این اولین بار نیست که اینگونه کلیپها از دانش آموزان در مدارس و با لباس فرم مدرسه منتشر میشود. در فضای مجازی نمونه این فیلمها بسیار زیاد است که برخی از این کلیپها دستهجمعی و برخی چند نفره و در کلاس ضبط شدهاند. اما این بار و با فشار و پیگیری رسانهها عکسالعمل مسئولان بیشتر از گذشته است.
آرایش جنگ فرهنگی دشمن
علی مطهری، نایب رئیس مجلس، که عموماً به اینگونه اتفاقات عکسالعمل سریع نشان میدهد، این ویدیوها را کلیپهای رقاصی و آهنگهای مبتذل دانست و از وزیر آموزش و پرورش خواست مدیران اینگونه مدارس که در مدرسه آنها اقدام به چنین مواردی میشود، برکنار کند.
از سویی، آیتالله عباس کعبی، عضو مجلس خبرگان رهبری هم با اشاره به انتشار این کلیپ گفت: اتفاقاتی که این روزها در مدارس رخ داده و کلیپهایی که پخش میشود، برنامهای از پیش طراحی شده برای تضعیف روحیه معنوی ملّت ایران و برای تقویت ناهنجاریهای اجتماعی و هنجارشکنی و مقابله با فضای ایمان و معنویت است.
کعبی با بیان اینکه همه نهادهای مسئول، اعم از آموزش و پرورش باید با این هنجارشکنی مقابله کنند، تصریح کرد: قطعاً پشت پرده این قضایا، همان آرایش جنگ فرهنگی دشمن است و ما در مقابل این هنجارشکنیها نباید بیتفاوت باشیم.
کعبی خواستار ورود نهادهای قضایی به این ماجرا شد و اعلام کرد ستاد احیای امر به معروف و نهی از منکر میتواند به این موضوع وارد شود و علیه مدارس یا دستگاههایی که کوتاهی داشتهاند، اعلام جرم و به دادستانی شکایت کند، قوه قضاییه هم باید وارد شود.
دست به دامن پلیس فتا
اما سیدمحمد بطحایی، وزیر آموزش و پرورش که وزارتخانهاش در این ماجرا سیبل شده است، در اینباره گفت: سه متخصص را مأمور بررسی این موضوع کردهام تا ریشه تولید این کلیپها مشخص شود. امیدوارم پلیس فتا هم در این موضوع به ما کمک کند، زیرا این کلیپها بینام و نشان هستند و تصاویر پخش شده، مدرسه و معلم را تلقین میکند، لذا حراست و بازرسی این موضوع را بهویژه موضوع اخیر را پیگیری خواهند کرد.
چه کسانی باید اخراج شوند؟
اما این گفتهها و عکسالعملها تنها یک روی ماجراست. شاید داستان از آنجا شروع میشود که مدیران فرهنگی و آموزشی ما باید بیندیشند که چه خوراک فرهنگی بهویژه در حوزه موسیقی به کودکان و نوجوانان دادهاند که اکنون از این خروجی ناراحت و شاکی هستند.
وقتی اجرا و نمایش موسیقی اصیل و سازهای ایرانی در تلویزیون با سانسورهای عجیب همراه است، به نحوی که مخاطب نوجوان بعد از سالها فرق تار و تنبک را نمیفهمد و وقتی از رسانه ملی هر صدایی پخش میشود جز صدای واقعی موسیقی ایرانی، چرا توقع داریم نوجوانان ما بهجای ساسی مانکن و تتلو مثلاً تصنیف «صبح است ساقیا»ی محمدرضا شجریان را همخوانی کنند یا «اندکاندک جمع مستان میرسند» شهرام ناظری را از حفظ بخوانند؟
مدیر و ناظم یک مدرسه بیتقصیر نیست، اما کمترین تقصیر را در این بین دارد. علما و مسئولان کشور باید کسانی را توبیخ کنند که در طول سالها این ذائقه را ساختهاند. وقتی تلاوت آیات قرآن که خاطره ماندگار رمضانی مردم ایران بود هم دریغ میکنیم، چرا توقع داریم ساسی مانکن و تتلو خودنمایی نکنند؟
- 24
- 8