سه شنبه ۰۴ دی ۱۴۰۳
۱۲:۳۲ - ۱۳ آذر ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۰۹۰۳۴۸۴
فیلم و سینمای جهان

«ویلم دافو» از دشواری‌های تبدیل شدن به «ونسان ون‌گوگ» می‌گوید

ویلیام جیمز دافو,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,اخبار سینمای جهان

ویلم دافو که ۶۳ ساله و متولد ایالت ویسکانسین امریکاست و نام کاملش ویلیام جیمز دافو است و از ۱۹۸۰ به بعد به‌طور دائم در فیلم‌های سینمایی متعدد حاضر بوده، از تواناترین هنرپیشه‌های این نسل به شمار می‌آید اما حتی برای او هم تبدیل شدن به ونسان ون‌گوگ -نقاش افسانه‌ای هلندی- در فیلم جدید «مقابل دروازه ابدیت» ساخته جولی ین اشنابل اصلاً کار آسانی نبوده و یک چالش بزرگ را تداعی کرده است.

 

ون‌گوگ آدم بسیار خاصی بود و دافو در ترسیم وی با سلاح یک بازی حسی، آدمی را جلوه‌گر شده که سال‌ها برای بروز کامل هنرهایش تلاش کرد و چون هرگز از لبه اجتماع خارج و در جریان سیال آن حل نشد، دست به خودکشی زد. حقایق‌ امر درباره ون گوگ و کارهای ماندگارش در روش امپرسیونیستی هرچه بوده باشد، ویلم دافو در یک سلوک هنری چهل و چند ساله چنان پخته شده است که بداند برای ترسیم او باید اله‌مان‌های متعددی را ادغام کرد.

 

او را استاد حضور در رل‌ها و ژانرهای متنوع قلمداد کرده‌اند و اگر به مضامین کاملاً متفاوت فیلم‌هایی مثل «جوخه»، «سایه خون‌آشام»، «آخرین وسوسه مسیح» و «پروژه فلوریدا» رجوع کنیم، به صحت این امر ایمان می‌آوریم و او حتی در عرصه کاملاً متفاوت فیلم‌های کمیک بوکی نیز خوش درخشیده و فرو رفتن‌اش در قالب گوبلن سبز در تریلوژی اولیه اسپایدرمن یا اولین ورسیون «مرد دریایی» که در آستانه اکران عمومی قرار دارد، خبر از همین مسأله می‌دهد. صحبت‌های خود دافو که در کارنامه‌اش «هتل جدید رز»، «آنارشیست»، «هتل بزرگ بوداپست»، «میسی سیپی در آتش» و «خواب‌رو سبک» هم مشاهده می‌شود، درباره ماجراجویی تازه و ون‌گوگی‌اش گویای نکات جالب و تازه‌ای است.

 

نامه‌های ونسان ون گوگ به برادرش که طی فیلم اشنابل به کرات به آنها استناد می‌شود، نقشی مهم در شکل‌گیری شخصیت او نزد بینندگان این اثر هنری دارند. آیا ترسیم این امر در فیلم جدید شما بدرستی صورت گرفته است؟

طبعاً به متن این نامه‌ها در زمان تهیه فیلم توجه زیادی شد اما هدف من در اینگونه بازآفرینی‌ها هیچگاه تقلید صرف از سوژه مورد بحث نیست.

 

من باید به خود آن آدم تبدیل شوم و یک تقلید کورکورانه دوای درد نیست و در این راه تحقیقات زیادی هم انجام می‌دهم و به نتایج بررسی‌های گروه تولیدکننده فیلم نیز توجه می‌کنم. شما باید صاحب یک ارتباط خیالی نزدیک با کسی شوید که دارید رل او را ایفا می‌کنید و سپس روی ریلی که براساس آگاهی‌ها گذاشته می‌شود، باید تا مقصد نهایی به پیش بروید. توجه به آنچه آن فرد بویژه به زبان مادری‌اش گفته، اهمیت بسزایی دارد و همین‌طور انجام واکنش‌های روحی و جسمانی آن فرد به شیوه‌ای که آن هنرمند بدان عادت داشت تا کاملاً در قالب‌های فکری و روحی آن انسان فرو نروید، بازی مطلوبی نخواهید داشت و تقلید صرف فقط دوری جستن از عمق قضایاست.

 

 با این حال خیلی‌ها می‌گویند طبیعت بیمارگونه ون گوگ و اینکه او به عارضه موسوم به Bipolar مبتلا بود، در شکل‌گیری او و هنرش بسیار سهم داشت.

 

درباره این مسأله اطلاعات دقیقی در دست نیست ولی من این نکته را هم در کارم و در تصویری که از ون گوگ ارائه داده‌ام، لحاظ کرده‌ام اما فراتر از آن جولی‌ین اشنابل کوشیده است تصویر و تجسمی از زندگی روز به روز و هر یک از خصلت‌ها و برخوردهای وی را به‌دست بدهد و از این طریق هر رویکرد متفاوتی را نیز در کار او به تصویر بکشد و این شامل عوارضی هم می‌شود که به یک نمونه آن اشاره کردید. ترسیم هیچ آدم معروفی بدون خصوصیات روحی و عوارض جسمانی آشکار و نهانش بدرستی امکان‌پذیر نیست و تا بالا و پایین‌های روحی روانی او را نشناسید، وارد ریشه مسائل نخواهید شد.

 

اشنابل یک بروشور که حاوی همه رویکردهای ون گوگ بوده، فراهم آورده و براساس همان نیز فیلمش را تدوین و طراحی کرده است و ما حتی نوع و نحوه زندگی وی در روستای محل اسکانش را هم می‌بینیم. باور همه ما این است که ون گوگ بین نبوغ ذاتی‌اش و مرارت‌های عدم جا افتادن در جامعه‌ای بی‌رحم سرگردان بود و از این بابت به سختی رنج می‌کشید و اشنابل در فیلم «مقابل دروازه ابدیت» این سرگردانی را بخوبی به معرض نمایش نهاده است.

 

 ولی براساس لنزهای اشنابل و همکارانش ما اکثر اتفاقات را از دریچه دید مخدوش ون گوگ می‌بینیم و این نمی‌تواند در شناسایی که از او نزد ما حاصل می‌آید، بی‌تأثیر باشد.

 

این امر اجتناب‌ناپذیر بود، زیرا وقتی برش‌هایی از زندگی یک هنرمند افسانه‌ای را مقابل دیدگان مردم می‌گذارید، امکان ندارد که آنها را از دیدن دنیا از دریچه نگاه وی محروم کنید و چنین رویکردی فیلم‌تان را ناقص می‌کند. من به‌عنوان یک بازیگر هم باید این دستورالعمل کلی را در ذهنم می‌داشتم و هم اینکه در چارچوب هنرمندی که با نام ون گوگ می‌شناسیم، چندان فراتر از زندگی روزمره وی نمی‌رفتم و تبدیل به ون‌گوگ می‌شدم و بقیه امور را به بینندگان می‌سپردم و همین کار را هم کردم. این هنرمندان حس‌های غریبی دارند. آنها در یک درخت ساده چیزهایی را می‌بینند که ما در پرتحرک‌ترین موجود هم نمی‌یابیم، این کشف زندگی و حس جوشش فقط متعلق به نامداران و برگزیده‌هاست که ون‌ گوگ به چنان جمعی تعلق داشت.

 

 آیا یک هنرمند از قبیل ون گوگ یک مسیر مشخص همیشگی برای حرکت دارد؟

خیر، او تابع احساس‌ها و چیزهایی است که در هر مقطع از زندگی‌اش به‌وجود می‌آید و از قبل به دقت قابل پیش‌بینی نیست. این نقل قول را بارها در اظهارات منتسب به ون گوگ شنیده و خوانده‌ایم که؛ من هرگز چیزی را از ریشه و اساس خلق نمی‌کنم و فقط چیزی را که هست با قلم و رنگ و بوم خود به تصویر می‌کشم. جامعه‌شناسی قوی هم در نزد اکثر این هنرمندان حساس مشاهده می‌شود و آنها از استعدادی متفاوت و بارز در این زمینه بهره می‌برده‌اند.

 

اینکه به گونه‌ای زندگی کنند که تأثیرپذیری‌شان از رویدادها در بالاترین سطح باشد و تماشاگر بی‌روح حوادث نباشند. کمک می‌کند تا جسم یا شی‌ء موردنظر یک نقاش را خرد و به چند قسمت تقسیم و سپس آن را نقاشی کرد اما روش درست‌تر حلاجی آن در ذهن و سپس ترسیم قطعه به قطعه آن روی تابلو است.

 

 جولی ین اشنابل طی فیلم کلوزآپ‌های پرشماری از شما گرفته و بخصوص در صحنه‌هایی که روبه‌روی مدز میکلسن مشاهده می‌شوید، آیا این مسأله دست و بال شما را بیش از حد نمی‌بست؟

در صحنه‌های مشترک‌ام با میکلسن فقط به حرف‌هایی فکر می‌کردم که باید می‌گفتم و همین مسأله حالتی را که گفتید، برای من بی‌اثر می‌ساخت و روی کارم متمرکز می‌شدم. قدرت یک بازیگر ایجاد آرامش در گرداگرد خویش حتی در صحنه‌های جریان داشتن بزرگ‌ترین بلواهاست. اگر درست ببینید و راحت حرکت کنید، حضور آدم‌های مختلف و پر سروصدا در حول و حوش‌تان نیز چیزی را عوض نمی‌کند. مشکل اصلی وقتی بروز می‌کند که دل به سوژه اصلی نسپرده باشید و به متن فیلم‌تان معتقد نباشید – در شرایط اعتقاد به سوژه و داستان چنان خوب اقدام می‌کنید که نیازی به برداشت‌های مکرر هم برای رسیدن بازیگر به کمال مطلوب نیست.

 

 شما با برخی فیلمسازان همکاری‌های مکرری داشته‌اید. آیا این کار را به عمد و برای آسان‌تر شدن وظایف‌تان انجام داده‌اید؟

این طور نبوده و تکرار برخی همکاری‌های قبلی به طور اتفاقی و براثر نیازهای زمان بوده است. درست است که آشنایی‌های قبلی کمک می‌کند سریعتر زبان یکدیگر را بفهمید و براساس آن با سرعتی بیشتر به سمت جلو بروید اما یادتان باشد که هر فیلمی الزام‌های خاص خودش را دارد که لزوماً همان بدیهیات و حس‌های فیلم قبلی‌تان نیست. من از اختصاص دادن وقت حتی به میزان زیاد برای هر سکانس و صحنه ابا ندارم و مادامی که باعث پیشرفت فیلم شود، برای هر مانوری حاضرم.

 

iran-newspaper.com
  • 11
  • 2
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش