جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳
۱۶:۰۷ - ۲۸ دي ۱۳۹۵ کد خبر: ۹۵۱۰۰۱۴۵۲
موسیقی

من چه کاره‌ام «شادمهر» را به ایران برگردانم؟

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,موسیقی,شادمهر عقیلی
«پيگيري من باعث شد وزير راحت اسم شادمهر را بیاورد. قبلا حتی اسمش را نمي‌آوردند. من دو، سه بار برنامه داشتم. قبلش مي‌گفتند اگر سؤالي شد اسمي از شادمهر نياورم. الان آن حساسيت برداشته شده. يك نفر آمده براي من كامنت گذاشته و بد و بيراه گفته كه اگر تو نمي‌توانستي شادمهر عقیلی را بياوري چرا گفتي. اولا من كي گفتم؟ دوما مگر به اين راحتي‌هاست؟ سوما مگر يك دكمه است كه بزني بيايد.»

به گزارش روزنامه تماشاگران امروز، يك پست ناگهاني از شادمهر عقيلي، خواننده ايراني كه يك دهه قبل به لس‌آنجلس مهاجرت كرده، خبرساز شد. او كه همين سال قبل تلاش‌هاي زيادي کرد تا به ايران برگردد، نوشته بود: «به وكيلم گفتم، بعد از مرگم جنازه‌ام را بسوزانند و خاكسترم را به اقيانوس بريزند. لطفاً ديگر درباره برگشتم سوال نكنيد.» پستي كه باعث شد كامنت‌هاي انتقادي زيادي برايش نوشته شود و همان‌طور كه گفته بود، بعد از ۲۴ ساعت پستش را حذف كرد.

داوود ناقور، دوست نزديك شادمهر كه سال قبل پيشقدم شده بود تا مشكل اين خواننده را حل كند، در گفت‌وگو با تماشاگران امروز مي‌گويد: «من مدت‌‌هاست با او حرف نزده‌ام اما فكر مي‌كنم اين يك واكنش احساسي است از اين كه مشكلش حل نشده. سال قبل من پيگير ماجرا شدم تا بعد از فضاي باز سياسي ايجاد شده، بتوانم او را برگردانم. حتي در ارشاد هم با چند نفر حرف زدم. گفتند بگذاريد خبر مي‌دهيم ولي اين قدر حاشيه درست كردند كه ماجرا منتفي شد.»

در ادامه توضيحات او را بخوانيد:

سال گذشته شما از احتمال بازگشت شادمهر به كشور گفته بوديد ولي ديروز شادمهر در اينستاگرامش چيز ديگري نوشته است.

من يك دوستي دارم كه دوست دارد به كشورش برگردد. هر كسي باشي و بتواني ايران كنسرت بگذاري، نمي‌آيي؟ به نظرم منطقي نيست كه بگوييم چنين چيزي درست است. آن زمان خیلی حاشيه ايجاد شد. مثلاً من گفته بودم دارم سعي مي‌كنم دوستم به ايران برگردد. نوشته بودند فلاني گفته من شادمهر را مي‌آورم! من چه كاره هستم كه كسي را بياورم؟

آمدن شادمهر كاسبي خيلي‌ها را كساد مي‌كند.

حتي من احترام مي‌گذارم و مي‌گويم همه اين افراد زيرگروه سبكي هستند كه شادمهر آورده. غير از رفاقت، من مي‌گويم سبكي كه شادمهر وارد موسيقي پاپ كرده، الان كلي زيرگروه پيدا كرده كه خيلي‌هايشان هم موفق شده‌اند. ايرادي هم ندارد. وقتي خود طرف نگراني ندارد، بقيه چه مشكلي دارند؟ همه بايد كار كنند. اگر يك نفر خوب است دليل نمي‌شود كه بقيه دچار مشكل شوند. اما مسئله چيز ديگري بود. يك نفر مي‌خواست مدير برنامه باشد. يكي مي‌خواست قراردادها را او ببندد. يكي مي‌خواست بگويد من اين ‌فرد را آورده‌ام و... من گفتم من آخرين نفرم. فقط گفتم پيگير هستم كه اگر بشود يك كاري بكنم. قضيه پر پرواز ۲ هم نبود. چون ما بايد از ارشاد مي‌پرسيديم كه مي‌شود او بيايد يا نه. بايد يك كاري ارائه مي‌داديم تا مي‌توانستيم سوال بپرسيم. در واقع خصوصي هم رفتم پرسيدم گفتند صبر كنيد خبر مي‌دهيم.

به نظرتان اين واكنش شادمهر احساسي بوده؟

اصلاً من هم نگويم شما مي‌دانيد كه احساسي است. من شادمهر را خوب مي‌شناسم و حتي اگر الان مدام با او در تماس نباشم، سال‌ها با او زندگي كرده‌ام. هنرمند جماعت مخصوصاً اگر خلاق هم باشد، خيلي حساس است. در عين حال كه مي‌خواهد محكم باشد، توقعش هم زياد است. مي‌دانم كه آن‌ قدر مطلب گفته شده و كامنت برايش گذاشته‌اند و پيام فرستاده‌اند كه يك جمله اين‌چنيني گفته است. از نوع جملات مشخص است كه بيشتر از اين است كه به او برخورده.

اخيراً با او حرف نزدید؟

مدت‌هاست كه با او صحبت نكرده‌ام. آخرين‌ بار او را ديدم و علت اين كه پيگير موضوع برگشتنش هم شدم همين بود كه در صحبت‌هاي رفاقتي كه داشتيم از مشكلاتش گفت و اين كه آنجا با همه خوبي‌هايش سخت است. وقتي از زبان يك رفيق اينها را بشنوي، سعي مي‌كني براي او كاري كني. اين كه اين را چطور براي مردم يا تندروها يا كساني كه منافع‌شان را در خطر مي‌بينند، توضيح بدهيم، اين مشكل من است.

من خيلي ساده فكر مي‌كردم با توجه به شرايطي كه يك مقدار عوض شده و اين همه كنسرتي كه مجوز مي‌دهند و... شايد بشود شادمهر هم برگردد. فقط خواستم سؤال كنم كه آيا حالا با اين شرايط مي‌شود ايشان برگردد. گفتم شايد فضا ايجاد شده باشد كه بشود اين مسئله را حل كرد.

اين نوشته شادمهر خيلی بازتاب‌های منفي داشت و خيلي‌ها در اينستاگرامش به او حمله كردند.

الان شما بخواهي بروي شمال، بشنوي كه جاده يك مقدار خطر دارد، ترجيح مي‌دهي بهانه‌اي بياوري و بگويي نمي‌آيم اما اگر جاده خوب باشد، هوا خوب باشد و همه چيز هم اوكي باشد، چرا نبايد بروي؟ اين اصلاً سؤال ندارد كه مي‌خواهد بيايد يا نمي‌خواهد. مگر مي‌شود كسي شرايطش را داشته باشد و نخواهد بيايد. از نظر من اينجا از همه جاي دنيا امن‌تر و زندگي بهتر است. موضوع هم با کمک مسئولان قابل حل است. پيگيري من باعث شد وزير راحت اسم شادمهر را بیاورد. قبلا حتی اسمش را نمي‌آوردند. من دو، سه بار برنامه داشتم. قبلش مي‌گفتند اگر سؤالي شد اسمي از شادمهر نياورم. الان آن حساسيت برداشته شده. يك نفر آمده براي من كامنت گذاشته و بد و بيراه گفته كه اگر تو نمي‌توانستي شادمهر را بياوري چرا گفتي. اولا من كي گفتم؟ دوما مگر به اين راحتي‌هاست؟ سوما مگر يك دكمه است كه بزني بيايد. مشكل ما آدم‌هايي هستند كه اين وسط دنبال سهم هستند. من براي همين هم فاصله گرفتم. حيف است كه شادمهر نيايد. شادمهر كاري مثل ياس را براي حضرت فاطمه در كارنامه‌‌اش دارد.

او خانواده شهيد است؟

بله. يكي از برادرانش در بحبوحه انقلاب شهيد شده. خودش دوست دارد برگردد. هر چقدر هم بگويد نمي‌خواهم يا خاكسترم را هم به ايران نفرستيد، مادرش اينجاست، پدرش اينجا دفن است. نمي‌شود كه نخواهد بيايد. من خودم رفتم آنجا زندگي كنم ولي نتوانستم. در نهايت اين كه ما فقط يك سؤال داشتيم كه آيا مي‌شود به اين موضوع كمك كرد؟ ديدم چه جنجال‌هايي شد. گفتم خب من كنار مي‌روم، شما بياييد كار را ادامه بدهيد. اگر آمد همه چيز را هم به نام خودتان بزنيد. طبيعي است كه احتمالاً با مشاوره‌هايي كه به او مي‌دهند يك مقدار بيشتر ناراحتش كرده‌اند. در كل اين مشكل هم قابل حل بود منتهي الان خيلي فضا آماده نيست. فعلاً استارتش خورده تا ببينيم چه مي‌شود.»

  • 15
  • 2
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش