توفیق تجاری چشمگیر «زهر» ساخته روبن فلهشر شاید از این منظر که فیلمهای علمی- تخیلی و توأم با برخورد و حادثه معمولاً در گیشهها جواب میدهند، واقعه غیرمنتظرهای نباشد و با وجود این «Venom» در ایجاد شگفتی و حس غافلگیری در بینندگان و تبدیل این حس به وسیلهای برای قبضه کردن گیشهها در بسیاری از نقاط جهان، به درجات بسیار بالایی رسیده است در فیلمی که تام هاردی و میشل ویلیامز بازیگران نقش اول آن به شمار میآیند، ریزاحمد بازیگر ۳۶ ساله پاکستانی الاصلزاده و تبعه و ساکن بریتانیا اگر با این هنرپیشهها همپایی نکند، دستکمی هم از آنها ندارد.
او در کار تولید موسیقی و فعالیتهای اجتماعی و سیاسی نیز فعال بوده و در یک هالیوود سرشار از تبعیضها و تعرضها و ناسپاسیها معمولاً خویشتنداری و حفظ ادب را از یاد نبرده است. در عین حال او در «زهر» ایفاگر نقش یک مرد میلیاردر درگیر در کارهای بزرگ صنعتی بهنام کارلتون دریک است و وقتی کاراکتر تام هاردی که همانا دی بروک یا «زهر»ی است که سم وار به جان خلافکاران بزرگ میافتد، دست او را رو و وی را متهم به پایهگذاری مرگ هزاران انسان از طریق تأمین سلاحهای کشتار وسیع و ادوات مختلف تخریبکننده میکند، چهرهاش بهگونهای تغییر مییابد که تشخیص واقعیت از گمان بهکاری بسیار سخت تبدیل میشود.
این یک موجود منفی نیست
تشخیص واقعیت شاید همان رویکردی باشد که روبن فلهشر در مقام کارگردان و جف پینکر، اسکات روزنبرگ و کلی مارسل بهعنوان سناریست بهدنبال آن بوده و آن را در قالب کاراکتر کارلتون دریک ترسیم و ارائه کردهاند. مدتها بعد از ساخت فیلم و دوماه و نیم بعد از اکران آن ریزاحمد میگوید: من به این کاراکتر بهچشم یک موجود منفی صرف نگاه نمیکنم و برعکس او مردی متمرکز بر کار و حرفهاش و کسی است که به سرنوشت صنایع و فرجامکار انسانها توجه جدی دارد. شاید بتوان او را آدمی چند وجهی دانست ولی وی آن قدر هم که داستان فیلم گواهی میدهد مخدوش و بد طینت نیست.
بد خواهیها در جامعهای بزرگ
چگونه میتوان در تأیید اظهارات ریزاحمد وی را مردی صاحب نیات مناسب دانست؟ شاید این توضیح ریزاحمد هم مبنی بر اینکه فقط نوع اقدامات تند او نشانگر سبعیت آن ولی ماهیت کارهای او مثبت و مساعد است، بینندگانVenom را متقاعد نکند زیرا فیلم سرشار از اتفاقاتی است که امنیت مردم را سلب و بدخواهیها را بر جامعهای بزرگ حاکم میکند. ماجراها از آنجا شروع میشود که «بنیاد زندگی» که کارش جستوجوی شکلهای مختلف و جدید زندگی در سایر سیارات است منظومهای تازه را کشف میکند که مدلهای مختلفی از زیست در آن خودنمایی میکند.
با اینحال یکی از این فرآیندها از کنترل کاشفان خارج و مرگ و میرهایی را بویژه از طریق غرق کردن یک کشتی در مالزی موجب میشود. بنیاد مذکور سه فرآیند دیگر را ضبط و آنها را به محل استقرار خود در شهر سان فرانسیسکو امریکا منتقل میکند و آنجا است که کارلتون دریک که رئیس بنیاد است، وارد عمل میشود. باور او این است که این نشانههای زیستی بدون اینکه یک میزبان و عامل کمکی در بردارنده اکسیژن نداشته باشند، شانسی برای ادامه حیات ندارند.
اتفاق بعدی ورود ادی بروک که یک روزنامه نگار تحقیقگر بهشمار میآید، به ماجراها است و او از طریق برقراری مراوداتی با آن ویینگ نامزد «دریک» سر از برخی پروژههای وی که انسانهای زیادی را قربانی کرده است، در میآورد و اینها مقدمات برخوردی بزرگ بین بروک و کارلتون است ولی بروک به لطف دستیابی به فرآیندهای منتقل شده به بنیاد زندگی صاحب تواناییهایی غیرمعمول شده و عمدهترین آنها سر در آوردن یک موجود هیولا وار از درون بدن اوست که میتواند هر نیرو و عامل حملهکننده به وی را بیاثر سازد.
بهسوی نیستیها
کاراکتر ریزاحمد براساس توضیحات فوق نشانه و سمبل ثروت و رفاه بیش از حدی است که بهسوی نیستیها سوق یافته باشد. ریشههای Venom و کاراکتر کارلتون دریک به ۱۹۸۸ و زمان عرضه داستان کمیک بوکی «اسپایدرمن شگفتانگیز» برمیگردد ولی روبنفله شر هم که در پیشینهاش ساخت فیلم موفق «سرزمین زامبیها» مشاهده میشود و گروه سناریستهای او بهخوبی توانستهاند داستان را به روز کنند.
تام هاردی که با بازی در قالب کاراکترهای سرسخت و خطرناک در فیلمهایی همچون «بازگشته از مرگ» طی ۱۰ سال اخیر اوج گرفته، در توصیف «Venom» میگوید: سالها است که مولتی میلیاردرهای تنوع طلب در جستوجوی شکلهای مدرن حیات در سایر کرات و سیارهها هستند ولی بهجای رسیدن به چنین نتیجه و امکانی موجب به سقوط کشیده شدن فضای زندگی بشر و نابودی اتمسفر زمین و اطراف آن شدهاند و یکی از مصداقهای بارز آن همین کاراکتر ریزاحمد در فیلم «Venom» است. در همین راستا است که کارلتون دریک یکی از سفینههای جستوجوگر خود را به فضا میفرستد و مأموریت آن را یافتن شکلهای تازهای از حیات اعلام میکند.
هدف او به ظاهر این است که فضاها و مکانهایی را که بشر بتواند در آنجا ساکن و دور از مخمصههای کره زمین به زندگی مشغول شود بیابد ولی اتفاقات همانهایی نیستند که کارلتون دریک امید و ادعای تحقق آن را داشته است.وقتی فرآیندهای مختلف حیات با ظواهر مخصوص بهخود مقابل سفینه اکتشافی ظاهر میشوند هنوز هم امیدها به عملکرد درست و نجاتبخش آنها برقرار است اما یک سؤال این است که در صورت انتقال آنها به کره خاکی چه چیزی نصیب انسانها میشود و آیا این فرمهای بهظاهر حیات ساز توان موتاسیون و تبدیل شدن به چیزهای منفی را ندارند؟
سمت و سو
این از دست تقدیر است که ریزاحمد و تام هاردی ۱۱ سال پیش هم در یک ویدئوی موسیقی به همکاری با یکدیگر پرداخته بودند و همکاری تازه آنها نیز هیچیک را ناراضی نکرده است. ریزاحمد در واپسین روزهای پاییز سرد ۲۰۱۸ میگوید: تام هاردی غم قصهها و کاراکترهایی را میخورد که به درون آنها فرو میرود و بسیار سفت و سخت کار میکند. شما همیشه به همکارانی از این دست نیاز دارید. کسانی که کار را به حرکت در میآورند و به هرچیز سمت و سو میدهند.
با این حال ریزاحمد راجع به سایر مسائل سکوت اختیار کرده است و منجمله در قبال این سؤال که آیا اخبار استخدام شدن او توسط سونی پیکچرز به قصد بازی کردن وی در چند فیلم بعدی این استودیو صحت دارد یا خیر. برای او جالبترین مسأله و جذابترین رویداد همین فیلم Venom و بخصوص ادغام شدن کاراکتر تام هاردی با همان فرآیند مرگ زای فضایی و تبدیل شدن او به شمایل از مرگ و زندگی توأمان و چیزی مثل گرگهای انساننما است.
ریزاحمد میگوید: آنچه زهر را در معادلات سینمایی امسال موفق ساخته، این تصور و بیم است که کاراکتر تام هاردی توسط نیرویی از بیرون تسخیر و تبدیل به موجودی غیر قابل تخمینزنی شده است. او بهگونهای یک ورسیون از دکتر جکیل و مسترهاید است و همیشه این بیم وجود دارد که وجه بد او بر قسمت خوب وی بچربد. این یک معادله بسیار ترسناک است.
مشخصات فيلم
عنوان: «زهر»
محصول: کمپانیهای کلمبیا، مارول و سونی پیکچرز
تهیهکنندگان: مت تولماژ و ایمی پاسکال
سناریستها: جف پینکر، اسکات روزنبرگ و کلی مارسل و براساس داستان «زهر» نوشته دیوید میشه لینی و تاد مک فارلین
کارگردان: روبن فلهشر
مدیر فیلمبرداری: متیو لیباتیک
تدوینگران: ماریا براندون و آلن بومگاتن
موسیقی متن: لودویگ گورانسون
طول مدت: ۱۱۲ دقیقه
بازیگران: تام هاردی، میشل ویلیامز، ریزاحمد، اسکات هیز، راید اسکات، جنی اسلیتر و ملورا والترز.
وصال روحانـي
- 19
- 1