جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳
۱۷:۱۸ - ۲۷ آبان ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۰۸۰۷۰۵۰
موسیقی

بزن و بکوب جنجالی در رشت

نوازندگان جوان در رشت,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,موسیقی
فیلمی که از گروه موسیقی خیابانی در رشت رسانه‌ای شد مورد توجه و حمایت هنرمندان قرار گرفت. محمد محمدپور، یکی از نوازندگان گروه آرامش بند به «شهروند» می‌گوید: شرمنده‌ام و ترجیح می‌دهم آن اتفاق را فراموش کنم.

«دوست دارم هنوز عشق منی..» درست به همین جای ترانه که می‌رسند، دستی از پشت آنها را از روی صندلی به پایین می‌کشد، بعد تکان‌های دوربین و سروصدای جمعیت. شب جمعه همین هفته، سه جوان شمالی درحال نواختن موسیقی مقابل شهرداری رشت بودند که این اتفاق افتاد و یک گروه کمتر شناخته شده را یک شبه نقل همه محافل کرد. خیلی زود ویدیو در صفحات اجتماعی گل کرد و پای اعتراض هنرمندان هم وسط کشیده شد.

 

از حسین زمان، رضا صادقی، آرش قنادی، محسن یگانه و بابک جهانبخش گرفته تا داریوش فرضیایی، مهراب قاسم خانی، ارژنگ امیرفضلی و خیلی‌های دیگر از دیدن صحنه پایین کشیدن این بچه‌ها تاسف خوردند و متن‌هایی در واکنش به آنها نوشتند. در میان آنها واکنش رضا صادقی و آرش قنادی، سرپرست گروه سون به این ماجرا متفاوت بود. آنها از این گروه برای حضور در کنسرتشان دعوت کردند.

 

آرش قندی نوشت: «اگر کسی از این دوستان هنرمند خبر داره، بهشون بگه که به ما پیام بدن. این بچه‌ها برای کنسرت میهمان ویژه ما هستند.»

 

و رضا صادقی هم این‌طور حمایت خود را از این گروه نشان داد: «عزیزانی که این سه دوست هنرمند رو میشناسن، بهشون اطلاع بدن که هم دعوتن و هم حواسمون بهشون هست و با تلفن مدیر برنامه من تماس بگیرن تا هماهنگ کنن باهاشون.»

 

این اتفاق پنجشنبه شب از سوی ماموران پلیس اماکن رشت افتاد و دلیلشان همزمانی با شب شهادت امام‌رضا(ع) بود که دلیل به‌جایی هم بود اما به دلیل نحوه برخورد مورد انتقاد واقع شد. ظاهرا امید گلی‌زاده که نوازنده کاخن بود، از صحنه فرار می‌کند، اما محمد محمدپور و علی قربانی دستگیر می‌شوند و علی قربانی به همراه پدر محمد محمدپور یک شب را تا صبح در بازداشت می‌مانند.

 

شرایط روحی خوبی نداریم

محمد محمدپور یکی از نوازنده‌های گروه «آرامش بند» است که در اینستاگرام هم صفحه دارند. او دیروز درحالی‌که در شرایط روحی خوبی نبود، توضیحات کوتاهی درباره وضع خود و خانواده‌اش به «شهروند» داد: «بعد از آن اتفاق هم خودم و هم خانواده‌ام دچار وضعیتی شدیم که خیلی دوست نداریم درباره‌اش حرف بزنیم. خیلی‌ها در این شرایط تماس می‌گیرند و می‌خواهند جو را بدتر کنند، اما ما ترجیح می‌دهیم این جوی که حالا درست شده، آرام شود تا بعد درباره گروه آرامش بند و کارهایی که در پیش‌‌رو دارد، حرف بزنیم. می‌خواهیم فراموش کنیم چه اتفاقی برای ما افتاده است. از یک سو شرمنده هستیم که چنین ماجرایی رقم خورد و از طرفی از تمام کسانی که ما را حمایت کردند، ممنون هستیم. من خودم را عضوی از گروه بزرگ موسیقی‌های خیابانی می‌دانم که طرفداران کمی هم دارند.»

 

او البته می‌گوید که حالا همه چیز به روال عادی بازگشته است: «پرونده ما به‌زودی در دادگاه بسته می‌شود و در روزهای آینده هم سازها را پس می‌گیریم. در این مدت خیلی‌ها به ماجرا واکنش نشان دادند و همدردی کردند که از آنها ممنونیم. چون ترانه گروه سون را می‌خواندیم، از ما برای کنسرتشان دعوت کردند و آقای صادقی هم که به ما لطف داشتند، از ما خواستند به کنسرتشان برویم.»

 

محمدپور ترجیح می‌دهد درباره همه چیز، خیلی سر بسته حرف بزند. مدام این را تکرار می‌کند که نمی‌خواهیم دوباره موضوع باز شود و بازتاب منفی داشته باشد: «همیشه در همین خیابان و مقابل ساختمان شهرداری رشت یا کمی پایین‌تر ساز می‌زدیم. البته چند روز قبل از محرم به ما تذکر دادند و گفتند که حداقل آهنگ مجاز بخوانید. ما هم بعد از آن آهنگ مجاز خواندیم، اما پنجشنبه واقعا نمی‌دانستیم شب شهادت است، هیچ‌کس هم به ما چیزی نگفت و واقعا از این ماجرا شرمنده‌ایم. داشتیم ساز می‌زدیم و می‌خواندیم که یکدفعه آن اتفاق افتاد.»

 

او می‌گوید: «همیشه بر این باور بودم که باید موسیقی را از خیابان شروع کنم تا خودم را بهتر بشناسم، بدانم با موسیقی چه کنم و بعد روی  آهنگ‌های خودم کار کنم. به‌هرحال امیدوارم از تمام کسانی که در خیابان ساز می‌زنند، حمایت شود، چون هدف همه آنهایی که در خیابان موسیقی کار می‌کنند، پول نیست. هدف من هم پول نبود. پول یک بخشی از کار است، اما موسیقی خیابانی بیشتر علاقه خودم بود، حتی در اینستاگرام هم این را گفته‌ام.»

 

محمدپور، قربانی و گلی‌زاده  از ٨ ماه قبل ساز و آواز خود را به خیابان‌های رشت آورده‌اند و خودشان را عضوی از گروه‌های موسیقی خیابانی می‌دانند. هر کدام سابقه ٢ تا ٧ ساله در حوزه موسیقی دارند و ٦ ماه قبل هم نام «آرامش بند» را برای خود انتخاب کرده‌اند. البته هیچ کدام تحصیلات مرتبط با موسیقی ندارند، اما سودای تهیه آلبوم و آهنگ‌های زیادی را در آینده نزدیک در سر دارند، به همین دلیل این روزها درحال اقدام برای گرفتن مجوز آلبوم هستند.

 

نیره خادمی

 

 

shahrvand-newspaper.ir
  • 20
  • 6
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش