یکشنبه ۰۲ دی ۱۴۰۳
۱۳:۳۰ - ۱۹ اسفند ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۱۲۰۵۶۴۶
فیلم و سینمای جهان

باب پرسیچتی از ورسیون کارتونی و موفق و جدید اسپایدرمن می گوید

چیزی ورای نسخه های قبلی «عنکبوتی»

انیمیشن مرد عنکبوتی,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,اخبار سینمای جهان

در جهان سینما اینکه دو برادر سکاندار فیلم ها و سناریست و کارگردان آنها و به واقع همه کاره برخی آثار سینمایی باشند، مسئله نادری نیست و برادران تاویانی ایتالیایی و کوئن و روسو و فاره لی آمریکایی از آن قبیل اند، ولی در مورد کارتون موفق اخیر «اسپایدرمن: از درون نظم عنکبوتی» نه دو کارگردان هم خانواده بلکه سه فیلمساز غیروابسته و فاقد ارتباط های خانوادگی مصدر کار بوده و به بهترین و هماهنگ ترین شکلی نیز اقدام کرده اند.

 

آنها باب پرسیچتی، پیتر رمزی و رادنی روتمن هستند و اگر اولین ورسیون بلند انیمیشنی «مرد عنکبوتی» جلوه ای ویژه دارد و تا این میزان پرفروش بوده، محصول کار مشترک و تلاش گروهی این جمع سه نفره حرفه ای است. در مورد گروه فوق بد نیست بدانید که پرسیچتی پیشتر نویسنده متن کارتون هایی معروف و موفق مثل «پرنس کوچک» بوده و رمزی کارگردانی «ظهور نگهبانان» را برعهده داشته و روتمن یکی از سناریست های فیلم توأم با بازیگران زنده «خیابان جامپ شماره ۲۲» بوده است. حسن همکاری نزدیک بین آنها این است که تخصص ها و مهارت های فنی ویژه خود را به این پروژه اضافه کرده اند.

 

اضافه بر اینها این ورسیون ویژه از اسپایدرمن که عملاً ضمیمه ۵ نسخه همراه با بازیگران زنده شده است، از نعمت حضور کریس میلر و فیل لورد نیز در مقام تهیه کنندگان اصلی برخوردار شده و آنها کارتون بازهایی حرفه ای هستند که طبعاً می توانستند به سه هنرمند فوق کمک برسانند تا کارشان به سطح بالاتری برسد. حاصل کار یک فیلم شسته و رفته و دیدنی است که تازگی و بداعت از آن می بارد و با رویاپروری های اضافی ما شاهد حضور یک ورسیون پیرتر از پیتر پارکر و به واقع اسپایدرمن در این فیلم هستیم و این فیلم مصداق و حالت کمیک بوکی را پیدا کرده که عیناً بر پرده نقره ای نشسته و این چنین متجلی شده باشد. با این اوصاف جا دارد پای صحبت باب پرسیچتی یکی از سه کارگردان ورسیون جدید «مرد عنکبوتی» بنشینیم و ببینیم او راجع به شرایط ساخت این فیلم چه چیزهایی را برای گفتن دارد.

 

 آقای پرسیچتی، چگونه شد که به رغم حضور سه کارگردان مجرب در این پروژه، باز به فیل لورد و کریس میلر روی آوردید؟

– این نظر کمپانی های تهیه کننده فیلم یعنی سونی پیکچرز و کلمبیا بود و البته ما نیز روی آن توافق داشتیم. وقتی با آنها تماس گرفتیم و فهمیدند که پای موضوع اسپایدرمن با همه جذابیت های آن در میان است، با اشتیاق پذیرفتند. آنقدر شاهد ساخته شدن فیلم هایی با بازیگران زنده در خصوص قهرمانان کمیک استریپی طی سال ها و دهه های اخیر بوده ایم که اندیشه تهیه یک نسخه کارتونی از روی آنها بسیار تازه به نظر می رسید و یک چیز ابتکاری و عالی بود و همین مسئله در کشیده شدن لورد و میلر به این پروژه سهم زیادی داشت و روی ما هم تأثیرگذار بود. از طرف دیگر مسن تر بودن اسپایدرمن در متن این قصه هم چیزی بود که تفاوت ها را بیشتر و کشش عوامل تولیدکننده فیلم به این پروژه را فزون تر می ساخت.

 

جنبه بصری و معانی تصویری و به واقع نوع پیام رسانی و داستان نگاری فیلم چطور صورت پذیرفت؟

– کلاً بنای کار ما حول این محور بود که چیزهایی را به قصه و به این نسخه تازه اسپایدرمن بیافزاییم که در ورسیون های قبلی رویت نشده باشد و یک مسئله و هدف گذاری که در این ارتباط به ما بسیار کمک می کرد، این بود که ورسیون ما به سبب کارتون بودن ناگزیر حس و حال کمیک بوک ها را داشت. همین مسئله به تنهایی سبب می شد که نقش فن آوری های نوین و منجمله CG در شکل گیری این فیلم متفاوت با گذشته شود و ورای ورسیون های قبلی باشد و هر چند این بار نیز ردپا و اثر مستقیم این فناوری ها موجود و جاری و محسوس است اما شکل قضیه به لحاظ پردازش موضوع و ارائه مصادیق تصویری فرق می کند و به واقع با جهانی متفاوت طرف هستیم.

 

در مورد چگونگی شکل گیری تصاویر این فیلم باز به توضیحات بیشتری از سوی شما نیاز است.

– ببینید، یک ایده پایه ای که ما روی آن کار و در نهایت پیاده هم کردیم، ادغام تصاویر و نقاشی های ۲ بُعدی با مدل هایی از انیمیشن CG بود. قبل از رواج پیدا کردن «CG» شما در هر ثانیه ۱۲ ایماژ داشتید اما پس از آن آمار فوق به دو برابر رسیده است. همین مسئله به یکی از اصول و پایه های فیلم ما تبدیل شد و در حالی که گفتارهای ما و کاراکترها در فیلم گاهی شبیه به مونولوگ های سطحی و یکنواخت می شد، همیشه سلاح اضافی تصاویر پرجهشی را که CG برای ما فراهم می کرد، دردسترس داشتیم. از همه جالب تر رسیدن به سطوحی جالب و غیرمنتظره از هماهنگی این اله مان های غیرمشابه با یکدیگر بود.

 

 روش کار کردن سه کارگردان با یکدیگر در یک فیلم چگونه است؟ آیا هر یک کار تخصصی خود را انجام می دهید و به عرصه های یکدیگر ورود نمی کنید و در پایان آن را ادغام می کنید و یا قبل از هر سکانس افکارتان را روی هم می گذارید و براساس آن جمع بندی، اقدام می کنید؟

– ادغامی از هر دو روشی که گفتید، در دستور کار ما قرار دارد. هر یک از ما تخصصی فزون تر در یکی از شئون کار فیلمسازی داریم و همان را به مجموعه ای که با آن کار می کنیم، می افزاییم اما در جاهایی هم به شیوه نردبانی و پله پله به سمت جلو می رویم و قطعات این پازل بین ما تقسیم شده است. همه ما به شیوه ای یک قصه گو و دارای قوه انتقال آن هستیم و آگاهی های پایه ای و لازم را داریم و اگر این موضوع و همچنین قوه کنترل پروژه های سینمایی را ضمیمه مهارت های فردی و تخصصی خود کنیم و سپس همه اینها را در کنار یکدیگر به کار گیریم، می توان به اهداف مورد نظر رسید و کم و کیف قضایا را روبه راه کرد. قدر مسلم این که اینجور مسائل و دستاوردها به میزان زیادی از روحیات تیمی و تعاون و همکاری نیاز دارد و وقتی یک کار گسترده است و باید چند فرد دست همکاری به یکدیگر بدهند، اینجور مسائل طبعاً ارزش و اهمیت بیشتری می یابد و هرکس باید از گوشه ای از عقاید شخصی اش کوتاه بیاید و سماجت نکند و تا کل کار به موفقیت برسد.

 

در اوایل سال ۲۰۱۸ اولین فیلم بلند ساخته شده از روی کاراکتر کمیک بوکی «پلنگ سیاه» سینماها را تسخیر کرد و حالا در آخرین روزهای سال «به درون نظم عنکبوتی» حرف اول را می زند. آیا اینها چیزی به جز این را می رساند که ژانرهای کمیک استریپی و کارتونی حکم کلاً را در سینمای امروز جهان دارند و هر چه بیرون بدهند، می فروشد؟

– در پیشرفت همیشگی اینگونه های فیلمسازی تردیدی را به خود راه ندهید و البته جز این عامل به این نکته نیز توجه کنید که هدف ما در موقع ساختن هر فیلمی نه رسیدن به حد کمال در آن زمینه و ژانر مربوطه و نه با نیت تاریخ سازی و ساختارشکنی بلکه ارائه یک کار کامل سینمایی است و اگر بهره های آن تلاش به کل آن ژانر و بدنه کار سینما هم بسط یافت، چه بهتر، ولی هدف ما لزوماً متعالی ساختن هنر سینما نیست بلکه دخل و خرج کردن فیلم خودمان و شناخته شدن آن به عنوان اثری خوب و موفق است.

 

 آیا در انتخاب روش و مدل عرضه ایده هایتان راه درستی را پیموده اید؟

– نوع عرضه یک کار بیشترین سهم را در موفقیت یا ناکامی آن دارد و موضوع فیلم و سایر مشخصه های آن به درجه دوم اهمیت تنزل می یابد و ما نیز در فیلم جدید و کارتونی اسپایدرمن روی همین مسئله مانوور و تمرکز کردیم حتی انتخاب نیویورک به عنوان محل شکل گیری اتفاقات به این سبب بود که این شهر در کل منطقه آمریکای شمالی یک مرکزیت خاص دارد و تاوان و صنعتگران و حتی مردم عادی بیشتر روی این شهر و زمینه هایا کاری و اجتماعی آن تمرکز دارند و سودهای حاصله از زندگی و کار در این شهر فراوان است.

 

در فیلم «پلنگ سیاه» هم تمرکز روی یک شهر خاص و بزرگ محسوس است و این که چرا نیویورک در ماجراهای «بت من» نیز در مرکز اتفاقات قرار دارد و به قصد پرهیز از آوردن نام مستقیم آن از واژه مگاپولیس برای نام بردن از آن استفاده می شود، مسئله ای است که باز دلالت بر اهمیت انتخاب لوکیشن ها و محل های وقوع اتفاقات فیلم ها دارند. به هر حال اصول کار فیلم های فانتزی به رغم تفاوت های ظاهری و باطنی در بسیاری از دفعات و موارد به یکدیگر نزدیک و همه چیز از یک آبشخور است.

 

وصال روحانی

 

banifilm.ir
  • 19
  • 2
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش