«آخرین انار دنیا»، رمان مطرح بختیارعلی، نویسنده كرد بار دیگر خبرساز شد. این رمان كه چند ماه پیش به زبان آلمانی نیز ترجمه شد، بارها در فهرست آثار ادبی برتر آمده است، اما در فاصلهای بیش از یك دهه از نوشتهشدن همچنان در نظر اهالی هنر میتواند عاملی باشد برای «گسترش روح جمعی». نمایش «آخرین انار دنیا» به كارگردانی ابراهیم پشتكوهی از چند روز پیش در سالن سایه تئاتر شهر، روی صحنه رفته است. نمایشی كه براساس رمانِ بختیارعلی نوشته شده و درواقع اقتباسی وفادار به این رمان است. عوامل این نمایش همراهِ جمعی دیگر از اهالی ادبیات و هنر اقدام به برگزاری مسابقه داستاننویسی كردند و فراخوانی دادند برای نوشتن داستان ده كلمهای آخرین انار دنیا. همزمان با اجرای نمایش نیز كتابچهای از منتخب آثار ِرسیده در نشر كلاغ چاپ شد؛ چنانكه كارگردان این نمایش در مقدمه این كتابچه آورده است.
ایده ابتدایی این مسابقه براساس اعتقادی شكل گرفت كه اعضای گروه تئاتر تیتووك داشتند مبنی بر اینكه «تئاتر خانه همهی هنرهاست و مكانی برای گسترش روح جمعی در جامعه». بهاینترتیب امكانات تازهای را در این ایده دنبال كردند و رسیدند به اینكه همزمان با اجرای نمایشی كه با ادبیات نسبت دارد و درواقع اقتباسی از یك رمان است، مسابقهای برپا كنند و ظرفیت خاموش تئاتر را به صحنه بیاورند. از ١٨هزار داستانِ رسیده، در نهایت صد داستان، بعد ١٥ داستان و درنهایت چهار داستان جدا شدند و چهار داستان آخر به عنوان داستان برگزیده اعلام شدند. «از میان آثار ارسالی بعضی بیشتر به متن ادبی، بعضی به شعر، بعضی به كلمات قصار نزدیك بودند و داستانهایی كه دَه كلمه نبودند يا آخرین انار دنیا را در كنار هم نداشتند نیز بهناچار كنار رفتند». در این مسیر چند نفری از اهالی ادبیات و تئاتر نیز به عنوان داوران آثار حضور داشتند. شمس لنگرودی، بهروز غریبپور، رؤیا نونهالی، اسدالله امرایی و ابراهیم پشتكوهی، داوران این مسابقه بودند كه آثار رسیده را بررسی كرده و به رأی گذاشتند. در این كتابچه مربعی كوچك -كه در سالن سایه همزمان با اجرای نمایش، میتوان آن را تهیه كرد و چهبسا بروشور تئاتر باشد؛ حالا كمی پُروپیمانتر- ١٠٨ داستان منتخب چاپ شده است.
داستانهای دَه كلمهای كه هر كدام یك خط و نیماند. آنطور كه بهروز غریبپور، كارگردان و نمایشنامهنویس مطرح تئاتر در مقدمه تكصفحهای بر كتاب نوشته است، فشردهنویسی از قضا بسیار دشوار است. «نكته قابل تأمل در اغلب داستانهای كوتاهِ ده كلمهای گرایش به شعار بود یا با اغماض بیان چكیدهای از احساس خواننده پس از خواندن رمان... اما در مجموع حركت تازهای بود كه مخاطبان رمان و اساسا ادبیات غیردراماتیك با تئاتر آشتی داده بشوند یا رابطهشان را عمیقتر كنند. بههرصورت در آخرین دور بررسی، من در برابر انبوهی شعار و حداقلی از بیان فشرده قابلپذیرش قرار گرفتم... از حق نگذریم: كوتاه و فشردهنویسی بسیار سختتر از غیر از آن است. گوته یك بار خطاب به دوستش نامه ماندگاری نوشته است: میخواستم نامهای كوتاه بنویسم، اما چون كه نتوانستم بالاجبار نامه بلندی برایت نوشتم... این خود گواه آن است كه فشرده و كوتاهنویسی برای گوته بزرگ هم سخت بوده..» رؤیا نونهالی نیز ابتدای كتاب نوشته است «كوتاه، كوچك نیست؛ گاهی بزرگ است، خیلی بزرگ..». او نیز معتقد است «آخرین انار دنیا میتواند نگینِ اولین همنشینی با عمق و ارتفاع مرگ و زندگی باشد».
- 18
- 5