دوشنبه ۰۳ دی ۱۴۰۳
۱۰:۰۴ - ۲۲ خرداد ۱۴۰۰ کد خبر: ۱۴۰۰۰۳۱۵۲۷
موسیقی

همه چیز درباره روزهای سکوت حبیب محبیان

غم و قصه های حبیب,یاد بود حبیب محبیان

بیست‌ویکم خردادماه هرسال که از راه می‌رسد، بازهم زنده می‌شود غم از دست دادن خواننده‌ای که با امید به خواندن در میهن به ایران آمد، اما اجازه بازگشت به صحنه را نیافت و دور ماندن از جایی که به آن تعلق داشت، باعث شد بالاخره تاب‌وتوانش تمام شود و در روستای کتالم رامسر برای همیشه چشمانش را به روی تلخی‌ها و ناکامی‌هایی که برایش درست کرده بودند، ببندد؛ حبیب محبیان. صدای باس او، آهنگسازی آثارش که متأثر از موسیقی راک غربی بود و خوانش متفاوت شعر ازجمله ویژگی‌هایی بود که باعث شد او با انتشار همان آلبوم نخستینش در دهه پنجاه به یکی از خوانندگان شناخته‌شده ایرانی تبدیل شود. او را تا پایان هم البته با نام همان آلبوم یعنی مرد تنهای شب می‌شناختند.

در دولت محمود احمدی‌نژاد او نامه‌ای خطاب به رئیس‌جمهور نوشت و در آن نامه از تمایلش به بازگشت به ایران نوشت. با قول‌هایی که به حبیب داده شد او به همراه خانواده به ایران بازگشت و امید داشت که بتواند خیلی زود در ایران به روی صحنه برود. هرچند تا قبل از مرگ او هیچ‌کس دراین‌باره حرفی نزد، اما بعد از درگذشت او همه مسئولان وقت، تقصیرها را به گردن هم انداختند. درنهایت صدای او بعد از غرق شدن کشتی سانچی از صداوسیما هم پخش شد. محرومیت موسیقی ایران از حبیب یا محرومیت حبیب از فعالیت موسیقایی، اتفاقی است که فرمان فتحعلیان از آن به‌عنوان یک تراژدی تلخ یاد می‌کند. فتحعلیان معتقد است آنچه هنرمندان ایران  را در این روزها، یکی‌یکی از ما می‌گیرد، واژه‌ای است به نام دق. در سالگرد درگذشت خواننده و موزیسین نام‌آشنای ایرانی با فرمان فتحعلیان گفت‌و‌گویی انجام داده‌ایم که  شرح آن در ادامه آمده است:

 از نظر فنی سطح موسیقایی مرحوم حبیب را در چه درجه و جایگاهی می‌دانید؟

مرحوم حبیب خودش را در دوره طلایی موسیقی پاپ قبل از انقلاب به جامعه ایران معرفی کرد. بزرگانی چون مازیار، اردلان سرافراز و استادان موسیقی، ترانه و خوانندگی در این دوره به موسیقی ایران معرفی شدند و آثار ماندگاری را ارائه دادند که هنوز هم شنیدنی است و خاطره‌اش در ذهن و دل مخاطبان ایرانی باقی مانده است. حضور چهره‌های جوان و بااستعداد در آن  دوره باعث پررونق شدن موسیقی پاپ ایران شده بود و مرحوم حبیب هم یکی از جوانانی بود که در آن دوران حضور در عرصه موسیقی پاپ ایران را آغاز کرد. او به‌عنوان یک خواننده در مقایسه با دیگر خوانندگان هم‌دوره‌اش امتیاز منحصربه‌فردی داشت و آن جنس صدای او بود. نکته بعد درباره ویژگی کارهای مرحوم حبیب انتخاب ترانه‌ها و شعرهای بسیار زیبا بود که با جنس صدای او تناسب داشت. او کارگردانی قطعاتش را خودش انجام می‌داد و آهنگسازی و تنظیم آثارش را شخصاً انجام می‌داد. درنهایت رنگی که از موسیقی حبیب شکل گرفته بود درعین‌حال که منحصربه‌فرد و خاص بود، محصول اندیشه و تفکر موسیقایی خودش بود. البته در آن دوران اغلب ستاره‌های موسیقی پاپ ایران صداهای خاص خودشان را داشتند، اما کارهای حبیب تفاوت و تمایز خاصی با دیگر هنرمندان داشت و در اصطلاح امضای خود حبیب را داشت. ادبیات موسیقی که او در کارش داشت، مخصوص خودش بود و طوری بود که هرکسی می‌توانست بفهمد این نوع سبک، سبک منحصر حبیب است.

غم و قصه های حبیب,یاد بود حبیب محبیان

حبیب در سال‌های پایانی عمر، با غم و قصه زیادی روزهایش را گذراند. دراین‌بین برخی معتقدند وقتی متوجه قول و قرار پوچی شد که در دولت قبل با او گذاشته بودند، باید به خارج از ایران بازمی‌گشت و کار هنری‌اش را ادامه می‌داد. شما در این مورد چه نظری دارید؟

متأسفانه حبیب در سال‌های آخر زندگی نتوانست از آن صدایی که آن‌همه به کشورش اشتیاق داشت، استفاده کند. او جایی را که ممیزی معنایی ندارد و آزادی خیلی زیادی برای ارائه کار موسیقایی‌اش داشت، رها کرد و به خاطر علاقه‌ای که به میهنش داشت، به ایران بازگشت. او با همین نگاه به مهاجرتش پایان داد و به میهنش بازگشت. کاری که حبیب انجام داد خیلی ارزشمند بود. ای‌کاش مدیران ما قدر این کار را متوجه می‌شدند و به چنین آدمی که تا این اندازه به ریشه خودش تعلق دارد را ارج بگذارند و به‌جای دور نگه داشتن او از فعالیت هنری به او برای کار در کشور امتیازی می‌دادند. اگر من در آن جایگاه قرار داشتم با در نظر گرفتن تمام اعتقادات سیاسی خودم، وقتی علاقه‌مندی کسی چون حبیب را به رگ و ریشه‌اش می‌دیدم، خیلی عاطفی‌تر با او برخورد می‌کردم. مقداری انصاف را برای چنین هنرمندی به خرج می‌دادم و به او که تا این حد به کشورش علاقه‌مند بود، میدان می‌دادم تا بتواند فعالیت کند. اما ماجرا کلاً برعکس شد و همه فرصت‌ها را از حبیب گرفتند.

 سن و سال مرحوم حبیب هم در حدی نبود که مرگ او بر اثر مشکل قلبی برای کسی قابل پیش‌بینی باشد...

آنچه همه را ناراحت می‌کند و دل همه را به درد می‌آورد علاوه بر این‌که روح حبیب زود بدنش را ترک کرد و سن و سال بالایی برای مردن نداشت، ممنوع‌الفعالیت بودن او و بی‌مهری‌هایی که در حقش اتفاق افتاد، است. این جملات واکنش‌هایی است که هنرمندان فعال در عرصه موسیقی در مواجهه با خبر فوت مرحوم حبیب محبیان از خود نشان دادند. او فعالیت در موسیقی آن‌طرف آب را رها کرده بود و به عشق وطنش پذیرفته بود که با وجود تمام موانع فعالیت بر سر راه هنرمندان در ایران، به کشور بازگردد و برای مردمش کار کند. برخوردی که با او به‌عنوان کسی که از آنجا به ایران با شرایط سخت کاری آمده بود، صورت گرفت، دور از مهربانی بود.

 در این بخش از گفت‌و‌گو به ترانه‌هایی که او برای خواندن در کارهایش انتخاب می‌کرد، بپردازیم. نگاه حبیب را در حوزه انتخاب ترانه چطور ارزیابی می‌کنید؟

مرحوم حبیب درست مثل من اول نوازنده بود و بعد خواننده. کسی که خودش نوازندگی می‌کند و خوانندگی را هم تجربه می‌کند خواه‌ناخواه به حوزه آهنگسازی هم وارد خواهد شد. این مسیر به همین ترتیب طی خواهد شد تا درنهایت به تنظیم می‌رسد. چنین آدمی به خاطر گستردگی حوزه‌های فعالیتش به شناختی خواهد رسید که با بهره‌گیری از آن می‌تواند شعر خوب را تشخیص دهد و به استعداد و سلیقه خودش اعتماد کند و سلیقه و استعدادش را باهم هماهنگ کند و از آن بهره ببرد. مرحوم حبیب این توانایی و استعداد را داشت و با توجه به بینشی که به‌واسطه تجربه فعالیت در همه عرصه‌های موسیقی به دست آورده بود، شم گزینش شعر و ترانه خوب برای هر چه بهتر شدن کارهایش را داشت. او می‌دانست که باید چه شعری را وارد تم آهنگسازی‌اش کند. در این مسیر با آراستن این دو به زیور هم، کاری را ارائه می‌داد که خودش قبول داشت و عاشقانه دوست می‌داشت. انتخاب ترانه‌ها و اشعار به‌کارگیری شده در کارهای موسیقایی‌اش به دلیل استعدادها و توانمندی‌های موسیقایی بود که در وجود خود داشت. شاید چون خود من هم این احوالات را در درونم دارم خوب می‌توانم متوجه شوم که او اشعارش را با چه حساسیتی انتخاب می‌کرد.

روزنامه همدلی،رضا نامجو

  • 11
  • 5
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش