جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳
۰۹:۵۸ - ۰۱ فروردین ۱۳۹۸ کد خبر: ۹۸۰۱۰۰۰۲۷
فیلم و سینمای جهان

گذری بر «دنیای ژوراسیک؛ سقوط پادشاهی»/به دنیای اسپیلبرگ خوش آمدید

فیلم های ژوراسیک,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,اخبار سینمای جهان
فانتزی‌های اسپیلبرگ یک تیغ دولبه در «ایندیانا جونز»، «ای تی» و «ژوراسیک پارک» دارد؛ مسئله اصلی اینجاست که نمی‌دانیم باید به این موقعیت بخندیم یا احساس رعب و وحشت را تجربه کنیم.

به گزارش خبرگزاری مهر، وقتی از فیلم‌هایی صحبت می‌کنیم که قرار است سینما را به عنوان سرگرمی برای مخاطبان مدنظر داشته باشد، سری فیلم‌های ژوراسیک را نمی‌توان نادیده گرفت.

ژوراسیک‌ها هم علمی تخیلی هستند، هم ماجراجویانه و هم اکشن، و تلفیق این ژانرها در یک اثر با سطح بالای کارگردانی و جلوه‌های ویژه همیشه کنجکاوی‌برانگیز بوده‌اند.

 

تاثیر اسپیلبرگ...

اگر اولین سکانس سری ژوراسیک‌ها را به خاطر بیاوریم، می‌توان کارگردانی اسپیلبرگ را در موقعیت‌های ترسناک و رعب‌برانگیزی که خلق می‌کند آنالیز کنیم. فضاسازی از یک سکوت و تداوم روند عادی یک موقعیت آغاز می‌شود، روندی که هیچ مشکلی ندارد، نور کم است و موسیقی وجود ندارد. هیولا معرفی نمی‌شود و برای تماشاگر پنهان می‌ماند.

 

همه چیز در یک آرامش می‌گذرد اما آرامشی در دل تاریکی. یک اشتباه رخ می‌دهد. اشتباهی در حمل و نقل، دری بسته نمی‌شود یا باز می‌ماند، و این شروع ماجراست. شروع معرفی هیولا و نیز رعب و وحشتی که مخاطب باید در دل ماجراجویی کسب کند.

 

ساخت این سراشیبی میراثی است که اسپیلبرگ برای سری فیلم‌های ژوراسیک به یادگار گذاشته است. میراثی که با فیلم‌های ژانر ترسناک در هم تنیده شده و سپس رنگ و بوی ماجراجویانه گرفته است. رنگ و بوی فانتزی که اسپیلبرگ به لحاظ کیفی نتوانسته بود در «ایندیانا جونز» بیافریند و خلق کند و در نقطه طلایی دیگری، پیش از ژوراسیک، در «ای تی» توانسته بود آن را خلق کند و به این فرمول دست پیدا کند. بخصوص در فضاسازی به وسیله نور و تاریکی، به لحاظ معرفی نکردن هیولا و آن را به مثابه یک تعلیق نگه داشتن.

 

دنیای ژوراسیک جدید نیز همین عناصر را در فیلم خود داراست. یک آغاز رعب‌انگیز با معرفی نکردن هیولاها. یک فضاسازی که در خود ردپای فانتزی‌های اسپیلبرگی را نیز دارد. اما این فانتزی‌ها و حضور هیولاها چقدر توانسته است کیفیت لازم را داشته باشد؟!

فیلم های ژوراسیک,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,اخبار سینمای جهان

 

چرا خوب؟ چرا بد؟ دیدگاه انتقادی؟

فانتزی‌های اسپیلبرگ یک تیغ دولبه در ایندیانا جونز، ای تی و ژوراسیک پارک دارد. مسئله اصلی اینجاست که نمی‌دانیم باید به این موقعیت بخندیم یا احساس رعب و وحشت را تجربه کنیم. فصل آغازین فیلم همین است. هم لحن شوخی دارد و هم تجربه ترس. لحظه‌ای که مرد توسط نردبان هلی کوپتر نجات پیدا می‌کند و ما خوشحال می‌شویم و در لحظه‌ای بعد یک هیولا او را می‌بلعد. یک تیغ دو لبه که هم ترسناک بودن ماجرا را تمسخر می‌کند و هم آن را مورد تایید قرار می‌دهد.

 

تعقیب و گریزهای اکشن در مجموعه فیلم‌های ژوراسیک و بخصوص این فیلم نیز به کل میان این دولبه حرکت می‌کند؛ و نیز مهم‌تر از عناصر بیرونی که می‌بینیم، تم و مضمونی که فیلم مد نظر دارد، مضمونی که نمی‌دانیم آن را جدی بگیریم یا باید به خاطرمان بیاید دنیای ژوراسیک یک فیلم است و بس.

 

فیلم های ژوراسیک,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,اخبار سینمای جهان

فیلم تاکید بسیاری بر روی محیط زیست و دستکاری در آن دارد. مسئله‌ای که به گزاره دست بردن در خلقت خداوند نیز می‌رسد و با دو مانیفست آغازین و پایانی فیلم این تاکید بیش از پیش مورد اهمیت واقع می‌شود. تأکیدی که شبه دینی،شبه علمی است و باز نمی‌توان یک سوی ماجرا را از دیگری تشخیص داد. اینکه فیلم و فیلمساز در نهایت علم و رسیدن به دانش ژنتیکی را نکوهش می‌کند یا تشویق و یا مسئله‌ای تردید برانگیز درباره محیط زیست را به فیلمی ماجراجویانه تزریق کرده و یا در مرکزیتش قرار داده است. در کل این مانیفست‌ها بیش از پیش وصله‌ای نچسب به‌نظر می‌رسد، که می‌توان با دیدن بهترین سکانس فیلم کمی آن را نادیده گرفت...

 

بهترین سکانس

جدا شدن از جزیره ژوراسیک و انفجار آن توسط آتشفشان سکانس‌هایی عظیم و هیجان‌انگیز را می‌سازد اما تصویری که در این سکانس ما را تحت‌تاثیر قرار می‌دهد، تنهایی دایناسور بیژار و غول‌آسای گیاهخوار در میان گدازه‌هاست.

 

قهرمانان فیلم که در آخرین لحظات توانسته‌اند سوار کشتی بشوند و نجات یابند از دور فریادهای این دایناسور تنها مانده را تماشا می‌کنند و می‌شنوند. این تنهایی سکانسی تأثیربرانگیز را می‌سازد که می‌توان برای نخستین‌بار در آن به حال یک دایناسور گریست! و آرام آرام محو شدن این هیکل درشت و عظیم در میان دود و آتش را با احساسی حزن‌انگیز تماشا کرد.

 

«دنیای ژوراسیک» با فروش یک میلیارد و ۳۰۰ میلیون دلاری‌اش توانست جزو پرفروش‌های سال گذشته باشد و نیز تحسین منتقدان را نسبت به قسمت قبلی خود برانگیزد. ریچارد لاوسون کارگردانی این فیلم را نسبت به اثر قبلی مورد ستایش قرار می‌دهد و تراویس اندروز منتقد واشنگتن پست آن را دارای داستانی ساده و قابل قبول می‌داند.

 

 

  • 13
  • 6
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش