیستم های فضاپیمای طرف مقابل آشنا می شدند.

فضاپیماهای آپولو و سایوز

ماموریت آپولو سایوز، از دو فضاپیمای کاملا متفاوت تشکیل شده بود:

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

چکیده بیوگرافی نیلوفر اردلان

نام کامل: نیلوفر اردلان

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ

نام کامل: حمیدرضا آذرنگ

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش